eitaa logo
ܢܚ݅ܣیܥ‌‌ ߊ߬ܝ‌ܩߊ‌ܔ ܫܠܨ وܝ‌ܥ‌‌ܨ🖤🇮🇷
116 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
39 فایل
‌ ما عاشقِ شهادتیم و این باور ماست سربندِ حسین‌بن‌علی بر سر ماست یک جمله‌ی ما امید دشمن را برد #سیدعلیِ‌خامنه_ای رهبر ماست🖐😎🇮🇷 به یاد #رییس_جمهور_شهید 🖤🇮🇷 کپی با ذکر نام و یه صلوات هم برای امام زمان بفرستید💚
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊شهید همت : سختی‌ها را تحمل کنید ان‌شاءالله این انقلاب با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی آقا امام زمان(عج) اتصال پیدا می کند ... ♥️ 🇮🇷
هرگاه‌وسوسه‌ به‌سراغتان‌آمد مطمئن‌باشیدکه‌موهبتی‌الهی درنزدیکی‌شماست‌که‌شیطان‌درپی‌ردآن است.
هم اکنون یک اخو.ند در حال خوردن پول مردم 🙂🦋
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه هیچ کدام از پست ها رو تا به حال باز نکردید خواهشاً این یکی رو حتماً باز کنید و تا آخر ببینید واقعاً ارزشش رو داره
با دیدن این دو بزرگوار باید یه هشتگ جداگونه راه بندازیم به اسم 😍😍
حال بدمون فقط یه چیز میخواد اونم ندای: الا یا اهل العالم انا بقیه الله❤️
-براى يك ملت، خسارتى بزرگ است كه افراد آن، با كتاب سر و كارى نداشته باشد. 📚
شبتون زینبی دوستان
💠حکم فشار یا تکان دادن فرش و مانند آن،بعد از تطهیر: 💬تطهیر با آب کر و جاری: بنابر احتیاط، فشار یا تکان دادن واجب است. ▫️تطهیر با آب قلیل: فشار دادن واجب است. 📚 پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ‼️توضیح: 🔹منظور از فرش و مانند آن، هر چیزی است که آب در آن نفوذ می‌کند و با فشردن خارج می‌شود؛ مثل لباس، پتو، موکت و... . 🔹شستشو با آب قلیل فرق هایی با آب کر، جاری و لوله کشی دارد که باید به آن‌ها توجه کرد.
‍ 🔸اخلاق عملی را باید از ابراهیم هادی آموخت. در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرارا در آنجا نگهداری کنیم. اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق هر غذایی که میخوردیم بیشترش را به اسرا میداد و میگفت این ها مهمان ما هستند‌. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد. بعد از اینکه قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه میکردند و گریه میکردند و التماس میکردند کنار ابراهیم بمانند. 🍃واین است نشانه ی اخلاق و رفتار خوش.
🕊 گفت:راستی جبهه چطور بود؟ گفتم:تا منظورت چه باشد. گفت:مثل حالا رقابت بود؟ گفتم:آری.. گفت:در چی؟ گفتم:در خواندن نماز شب. گفت:حسادت بود؟ گفتم:آری.. گفت:در چی؟ گفتم:در توفیق شهادت. گفت:جرزنی بود؟ گفتم:آری.. گفت:برا چی؟ گفتم:برای شرکت در عملیات. گفت:بخور بخور بود؟❌ گفتم:آری.. گفت:چی میخوردید؟ گفتم:تیر و ترکش. ❌ گفت:پنهان کاری بود؟ گفتم:آری.. گفت:در چی؟ گفتم:نصف شب واکس زدن کفش ها. گفت:دعوا سر پست هم بود؟❌ گفتم:آری.. گفت:چه پستی؟ گفتم:پست نگهبانی سنگر کمین.❌ گفت:آوازم می خوندید؟ گفتم:آری.. گفت:چه آوازی؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل. گفت:استخر هم می رفتید؟ گفتم:آری.. گفت:کجا؟ گفتم:اروند، کانال ماهی ، مجنون. گفت:سونا خشک هم داشتید؟ گفتم:آری.. گفت:کجا؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه. گفت:زیر ابرو هم برمی داشتید؟! ❌ گفتم:آری.. گفت:کی براتون برمی داشت؟! گفتم:تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه. گفت:پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟!❌ گفتم:آری.. خندید و گفت:با چی؟! گفتم:هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان. سـکـوتــ کـرد و چـیـزی نـگـفـتــ :)