🐝°| #نےنےشو |°🐝
🎊→مــاهـ لَـمـِضــ☕️ـوݧ مـُبـالَـڪـ←🎊
مـنـ امـساـل بـا حـُـدا جـوݧ عهـد ڪَلدَمـ←.••.
تــا هـَـل لـــوز بـا بـابـایـے بلـم حـَلَـمـ حـضلـتــ معـصوـمہ←•.😍•.
و همـلاهـ بـا اوݧ آقـــا صـدا خوسـڪلہ ها قُلآݧ بحـُونـیمـ←.•😎•.
الآݧ همـ دالـم قُـلآنـمـ لـو بَـل مـےدالم تـا بـلـــــیـم حـَلَمــ←.•😃.•
{اے جآنمـ!😍
احـسنـتــ بہ تـو دخـتر قشنـگمـ!👏😘
مـنـو همـ دعـا ڪڹ فرشـتہ ڪوچولـو...✋🍃}
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
•[ #مش_رمضون🌙 ]•
آخ جووون آخ جووون😃
منم منم مَش رمضــون👴🏻✋
سلام دختر پسراے گــ🌸ـــل
حالتون چطوره؟!😊
از این بہ بعد، شبهاے ماه رمضون
منم میام خدمتتون😍
صبر ڪنید ببینم🔨🤔
میدونید چرا بہ این ماه
میگن #رمضان؟!
#رمضان یعنے سوزاننده🔥
ماه رمضان تنها ماهے هست
ڪہ اسمش توے قــ📖ــرآن اومده😌
💌یہ حدیث هم از پیامبر عظیم الشٵن
داریم ڪہ میفرمایند:
«انما سمے الرمضان لانہ یرمض الذنوب؛
ماه رمضان بہ این نام خوانده شده است،
زیرا گناهان را مے سوزاند.»
پس از منہ پیرمرد بہ شماها نصیحت☝️
تا میتونید توے این ماه استغفار ڪنید
چون در این ماه گناهان انسان بخشیده میشہ...
📿درجریانید ڪہ این ماه، ماهِ مہمانےِ
خداست و درِ رحمتــش بہ روےِ همہ بازه؟!😉🌺
درجریانید ڪہ توے این ماه، شیطان
بہ غل و زنجیر بستہ میشہ؟!😁⛓
پس...
از این بہ بعد منتظر من باشید
تا با فضائل و فواید رمضان و روزه
بیام خدمتتون.😌💕
دعــ🙏ــا یادتـون نـره
مخلص شما؛ مش رمضون😉👋
•[🖊 #پ_ڪاف
•[❌ #ڪپےممنــوع
از حرفاے ـمش رمضون جانمونے😌👇
•[ @asheghaneh_halal ]•
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_وچهار شروین حرکتی نکرد. استاد دستش را روی شانه شروین گذاشت. -آقای ج
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_بیست_وپنج
-بله؟
-سلام شروین. خوبی؟
-سلام. ممنون
-چه کار می کنی؟
شروین بی حوصله گفت:
-کاری داشتی؟
- چیه؟ حالت خوب نیست
- چرا، حرفت رو بزن
-چند تا مسئله بود. می خواستم کمکم کنی
شروین کهحسابی جا خورده بود گفت:
-اینجوری؟ از پشت تلفن؟
- اگر سختته، میام اونجا
شروین هول شد:
-نه. لازم نیست زحمت بکشی. همین جوری یه کاریش می کنیم
نیلوفر می پرسید و شروین توضیح می داد. خسته شد.
-ببین نیلوفر، مسئله ها رو برای کی می خوای؟
-سه شنبه
-من فردا میام ازت می گیرم. حل می کنم برات می آرم، باشه؟
- خب خودم برات می آرم
-نه. فردا دانشکده ام، بعدش میآم. کاری نداری؟ خداحافظ
و قبل از اینکه نیلوفر فرصتی برای حرف زدن پیدا کند تماس را قطع کرد. نفسش را بیرون داد و خودکار را به دست گرفت. دوباره نگاهش به مسئله ها افتاد. چند تایش را نصفه نیمه حل کرد. برگه انصراف را پر کرد. نگاهی به ساعت انداخت. خسته بود. سرش را روی دستش گذاشت. ...
-آقا شروین. آقا شروین
چشم هایش را باز کرد و خواب آلود جواب داد:
-ها؟ چیه؟
- آقا سعید اومدن دنبالتون
شروین خمیازه ای کشید.
-بگو بیاد تو
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_وپنج -بله؟ -سلام شروین. خوبی؟ -سلام. ممنون -چه کار می کنی؟ شروین
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_بیست_وشش
- گفتم. گفتن دیر شده
- بگو الان می آم
پیراهنش را عوض کرد. صدای بوق ماشین می آمد. کیفش را برداشت و از اتاق بیرون رفت.
-کجایی پسر؟ دیر شد
سوار شد. سعید پرسید:
-این چیه رو صورتت؟
و به صورت شروین اشاره کرد. شروین نگاهی توی آینه کرد.
- جای دستم. دیشب پشت میز خوابیدم
سعید فرمان را چرخاند ، در آینه بغل نگاه کرد و گفت:
-تو می خوای انصراف بدی یا امتحان ارشد؟ خونه بزرگ دردسرش همینه ها
شروین لبخند تلخی زد، سرش را به طرف ماشین کناری شان چرخاند و گفت:
-من اگه توی اتاقم بمیرم مگه از بوی گند جسدم بفهمن مردم
بعد رو به بچه کوچکی که صورتش را به شیشه اتومبیل چسبانده بود و دماغش پهن شده بود نیشخندی زد.پسرک هم که آب دهانش کار اسپری شیشه پاک کن را می کرد نیشش به خنده باز شد.
سعید با لحن تئاتری گفت:
-آه! پسرک بیچاره. تو یک موجود فراموش شده ای. ننگ بر این زندگی بی رحم. بودن یا نبودن. مسئله این است
شروین که داشت به مسخره بازی های سعید می خندید یهو داد زد:
- اَه، لعنتی، یادم رفت
- چی؟
- برگ انصراف. یادم رفت بیارمش
سعید گفت:
- فکر نمی کنم راحت باشه
و بعد سری به نشانه تاسف برای کسی که باید رنج انجام این کار را گردن بگیرد تکان داد
-باید یه سری امضا بگیرم. یه کم دوندگی داره
-حوصله دوندگی رو داری؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_وشش - گفتم. گفتن دیر شده - بگو الان می آم پیراهنش را عوض کرد. صدای
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_بیست_وهفت
شروین موذیانه گفت:
- من ندارم. تو که داری
-ما رو بی خیال. همینم مونده برم جلوی اساتید گردن کج کنم امضا بگیرم
-پیش اساتید نباید بری
-خیلی فرق نداره. همین حالا بگم رو من اصلاً حساب نکن...
سعیدکه داشت دنبال جای پارک می گشت غرولند کنان گفت:
- اه! این خیابون قدس هم که همش پره ...
- خب برو خیابون اونوری ... پور سینا ...معمولا خلوته
سعید که بالاخره جای پارک پیدا کرده بود ماشین را پارک کرد و پیاده شد و وقتی دید شروین هنوز نشسته در حالیکه سعی میکرد صدایش را زنانه کند گفت:
- مسافرین محترم اینجا آخر خط می باشد. لطفا کمربند های خود را باز کرده،تکانی به خود بدهید، پیاده شوید و به کلاس خود بروید و الا دیرتان شده استاد با اردنگی از شما استقبال خواهد نمود
- تو برو
- می خوای جایی بری؟
- همین جا منتظرت می مونم
- هرجور راحتی
سعید رفت. شروین نوار موسیقی را عوض کرد. صندلی را عقب داد. عینکش را درآورد. دست هایش را به سینه زد، سرش را به پشتی صندلی تکیه داد و به شاخه های درخت بالای سرش خیره شد. ساعتی گذشت. به مردمی که از کوچه می گذشتند نگاه می کرد. آدم های جورواجور. یک نفر از کنار ماشین رد شد. بارانی به تن داشت که یقه اش را بالا کشیده بود. سر تا پا سفید.
-توی این هوا؟
ابرویش را بالا برد و به مرد خیره شد. مرد پیچید توی خیابان و از تیر رس نگاه شروین دور شد. موبایلش را درآورد و مشغول بازی شد. کمی که گذشت حوصله اش سر رفت. از ماشین پیاده شد تا کمی قدم بزند. صدایی توجهش را جلب کرد.
-آقا فال می خواین؟
شروین به پسر کوچکی که کنارش ایستاده بود و جعبه فال را در دست داشت نگاهی کرد. پرنده کوچک سبز و زرد بالای سر کاغذها منتظر بود. شروین نگاهی به ردیف کاغذهای فال که رنگ های مختلفی داشتند انداخت.
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
..|🍃
#طلبگی
..|🕊 ارزش شہر الله🌙
..|👤 آیت اللّه جوادی آملی، به نقل از سیدبن طاووس، دانشمند بزرگ اسلامے، درباره بزرگ داشت ماه مبارک رمضان فرموده اند
|✨ : «عده ای اول سالشان فروردین است که تلاش می کنند لباس نو در بر کنند، مثل درخت ها که اول سالشان فروردین است و لباس های نو و تازه به تن می کنند.
|✨ اول سال یک کشاورز، اول پاییز است که درآمد مزرعه را حساب می کند. تاجری که کارگاه تولیدی دارد، اول سال را در فرصت دیگری تعیین می کند ولی آن ها که اهل سیر و سلوک اند، اول سالشان ماه مبارک رمضان است.
|✨ آنها به حساب رسی خود می پردازند که ماه رمضان گذشته، چه درجه ای از معنویت داشته و امسال چه درجه ای دارند؟ ماه مبارک رمضان، برای سالکان کوی دوست، ماه محاسبه است.»
#درمحضرعلما
#رمضاندرپیشاست
•• @asheghaneh_halal••
..|🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😜•| #خندیشه |•😜
بــا آخـرین #خندیشه در این
سبــڪ، امروز در خدمتتون خواهیم بود😉
ان شاءالله از فــردا ڪه اول ماه
مبارڪ خواهد بود با جدیدتـــرینهــا
بهـ دیدنتـــون میــایم✋
بچــگےهاےمــا چےبود😕
بچــگےهاےاینــا چیهـ👆
اشتــباه نڪنید😅
اینجــا پــارتے#شبانهـ نیست👌
عــروسےهم نیست😁
اینجــــا #مــدرسهـ است✋
اگهـ قراره اینجــورے آینـده سازاے
ڪشورمون #تربیت شن😊
ڪه من بهـ شخصهـ ایران و انقلاب و
بــا همهـ توانم تو دستے میگیرمش✋
تـــا چیزےبه ایشـــونهــا👆
نـــرسهـ😐
چهـ وضعشهـ آخه!!!!
اینــا از ثمـــرات 2030 نیست؟!😉
مــدرسهـ ها اینجورین😄
خــدا بهـ مهــدڪودڪامون رحم ڪنهـ😃
پـیشاپــیش از پــخش
چنـــین ڪلیپے عذرخواهےمےکنم😉
صـــرفا جهت #آگــاهےبخشے بهـ
شمـــاست✋
•|😜|• @asheghaneh_halal
•[ #مش_رمضون🌙 ]•
دیدیدینــــــگــــــ👻
مَـش رمضــون وارد میشود!😎✋
_اِ بابا بزرگ بالاخره اومدے؟!😢
_سلام نوه هاے گلم😍 حالتون چطوره؟
_خوبیم،ممنون😌💕
بابابزرگــ؟ چرا امروز ماه رمضون نبود؟!😢💔
_مهتــ🌙ــابمون ناز داشتــ،خودشو مخفے ڪرده بود😄
حالا ڪہ چیزے نشده خب☺️
بہ قول حضرتــ خودم:
خدایا،واسہ همہ ڪنسلے هات مرررسے🔨😂
_بابابزرگــ؟😳 حالتون خوبہ؟
_خوبم باباجان گفتم شوخے ڪنم یڪم بخندیم😅✌️
خبــ،امشب براتون ازچے بگم؟🤔
_از ماه رمضان بگید دیگہ😊🌸
_باشہ عزیزانم😌..
ماه رمضان برترین ماهِ خداست😊
چون قــ📖ــرآن ڪریم توے این ماه
براے هدایت ما فرستاده شده💕
توے این ماه حتے خوابتون هم عبادتہ!😃
_یعنے همش بگیریم بخوابیم؟!😃آخجووون😂😍
_نہ دیگہ! منظور این نیست ڪہ
همش خواب باشید، منظور بہ اینہ
ڪہ اینقدر این ماه پرفضیلتہ ڪہ
حتے خوابیدنت هم برات عبادت میشہ😉💚
این ماه همہ روزها و شب هاش
و ساعت ها و دقیقہ هاش به نسبت
بقیہے ماه ها برتر و بهتره😍🌈
_ایول بہ خدا😍چہ ماهے برامون فرستاده😃✌️
_پس با روزه گرفتن ازش تشڪر ڪنید☺️
حالاهم برید استراحت ڪنید ڪہ
بتونید بیدار بشید و سحرے بخورید😍👌
خداحافظ بچہ ها😙👋
دعــ🙏ــا یادتـون نـره
مخلص شما؛ مش رمضون😉👋
•[🖊 #پ_ڪاف
•[❌ #ڪپےممنــوع
از حرفاے ـمش رمضون جانمونے😌👇
•[ @asheghaneh_halal ]•
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_وهفت شروین موذیانه گفت: - من ندارم. تو که داری -ما رو بی خیال. همین
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_بیست_وهشت
یه دونه آقا، 200 تومن. یدونه فال بگیرید
نگاه ملتمسانه پسرک باعث شد تا شروین سرش را به علامت تائید تکان دهد.
- باشه. یدونه بگیر
پسرک سریع پرنده را بالای کاغذ ها گرفت و پرنده کاغذی را بیرون کشید. شروین برگه را گرفت و پنج هزار تومانی را به پسرک داد.
- بقیش مال خودت
لب های پسر به خنده باز شد و با عجله به آن طرف خیابان دوید تا از عابری دیگر که درحال گذر بود تقاضای فال کند. شروین نگاهی به کاغذ سبز رنگ فال انداخت. بازش کرد:
از غم ناله و هجر مکن فریاد که دوش زده ام فالی و فریاد رسی می آید
-آره جون خودت. خوش خیال
کاغذ را ول کرد توی باد. رفت دم مغازه ای که همان نزدیکی بود.
- دو تا نخ سیگار
یکی از سیگارها را گوشه لبش گذاشت و روشن کرد. وقتی آخرین پک را زد سوار ماشین شد. بالاخره سعید آمد.
-چه عجب. کلاس فوق العاده ای، چیزی هم بود می رفتید. عیب نداشت
-گیر داده. هرچی می گیم بی خیال، ول کن نیست. معنی خسته نباشید رو نمی فهمه. هی می گه شما هم خسته نباشید.
شروین خندید.
-بعضی استادها حال آدمو می گیرن. مخصوصاً اگر صفر کیلومتر باشن
سعید همان طور که آماده استارت زدن بود، گفت:
-خب قربان، کجا تشریف می برید؟
- برو خونه خالم. خاله میترا
مدتی گذشت اما ماشین حرکتی نکرد. رو برگرداند و به سعید گفت:
-پس چرا نمی ری؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_وهشت یه دونه آقا، 200 تومن. یدونه فال بگیرید نگاه ملتمسانه پسرک با
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_بیست_ونه
سعید درحالیکه دستش را دراز کرده بود تا استارت بزند و سرش به طرف شروین بود خشک شده بود.
-چی شده؟
- کجا برم؟
- خونه خاله
-ها؟
-خنک نشو. راه بیفت
سعید از حالت خشک بیرون آمد و گفت:
-صبر کن ببینم. معلومه چته؟ می خوای بری خونه خاله؟ با پای خودت؟ مبارکه ...
-حوصله داریا. برو دیگه
-به جون تو تا نگی چی شده امکان نداره برم
- پس پاشو تا خودم برم
-چیز خورت کردن؟
-می ری سعید یا بندازمت پائین؟
سعید ماشین را روشن کرد، کمی که رفتند شروین گفت:
- دیشب زنگ زده می گه سوال دارم. آخه از پشت تلفن می شه مسئله ریاضی حل کرد؟
-چرا نشه؟ وقتی عشق باشه همه چیز ممکنه
شروین کلافه گفت:
-نمی فهمم پس این معلم خصوصی برای چیه!
-چقدر ساده ای پسر، این مسئله اش جای دیگه است نه توی ریاضی. حتماً هیچی هم نمی فهمه
- چرا، بد نبود ولی حوصله می خواد. منم گفتم میآم خونتون مسئله ها رو می گیرم حل می کنم. همین
-من می گم نرو حالش گرفته می شه
شروین در حالیکه نگاهش را به درخت های بلند قامت کنار خیابان می دوخت گفت:
- حوصله دردسر ندارم
سعید ماشین را نگه داشت. نگاهی به خانه انداخت و سوتی زد. شروین پیاده شد و در زد. صدایی از پشت آیفن گفت:
-کیه؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_ونه سعید درحالیکه دستش را دراز کرده بود تا استارت بزند و سرش به طرف
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_سی
رفت جلوی آیفن.
- تویی شروین؟ الان میام
نگاهی به سعید کرد. سعید خودش را گرفت و گفت:
- اینقدر شل نباش
در باز شد.
- خوبی
- ممنون
نیلوفر از دور به سعید سلام کرد. سعید سر تکان داد.
- بیا تو
-نه، باید برم. کار دارم. مسئله ها رو آوردی؟
- آره. اینا. بگیر
شروین مسئله ها را گرفت. نیلوفر به سعید خیره شده بود.
-چه راننده قشنگی داری. پسره ناصره؟
-دوستمه. من حوصله رانندگی ندارم
-چرا؟ اتفاقی افتاده؟
شروین برگه ها را زیر و رو کرد و جواب داد :
-نه، همش همینه؟
- آره
- عصر میدم برات بیارن
- خودم میام می گیرم
- نیازی نیست. می دم بیارن
-تو چت شده؟ تازگی ها اصلاً حوصله نداری ها
شروین دستی به سرش کشید وکلافه گفت:
-باشه. بیا بگیر. کاری نداری؟سلام برسون. خداحافظ
سوار ماشین شد. سعید به نشانه خداحافظی سر تکان داد.
- برو دیگه
سعید که راه افتاد شروین مسئله ها را داخل کیفش چپاند.
-چرا اینجوری با بنده خدا رفتار کردی؟
- نمی خوام چیزی بشنوم
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
Hamed Zamani - Mah Asal.mp3
2.77M
🌙🍃
💕•{ #خادمانه}•💕
همهـ یازده مــاه سال یڪ طرف✋
یڪمــاه ماه رمضــان هم یڪ طرف☺️
رسیـــ😉ـــدنت بخـــــ😍ــیر
مـــــــــاهِ مــــاهاےشمــس القمــرے💕
براے استقـــبال از تو آسمـــان
فـــرش قــــرمز پهــــن مےڪند
زمــــین بهـ احتـــرامت بهـ پا مےخیزد😌
و اشـــرف مخلــــوقات سر از پــا نميشناسد،
دوستــــداشنت عجیب بهـ دل مےنشینــد🎈
گـــویے بــــا آمـــدنت
دوباره متولد مےشویم❣
خــــوووووب مےشویم🍃🌸
عــــاشقــانهـ عاشقے مےڪنیم.😍
مــــبارڪتــــرینم☺️
آمــــدنت مبارڪ💕
تقـــدیم بهـ بهشتـ😎ــےترین
مــــاهِ ســـال، مــاه مبارڪ رمضان😇
•|🍫|• @asheghaneh_halal
🌙🍃
[• #سکینه🎙 •]
.
.
#دعاے_روز_اول_ماه_رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمَ اجْعلْ صِیامی فـیه صِیـام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ.
خدایا قرار بده روزه مرا در آن روزه داران واقعى وقیام وعبادتم در آن قیام شب زنده داران وبیدارم نما در آن از خواب بى خبران وببخش به من گناهم را در این روز اى معبود جهانیان ودر گذر از من اى بخشنده گناهکاران.
.
.
چند ڪلمه ــمناجات😌👇
[•💐•] @asheghaneh_halal