غافل ز خود شدیم به کویش گَهِ وداع
خود را ز اضطراب همانجا گذاشتیم...
#شفایی_اصفهانی
باز هم این روزها دل ناشکیبی می کند
تا مدینه می رود اما غریبی می کند
آسمان بارانی و چشم زمین لبریز اشک
مثل تو قبر غریبت هم نجیبی می کند
گندمی از مِهر تو در خاطر این شهر نیست
کفتر دل باز حس بی نصیبی می کند
من نمی دانم چرا هرروز مردی آشنا
درهوای خانه ی خود هم غریبی می کند
جایتان خالی چه کدبانوی خوبی زینبت
بیش از سنّش چه رفتار عجیبی می کند
درمیان چادرِ خاکی چه افلاکی شدست
اشک ریزان یا حبیبی یا حبیبی می کند
@asheghaneha70133❣
🌻اکــرم نورانی
به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل
ز کویت میرویم اینک هزاران آرزو با ما
#هلالی_جغتایی🌱
@asheghaneha70133❣
🍂🍁
بیچاره پاییز ...
دستش نمک ندارد...
این همه باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او میزنند.
خودمانیم ...
تقصیر خودش است ؛
بلد نیست مثل " بهار" خودگیر باشد
تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و
با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد ...
سیاست " تابستان " را هم ندارد
که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد
ولی از پشت خنجری سوزناک بزند
بیچاره .....
بخت و اقبال " زمستان " هم نصیبش نشده
که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه خواهان داشته باشد !
او " پاییز " است
رو راست و بخشنده ...
ساده دل
فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای
آدم ها بریزد،
روزی ؛
جایی ؛
لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند ...
خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش را به پای محبتش نمیگذارند ...
یکی به این پاییز بگوید
آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای ...
دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی
برگ هایت میگذارند و میگذرند ...
تنها یادگاری که برایت میماند
" صدای خش خش برگ های تو بعد از رفتن آنهاست " ....!
@asheghaneha70133❣
260_28501503127836.mp3
3.7M
من از جهان به تو دلبسته ام که جانِ منی :)
@asheghaneha70133❣