Shab06Moharram1397[01].mp3
8.33M
لبریز #راز های جگر سوز بود 😭
چه راز هایی تو سینه داشتی
که در کودکی #پیر شدی آقا جانم
🎤حاج #میثم_مطیعی
#روضه
‼️تو خلوت خودتو با حال معنوی گوش بدهید
#التماس_دعا
👈امام حسنی ها #مادری اند😭
🏴 @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه میشه شهادت امام حسن باشه، #روضه_مادر نخونیم😭
🎶حسن که حرف نمیزنه
شبا همش تو کابوسه🎶
🎤حاج #حیدر_خمسه
🔺 #روضه
‼️تو خلوت خودتو با حال معنوی گوش بدهید
#التماس_دعا
👈امام حسنی ها #مادری اند😭
🏴 @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه میشه شهادت امام حسن باشه، #روضه_مادر نخونیم😭
🎶قنفذ از راه از آن
لحظه که آمد #میزد 😭🎶
🎤حاج #حیدر_خمسه
🔺 #روضه
‼️تو خلوت خودتو با حال معنوی گوش بدهید
#التماس_دعا
👈امام حسنی ها #مادری اند😭
🏴 @asheghaneruhollah
#تموم_عالم_میدونن_امام_حسن_مادریه
نکند فاش کنی راز دلت را پسرم!😔
هر چه دیدی تو فراموش کن اینجا؛ پسرم!
کمکم کن که از این کوچـ🏴ـه به سرعت برویم
اندکی آمده حالا نفسم جا، پسرم!😔
زیر پهلوی مرا با تنت آرام بگیر
کن تو با سینه بشکسته مدارا، پسرم!
دست من را تو بگیری به خدا باکم نیست
کوچه گر پر شود از هجمه اعدا، پسرم
پا شدی روی سر ِ پنجه؛ ولی... طوری نیست😭😭😭
می شود قدّ تو اندازهء بابا، پسرم😔
ای فدای تو و رگ های ورم کرده تو
می شود عقدهء در سینهء تو وا، پسرم!
بین ما و تن دیوار و خدا خواهد ماند
می شود باعث این فاجعه، رسوا، پسرم
قامت مادرت اینگونه خمیده ست ولی؛
نگذاری بشود قدّ پدر تا، پسرم!
می شوی پیر از این غصه ولی مادر جان!
نکند فاش کنی راز دلت را پسرم!
👈امام حسنی ها #مادری اند😭
🏴 @asheghaneruhollah
یعنی میان این همه زائر من اضافی ام ؟؟؟؟؟
✋یا حسین کاری کن که این تصویر #پروفایلم نباشه😭😔
#اربعین_حرم_میخوام
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#خودباختگی 5⃣ یک عده برای فرار از تنهایی خودشون رو وابسته محبت این و اون میکنن😊 در جاییکه نمیدونن ه
#خودباختگی 6⃣
💠یک عده از عشق صحبت میکنن که عاشق شدن😊
اونم عاشق مثلا جنس مخالفشون
عشق به معنای واقعی فقط بین خدا هست و بنده ی خدا👌
یعنی ببین کسی جز خدا نمیتونه جواب عشق تو رو بده
✅
عشق واقعی یعنی اینکه تو تمام وجودتو فدای کسی بکنی که اون دقیقا هیچ نیازی نداره!😊
یعنی وقتی فدا میکنی فقط و فقط واسه خاطر اون فدا کنی نه خودت و نه اینکه بخوای نیاز اونو برطرف کنی✅
و این جز برای خدا معنی پیدا نمیکنه😊
مثلا پسر یا دختری که میزنه به سیم آخر و خودکشی میکنه بعدم میگه من بخاطر عشقم خودکشی کردم😁
نه بچه جان
بخاطر هوای نفست خودکشی کردی
چرا؟
چون میخواستی بهش برسی و نرسیدی حالا خودکشی کردی
پس بازم واسه خاطر اون نبود
حداقل یک درصدشو واسه خاطر خودت فدا کردی😊
و در ضمن عشق جایی معنا پیدا میکنه ک وقتی تو تمام چیزتو فدای اون کردی
اونم بتونه به همون اندازه واست جبران کنه
و بازم کسی جز خدا نمیتونه😊
هیچ کس نمیتونه بهای جان و وجودت رو بده الا خدا✅
پس وقت خودتو الکی تلف عشق های از روی #هوس نکن😊
وگرنه بعدش بدجور گرفتار میشی
‼️ ادامه دارد.........↙️
👈عضویت در #کمپین_من_انقلابی_ام 👇
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 9⃣8⃣1⃣ چند روز از آخرین تماس با یان و دیدار با
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 0⃣9⃣1⃣
شمایل آن چند زن و دختر محجبه با روسری، کیف و کفش رنگی و زیبا، پوشیده در چادر که با اولین گام هایم در فرودگاه ایران دیدم، در خاطراتم زنده شد.
خودش بود.. حجاب یعنی همین.. زیبا باش.. اما محجوب و دست نیافتنی..
حسام پنجره ای تازه در چارچوبِ خودخواهی و بد عُنقی هایم به روی هستی باز کرده بود.
از اینجا دنیا پر از رنگ، خود نمایی می کرد.
و حالا ، من روسری را دوست داشتم..
تنفرهایی که به لطف امیر مهدی فاطمه خانم از دلپذیرترین هایِ زندگی ام شد.
آن روز مثل همیشه مشغول کنکاش برایِ یافتنِ جواب در لابه لایِ کتاب ها بودم که تقه ایی به در خورد و صدای اجازه حسام بلند شد.
با عجله شالی رویِ سرم گذاشتم و اذن ورود دادم.
وقتی وارد شد رایحه ی عطر همیشگی اش در اتاق پیچید. و من سراسر نبض شدم.
رو به رویم ایستاد با لبخندی پر از رضایت. انگار خوب متوجه نیمچه پوشیدگی ام شده بود.
لب به گفتن باز کرد از دانیال، از سلامتی اش، و از سفر..
سفری از جنس ماموریت..
نام ماموریت به سوریه که آمد، دستانم یخ زد. با چشمانی ملتهب به وجودِ سراسر آرامش اش خیره شدم..
سوریه یعنی احتمال مرگ و اگر این جوانِ مسلمان شده در مکتب علی بر نمی گشت..
نفسی برایِ کشیدن نمانده بود. کاش میشد که نرود..
با لبخند بسته ای کوچک را به طرفم گرفت:
" ناقابله.. امیداورم خوشتون بیاد.. البته زیاد خوش سلیقه نیستم.. ببخشید.."
ماتِ متانتش بودم. نباید می رفت.. من اینجا تنهایِ تنهایم..
مکثم را که دید، کمی سرش را بلند کرد
" چیزی شده؟؟ حالتون خوب نیست؟؟ "
سری تکان دادم و بسته را از دستش گرفتم.
به طرف در قدم برداشت
" مزاحمتون نمی شم، استراحت کنید. اما اگه دیگه ندیدمتون حلال بفرمایید.. یا علی.. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 1⃣9⃣1⃣
ابرویی در هم کشیدم
" چرا دیگه نبینمتون؟؟ "
لبخند رویِ لبهایش، تک چالِ رویِ گونه اش را نمایان کرد
" سوریه ست دیگه.. میدون جنگ.. "
جملاتش اصلا قشنگ نبود. داشت کلافه ام میکرد.
" اصلا سوریه به شما چه ربطی داره.. از ایران پامیشین میرین سوریه که چی؟ ؟ مگه اونجا خودش سرباز نداره؟؟ مرد نداره؟؟ جون و پول و وقتتون رو دارین تو یه کشور دیگه هزینه می کنید که چی بشه..؟؟
سوریه.. لبنان.. عراق.. افغانستان.. فلسطین.. و.. و.. و.. آخه به شماها چه..؟؟ "
عصبی بودم و تشخیصش نیاز به هوش سرشار نداشت.
دستی به ابرویش کشید و نفسی عمیق بیرون داد. خنده از لبهایش حذف نمی شد؟؟
" خب.. اولا خدا میگه وقتی صدای کمک مسلمونی رو شنیدی واسه کمک بهش شتاب کن..
پس رسم بچه مسلمونی نیست که مردم بیگناه رو تیکه پاره کنن، ما بشینیم اینجا آبمیوه و کلوچه مون رو بخوریم..
دوما... کشورهایی که نام بردین همه شون خط مقدم ایران هستن.. هدف داعش و بقیه ابر قدرتها از حمله و ناامن کردن این کشورها، رسیدن به ایرانه.. یه نگاه به نقشه بندازین، دور تا دور ایران آتیشه.. و ایران حکم ابراهیم رو داره وسطه شعله هایِ سوزان..
ابراهیم نسوخت.. ما هم نمی ذاریم که ایران بسوزه..
من.. دانیال و بقیه میریم تا اجازه ندیم حتی دودش به چشم هموطنامون بره..
ما جون و پول و وقتمون رو می بریم اونجا تا مجبور نشیم تو خاک خودمون هزینه شون کنیم.. مرزهامون رو توی عراق و سوریه و الی آخر حفظ می کنیم تا شما با خیال راحت و بدون ترس از اینکه هر آن یه مشت وحشی بریزن تو خونه تون، راحت کتاب دست بگیرن و مطالعه کنید.. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
شب زیارتی مخصوص ❤️امام حسین ❤️ همراه با #حسینیه_مجازی_عاشقان_روح_الله باشید ...
#کانال_خودتون_رو_به_دوستانتون_معرفی_کنید
امام حسن جان😍
صله ی نوکری و اجر عزا می خواهیم
اربعین تذکره ی کرب و بلا می خواهیم 😭
شب زیارتی مخصوص ❤️امام حسین ❤️
🏴 @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_های_خانگی
🔹احترام فوق العاده امیرالمومنین(ع) به اباعبدالله(ع)
🔹روایتی شنیدنی از زبان استاد انصاریان
📌پیشنهاد دانلود
🌙شب زیارتی مخصوص❤️ارباب❤️
🏴 @asheghaneruhollah
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اهمیت فوق العاده اربعین امسال (حتما ببینید)
🎤حاج #حسن_خلج
📌حتما ببینید
🏴 @asheghaneruhollah
حاج_مسعود_پیرایش_94.mp3
2.08M
ارسالی اعضای عزیز🌹
#پیشنهاد_دانلود
جامونده های اربعین😭
مسافرا، دل ما همراه شما هواییه
مسافرا، راه نجف تا کربلا خداییه
مسافرا، ایشالله که دل ما کربلایی
جاموندم ارباب/ دلم پُرِ از شور و شینه
جاموندم😭 ارباب/ دل تویِ موکِب الحسینه
جاموندم😭 ارباب/ دلم میونِ زائراته
جاموندم😭 ارباب/ دلم تو بین الحرمینه
🎤حاج #مسعود_پیرایش
🔺شور احساسی به یاد ماندنی
😭میترسم جا بمونم ارباب😭
🏴 @asheghaneruhollah
Mojtaba Ramzani91 (BaroonAva.ir) (1).mp3
6.58M
ارسالی اعضای عزیز🌹
#پیشنهاد_دانلود
من یه #نوکر در به درم
چندساله همش منتظرم
اسمم دربیاد برم #حرم
وای وای وای
لیست زائرات دست کیه
هی خط میخورم چه سریه😭
#کربلا_نرم_کجا_برم؟؟
🎤حاج #مجتبی_رمضانی
🔺واحد احساسی
😭میترسم جا بمونم ارباب😭
🏴 @asheghaneruhollah
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فوق_العاده_ست
🎥 | حتما ببینید
کلیپ 15 ثانیه ای مخصوص #استوری
با نوای #مازیار_طاولی
‼️ رفیق جانمونی !
😭میترسم جا بمونم ارباب😭
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#فوق_العاده_ست 🎥 | حتما ببینید کلیپ 15 ثانیه ای مخصوص #استوری با نوای #مازیار_طاولی ‼️ رفیق جانم
شور پایانی رفیق جانمونی طاولی.mp3
10.11M
#رفیق جا نمونی
بمونی رفیقات
برن #کربلا
رفیق #جانمونی
بره اسم تو
بین #جامونده_ها
بخواه از #رقیه
رقیه درست میکنه
کار تو
🎤کربلایی #مازیار_طاولی
🔺شور احساسی
😭میترسم جا بمونم ارباب😭
🏴 @asheghaneruhollah
‼️‼️‼️
سلام و عرض ادب و احترام خدمت همه ی دوستان #انقلابی
🔹اگه دقت کرده باشید رهبر انقلاب در سخنرانی هاشون مدام از ایجاد امید در جامعه سخن میگن
🔻در همین سخنرانی اخیرشون فرمودند:
▫️تصویرسازی غلط و منفی و ناامیدکننده از اوضاع ایران، مهمترین دستور کار امروز دشمن است.
اما به فضل الهی تصویر واقعی کشور در مجموع، نقطهی مقابل تصویرسازی نظام سلطه است.
۹۷/۷/۲۵
🔻و در همین سخنرانی در جای دیگه ای فرمودند:
▫️مهمترین کار دشمن، تصویرسازی غلط علیه جمهوری اسلامی است.
#نخبگان باید سهمشان را در #جنگ_تبلیغاتی علیه کشور ایفا کنند.
۹۷/۷/۲۵
یعنی آقا از نخبگان درخواست کردند که با این جنگ تبلیغاتی دشمن مبارزه کنند.
💢ان شاء الله در همین راستا دستاوردها در قالب مطالب متعدد در کانال #حسینیه_مجازی_عاشقان_روح_الله منتشر می کنیم...
👈عضویت در #کمپین_من_انقلابی_ام 👇
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
‼️‼️‼️ سلام و عرض ادب و احترام خدمت همه ی دوستان #انقلابی 🔹اگه دقت کرده باشید رهبر انقلاب در سخنرا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️به شنیده ها بسنده نکنیم
💠 واقعاً این اعداد رتبه ایران در جهان است
واکنش مردم وقتی که میفهمن #جمهوری_اسلامی توی این 40 سال چه قدرت و اقتداری به دست آورده...
مردم اونقدر تحت تاثیر شبکه های ماهواره و فضای مجازی قرار گرفتن که #حقایق رو نمیبینن...
👈نشر دهید
#جنگ_تبلیغاتی
👈عضویت در #کمپین_من_انقلابی_ام 👇
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
‼️‼️‼️ سلام و عرض ادب و احترام خدمت همه ی دوستان #انقلابی 🔹اگه دقت کرده باشید رهبر انقلاب در سخنرا
🔭 پیشرفت؛ بعد از ۲۰۰ سال عقب ماندگی
📍مقایسه آمار جایگاه علم و دانش در قبل و بعد از انقلاب
#پیشرفتعلمی از یک دهم درصد به #۱۹برابر
#علموفناوری محورپیشرفت هرکشوریست
#جنگ_تبلیغاتی
👈عضویت در #کمپین_من_انقلابی_ام 👇
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 1⃣9⃣1⃣ ابرویی در هم کشیدم " چرا دیگه نبینمتون؟؟
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 2⃣9⃣1⃣
" اینجا ایرانه..
سرزمین دست نیافتنی واسه ابرقدرت های دنیا..
مرزامون رو تو اون کشورها نگه می داریم تا دشمن نزدیک مرزای ما نشه
و ما اونوقت تازه به این فکر بیفتیم
که باید جلوی پیشروی شون رو بگیریم تا وارد خاکمون نشن...
ما تو سوریه و عراق و لبنان و فلسطین و الی آخر... نفس دشمن رو می بریم
تا لب مرز از ترس ورودشون به خاک ایران، نفسمون بند نیاد.. "
منطق حرفهایش، خاموشم کرد.. من فقط نوک بینی ام را تماشا می کردم و او..
سکوت و نفس عمیقم را که دید با خداحافظی از اتاق بیرون زد.
و من ماندم حسرت زده که ای کاش برای یک بار هم که شده آواز قرآنش را ضبط می کردم.
بسته ی هدیه اش را باز کردم. یک روسری بزرگ با رنگهایِ در هم پیچیده ی شاد.
خوش سلیقه نبود؟؟ این مرد بیشتر از ظرفیتش زیبابین بود..
چند روزی از رفتن حسام می گذشت و فاطمه خانم گه گاهی به خانه ی ما می آمد و با پروین هم کلام می شد. حرفایش برای جذاب بود از همسر شهیدش گفت و امیری مهدیِ تک فرزند، که هیچ وقت پدرش را ندید.
از دلشوره ها و نمازهایِ شبانه اش که نذر می شد برایِ سلامتیِ تنها امیدِ نفس کشیدنش.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 3⃣9⃣1⃣
از دلتنگی ها و دلواپسی هایِ مادرانه اش در ثانیه ثانیه های زندگی..
از نگرانی هایِ ایرانی مَآبش برای توپ بازی هایِ کودکانه ی پسرش در کوچه هایِ بچگی گرفته، تا ماموریتش در آلمان و حالا وسطِ داعشی هایِ حیوان مسلک در سوریه..
من زیادی به این مادر بدهکار بودم..
مدتی از ماموریت حسام به سوریه می
گذشت و من جز خبرهای فاطمه خانم، از او هیچ اطلاعی نداشتم.
روزهایم گرم می شد به خواندنِ چندین و چندباره ی کتابهایِ حسام و خط کشیدن زیر نکته های مهمش.
حالا در کنار دانیال، دلم برایِ سلامتیِ مردی دیگر هم به در و دیوارِ سینه مشت می زد.
جلویِ آینه ایستادم. کلاه از سر برداشتم و دستی به موهایِ تازه جوانه زده ام کشیدم. صورتم بی روح تر از همیشه به چشمانِ گود رفته ام دهن کجی می کرد.
هیچ مردی می توانست این میتِ چند روز مانده به دفن را تحمل کند؟؟
بغض چنگ شد. زندگی درست زمانی زیرِ زبانم مزه کرد که به ته دیگش رسیده بودم.
دیگر چیزی از من نمانده بود.. نه زیبایی.. نه سلامتی.. نه فرصتی بیشتر برایِ ماندن..
اما خدا بود.. دانیال بود.. و امیرمهدی محجوبِ فاطمه خانم..
راستی چرا نمی مردم.. دکتر که نا امیدانه از بودنم می گفت.. خبری هم از معجزه ی فیلمهایِ ایرانی نبود.. هنوز هم درد بود.. تهوع بود.. بی قراری و کلافه گی بود..
لبخند بر لبم نشست. معجزه از این بیشتر که با وجود تمام نام برده هایم، هنوز هم زنده ام؟؟
انگار یک چیز به شدت کم بود.. شاید نماز..
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است