eitaa logo
ﺁﺷﻴـﺦ ﺫﺑﻴـﺢ اﻟﻪ رفیـعی ( اﺣﻤﺪی )
24 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
380 فایل
ﺗﻮﺻﻴﻪﻫﺎی ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺣﺠﺖ اﻻﺳﻼﻡ ﺁﺷﻴﺦ ﺫﺑﻴﺢ اﻟﻪ ﺭﻓﻳﻌﻲ ( اﺣﻤﺪﻱ ) و علمای گرانقدر ﺟﻬﺖ ﭘﻴﻤﻮﺩﻥ ﺭاﻩ ﻗﺮﺁﻥ و اﻫﻞ اﻟﺒﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬم السلام . ادمین : @MrRafiei
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید صدر در پاسخ به کسی که به او پیشنهاد داده‌ بود خودش زندگی‌نامه‌اش را بنویسد: خون من سرگذشت مرا شرح خواهد کرد، من جز خدمت به اسلام چیز دیگری نمی‌خواهم و اسلام امروز به خون من محتاج‌تر است تا شرح حال زندگی‌ام. ▪️ ١٩ فروردین، چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر 🆔 @shahidsadr
💠 در آستانه سالگرد شهادت شهید سید محمدباقر صدر 👈 🔹 ٢ـ محبت اگر از خانواده، شاگردان و اطرافیان شهید صدر بخواهیم او را در چند کلمه معرفی کنند، حتما یکی از آنها مهربانی یا محبت است. شهید صدر آنقدر مهربان بود که برخی بددلان وقتی می‌خواستند بر مرجعیت او خرده بگیرند، غیر از سن کم (کمتر از چهل سال) بر محبت خارق‌العاده او اشکال می‌گرفتند و می‌گفتند: مرجع نباید اینقدر عاطفی باشد ـ یعنی مثلاً باید مقتدر باشدـ ! شهید صدر وقتی این انتقادات را می‌شنید، پاسخ می‌داد: «این‌ها از من چه توقعی دارند؟ می‌خواهند که با مردم با بی‌مهری و خشونت رفتار کنم؟ توقع دارند محبتم را نثار مردم نکنم؟ یک پدر چطور می‌تواند با قلبی بی مهرِ فرزندانش، آنها را تربیت کند؟ این مردم امروز پرچم اسلام را به دوش می‌کشند و از کرامت قرآن دفاع می‌کنند؛ اگر نمی‌توانیم با اموالمان به همه مردم خدمت کنیم، چرا با اخلاق و دل‌ها و عواطفمان آنها را در بر نگیریم؟» نامه‌های شهید صدر به شاگردان و دوستانش، آینه روح لطیف و دل مهربان اوست. یک‌یک شاگردان را با عباراتی مثل: عزیزم و نور چشمم صدا می‌کرد و بی‌دریغ و بی‌ریا در نامه‌ها برای آنها می‌نوشت: بنفسي أنت؛ یعنی فدایت شوم. وقتی حزب بعث، طلاب ایرانی را اخراج کرد،‌ گویی جان محمدباقر صدر را گرفت؛ از بس که او داغدار فراق شاگردانش شد. در وداع هر یک از آنان که برای خداحافظی می‌آمدند، می‌گریست و تا آخرین لحظه ممکن قدوقامت "پاره‌های تنش" را می‌نگریست. پس از مدتی دوری در پاسخ نامه یکی از شاگردان نوشت: «نور چشمم! خدا تو را از من نگیرد و از وجودت محرومم نکند! فدای دلت و محبتت! با دل و دستم نامه عزیزت را دریافت کردم و بارها خواندم؛ آنقدر که دوات نامه با اشک چشم پدرت آمیخت و حرف‌حرف نامه‌ات به اعماق قلب او رخنه کرد؛ پدری که از فرزندش و عزیزش و آرزویی از آرزوهایش چنان دور افتاده که امکان ندارد ذره‌ای از غصه‌هایش و سوز فراقش را بکاهد...» و مانند این عبارات به راحتی صدها نمونه در نامه‌های او یافت می‌شود. دلش حتی برای کسانی که ماه‌ها او را در خانه‌اش محصور کرده بودند و گاهی حتی روزها نمی‌گذاشتند آب و غذا به آنها برسد می‌سوخت. یک بار که از پنجره خانه، تشنگی و عرق ریختن سربازان بعثی را می‌بیند، واقعاً بی‌تاب می‌شود که چرا این‌ها باید این‌طور اذیت شوند. از شیخ محمدرضا نعمانی که در ایام حصر در کنار ایشان بوده درخواست می‌کند که آب مهیا کنند و به سربازان بدهند. همین محبت‌ها روی آن افراد اثر گذاشت. تا آنجا که یکی از فرماندهان آن گروه در ایام محاصره و به‌رغم شرایط بسیار دشوار امنیتی بارها به شهید صدر کمک‌ کرد و مثلاً برای خروج بنت‌الهدی از منزل که برای مدیریت کارهای مبارزه بیرون می‌رفت، شرایط را مهیا می‌ساخت تا کسی او را تعقیب نکند. این‌ها نمونه‌ای از محبت سید محمدباقر صدر است؛ نمونه‌هایی که کمک می‌کند نویسنده از توضیح میزان محبت او به خانواده‌اش بی‌نیاز شود؛ محبتی که همسرش درباره آن می‌گوید: او واقعاً مردی آرمانی بود و در طول زندگیمان حتی یک بار هم من را ناراحت نکرد و هیچ فرصتی را برای اینکه از من مدح و تعریف کند، از دست نمی‌داد. و ارزش این جمله کوچک زمانی قابل درک است که زندگی سراسر جهاد شهید صدر دانسته شود؛ زندگی که حتی یک روزش دور از تلاش علمی و رنج‌های طاقت‌فرسای مبارزات اجتماعی و سیاسی نبود. زندگی که روزهای سختی از آن در تعقیب‌ها، دستگیری‌ها و محاصره‌های سنگدلانه حزب بعث گذشت. اما همه این محبت، برای خدا بود. وقتی صدام برخی از مجاهدان عراق را اعدام کرد، شهید صدر با اعتقاد می‌گفت: کاش هر پنج فرزندم را به جای یکی از آنها می‌کشت؛ چون آنها بیشتر به درد اسلام می‌خورند. محبت بی‌دریغ و وصف‌ناشدنی او به فرزندانش حتی سبب نمی‌شد که او در کوچکترین مسائل پا از مرز تکلیف دینی فراتر بگذارد. نمونه‌وار، وقتی دخترکانش از او می‌خواهند که پولی بدهد تا میوه‌ای نوبرانه بخرند، قبول نمی‌کند ـ و البته با همان مهر شگفت پدرانه ـ به آنها توضیح می‌دهد که من مشکلی ندارم که به شما پول بدهم اما تا وقتی همه نمی‌توانند میوه‌ای را بخورند، ما هم نباید از آن استفاده کنیم. 🔹 منبع: محمدباقر الصدر؛ السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق. #١٩فروردین_سالگردشهادت_شهیدصدر 🔸 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر 🆔 @shahidsadr
💠 چهلمین سالگرد علامه شهید #نوزدهم_فروردین، سالروز شهادت آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر و خواهر شهیده‌اش بنت‌الهدی صدر است. این عالم بزرگوار که به‌فرمودۀ مقام معظم رهبری دامت‌برکاته «در میان چهره‌های برجستۀ حوزه‌های علمیه در دهه‌های اخیریکی از ممتازترین و شگفت‌انگیزترین آنهاست… و بی‌شک یک نابغه و یک ستارۀ درخشان بود» پس از گذشت #چهل_سال از شهادتش به‌دست رژیم ستمگر بعث همچنان در میان مسلمانان ناشناخته مانده است... #مغزمتفکراسلامی #نابغه_ای_که_نمیشناسیم #شرح_صدر ▪️ ١٩ فروردین، چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر 🆔 @shahidsadr
📃 برای او که زمستان آمد و بهار رفت... ▫️ به‌قلم: مریم برادران متفاوت بودن تاوان دارد. کسی که جرأت کند این تاوان را بپذیرد لابد چشمه‌ای است که نمی‌تواند نجوشد. اوایل، وقتی از زندگی سید محمدباقر صدر می‌خواندم، بیشتر این تصویر به چشمم می‌آمد؛ پسر بچه‌ای در گنجه که با کتاب‌هایش سر می‌کند و سیری‌ناپذیر است و هرچه بزرگتر می‌شود، گنجه جایش را می‌دهد به «نیم‌کار»[١] یا کتابخانه. به هرحال گوشۀ دنجی. آنقدری می‌خواند که از همان نوجوانی، از ده‌یازده سالگی، کلمات سرریز می‌شدند از نوک قلمش. اما بیشتر که شناختم، فهمیدم اشتباه می‌کردم. بیش از آنکه او با کتاب باشد - که همیشه بود- «اندیشیدن» او را اینطور نو‌به‌نو می‌کرد و نمی‌گذاشت به راحتی بنشیند و سر خویش بگیرد و به عافیت دل خوش کند. انگار کسی که فکر می‌کند چاره‌ای ندارد جز آنکه هر لحظه زندگی را دوباره تعریف کند؛ نه فقط برای خودش، برای دیگری هم. برای همین حدومرزی نداشت و خلوت یا میان شلوغی جمع بودن توفیری به حالش نمی‌کرد. او بود و زندگی که طعم خوشی داشت به چشمش. شاید برای من و تویی که از دور نظاره می‌کنیم سختی داشته، اما برای او که می‌آفرید و معنا می‌داد اینطور نبود. اثبات این مدعا، کلمات اوست؛ نامه که می‌نوشت، کتاب که قلمی می‌کرد، حرف که می‌زد، همه‌شان می‌گویند جانی هست، جان‌بخشی هست. رفتن انتخابی او در بهار لابد معنایش همین است: رستاخیز جان‌ لحظه‌ای است که اندیشه تکانی بخورد، آنقدر سهمگین که نتواند بایستد؛ برود و بماند. امتداد صدایش هنوز در روزگار ما معنا می‌دهد به زندگی، به تازگی بهار؛ بهاری که برای جوانه زدن، پوست می‌دراند. [١] اتاقکی بین همکف و طبقۀ اول ▪️ ١٩ فروردین، چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر 🆔 @shahidsadr
💠 در ایام سالگرد شهادت شهید سید محمدباقر صدر 👈 🔹 ٣ـ زهد شاید اینکه پدران محمدباقر صدر، از آیت‌الله حیدر صدر تا امام موسی‌بن‌جعفر علیهمالسلام، همگی مجتهد و از عالمان پارسا بودند و او ثمره چنین شجره‌ای بود، بخشی از شگفتی‌های پدیده محمدباقر صدر را پاسخ دهد. وگرنه مثلاً خوی زاهدانه او در کودکی را که کاملاً آگاهانه بوده است چگونه می‌توان درک کرد؟ ده ساله‌ بود که سید محمد صدر (نخست وزیر وقت عراق و از نزدیکان شهید صدر) نبوغ و ذکاوت او را دید و به خانواده‌اش پیشنهاد داد که اجازه دهند محمدباقر را برای تحصیل در علوم روز به خارج از کشور بفرستد و همه هزینه‌ها را نیز خودش تأمین کند. او اصرار داشت که محمدباقر با این همه تیزهوشی حتماً به‌زودی فارغ‌التحصیل خواهد شد و با جایگاه‌هایی که خواهد یافت خانواده را نیز از فقر نجات می‌دهد. مادر شهید با اینکه در هفت سال گذشته از وفات همسرش، سختی‌های فراوانی را در تأمین معیشت خانواده دیده بود،‌ محمدباقر را در تصمیم‌گیری آزاد گذاشت. پاسخ محمدباقر اما شفاهی نبود. تا چند روز تنها یک وعده نان‌خشک و آب می‌خورد. سپس پرسش مادر و برادر را که نگران حالش شده بودند اینطور پاسخ داد: «خواستم خودتان ببینید کسی که می‌تواند چند روز به کمی نان خشک و آب بسنده کند، از فقر محتمل و گرسنگی ترسی ندارد و می‌داند که خداوند عهده‌دار امور صالحان است. من از غذا سیر می‌شوم،‌ ولی از علم سیر نمی‌شوم. من تصمیمم را گرفته‌ام. حوزه تنها انتخاب من است و با اینکه شرایط مالی سخت زندگی‌ام را کاملاً درک می‌کنم،‌ اما میلی به غیرحوزه ندارم». این دل بریدن از دنیا روزبه‌روز در محمدباقر صدر بیشتر شد و کمتر، نه. پس از ازدواج وقتی همسرش، فاطمه خانم، وارد خانه مادری محمدباقر شد، از او پرسید: «پس لباس‌هایت کجاست؟» و محمدباقر بی‌درنگ جواب داد: تنم! و مادرش خندید که: «دیدی گفتم زنت باور نمی‌کند که تو فقط یک دست قبا داری؟!» در آن دوران که به متفکر بزرگ اسلامی مشهور بود و کتاب‌هایش در سراسر جهان اسلام به فروش میرسید، بازهم همان رویه‌ را داشت و شیوه زندگی‌اش تغییر چندانی نکرد. آنچه داشت و نداشت را خرج اسلام و تبلیغ دین می‌کرد. حتی زمانی که به مرجعیت رسید و افزون بر درآمد کتاب‌ها، وجوهات شرعی نیز در اختیارش بود،‌ همچنان خانه‌ای برای خودش نداشت. چندین بار ارادتمندان ثروتمندش از او خواهش کرده بودند که اجازه دهد برایش خانه‌ای مناسب شأنش تهیه کنند و او پاسخ داده بود،‌ تا وقتی طلبه‌ها مستأجرند، من هم خانه نخواهم خرید. درخواست‌هایشان برای خرید اتومبیل را نیز نپذیرفت و می‌گفت اگر میخواهید، برای اسلام خرج کنید، نه شخص من. در پایان عمر و در زمانی که شهرتی جهانی داشت، در مقبره مامقانی می‌زیست و راضی نمی‌شد که بیش از سطح عموم مردم و طلبه‌ها برای خود رفاهی فراهم کند و همواره به کمترین سطح ممکن از دنیا راضی بود. اما این زهد، از سر بی‌ذوقی نبود. در سایر رفتارهایش پیدا بود که دنیا را می‌چشد و سلیقه دارد، اما برای خودش از این دنیا بریدن را برگزیده بود. وقتی تمجیدهایش از خیاطی و آشپزی فاطمه خانم با آن عبارات دلکش دقایقی طول می‌کشید، معلوم بود زیبایی‌ها را می‌بیند و می‌فهمد، اما راهی دیگر را برای خودش انتخاب کرده است. راهی که آنچنان مهر دنیا را از دلش بگیرد که تهدید و تطمیع هیچ صدامی، پایش را نلرزاند و حتی ثانیه‌ای از عمرش را جز به خدا نفروشد. و این زهد،‌ تنگ‌نظرانه هم نبود. به شاگردانش می‌رسید و در مناسبت‌های مختلف به جز شهریه، هدایای گوناگونی به آنها می‌داد تا با فراغ بال به تحصیل علم بپردازند. می‌گفت شهریه طلبه باید به‌قدری باشد که معیشتش را تأمین کند و او بتواند با خیال راحت درسش را بخواند. هنگامی که یکی از عالمان سرشناس قصد سفری را داشت،‌ مبلغ هنگفتی را به واسطه کسی برای او فرستاد. واسطه که وضعیت آن عالم را می‌دانست، تعجب کرد و گفت:‌ ایشان نیازی به این پول ندارد و پاسخ شنید: ایشان عالم سرشناسی است. باید وقتی سفر می‌رود در غنای کامل باشد که شأن علمی‌اش رعایت شود. حتی وقتی طلبه‌ها را از نجف اخراج کردند به فکرشان بود و شهریه ویژه‌ای را برای آنهایی که می‌دانست به مشکل خواهند خورد، مقرر کرد. برای برخی مدارس طلبه‌ها لباسشویی خرید تا طلبه‌ها برای همواره نظیف بودن، مجبور نباشند وقت زیادی را صرف کنند و در درسشان متمرکز باشند. آخرین درس تفسیرش نیز که در آخرین ماه‌های زندگی‌اش برگزار شد، هشدار به طلبه ها بود برای پرهیز از حب دنیا؛ حب دنیایی که بزرگترین شکست خورده یک عمر جهاد محمدباقرصدر بود. 🔹 منبع: محمدباقر الصدر؛ السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق. #١٩فروردین_سالگردشهادت_شهیدصدر 🔸 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر 🆔 @shahidsadr
💠 ضرورتی ثابت در زندگی بشر 🔸استاد شهید آیت‌الله سید محمد باقر صدر: عبادت در زندگی بشر و مسیر تمدنی او ضرورتی ثابت است؛ زیرا اساساً زمانی یک مسیر وجود خواهد داشت که مطلقی در میان باشد که آدمی به‌سوی آن کشش داشته باشد و آرمان‌هایش را از آن بگیرد. جز خداوند متعال نیز هیچ مطلقی ظرفیت ندارد که مسیر بس طولانی بشریت را دربر بگیرد و بی‌شک همه مطلق‌های ساختگی هریک به‌شکلی مانع رشد مسیر بشری می‌شوند. بنابراین ارتباط با مطلق حقیقی، نیازی ثابت است؛ چنانکه انکار مطلق‌های ساختگی نیز، نیازی ثابت است. در عین حال، ارتباط با مطلق حقیقی، تنها وقتی ممکن است که شیوه‌ای عملی و کاربردی به تقویت و نهادینه‌سازی این ارتباط بپردازد. این شیوه عملی همان عبادت است. 🔺انسان و عبادت، ص ۴۹. 🔹 کانال تلگرام پژوهشگاه تخصصی شهید صدر: 🆔 https://telegram.me/shahidsadr 🆔 @shahidsadr
💠 فلسفۀ سیاسی شهید صدر برای حکمرانی خوب 🔻حجت الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی رئیس میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی قم: 🔹حکمرانی خوب یا مطلوب (Good governance)، در یکی دو دهۀ اخیر به شدت مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته و آنها در تحقیقات خود نشان داده‌اند که حکمرانی خوب، از اصول رشد و توسعه در کشورهاست و بی‌توجهی به آن، یکی از مهمترین موانع رشد کشورهای فقیر در دهه‌های اخیر بوده است. 🔸زیرساخت‌های بینشی و نگرشی در نظریۀ حکمرانی شهید صدر، بر سه رکن اعتقادی استوار است: رکن نخست نظریۀ سیاسی علامه شهید صدر، بینش و نگرش توحیدی بر پایه نظام الهی احسن در جهان هستی و سنن تخلف‌ناپذیر او در روابط و مناسبات حاکم بر هستی از جمله انسان و جوامع بشری و محیط زیست اوست. رکن دوم این نظریه، حاکمیت مطلق خدا بر جهان و انسان هم در بُعدِ تکوینی (جبری بر اساس سنن الهی) و هم در بعد تشریعی (اختیاری بر اساس احکام الهی) است. رکن سوم نظریۀ سیاسی ایشان، اصل کرامت ذاتی، فطری و عمومی انسان است که خداوند بر اساس قدرت عقل، اختیار و آزادی به او عنایت کرده است. 🔹در اندیشۀ نهایی شهید صدر، در زمان غیبت امام زمان (عج)، حکومت از دو خط خلافت انسان (با مسئولیت تشکیل حکومتی مشتمل بر قوای مقننه و مجریه) و خط شهادتِ مرجع فقیه عام شامل مسئولیت نظارت شرعی بر حکومت و بیان احکام و قضاوت تشکیل می‌شود و آن را «جمهوری اسلامی» می‌نامد. 🔸در فلسفۀ سیاسی شهید صدر، استخلاف و استئمان الهیِ انسان، به «معنای توحیدی»، «رشد اخلاقی»، «سلامت و تساوی روابط»، «برادری و نفی سلطه‌جویی»، «مسئولیت‌پذیری»، «آزادی مسئولانه»، «عدالت فراگیر» و «حاکمیت قانون» منتهی می‌شود.  📃مشاهده متن کامل 🆔 @shahidsadr
💠 تقویت بُعد غیبی عبادت 🔸استاد شهید آیت‌الله سید محمد باقر صدر: همان‌طور که می‌دانیم، معمولا بهتر است عبادات مستحبی، پنهان بماند. برخی از عبادات، همچون روزه‌داری اساسا سرشتی پنهانی دارند؛ زیرا روزه‌داری، یک خودداری درونی است و نمی‌توان از بیرون آن را کنترل کرد. عبادات دیگری هم هست که فضایی نهانی و دور از محیط عمومی برای آنها در نظر گرفته شده است، همچون نماز شب که پس از نیمه‌شب ادا می‌شود. همه اینها برای آن است که بُعد غیبی عبادت تقویت گردد و هرچه بیشتر با احساس مسئولیت درونی پیوند بخورد. بنابراین فعالیت‌های عبادی، احساس مسئولیت را در آدمی تقویت و نهادینه می‌کند و او عادت میکند که بر اساس احساس مسئولیت درونی خود، به انجام کارهایش بپردازد. بدین‌سان این احساس مسئولیت درونی، تضمینی محکم را برای پایبندی فرد درستکار به حقوق و تکالیفش فراهم می‌آورد. 🔺انسان و عبادت، ص ۵۶. 🆔 @shahidsadr
✅ در محضر قرآن (۱) 🔹 آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر: خداوند متعال، حقیقت مطلق بی‌حد و مرزی است که با صفات ثبوتی خود، همه آرمان‌های انسان را که جانشین خدا بر زمین است، دربر دارد: درک، دانش، توانایی، نیرومندی، دادگری و بی‌نیازی. این بدان معناست که راه رسیدن به این حقیقت مطلق نیز بی‌حد و مرز است. حرکت به‌سوی او، به‌معنای حرکت دائمی، تدریجی و بی‌توقف امری نسبی به‌سوی حقیقت مطلق است: «ای انسان، همانا تو با تلاشی سخت به‌سوی پروردگار خود در حرکتی و او را ملاقات خواهی کرد» [الانشقاق: ۶]. حرکت به سوی حقیقت مطلق آرمان‌هایی را پیش روی مسیر بشریت قرار می‌دهد که از ویژگی‌های آن حقیقت مطلق برگرفته شده است؛ آرمان‌هایی چون درک، دانش، توانایی و دادگری. بنابراین حرکت به‌سوی حقیقت مطلقی که دانش، توانایی، دادگری و بی‌نیازی محض است، یعنی سراسر مسیر بشریت مبارزه پی‌درپی و همیشگی در برابر هر گونه نادانی، ناتوانی، ستم و فقر است. ازآنجاکه مسیر مرتبط با این مطلق، چنین اهدافی را دارد، تقویت‌کننده خود معبود نیست، بلکه جهادی پیوسته برای انسان و کرامت او و تحقق آرمان‌هایش است. «و هرکه بکوشد، تنها برای خود می‌کوشد؛ زیرا خدا از جهانیان کاملاً بی‌نیاز است» [ العنكبوت: ۶]. «هرکس هدایت شود، به سود خود اوست، و هر کس بیراهه رود، تنها به زیان خودش گمراه می‌شود» [الزمر: ۴۱]. 🔸انسان و عبادت، ص ۴۳. 🆔 @shahidsadr
✅ در محضر قرآن (۲) 🔹 آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر: «و چون بخواهیم جامعه‌‌ای را نابود سازیم، به نازپروردگان غافل آن فرمان می‌دهیم؛ پس آن گاه که در آن گناه کنند، سخن درباره آنان تحقق می‌یابد و آنان را به کلی نابود می‌کنیم» [اسراء: ۱۶]. این نیز یکی دیگر از سنت‌های تاریخ است که به صورت قضیه‌ای شرطی بیان شده است و بین دو پدیده نسبت برقرار کرده است: روی کار آمدن فاسقان و نازپروردگان غافل در جامعه که به نابودی و متلاشی شدن آن منجر می‌شود. 🔸پژوهش‌های قرآنی، ص ١٠۶. 🆔 @shahidsadr
✅ در محضر قرآن (۳) 🔹 آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر: قرآن کریم سخنی اعجازی است که از طریق وحی بر پیامبر اکرم ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌ فرود آمده، در مصحف‌ها نوشته شده، به تواتر نقل گردیده و به تلاوت آن مأمور شده‌ایم. خداوند متعال برای این سخن اعجازین که به پیامبرش وحی فرموده، نام‌هایی برگزیده است که با نام‌هایی که عرب بر کلام خویش می‌گذاشته است به‌طور کلی تفاوت دارد، از جمله: کتاب: خداوند می‌فرماید: «آن كتاب با عظمتى است كه شک در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است» [بقره: ۲]. قرآن: «و امكان نداشت كه اين قرآن، بدون وحى الهى به خدا نسبت داده شود؛ ولى تصديقى است براى آنچه پيش از آن است (كتب آسمانى)، و شرح و تفصيلى بر آن‌ها است؛ شكى در آن نيست، و از طرف پروردگار جهانيان است» [یونس: ۳۷]. اهتمام به نام‌گذاری‌های مشخص و اصطلاحات جدید برای قرآن کریم متناسب با برنامه‌ای کلی بود که ا‌سلام بر اساس آن حرکت می‌کرد و آن عبارت بود از درپیش گرفتن روشی جدید برای بیان مفاهیم و مطالبی که به ارمغان آورده است و ترجیح آفرینش واژه‌ها و اصطلاحات جدید و متناسب با روح کلی اسلام، بر استفاده از کلمات رایج در عرف جاهلی. این کار دو علت داشت: اول: واژه‌های رایج در عرف جاهلی به سختی می‌توانستند مفاهیم اسلامی را با امانت‌داری منعکس نمایند؛ زیرا این واژه‌ها زاییده اندیشه جاهلی و نیازهای آن بودند و نمی‌توانستند بیان‌گر مفاهیم و مطالبی باشند که اسلام آورده بود و هیچ پیوندی با آن اندیشه‌ها نداشت. دوم: ایجاد اصطلاحات و نام‌های مشخص که ویژه اسلام باشد، به فراهم ساختن ماهیت و نشانه‌های خاصی که فرهنگ اسلامی را از سایر فرهنگ‌ها امتیاز ببخشد، کمک می‌رساند. 🔸پژوهش‌های قرآنی، ص ۲۱۳. 🆔 @shahidsadr
💠 قواعد حکمرانی تولید از منظر شهیدصدر 🔻دکتر علی سعیدی 🔹شهیدصدر با ارائه‌ی تصویری از مذهب اسلام که عهده‌دار تنظیم حیات اجتماعی مسلمانان است، ازطریق کشف زیربناها و اصول بنیادین اسلام ناظر به عرصه‌های زیست انسان، روش‌شناسی جدیدی را برای حل مسائل مسلمانان از منظر اسلامی به متفکران مسلمان معرفی کرد. 🔸براساس دیدگاه شهیدصدر، برخلاف مذهب سرمایه‌داری که مشکل تولید را در طبیعت و کمبود منابع آن می‌داند، در نگاه اسلامی، طبیعت قادر است همه‌ی نیازهای زندگی را که برآورده‌نشدن آن‌ها به مشکل جدی در زندگی انسان می‌انجامد، برآورده سازد. همچنین برخلاف مارکسیسم که مشکل تولید را به تضاد میان شیوه‌ی تولید و روابط توزیع برمی‌گرداند، از دیدگاه اسلام، مشکل ـ پیش از هر چیز - خود انسان است، نه طبیعت و نه شیوه‌ی تولید. 🔹نظام اسلامی تنها به جنبه‌ی فکری برای حداکثرکردن تولید ثروت در جامعه اکتفا نکرده است بلکه قواعد و دستورات عملی را در عرصه‌ی حکمرانی اقتصادی مطرح کرده است که اجرا و رعایت آن‌ها می‌تواند ضمن رفع موانع تولید، انگیزه‌های اقتصادی فعالان اقتصادی را از فعالیت‌های غیرمولد به سمت فعالیت‌های تولیدی سوق دهد. 🔸شهیدصدر بر این باور است که در جامعه‌ی اسلامی، دولت ازطریق یک بانک رسمی، عملیات جمع‌آوری اموال و به‌کارگیری آن را بر عهده دارد و به بخش خصوصی اجازه نمی‌دهد که وارد عرصه سودبری‌های بانکی شود. بدین‌سان، هدف توسعه‌ای این عملیات بانکی از محتوای سرمایه‌داری آن جدا می‌شود. 🔹شهیدصدر بر این باور است که تضمین سطح معقولی از زندگی برای همه‌ی افراد، باعث تحریک انگیزه‌های ریسک‌پذیری و افزایش شجاعت آن‌ها در ورود به عرصه‌های تولید و ارتقای خلاقیت و نوآوری می‌شود چون در این صورت، مردم می‌دانند که اگر در فعالیت تولیدی خود بدون تقصیر و کوتاهی زمین بخورند، تمام هستی خود را از دست نخواهند داد و دولت معیشت آن‌ها را تضمین کرده است. 🔸نقشی که شهیدصدر برای دولت در اقتصاد تعریف می‌کند تکمیل‌کننده و هدایت‌گر بخش خصوصی و مردمی است تا این اطمینان حاصل شود که هم تمامی امکانات جامعه در خدمت تولید قرار گرفته است و هم انحرافی در مسیر افزایش ثروت و تداول عادلانه‌ی آن صورت نمی‌گیرد. 📃مشاهده متن کامل 🆔 @shahidsadr
📚 کتاب «جامعه‌ ما در اندیشه و آثار شهید سید محمدباقر صدر» نوشته سید منذر حکیم و با ترجمه مسعود فکری توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد. این‌کتاب دربردارنده مجموعه گفتارهای آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر درباره دیدگاه اسلام به جامعه و چارچوب‌ اسلامی فهم مسائل اجتماعی است. 📌 متن خبر را در سایت ببینید. 🆔 @shahidsadr
💠 فرایند پایه‌گذاری امت و پی‌ریزی تمدن 🔻 آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر: قرآن مانند دیگر کتاب‌ها نیست که برای آموزش و پژوهش علمی تألیف شده باشد. این کتاب، فرایند دگرگون‌سازی کامل و همه‌جانبه عقلی، روحی و ارادی انسان و فرایند پایه‌گذاری امت و پی‌ریزی تمدن است. ممکن نیست که این مهم به یک‌باره انجام ‌شود، بلکه ماهیت چنین کاری، نیازمند فعالیتی تدریجی است؛ از‌این‌رو باید قرآن کریم به‌تدریج نازل می‌شد تا کار سازندگی را استحکام بخشد و پایه‌های آن را یک‌به‌یک بنا کند و رسوب‌های جاهلیت را با حکمت و پایداری ریشه‌کن سازد. به‌دلیل همین بردباری و حکمت در فرایند دگرگون‌سازی و سازندگی، اسلام در چاره‌جویی مشکلات فردی و اجتماعی و درمان ریشه‌ای نابسامانی‌ها راه تدریج را در پیش گرفته و در برابر برخی از آنها در چندین مرحله مقاومت کرده تا بتواند آن را ریشه‌کن کند. داستان تحریم شراب‌خواری و اعلان تدریجی آن نمونه‌ای از این امر است. اگر قرآن به یک‌باره همه احکام و تعالیم جدیدش را نازل می‌کرد، مردم از آن می‌گریختند و این کتاب نمی‌توانست انقلاب عظیمی را که در تاریخ برپا کرد به ثمر رساند. 🔸علوم قرآن، ص٣٢. 🆔 @shahidsadr
✅ در محضر قرآن (۴) 🔹 آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر: «همانا خداوند سرنوشت هیچ گروهی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آن‌ها در خودشان دگرگونی پدید آورند» [رعد: ١١]. «و اگر بر این راه، استواری ‌کنند، ما آبی فراوان به آن‌ها می‌نوشانیم» [جن: ۱۶]. «و ما آن شهرها را وقتی ستم روا داشتند، نابود کردیم و برای نابود ساختن آن موعدی مقرر نمودیم» [كهف: ۵۹]. بنگرید و ببینید که سنت‌های تاریخ نه از بالای سر انسان‌ها، بلکه از زیر دستان آن‌ها جریان می‌یابد؛ چراکه خداوند وضعیت هیچ گروهی را دگرگون نمی‌کند، مگر آنکه خودشان تغییرات لازم را در خود ایجاد نمایند و اگر آنان در راه حق استوار باشند، ‌آب فراوان نصیب آن‌ها خواهد شد. بنابراین، انسان مواضعی ایجابی و اثباتی دارد که آزادی، اختیار و تصمیم‌گیری او را نشان می‌دهد. این مواضع در چارچوب روابط سنت‌های تاریخی، ‌پیامدهای مناسب خود را دارند و نتایج درخوری را به بار می‌آورند. بنابراین در بینش قرآنی درباره سنت‌های تاریخ، اختیار انسان جایگاهی اساسی دارد. 🔸سنت‌های تاریخی در قرآن کریم، ص ۸۵. 🆔 @shahidsadr
📚 ♦️«شرح صدر» به بازار کتاب آمد 🔹جامع‌ترین زندگی‌نامه استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر با ترجمۀ اسماء خواجه‌زاده به زبان فارسی منتشر شد. 🔸«شرح‌صدر» ترجمه «شهید الاُمة و شاهدُها» اثر شیخ محمدرضا نعمانی است. او تنها کسی بود که در دوران حصر، در خانه شهیدصدر ماند و این فرصت استثنایی سبب شد روایت‌هایی ویژه را از یکی از مهم‌ترین دوره‌های زندگانی آن شهید والامقام ثبت و ضبط کند. 🔹شیخ محمدرضا نعمانی وقتی در دوران حصر از شهیدصدر می‌خواهد که شرح‌حال خود را بنویسد، شهید پاسخ می‌دهد: «خون من سرگذشت مرا شرح خواهد کرد. من جز خدمت به اسلام چیز دیگری نمی‌خواهم و امروز اسلام به خون من بیشتر از شرح‌حالم نیاز دارد؛ اما تو که سال‌ها با من زندگی کردی و در این ابتلائات حضور داشتی و در مراحل مختلف مبارزه بودی، اگر خدا خواست و زنده ماندی چیزهایی که دیدی و شنیدی را بنویس». 🔸این کتاب در هشت فصل و با استفاده از متن ده‌ها نامه و پیام شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر، به شرح زندگی او پرداخته است. 📌 برای خرید آنلاین این کتاب با ٢٠ درصد تخفیف ویژه تا پایان خردادماه اینجا را کلیک کنید. 🆔 @shahidsadr