eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.9هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌈 🧡•°• #پشتک شب جمعہ است هوایت نکنم میمیرم.. و دلتنگےبراےشمابسیار سخت است💔 #یہ‌کربلا #یہ‌کربلا #دلتنگ‌_حرم خوشگل ــسازے😌👇 🧡•°• @ASHEGHANEH_HALAL 🍃🌈
4_6037221793234681863.mp3
2.12M
[• •] بچه ها موت با فوت فرق میکنه ها...🕊 نواےعاشقے...💚 🎧 ـشھید اند،امـا زندھ😌👇 [•🕊•] @asheghaneh_halal
💚🍃 #سین_مثل_سپاه 💪 چون بیشہ عشق جاے جولان باشد|🍃| غرش بشنو! شیر فراوان باشد این نعمت امنیت در ایران بزرگ|🇮🇷| مدیون سپاه پاسداران باشد|😍| #سپاه‌افتخار‌ماست مردان بے ادعــا😌👇 •[🇮🇷]• @asheghaneh_halal 💚🍃
🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 #قرار_عاشقی دعایم ڪن تا فقط این دلم آرام گیرد💚 رضآ جان راه نشانم ده دلم آرام گیرد🙏 #السلام‌علیڪ‌یاعلےبن‌موسےالرضاالرمتضے ✋ 🍃🌼🍃 @asheghaneh_halal 🍃🌼🍃
🐝°| | 🐝° دَلامَلِیتُم من زیباے دلبل 😌 یهو آمدم بیلون دالے تُنَم🌸 دالے😬 دالی دلبرڪم💚 استودیو نےنےشو آب قنـــــــــ🍭ـــــــد فراموش نشه👶👇 °🍼° @Asheghaneh_halal
[• 💍 •] 🤩🍃 سکوت عمیقی بین ما حاکم شد ... می تونستم صدای ضربان قلب مادرم رو بشنوم .. - آیا این دو با هم منافات داره؟ ... - دولتی که بیشترین آزادی و ارتباط رو دو قرن گذشته با یهودی ها داشته ... و محدودیت زیادی رو برای مسلمان ها... جایی برای یه مسلمان توی سیستم اون هست؟ ... - پیشنهاد من، بیش از اون که سیاسی باشه؛ کاری بود ... محکم توی چشم هاش نگاه کردم ... - یعنی من اشتباه می کنم؟ ... لبخند کوتاهی زد ... - برعکس خانم کوتزینگه ... اشتباه نمی کنید ... اما من یه وطن پرست کاتولیکم ... و فقط لهستان، عظمتش، پیشرفت و مردمش برام مهمن ... و اگر این پیشنهاد رو نپذیرید؛ شما رو سرزنش نمی کنم ... از جاش بلند شد ... رفت سمت پدرم و باهاش دست داد ... - از دیدار شما خیلی خوشحال شدم قربان ... شما دختر فوق العاده ای رو تربیت کردید ... مادرم تا در خروجی بدرقه اش کرد ... از جا بلند شدم و دنبالش رفتم توی حیاط ... - من به کار کردن توی رشته خودم علاقه دارم ... اما مثل یه آدم عادی ... نه جایی که هر لحظه، در معرض تهمت و سوء ظن باشم ... و نتونم شب با آرامش بخوابم ... و هر روز با خودم بگم، می تونه آخرین روز من باشه ... چند روز بعد، داشتم روی پیشنهادهای کاری فکر می کردم... بعضی هاش واقعا جالب بود ... ولی از طرفی دلهره زیادی هم داشتم ... زنگ زدم قم ... ازشون خواستم برام استخاره کنن ... بین اونها، گزینه ای خوب بود که از همه کمتر بهش توجه داشتم... آیات نجات حضرت یوسف از زندان بود ... " گفت: از امروز به بعد تو در نزد ما مقام و منزلت ارجمندی داری و تو فردی امین و درستکار می‌باشی ... " • • ادامھ‌ دارد...😉💚 • • نـویسندھ: شهید سیدطاها ایمانے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫 [•📖•] @asheghaneh_halal
[• 💍 •] 🤩🍃 یا تلاش و سخت کوشی کارم رو شروع کردم ... مورد توجه و احترام همه قرار گرفته بودم ... با تمام وجود زحمت می کشیدم ... حال پدرم هم بهتر می شد ... دیگه بدون عصا و کمک حرکت می کرد و راه می رفت ... همه چیز خوب بود تا اینکه از طریق سفارت اعلام کردن ... متین می خواد آرتا رو ازم بگیره ... دوباره ازدواج کرده بود ... تمام این مدت از ترس اینکه روی بچه دست بزاره هیچی نگفته بودم ... تازه داشت زندگیم سر و سامان می گرفت ... اما حالا ... اشک چشمم بند نمی اومد ... هر شب، تا صبح بالای سرش می نشستم و بهش نگاه می کردم ... صبح ها با چشم پف کرده و سرخ می رفتم سر کار... سرپرست تیم، چند مرتبه اومد سراغم ... تعجب کرده بود چرا اون آدم پرانرژی اینقدر گرفته و افسرده شده ... اون روز حالم خیلی خراب بود ... رفتم مرخصی بگیرم ... علت درخواستم رو پرسید ... منم خلاصه ای از دردی رو که تحمل می کردم براش گفتم... نمی دونم، شاید منتظر بودم با کسی حرف بزنم ... ازم پرسید پشیمون نیستی؟ ... عمیق، توی فکر فرو رفتم ... تمام زندگی، از مقابل چشمم عبور کرد ... اسلام آوردنم ... ازدواجم ... فرارم ... وعده های رنگارنگ اون غریبه ها ... کارگری کردنم و ... نمی دونم چقدر طول کشید تا جوابش رو دادم ... - چرا پشیمونم ... اما نه به خاطر اسلام ... نه به خاطر رد کردن تمام چیزها و وعده هایی که بهم داده شد ... من انتخاب اشتباه و عجولانه ای کردم ... فراموش کردم انسان ها می تونن خوب یا بد باشن ... من اشتباه کردم و انسان بی هویتی رو انتخاب کردم که مسلمان نبود ... انسان ضعیف، بی ارزش و بی هویتی که برای کسب عزت و افتخار اینجا اومده بود ... اونقدر مظاهر و جلوه دنیا چشمش رو پر کرده بود که ارزش های زندگیش رو نمی دید ... کسی که حتی به مردم خودش با دید تحقیر نگاه می کرد ... به اون که فکر می کنم از انتخابم پشیمون میشم ... به پسرم که فکر می کنم شاکر خدا هستم ... • • ادامھ‌ دارد...😉💚 • • نـویسندھ: شهید سیدطاها ایمانے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫 [•📖•] @asheghaneh_halal
•[🕊]• #شهادت_آرزومه♡ دارایی‌ات‌را ازدست‌اگردادی شهیدنمۍ‌شوی، بادست‌اگردادی ‌شهیدخواهے‌شد.. . ••[ڪسےڪہ‌اهل‌دنیانیست... فقط‌باشهادت‌آرام‌مےگیرد...♥️ ]•• #شهیداحمدمهنہ #اللهم‌الرزقنا‌شهادت‌فےسبیل‌الله #التماس‌دعاۍ‌شهـادت💔 . . •❣• اینجا؛ صآف برو بغلِ خُدآ 👇 |🔑| @asheghaneh_halal
[• #آقامونه😌☝️ •] •|° بـهـ🌸ــار و بـوستـ💐ـان مـا °|• سر ڪـ👇ـویِ "تــ💚ـو" بس باشد ۱۴ ثانیه به عڪس☝️🥰 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #اوحدی_مراغه_ای /✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(722)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
[• #صبحونه 🌤•] صُبحے ڪه"☀️" آفتـابش طُ باشـے خُلاصِـه‌ے خوشےهاۍ عالَم است‌"🌼" #صبحـتون‌بعشق❤️🍃 ــــــــــــــــــــــــ☕️🍃 [•♡•] @asheghaneh_halal
🍃🌙 { 💌 } ✋•~یاصاحب‌الزمان‌عج 🌈•~زیباترین بهانه 🌍•~دنیای من ❤️•~سلام! الحمدلله‌ڪه‌درپنآهِ‌حضرات‌آل‌الله‌هستیم💕👇 🍃🌙| @Asheghaneh_halal
/💝/ دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست، من سرخوشم از لذت این چشم به راهی، ای عشق؛ تو را دارم و دارای جهانم همواره تویی، هرچه تو گویی‌ و تو خواهی☁️💙 ✍🏻| 💍| •💕• @Asheghaneh_halal •💕•
[• ღ •] 💞|•• مشکل بیشتر زوجین این است که اگر طرف مقابل تغییر کند، زندگی آنها شادتر خواهد بود! مشکل این طرز تفکر این است که سهم خودمان را در مشکل نمی‌بینیم بطور مثال اگر طرف مقابلم سروگوشش می‌جنبد، شاید بخشی از آن به این دلیل است که من معتاد به کار هستم و وقت کمی برای او دارم، و یا اگر طرف مقابل علاقه‌ای به تماس تلفنی با من نشان نمی‌دهد شاید به این دلیل است که من عادت دارم پشت تلفن مدام از مشکلات روزمره گله و شکایت کنم. 💞|•• این که ما بتوانیم سهم خودمان را در مشکلات ببینیم باعث می‌شود که انگشت اتهام را بی‌رحمانه به سمت طرف مقابل نگیریم و بتوانیم با حسن نیت به او نگاه کنیم. 💞|•• حسن نیت داشتن یعنی این باور که طرف مقابل اساساً آدم خوبی است که در پس رفتار ناخوشایندش نیازی ارضا نشده وجود دارد که هرچند با استفاده از روشی اشتباه، در پی برآوردن آن نیاز است. ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇 [•ღ•] @asheghaneh_halal
🌷🍃 🍃 #چفیه بالے نمیخواهـم، این پوتین هـای ڪهـنہ هـم میتوانند مرا بہ آسمان ببرند... #بسیجےسیزده‌سالہ #شهـید_جمشید_داداشی #شهـادت_عملیات_فتح‌المبین #شهدا‌را‌یاد‌کنیم‌باذکرصلوات •|🕊|• @Asheghaneh_halal 🍃 🌷🍃
برای تبادل ویو پیوی😊 @kaf_gaf
#ریحانه اگہ عاشقِ چادرت نباشے؛ ازش دلسرد میشے...😞☝️ اگہ میخوای عاشقش بشے؛ بہ این فکر کن ڪہ چہ کسے بھت چادر داده!!😍💜 🍬/ چادرانہ، یک سبک‌ زندگی ست... / 🍀🌹/ @asheghaneh_halal
🍃🌈 🧡•°• بابامهدےبیا و پایان بده این دلتنگے ها را...😢 |•°💚اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج💚°•| خوشگل ــسازے😌👇 🧡•°• @ASHEGHANEH_HALAL 🍃🌈
🦋🍃 🍃 | رجب را نفهمیدیمـ شعبان را تقدیم ڪردے شعبان را رَها ڪردیم به رمضان میهمانمان ڪردے📿 تو بگو این همہ دوسٺ داشتن براے چہ؟ . . ..🌱 ؟! |• @asheghaneh_halal •° 🍃 🦋🍃
{🌿🌸} {👤}استادعابدینی : {💠}غیبت امام زمان(عج) لازمه ی رشد انسانها و امت هاست/ غیبت، سنت الهی برای عبور از ظاهر به باطن. {🌕} در روایات آمده است که غیبت «أمرٌ مِن أمر الله و سرٌّ من أسرار الله و غیبٌ من غیب الله» است؛ غیبتِ امام زمان(عج) حقیقتی غیبی و امری از عالم امر الهی و سنّتی از سنن الهی و سرّی از اسرار الهی است که لازمه ی رشد انسانها و امتهاست. اینطور نیست که غیبت فقط عقاب باشد، بلکه اصل غیبت، مرحله ی تکاملی و سنت الهی است که باید محقق می شد تا انسانها از طریق این سنّت، از به سوق داده شوند و ارتباط با ولایت امام و حقیقت باطنی امام برای آنان محقق شود. البته طولانی‌شدن_غیبت به خاطر آماده‌نبودن‌مردم است و اعمال ما در تأخیر و تعجیل ظهور موثّر است. لذا طولانی شدن غیبت و محرومیت هایی که دارد است و عقاب دارد، ولی اصل غیبت، است برای عبور انسانها از ظاهر به باطن و برای اینکه از ظاهرِ ارتباط به ارتباط باطنی با حقیقت امام سوق داده شوند. {✴️}ارتباط ظاهری و مشاهده ی جسم امام، حجابی بود که مانع توجه مردم به حقیقت امام می شد؛ لذا بدن امام برای آنها در حجاب قرار گرفت تا راه ارتباط باطنی پیموده شود. پس از این ارتباط و شهود باطنیِ حقیقت امام، دلیل غیبت برطرف می شود و ارتباط ظاهری نیز میسر می گردد؛ اما ارتباط ظاهری ای که ملازم و همراه آن ارتباط حقیقی و باطنی با امام است و این حقیقتِ جمعِ ارتباط ظاهری و باطنی با امام، در زمان ظهور محقق می شود. {🔆} ... امام، است و به همه ی هستی احاطه دارد. لذا غیبت، غیبت از بدن امام است، نه از روح امام که حقیقتاً روح عالم است. حقیقت‌امام هیچ وقت غایب نیست و این ما هستیم که چون از آن حقیقت غایبیم، وقتی امام در ظاهر غیبت می کند، حضور امام را درک نمی کنیم، چرا که از حقیقتِ امام هم غایبیم. و اصل سنت غیبت، عبور دادن از مرتبه ی ظاهری برای درک این ارتباط باطنی است. {✳️} ... ظهور، حقیقتاً شهود معیّت امام زمان(عج) است... ظهور یعنی اینکه انسان به جایی برسد که بیابد امام، حاضر است و ما همواره در محضر او هستیم...لذا آنچه در معرفت امام اهمیت ویژه دارد، فهم‌حقیقت‌باطنی‌امام است. {📖}کتاب ادب عاشقی/ صص۱۰۱و۱۰۰ @asheghaneh_halal {🌿🌸}
🕗🍃 🍃 آقا سلام! سوز و نوایی به ما بده هر صبح و شام حال بکایی به ما بده دل تنگ دیدن تو شدیم ایّها الغریب آغوش خویش وا کن و جایی به ما بده 💔 🍃 @asheghaneh_halal 🕗🍃
°🐝| |🐝° 🤨 این تِ من بیلون نیشتمُ دالم اَ پُشت شیشه به دیابون نجاه مُچونم بَلاے تُلونا نیشتاااا. بَلا اینِته می تَشَم من و بُدولَن😋 اَ بشـ بنده دُلدنےامـ😌 مَلدُمم تِ لوزه بودن عِشابی دُلوشنه 😜 از دست مردم فرار کردی من و می‌خوای چیکار کنی؟😋😋 😱 اَی بایییییے لادم لَفته بودد فلالــــــل🏃‍♀🏃‍♀ استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
[• 💍 •] 🤩🍃 جرات نمی کردم برگردم ایران ... من بدون اجازه و خلاف قانون، آرتا رو از کشور خارج کرده بودم ... رفتم سفارت و موضوع رو در میان گذاشتم ... خیلی ناراحت شدن و به نیابت من، وکیل گرفتن ... چند جلسه دادگاه برگزار شد ... نمی دونم چطور راضیش کردن اما زودتر از چیزی که فکر می کردم حکم طلاق صادر شد ... به خصوص که پدرش توی دادگاه به نفع من شهادت داده بود ... وقتی نماینده سفارت بهم خبر داد از خوشحالی گریه ام گرفت ... اصلا توی خواب هم نمی دیدم همه چیز این طوری پیش بره ... به شکرانه این اتفاق، سه روز روزه گرفتم ... چند روز بعد، با انرژی برگشتم سر کار ... مسئول گروه تا چشمش بهم افتاد، اومد طرفم ... - به نظر حالتون خیلی خوب میاد خانم کوتیزنگه ... همه چیز موفقیت آمیز بود؟ ... منم با خوشحالی گفتم ... - بله، خدا رو شکر ... قانونا آرتا به من تعلق داره ... و لبخند عمیقی صورتم رو پر کرد ... - خوشحالم که اینقدر شما رو پرانرژی و راضی می بینم ... از زمانی که باهاش صحبت کرده بودم ... هر روز رفتارش عجیب تر می شد ... مدام برای سرکشی به قسمت ما می اومد ... یا به هر بهانه ای سعی می کرد با من صحبت کنه ... تا اینکه اون روز، به بهانه ای دوباره من رو صدا کرد ... حرف هاش که تموم شد، بلند شدم برم که ... - خانم کوتزینگه ... شاید درخواست عجیبی باشه ... اما ... خیلی دلم می خواد پسرتون رو ببینم ... به نظرتون ممکنه؟ • • ادامھ‌ دارد...😉💚 • • نـویسندھ: شهید سیدطاها ایمانے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫 [•📖•] @asheghaneh_halal
[• 💍 •] 🤩🍃 حسابی تعجب کردم ... - پسر من رو؟ ... - بله. البته اگر عجیب نباشه ... - چرا؟ ... چند لحظه مکث کرد ... - هر چند، جای چندان رومانتیکی نیست ... اما من به شما علاقه مند شدم ... بدجور شوکه شدم ... اصلا فکرش رو هم نمی کردم ... همون طور توی در خشکم زده بود ... یه دستی به سرش کشید و بلند شد ... - از اون روز که باهاتون صحبت کردم و اون حرف ها رو شنیدم... واقعا شما در نظرم آدم خیلی خاصی شدید ... و از اون روز تمام توجهم به شما جلب شد ... - آقای هیتروش ... علی رغم احترامی که برای شما قائلم اما نمی تونم هیچ جوابی بهتون بدم ... بهتره بگم در حال حاضر اصلا نمی تونم به ازدواج کردن فکر کنم ... زندگی من تازه داره روال عادی خودش رو پیدا می کنه ... و گذشته از همه این مسائل، من مسلمان و شما مسیحی هستید ... ما نمی تونیم با هم ازدواج کنیم ... این رو گفتم و از دفترش خارج شدم ... چند ماه گذشت اما اون اصلا مایوس نشد ... انگار نه انگار که جواب منفی شنیده بود ... به خصوص روز تولدم ... وقتی اومدم سر کار، دیدم روی میزم یه دسته گل با یه جعبه کادویی بود ... و یه برگه ... - اگر اجازه بدید، می خواستم امشب، شما و خانواده تون رو به صرف شام دعوت کنم ... با عصبانیت رفتم توی اتاقش ... در نزده، در رو باز کردم و رفتم تو ... صحنه ای رو دیدم که باورش برام سخت بود ... داشت نماز می خوند ... • • ادامھ‌ دارد...😉💚 • • نـویسندھ: شهید سیدطاها ایمانے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫 [•📖•] @asheghaneh_halal
•[🕊]• ♡ هرڪےآرزوداشته‌باشه خیلی‌خدمت‌کنه شهیدمیشه...! یه‌گوشه‌دلت‌پابده؛ شهدابغلت‌کردند...! مابه‌چشم‌دیدیم‌اینارو ازاین‌شهدامددبگیرید مددگرفتن ازشهدارسمه دست‌بذار روخاک‌قبرشهیدبگو: "حسین! به حق این شهید یه نگاه به ما بکن..." 💔 . . •❣• اینجا؛ صآف برو بغلِ خُدآ 👇 |🔑| @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا