eitaa logo
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
1.4هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
19 فایل
#السلام‌علیک‌یابقیة‌الله‌🖐 عشق تو آغاز و پایان دل است❣ عشق تو دریای غم راساحل است❣ #حضرت‌مهدی(؏)می فرمایند: برای تعجیل در #ظهور من زیاد دعا کنیدکه خود فرج و نجات شماست🤲 📗كمال الدّين،ص۴۸۵ ⬇خـدمتگزارشمـا: 📞 @Ya_Qaem_314 #کپی_آزاد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ﷽🌸 سلامی تقدیم به ساحت مقدس ولی امر،مهدی موعود(عج)👇👇 السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان* 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🦋 @Asheghanezohoor🦋
😍✋🌸 نور را از صبحگاهت می خریم عشق را ما از نگاهت می خریم مهربانی را همیشه صبح به صبح از میان دکه چشم سیاهت می خریم تعجیل در ظهور و سلامتی مولا عج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 @Asheghanezohoor ♡♥️ ✧❥꧁ یامهدی ꧂❥✧♥️ ♡
🔺رأی میدهم چون.....👆 ✅ جانها فدای شما پاک سیرتان و زیبا رویان با شرکت کردن در انتخابات،نگذارید که دشمن به اهدافش برسد 🌸 @Asheghanezohoor 🇮🇷🌸
🦋 براے«چـــادر» بایدبہ‌آسمان‌نگاہ‌ڪرد براےچادروحجابت بہ‌ڪنایہ‌اطرافیانت نگاہ‌نڪن «آسمانے‌شدن»‌بهاء‌دارد یادت‌باشد «بهشت»‌رابہ‌بهاء‌میدهند نہ‌بہ‌بهانہ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Asheghanezohoor 💐 🇮🇷 🍀 🌸 🇮🇷 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اتفاقات عجیبی که برای این زوج عاشق افتاد!😍 ☺️👌 ✍پ،ن؛ از نظر ما شاید عجیب و شانسی باشه اما اکثر رفقا که زود(به موقع) برای رضای خدا ازدواج کردن دقیقا وضعیت مشابه رو تجربه کردن..‌ این کلیپ خیلی جالبه حتما ببینید 👆👆 ببینید با چقدر راحت گرفتن هم میشه زندگی کرد منتها اگر همش دنبال چشم و هم چشمی نباشیم همه چیز دست خودمونه🌼🌼 @Asheghanezohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
🌸 #داستان‌بی‌تو‌هرگز 🌸 #قسمت‌پنجاه‌و‌هشتم حس دوم درخواست تحویل مدارکم رو به دانشگاه دادم … باورش
🌸 🌸 هوای دلپذیر برعکس قبل، و برعکس بقیه دانشجوها … شیفت های من، از همه طولانی تر شد … نه تنها طولانی … پشت سر هم و فشرده … فشار درس و کار به شدت شدید شده بود … گاهی اونقدر روی پاهام می ایستادم که دیگه حس شون نمی کردم … از ترس واریس، اونها رو محکم می بستم … به حدی خسته می شدم که نشسته خوابم می برد .. سخت تر از همه، رمضان از راه رسید … حتی یه بار، کل فاصله افطار تا سحر رو توی اتاق عمل بودم … عمل پشت عمل … انگار زمین و آسمان، دست به دست هم داده بود تا من رو به زانو در بیاره … اما مبارزه و سرسختی توی ژن و خون من بود… از روز قبل، فقط دو ساعت خوابیده بودم … کل شب بیدار … از شدت خستگی خوابم نمی برد … بعد از ظهر بود و هوا، ملایم و خنک … رفتم توی حیاط … هوای خنک، کمی حالم رو بهتر کرد … توی حال خودم بودم که یهو دکتر دایسون از پشت سر، صدام کرد … و با لبخند بهم سلام کرد … - امشب هم شیفت هستید؟ - بله … - واقعا هوای دلپذیری شده … با لبخند، بله دیگه ای گفتم … و ته دلم التماس می کردم به جای گفتن این حرف ها، زودتر بره … بیش از اندازه خسته بودم و اصلا حس صحبت کردن نداشتم … اون هم سر چنین موضوعاتی … به نشانه ادب، سرم رو خم کردم … اومدم برم که دوباره صدام کرد … - خانم حسینی … من به شما علاقه مند شدم … و اگر از نظر شما اشکالی نداشته باشه … می خواستم بیشتر باهاتون آشنا بشم …   ... @Asheghanezohoor
▪️مولای من! با آمدنت آبادِ آباد می شود نه فقط بقیع که دلهای خراب ما هم...💔 🏴هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمّه بقیع بر حضرت صاحب الزمان و تمام شیعیان تسلیت باد. تخریب بقیع ♥️- عاشقان_ظهور ♥️ eitaa.com/Asheghanezohoor
♦️چه کسی را انتخاب کنیم؟ ✍️ شخصی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: بین دو حاکم در تردیدم؟کدام را انتخاب کنم؟ 🌟امام فرمود: عادل،صادق،فقیه و باتقواترین را انتخاب کن. ✍️ شخص گفت: اگر به تشخیص نرسیدم؟ امام فرمود: ببین افراد متدین به کدام مایلند. ✍️ شخص گفت: اگر نفهمیدم؟ امام فرمودند: بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر، آنها را خشمگین میکند، او را برگزین. ✨اصول کافی جلد 1ص 68 ♥️- عاشقان_ظهور ♥️ eitaa.com/Asheghanezohoor
✍️امام سجّاد عليه السلام در مناجاتبه درگاه خداوند: 🗞و سُقمي لا يَشفيهِ إلاّ طِبُّكَ، و غَمِّي لا يُزيلُهُ إلاّ قُربُكَ، و جُرحِي لا يُبرِئُهُ إلاّ صَفحُكَ، و رَينَ قَلبي لا يَجلوهُ إلاّ عَفوُكَ 🔹بيمارى مرا جز طبابت تو درمان نمى كند و اندوه مرا جز نزديك شدن به تو نمى زدايد و زخم مرا جز گذشت تو بهبود نمى بخشد و زنگار دلم را جز بخشش تو، صيقل نمى دهد. 📚ميزان الحكمه جلد9 صفحه544 ‎‎‌‌‎‎‌ ♥️- عاشقان_ظهور ♥️ eitaa.com/Asheghanezohoor
|•🌸🌿•| میگفت‌:) بھ‌علاوه‌خداکه‌باشی♥️ میتونی‌منهایِ‌همه‌زندگی‌کنی!(: ♥️- عاشقان_ظهور ♥️ eitaa.com/Asheghanezohoor
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
🌸#حجاب_فاطمی🌸 قسمت نوزدهم👇👇 جلباب که در قرآن کریم به آن اشاره شده است نوعی پوشش گسترده و سرتاسری
🌸🌸 قسمت بیستم👇👇 ⛔ خانم هایی که از ظاهر زیبا برخوردارند یا با ظاهری زیبا (و آرایش و کم حجاب⛔)به خیابان می آیند,این داستان عجیب را حتماً بخوانند . 👇👇👇 ⭕ هنوز جای تاوَلها روی مچ دستم باقیست 📗كتاب سه دقيقه در قيامت، چاپ و با ياري خدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از اين كتاب خيلي خوب بود و افراد بسياري خبر ميدادند كه اين كتاب تأثير فراواني روي آنها داشته . ✍️ *اصل داستان*👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 يك روز صبح، طبق روال هميشه از مسير بزرگراه به سوي محل كار ميرفتم . يك خانم خيلي بدحجاب كنار بزرگراه ايستاده و منتظر تاكسي بود. از دور او را ديدم كه دست تكان ميداد، بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود، براي همين توقف كردم و اين خانم سوار شد. ✴️بي مقدمه سلام كرد و گفت:ميخواهم بروم بيمارستان ... من پزشك بيمارستان هستم. امروز صبح ماشينم روشن نشد. شما مسيرتان كجاست؟ گفتم: محل كار من نزديك همان بيمارستان است. شما را ميرسانم. آن روز تعدادي كتاب سه دقيقه در قيامت روي صندلي عقب بود. اين خانم يكي از كتابها را برداشت و مشغول خواندن شد. بعد گفت: ببخشيد اجازه نگرفتم، ميتونم اين كتاب را بخوانم؟ گفتم: كتاب را برداريد. هديه براي شماست. به شرطي كه بخوانيد. تشكر كرد و دقايقي بعد، در مقابل درب بيمارستان توقف كردم . خيلي تشكر كرد و پياده شد . ✴️من هم همينطور مراقب اطراف بودم كه همكاران من، مرا در اين وضعيت نبينند! كافي بود اين خانم را با اين تيپ و قيافه در ماشين من ببينند و ... چند ماه گذشت و من هم اين ماجرا را فراموش كردم. تا اينكه يك روز عصر، وقتي ساعت كاري تمام شد، طبق روال هميشه، سوار ماشين شدم و از درب اصلي اداره بيرون آمدم . ✳️همين كه خواستم وارد خيابان اصلي شوم، ديدم يك خانم چادري از پياده رو وارد خيابان شد و دست تكان داد! توقف كردم. ايشان را نشناختم، ولي ظاهرًا او خوب مرا ميشناخت! شيشه را پايين كشيدم. جلوتر آمد و سلام كرد وگفت: مرا شناختيد؟ خانم جواني بود. سرم را پايين گرفتم وگفتم: شرمنده، خير. گفت: خانم دكتري هستم كه چند ماه پيش، يك روز صبح لطف كرديد و مرا به بيمارستان رسانديد. چند دقيقه اي با شما كار دارم. گفتم: بله، حال شما خوبه؟ رسم ادب نبود، از طرفي شايد خيلي هم خوب نبودكه يك خانم غريبه، آن هم در جلوي اداره وارد ماشين شود . ✴️ماشين را پارك كردم و پياده شدم و در كنار پياده رو، در حالي كه سرم پايين بود به سخنانش گوش كردم. گفت: اول از همه بايد سؤال كنم كه شما راوي كتاب سه دقيقه هستيد؟ همان كتابي كه آن روز به من هديه داديد؟ درسته؟ ميخواستم جواب ندهم ولي خيلي اصرار كرد . گفتم: بله بفرماييد، در خدمتم. ✳️گفت: خدا رو شكر، خيلي جستجو كردم. از مطالب كتاب و از مسيري كه آن روز آمديد، حدس زدم كه شما اينجا كار ميكنيد. از همکارانتان پيگيري کردم، الان هم يكي دو ساعته توي خيابان ايستاده و منتظر شما هستم. گفتم: با من چه كار داريد؟ گفت: اين كتاب، روال زندگي ام را به هم ريخت. خيلي مرا در موضوع معاد به فكر فرو برد. اينكه يك روزي اين دوران جواني من هم تمام خواهد شد و من هم پير ميشوم و خواهم رفت. جواب خداوند را چه بدهم؟! درسته که مسائل ديني رو رعايت نميكردم، اما در يك خانواده معتقد بزرگ شدهام . يك هفته بعد از خواندن اين كتاب، خيلي در تنهايي خودم فكر كردم. تصميم جدي گرفتم كه توبه كامل كنم . ❇️من نميتوانم گناهانم را بگويم، اما واقعاً تصميم گرفتم كه تمام كارهاي گذشتهام را ترك كنم. درست همان روز كه تصميم گرفتم ،تصادف وحشتناكي صورت گرفت و من مرگ را به چشم خود ديدم! من كاملاً مشاهده كردم كه روح از بدنم خارج شد، اما مثل شما ،ملك الموت مهربان و بهشت و زيباييها را نديدم! ✴️دو ملك مرا گرفتند تا به سوي عذاب ببرند، هيچكس با من مهربان نبود. من آتش را ديدم. حتي دستبندي به من زدند كه شعله ور بود. اما يكباره داد زدم: من كه امروز توبه كردم. من واقعاً نيت كردم كه كارهاي گذشته را تكرار نكنم. ✴️يكي از دو مأموري كه در كنارم بود گفت: بله، از شما قبول ميكنيم، شما واقعاً توبه كردي و خدا توبه پذير است. تمام كارهاي زشت شما پاك شده، اما حق الناس را چه ميكني؟ گفتم: من با تمام بديها خيلي مراقب بودم كه حق كسي را در زندگي ام وارد نكنم . حتي در محل كار، بيشتر ميماندم تا مشكلي نباشد. تمام بيماران از من راضي هستند و... ❇️آن فرشته گفت: بله، درست ميگويي، اما هزار و صد نفر از مردان هستند كه به آنها در زمينه حق الناس بدهكار هستي! 🩸وقتي تعجب مرا ديد، ادامه داد: خداوند به شما قد و قامت و چهره اي زيبا عطا كرد، اما در مدت زندگي، شما چه كردي؟! ❇️با لباسهاي تنگ و نامناسب⛔ آرايش و موهاي رنگ شده⛔ و بدون حجاب⛔ صحيح از خانه بيرون ميآمدي، اين تعداد از مردان، با ديدن شما دچار مشكلات مختلف شدند . 👌🏻بسياري از آنها همسرانشان به زيبايي ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ﷽🌸 سلامی تقدیم به ساحت مقدس ولی امر،مهدی موعود(عج)👇👇 السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان* 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🦋 @Asheghanezohoor🦋
راه‌ را گُم‌ ڪرده‌ ام آواره‌ و تنها شدم ؛ یادِ *آقایم* نبودم‌ ، *غرق‌ در‌ دنیا‌ شدم... *این‌ صاحبنا...؟! ‌‌اللّٰھُمَ‌ عجلْ‌ لِّوَلیڪَ‌ الفࢪَج ** @Asheghanezohoor
وصیتنامہ‌اش تنها یڪ‌جملہ¹داشت پیرو باشید؛ قیامت یقه تان ࢪا میگیرم اگر ۅلےفقیہ ࢪا تنها بگذارید. 🌱 @Asheghanezohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیار زیبا و شنیدنی👆👆👌👌 یک داستان و واقعیت خیلی جالب از اینکه اهل بیت مدیون کسی نمیشن❌ دیدن این فیلمو از دست ندید🦋 خدایا،مارا خادم اهل بیت قرار بده🌹 کُپی با ذکر صلوات🌷 @Asheghanezohoor
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
قسمت سوم👇👇 🌹 #باقرآن‌همراه‌باشید 🌹 #موضوعی 📌در قرآن 7⃣ جا در مورد رؤیای صادقه سخن به میان آمده،
قسمت چهارم👇👇 🌹 🌹 ی یک غافل خدا میگه ما به قارون گنج دادیم َآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ... 📜(قصص، 76) اما قارون اعتقاد داشت اینا رو خودم جمع کردم، زحمت کشیدم قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِندِي 📜(قصص، 78) ⚡️خدا گفت حالا که از اینهمه نعمت کور شدی تو زمین فرو برو ✍ اگه توانگر شدی تفکر توحیدی اینه که از خدا بدونی ♨️ وقتی از خدا دونستی بخشیدنش راحت میشه 🔥مراقب قارون درونت باش شاید تو زمین فرو نری اما دیدم کسائی روکه بخاطر مال دنیا جوری تو غرور و تکبر فرو رفتن که نگو @Asheghanezohoor
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
🌸 #داستان‌بی‌تو‌هرگز 🌸 #قسمت‌پنجاه‌ونهم هوای دلپذیر برعکس قبل، و برعکس بقیه دانشجوها … شیفت های م
🌸 🌸 خانواده برای چند لحظه واقعا بریدم … - خدایا، بهم رحم کن … حالا جوابش رو چی بدم؟ … توی این دو سال، دکتر دایسون … جزء معدود افرادی بود که توی اون شرایط سخت ازم حمایت می کرد … از طرفی هم، ارشد من … و رئیس تیم جراحی عمومی بیمارستان بود … و پاسخم، می تونست من رو در بدترین شرایط قابل تصور قرار بده … - دکتر حسینی … مطمئن باشید پیشنهاد من و پاسخ شما… کوچک ترین ارتباطی به مسائل کاری نخواهد داشت … پیشنهادم صرفا به عنوان یک مرده … نه رئیس تیم جراحی… چند لحظه مکث کردم تا ذهنم کمی آروم تر بشه … - دکتر دایسون … من برای شما به عنوان یه جراح حاذق و رئیس تیم جراحی … احترام زیادی قائلم … علی الخصوص که بیان کردید … این پیشنهاد، خارج از مسائل و روابط کاریه… اما این رو در نظر داشته باشید که من یه مسلمانم … و روابطی که اینجا وجود داره … بین ما تعریفی نداره … اینجا ممکنه دو نفر با هم دوست بشن و سال ها زیر یه سقف زندگی کنن … حتی بچه دار بشن … و این رفتارها هم طبیعی باشه … ولی بین مردم من، نه … ما برای خانواده حرمت قائلیم … و نسبت بهم احساس مسئولیت می کنیم… با کمال احترامی که برای شما قائلم … پاسخ من منفیه… ... @Asheghanezohoor
•°🌱 اربآب‌حسیݧ‌جآنـــمღ مـرگ از محبـت تـو خلاصـم نمےڪند در زیـر خاڪ هم دل من پـایْ بستِ تـوستـــ❤️🌱 @Asheghanezohoor
بـآنـو.جـآن . . . 📣 مبـادا‌دچـارفریـبِ‌دشمنـانِ‌دوسـت‌نمـا‌شۅی؛ مواظـب‌باش‌ڪه‌، بسیـاࢪی‌ازدختــرانِ‌همجنـسِ‌ټۆ، هرگـز‌طعـم‌خـوشِ‌تربیٺ‌رانچشیـده‌انـد!..🌪 وحسـادت‌و‌نظـࢪ‌تنـگے، آنـان‌ࢪابہ‌سویِ‌تو‌ڪشانـده‌اسـت..🚴🏻‍♀ هستنـددختـࢪانے‌ڪه‌خـودمنحـࢪف‌شده‌انـد؛ ودوسـٺ‌داࢪند‌تو‌نیـز،در‌مفـاسداخلاقے با‌آنـان‌شریڪ‌شۆی!..📲 مطمئـن‌باش‌تا‌تورامثـل‌خـودبه‌دامِ‌ بی‌عفتے‌و‌آݪـودگے‌نڪشاننـد‌رهایـت‌نمیڪنند!... ایـن‌ࢪو‌زهابیشتـرمواظـب‌خودت‌بـاش!../: @Asheghanezohoor