فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حضرت فاطمه (س) چۍ میدونۍ ؟
حضرت زهرایـے (س) شدن یعنۍ اینکه تمام قد پاۍ ولۍ و امامت وایسی!
#استاد_شجاعی
@shidegomnam
🔆امام علی(ع):
هر گاه فاطمه را می دیدم، تمام غم
و غصه هایم برطرف می شد.💞💞
📚کشف الغمه
#حدیث_روز
@shidegomnam
امشب لایو(البته تویروبیڪا) داریم..
از مراسم وداع با شهدای گمنام..🌷
همراه ما باشید
https://rubika.ir/modafee82
❤️حاضرم ثواب عبادتم را عوض کنم
🔹یک بار امام به یکی از دخترانشان فرمود: «حاضرم ثوابی را که تو از تحمل شیطنت فرزندت می بری با ثواب تمام عبادات خود عوض کنم»
@shidegomnam
#ازتبارحیدر 🌿:)
جان خود در ره اولاد عݪے مۍ بازيم
همچو ماݪڪ بہ عدوان علے مۍٺازيم💚
اےكہ گويۍكہ خلایق ز ولی خسته شدند
كورۍ چشم ٺو بر سيد علے مۍنازيم🍃
@shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ۅقتےاࢪباباۅݩهمہتیࢪ
بہتنشبࢪه...❤️
نۅڪࢪشچجۅࢪیساݪم
دیدنشبࢪه...❤️
"حاجحسینهمدانے"
🖤 #فاطمیه
🖤 #حاج_قاسم
🖤 #مرد_میدان
@shidegomnam
عاشقان حسین🖤دوستداران حسن💚
@shidegomnam
برایش دلمه درست کردیم که خیلی دوست داشت وقتی خواستیم مزه یکی را بچشد نپذیرفت گفت دوست دارم اول برای حاج قاسم ببرم. زنگ زد به خانه حاجی و گفت ناهار نخور تا برایش دلمه ببرد. میگفت حاجی خیلی دلمه دوست داره اول برای حاجی می برم .همیشه همین طور بود به هر چیزی که حاج قاسم دوست داشت لب نمیزد تا اول برای او ببرد. ❤️
#سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت۲۱
🥀اما بعد به سرعت تمام کارهایم درست شد و اعزام شدم.
🥀ناگفته نماند که بعد از ماجراهایی که در اتاق عمل برای من پیش آمد کل رفتار و اخلاق من تغییر کرد.
🥀دیگر خیلی مراقب بودم تاکسی را نرنجانم .حق الناس و ... دیگر از آن شوخی ها و سرکار گذاشتن ها خبری نبود.
🥀یکی دو شب قبل از عملیات رفقای صمیمی بنده که سالها با هم همکار بودیم دور هم جمع شدیم.
🥀یکی از آنها گفت شنیدم که شما در اتاق عمل حالتی شبیه به مرگ پیدا کردید.خلاصه خیلی اصرار کرد که تعریف کنم اما قبول نکردم.
🥀چون برای یکی دو نفر خیلی سربسته حرف زده بودم و آنها باور نکردند و به خاطر تصمیم گرفتم دیگر برای کسی حرفی نزنم.
🥀 جواد محمدی، سید یحیی براتی، سجاد مرادی، عبدالمهدی کاظمی، برادر مرتضی زارع و شاهسنایی در کنار هم مرا به یکی از اتاق ها بردند و اصرار کردند که باید تعریف کنی.
🥀من کمی از ماجرا را گفتم، رفقا منقلب شدند..
خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت!
🥀 چند روز بعد در یکی از عملیاتها حضور داشتم مجروح شدم و افتادم جراحت سطحی بود.
اما درست در تیررس دشمن افتاده بودم هیچ کس نمیتوانست آن نزدیک شود.
🥀شهادتین این را گفتم. منتظر بودم با یک گلوله از سوی تک تیرانداز تکفیری به شهادت برسم.
🥀 در این شرایط بحرانی جواد محمدی و مهدی کاظمی خودشان را به خطر انداختند و جلو آمدند.
🥀آنها سریع من را به سنگر منتقل کردند. ناراحت شدم و گفتم: برای چه این کار را کردید ممکن بود همه ما را بزنند!
🥀 جواد گفت: تو باید بمانی و بگویی در آن سوی هستی چه دیدی ...
🥀چند روز بعد بازی نفت در جلسه از من خواستند که از برزخ بگویم. نگاهی به چهره تک تک آنها کردم و گفتم چند نفر از شما فردا شهید می شوید...
🥀سکوت عجیبی در جلسه حاکم شد. با نگاههای خود التماس میکردم که سکوت نکنم. من تمام آنچه را دیده بودم را گفتم.
🥀 از طرفی برای خودم نگران بودم نکند من در جمع اینها نباشم اما نه ان شالله که هستم.
🥀جواد با اصرار از من سوال میکرد و من جواب میدادم.
در آخر گفت: چه چیزی بیشتر از همه آن طرف به درد ما میخورد؟
🥀 گفتم بعد از اهمیت به نماز و نیت الهی و خالصانه، هرچه می توانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید..
🥀روز بعد یادم هست که یکی از مسئولین جمهوری اسلامی در مورد مسائل نظامی اظهارنظری کرده بود که برای غربیها خوراک خوبی ایجاد شد...
🥀 خیلی از رزمندگان مدافع حرم از این صحبت ناراحت بودند.
🥀جواد محمدی همان مسئول را به من نشان داد و گفت: میبینی پس فردا همین مسئولی که اینطور خون بچه ها را پایمال میکند از دنیا میرود و میگویند شهید شد!!
🥀خیلی آرام گفتم: آقا جواد!من مرگ این آقا را دیدم..در همین سالها طوری از دنیا میرود که هیچ کاری نمیتوانند برایش انجام دهند!!
🥀حتی نحوه مرگش هم نشان خواهد داد که از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته...
🥀چند روز بعد آماده عملیات شدیم جیره جنگی را گرفتیم و تجهیزات را بستیم.
خودم را حسابی برای شهادت آماده کردم.
🥀 آرپیجی برداشتم و در کنار رفقایی که مطمئن بودم شهید میشوند قرار گرفتم.
گفتم اگر پیش اینها باشم بهتره احتمالا با تمام این افراد همگی با هم شهید میشویم.
🥀جواد محمدی خودش را به من رساند و پیش من آمد و گفت داریم میریم برای عملیات و خیلی حساسیت منطقه بالاست.
🥀 او میخواست من را از همراهی با نیروها منصرف کند . گفتم چند نفر از این بچهها به زودی شهید میشوند از جمله بیشتر دوستانی که با هم بودیم میخواهم با آنها باشم بلکه به خاطر آنها باید هم توفیق داشته باشیم.
🥀هنوز چند قدمی نرفته بودیم که جواد محمدی با موتور جلو آمد و مرا صدا کرد! خیلی جدی گفت سوار شو باید از یک طرف دیگر خطشکن محور باشی...
🖇ادامه دارد...
@shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اقایکریم💚
چجوری قبول کنم که حرم نداری....
@shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🍃🌸
#استورےمونہ🎥
آقای ما فکرشو میکرد...😎
@shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درجلسات رسمی معمولی حاج قاسم یه گوشه می نشست. 😔
@shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ايشالله آزادى قسمت همه!!!
@shidegomnam
❣یامهدی(عج)ادرکنی...
به ناله های پشت در،میان شعله ها بیا
بهدستهای بسته در،میان کوچه ها بیا
بیاکه تا بناکنی ،حرم برای مادرت
به غربت بقیع وگریه های بی صدا بیا
💚اللّٰهُمَــ ؏ـَـجِـلْ لِوَلیـِـڪَ الْفَرَّج💚
#آجرڪ_الله_مولاےمن...
Hamed Zamani Hazrate Mahtab 128.mp3
3.55M
حضرت مهتاب
نماز عشق بخوان فردا
به سمت قبله عاشورا
یا زهرا
#حضرت_زهرا (س)
@shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞مرد میدان...
💯یکی از بی نظیرترین کارهایی که برای حاج قاسم شده
#حاج_قاسم
@shidegomnam