#رزق_شبانه🌙
#خــاطــرات_شـهــدا
علی سفارش کرده که بعد از شهادتش برایش ۵ روز روزه بگیرند و تا یک سال نماز بخوانند.
تا ۵ روز همه خواهرانش با هم برایش روزه گرفتیم
و پدر تا یکسال سفارش علی را در مورد نمازها بجا آورد بعد از اتمام یک سال پدر که می دانست علی برای جمع آوری بیشتر توشه آخرت سفارش به خواندن نماز کرده بود یک بار دیگر برای ادامه راه او،
قصد خواندن نماز را نمود که با اقتدا نمودن به اولین نماز پس از اتمام سفارش علی،
به گفته وی علی پیش رویش ظاهر گردید و از پدر بسیار تشکر نمود و گفت که میزان نمازهای من به اتمام رسیده و دیگر راضی به زحمت و سختی شما نیستم.
🌼شــادی روح پــاک
شهید "علی رمضانی "صــلــوات🌼
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#خاطرات_شهدا
🔮نماز شب
📝نقل از یکی از دوستان شهید مجیری:
🌺یادش بخیر اردوی صعود به دماوند؛
هیچ وقت فراموش نمی کنم.
بعد از چند ساعت کوله کِشی رسیده بودیم پناهگاه.
فشارِ کم هوا موجب سر درد و حالت تهوع در اعضای گروه شده بود.😔
قرار بود قبل از اذان صبح به سمت قله حرکت کنیم.
شرایط جسمی مان هم اصلا مساعد نبود و همه در این فکر بودند که شب خوب استراحت کنند تا انرژیشان بازیابی شود.😴😴
ولی وقتی در نیمه های شب از خواب بیدار شدم دیدم عبدالرضا گوشه ای از پناهگاه نشسته و دارد نماز می خواند...😊😊
💢حقّا که شهادت زیبندهی او بود...
🌹 شهید مدافع حرم عبدالرضا مجیری
🔗شادی روحش صلوات
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#خاطرات_شهدا 📚
باران شدیدی در تهران باریده بود.⛈
خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود.
چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر
خیابان بروند مانده بودند چه کنند.همان
موقع ابراهیم از راه رسید.پاچه شلوار را
بالا زد و با کول کردن پیرمردها،آن ها را
به طرف دیگر خیابان برد.😍
ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد.✌️🏻
هدفی جزشکستن نفس خودش نداشت
مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود!🥰
_ روایت دوستانِ #شهید
#ابراهیم_هادی...🌷🕊
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
🔰 #خاطرات_شهدا | #سالروز_شهادت
💛 شهیدمدافعحرم #محمد_طحان
💠 نمــــاز اول وقــــت
به روایت پدر شهید: وقتی قرار بود برای ازدواجش آینه، شمعدان و قرآن بخریم، شهید پیشنهاد داد که برای این کار بهتر است به مشهد برویم و پس از زیارت امام رضا علیهالسلام آینه و شمعدان را از همانجا تهیه کنیم. ما هم قبول کردیم و طبق حرف ایشان به مشهد رفتیم و هم زیارت کردیم و هم خرید.
هنگامی که برای خرید رفتیم، دیدیم محمد مغازه را ترک کرده است. پس از شنیدن اذان، مادرش گفت:«مطمئنم محمد خودش را به مسجد رسانده برای خواندن نماز اول وقت؛ چون هرگز نماز اول وقتش ترک نمیشود.» ما هم خودمان را به مسجد رساندیم و ایشان را در حال خواندنِ نماز دیدیم. او تحت هیچ شرایطی نماز اول وقتش را ترک نمیکرد.
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
✍ بهش گفتم: از این سیدعلی تون که اینقدر سنگش رو به سینه میزنی، برام بگو.
راستش آن اوایل تا میدیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم.
او هم سرش را میانداخت پایین و لام تا کام حرفی نمیزد.
آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسیش!
چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا.
بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار رهبری ، گفتیم تو هم بیای.
پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری.
عزت از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: عاقبت بخیر بشی!
همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم عوض شدم؛ ولی هوام رو داشته باش عوضی نشم.
📕برگرفته از کتاب سربلند ؛ روایت
هایی از زندگی #شهیدمحسنحججی...🌷🕊
#شهیدمحسن_حججی.
#خاطرات_شهدا
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#خاطرات_شهدا 🪴
با چندتا از خانواده های سپاه توی یه خونه ساڪن شده بودیم.یه روز که حمید از منطقه اومد
به شوخی گفتم:
" دلم میخواد یه بار بیای و ببینی
اینجا رو زدن ومن هم کشته شدم.
اونوقت برام بخونی
فاطمه جان شهادتت مبارک!"
بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تڪرار ڪردم.
دیدم ازحمید صدایی در نمیاد.
نگاه کردم ، دیدم داره گریه میڪنه، جا خوردم.
گفتم:" تو خیلی بی انصافی هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو نداری و نمیزاری من گریه کنم، حالا خودت نشستی و جلوی من گریه میکنی؟"
سرش رو بالا آورد و گفت: "فاطمه جان به خداقسم اگه تونباشی من اصلا از جبهه برنمیگردم"
#شهید_حمید_باکری
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#خاطرات_شهدا 🪴
برای انجام کاری به لپتاپش نیاز داشتم. بین کار، چشمم به پوشهای خورد که نامش باعث تعجبم شد:«عشق من»
کنجکاو شدم و با خودم فکر میکردم که چه کسی میتواند عشق عباس باشد! از سر کنجکاوی برادرانه، پوشه را باز کردم. حجم زیادی از عکسها و فیلمهای حضرت آقا را در آن پوشه گردآوری کرده بود.
خودم در رایانه شخصیام، فیلمها و عکسهای حضرت آقا را در پوشهای به نام «رهبری» ذخیره کرده بودم اما او رهبری را جور دیگری خطاب کرده بود و این نشان ارادتش بود و برای من درسآموز.
#شهید_عباس_دانشگر
#ولایت_مداری
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#خاطرات_شهدا 🪴
ابراهیم در کنار تمام ویژگیهای مثبت و اخلاقی، به کتاب و مطالعه بسیار اهمیت میداد.
اولین کتابی که در دست او دیدم زندگینامه پوریای ولی بود. کتابهای اخلاقی و دینی را بسیار اهمیت می داد و سعی می کرد آنچه از دستورات زندگی شنیده عمل نماید...
یکی از دلایل بینش بالای او در مسائل مختلف زندگی به همین امر مربوط می شد.
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#خاطرات_شهدا
✍ رسم خوبی داشتیم، ماه رمضون ها بعضی شب ها چند تا از مربی ها جمع میشدیم افطاری میرفتیم خونه ی دانش آموزها.
یه بار توی یکی از شبا توی ترافیک گیر کردیم اذان گفتند. علی گفت: "وحید بریم نماز بخونیم؟ وقت نمازه."
من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم.
یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه ی اون بنده خدا! از ماشین که پیاده شدیم زد روی شونمو گفت: "کاری که موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!"
به نقل از : وحید جلال پور
🌷#شهید_امر_به_معروف؛
شهید_علی_خلیلی
شادی_روحش_صلوات...🌸
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
🔖#خاطرات_شهدا
✍ همیشه به خاطر جسم و جان ضعیفش حواسم بهش بود
جیبش را پر از پسته و مغزیجات میکردم سر سفره گوشت هارا سوا میکردم و میریختم توی بشقابش
او ساعت دو و ربع میآمد
شوهرم ساعت دو و نیم
با اینکه برایش سفره میانداختم و غذا میکشیدم
دست نمی برد تا آقای عباسی برسد
آدم بخوری نبود با زهرا غذایشان را در یک بشقاب میریختند
زیر چشمی میپاییدمش زود کنار میکشید زیاد که اصرار میکردم چند قاشق بیشتر بخورد می گفت: آدم باید بتونه نَفسِش رو نگه داره!
راوی مادرخانم#شهیدمحسنحججی...🌷🕊
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#خاطرات_شهدا🪴
هنگام صحبت با نامحرم، سرش را پایین می انداخت، حجب و حیا در چهره اش موج می زد. وقتی برای کمک به مغازه ی پدرش می رفت، اگر خانمی وارد مغازه می شد کتابی در دست می گرفت و سرش را بالا نمی آورد. می گفت: پدر جان لطفا شما جواب دهید!
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🕊
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#خاطرات_شهدا
✍ یک روز داخل منزل که با ایشان علائم ظهور را مطالعه میکردیم من گفتم دو سوم جهان میمیرند تا امام زمان عج بیایند این یکی از نشانه هاست ...ولی حمید اقا گفتن من از خدامه بمیرم و امام زمانم بیاد اشکالی نداره با مرگ من یه قدم ظهور نزدیک بشه? در لحظه شهادتش مطمئن بودم حتما امام زمان عج رو ملاقات میکنه
🍀 روایت همسر شهید مدافع حرم
#شهید_حمید_سیاهکالی...🌷🕊
🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقـــــــانظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨