سینه زن احوالات امام به علی اصغر
اوپدی بوغازینن سنین اوچ شعبه پیکان اصغریم
یات سینم اوسته سسلییم جان اصغریم جان اصغریم
سیلم اوزوم گوز یاشیمی لایلای طرلانیم لایلای
یات سینمه گوی باشیوی املیک جیرانیم لایلای
اوخ دگجگین قنداغیده اسدی ایاقون تیتردی
گویا گولیدون قیردیلار گولسوز بوداقون تیتردی
باشون آخولدی سینووه قانلی دوداقون تیتردی
سندن گوزل گول گورمدیم آخداردیم هر بیر گلشنی
سنده علمداریم کیمین میداندا تک گویدون منی
لایلای دییم یات قبریده اللهه تاپشیردوم سنی
صبر ایسته الله دن منه ای قانه غلطان اصغریم
یولاردا اوغلوم هر گئجه یوخلاردی اولدوزلار سنی
اما بو آخشام خیمه ده اوخشار اوغولسوزلار سنی
نعشون آپارسام خیمیه وئرمز منه قیزلار سنی
بیر بوسه وئر ناز ایلمه احسان دی احسان اصغریم
ای مرغ خونین شهپریم مدیوندی عاشورا سنه
قول باغلی وئردون تشنه جان تنگ اولدی بو دنیا سنه
جنتده باغلار یاره وی لایلای دیر زهرا سنه
✍️حاج حسین غفاری اردبیلی
#اوپدی_بوغازینن_سنی
#غفاری
#اصغریه
فایل صوتی👇👇👇
اوپدی بوغازینن سنین.mp3
2.67M
اشعار فارسی و ترکی نوحه و سرود
#امام_خامنه_ای زنده باد
#بسیجی پاینده باد
روضه شهادت امام جواد ع
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👇👇👇میثم مطیعی
مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
خیلی ها نقل کردند: ذکریا بن آدم راوی این حدیث، میگه خدمت علی بن موسی الرضا(ع) بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد سر به آسمان بلند کرد، داره فکر میکنه علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: پسرم چی شده، به چی فکر میکنی؛ امام جواد(ع) فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا(س) کردند، به خدا قسم اون دو نفر از قبر بیرون میکشم، آتیششون میزنم.... آخه مادر ما رو کتک زدند...مادر انتقامتو میگیرم....
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
هی صدا میزد جگرم سوخت.....
این قدر پیش پای کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
ام فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدای غربت آقا را نشنوه، این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد، همه شروع کردند هلهله کردند، یه وقت زینب خواست حرف بزنه زنها دارن دف میزنن، هلهله میکنن، با اون ید الهی خودش اشاره کرد،اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگ آویخته بر گردن شتران هم ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد، شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب میشه، یه کاری کردن زینب آرام شد...
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جان پناه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
یه وقت لحنش عوض شد... حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به حضرت رقیه با این بچه حرف بزن...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پای کسی به سینه ی تو جا نمی شود
شروع دعای کمیل
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
الهی بنده ای گم کرده راهم
بیا مولا بده امشب پناهم
اسیر کرده های زشت خویشم
به حق فاطمه بنما نگاهم
تهی دستم بیا و از ره لطف
ببخشا از کرم جرم و گناهم
تمام راهها را رفتم ای دوست
نموده این سیاهی ها تباهم
کجا مانند تو پیدا نمایم
که تو مولائی و من پر گاهم
نکن رد از در خود سائلت را
بجز لطفت دگر چیزی نخواهم
شب جمعه ،کمیل و یارب من
اگر ردم کنی در قعر چاهم
به یارب یارب شب زنده داران
بده یکبار دیگر توپناهم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
عیسی دین محمدی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
مناجات با خدا شب جمعه
شب جمعه که شب رحـــــــــــمت و غفران خداست
دوری از مســـــجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضـــــــــــــــــــــر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ســـــــــــــاز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مســــــــــــــــــــــــــــــئلت از یزدان کن
رحمت واســــــــــــــــــــــعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضـــــــــــــــــــــی به خرابات خرام
که به رنــــدی بود این راه و روش ، کیش و مرام
مناجات باخدا شب جمعه
راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار
من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار
بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو
تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه ولی منم که غفلت کردم منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم..
تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو
ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار
باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست
مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار
کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟
بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار
هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش
شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار
باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی
بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار
حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است
از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید
گر چه دارم جرم در پرونده خود بی شمار
گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم
می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار
پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت
گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار
چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت
گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار
التماس دعا
غیر از تو نیست آرزوی منتهی ما
ای رد پات روی گل ابتدای ما
شکر خدا که مانده پس از قرنها هنوز
عطر نفس کشیدن تو در هوای ما
شبهای جمعه یاد شما زنده می شود
وقت دعا،دعای سریع الرضای ما
شبهای جمعه شکر خدا دیده می شود
مهرت به پای تذکره کربلای ما
شبهای جمعه ناله زهرای مرضیه است
آتش زند به دامنه رو ضه های ما
شعر دعای کمیل (شعر شب جمعه )
برای مداحان یا امامان جماعت در شروع و مقدمه خوانی دعای روح بخش کمیل شعر زیر را سرودم :
جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند
بنده از کار بدش توبه و فریاد کند
چون بفرموده حق دست دعــا بردارد
او اجابت کند و بنده خود شادکند
همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم :
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
همینطور مطلب ریر
شب جمعه که شب رحـــــــــــمت و غفران خداست
دوری از مســـــجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضــــــــــر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ســـــــــــــاز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مســـــــــــــــــــئلت از یزدان کن
رحمت واســــــــــــــــــــــعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضــــــــــــــی به خرابات خرام
که به رنــــدی بود این راه و روش ، کیش و مرام
مناجات قبل ازشروع دعای کمیل
دلها براي سوز دعا تنگ ميشود
ياد "مجير" در دل ما تنگ ميشود
در ازدحام اهل مناجات و بندگي
وقت "کميل" جاي گدا تنگ ميشود
اين روزها به ياد خدا خو گرفته ام
کم کم دلم براي خدا تنگ ميشود
بر روح قد کشيده و اهل سخا شده
پيراهن خساست ما تنگ ميشود
بايد به داد مرغ زمين گير دل رسيد
دارد حصارهاي بلا تنگ ميشود
آمارهاي معصيتم خجلت آور است
حتما که قبر بر تن ما تنگ ميشود
راهي که ميرويم به سمت جهنم است
يعني که کفش توبه ،به پا تنگ ميشود
با سوءظن ما به عطاي زياد تو
درهاي رحمت تو خدا! تنگ ميشود
بسته نمي شود در رحمت ولي دگر
بابِ عروج تا شهدا تنگ ميشود
با گريه بر حسين صفا مي کنيم ما
وقتي که روزگار به ما تنگ ميشود
از خاک تربت است گِل ما، عجيب نيست
دلها براي کرب و بلا تنگ ميشود
آنقدر ازدحام زياد است روي تل
ديگر براي فاطمه جا تنگ ميشود
تکيه زده به نيزه و از حال رفته است
چشمان تار خون خدا تنگ ميشود
محمد کاظمي نيا
میخونم شبای جمعه دعای کمیل خدایا
تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا
میدونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم
ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
ذکر یارب یارب من میکنه حل مشکل من
ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من
ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من
ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم
کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم
یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی
باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه
اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه
ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی
نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
🔺🔺شاعر: حکمت اله ترکی🔺🔺
▪️شعرمناجاتی دعای کمیل
▪️▪️❇️❇️❇️❇️❇️❇️▪️▪️
الهی بنده ای گم کرده راهم
بیا مولا بده امشب پناهم
اسیر کرده های زشت خویشم
به حق فاطمه بنما نگاهم
تهی دستم بیا و از ره لطف
ببخشا از کرم جرم و گناهم
تمام راهها را رفتم ای دوست
نموده این سیاهی ها تباهم
کجا مانند تو پیدا نمایم
که تو مولائی و من پر گاهم
نکن رد از در خود سائلت را
بجز لطفت دگر چیزی نخواهم
شب جمعه ،کمیل و یارب من
اگر ردم کنی در قعر چاهم
به یارب یارب شب زنده داران
بده یکبار دیگر توپناهم