eitaa logo
ﺁﺷﻴـﺦ ﺫﺑﻴـﺢ اﻟﻪ رفیـعی ( اﺣﻤﺪی )
24 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
380 فایل
ﺗﻮﺻﻴﻪﻫﺎی ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺣﺠﺖ اﻻﺳﻼﻡ ﺁﺷﻴﺦ ﺫﺑﻴﺢ اﻟﻪ ﺭﻓﻳﻌﻲ ( اﺣﻤﺪﻱ ) و علمای گرانقدر ﺟﻬﺖ ﭘﻴﻤﻮﺩﻥ ﺭاﻩ ﻗﺮﺁﻥ و اﻫﻞ اﻟﺒﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬم السلام . ادمین : @MrRafiei
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬 موضوع: شریک شدن در ثواب کارهایی که انجام نداده‌ایم ! ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ ‍ ✍️شهید مطهری: اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان می‌‌شود. 🔆 امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول می‌‌کند. یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی‌‌شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می‌‌کنم، اگر روی طاقچه‌‌ای یا در جعبه‌‌ای بگذارم طوری نمی‌شود. ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می‌‌خواهد وادار می‌‌کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌شود؛ در رختخواب فکر می‌کند، در بازار فکر می‌کند، همین‌ طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می‌کشد و جذب می‌کند. 📚تعلیم و تربیت در اسلام، صفحه ۲۷۸ ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍حاج آقا قرائتی مرز میان اسلام و كفر، ترک عمدى نماز است. چگونه مسلمانى است آنكه رابطه خود با خدا را بریده و از نماز روى برتافته است. رسول خدا فرمود: «مَنْ تَرَكَ الصَّلوةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ كَفَرَ»هر كه عمداً نماز را ترک كند، كفر ورزیده است. و در كلام علوى مى ‏خوانیم كه فرمود: «مَنْ ضَیَّعَ الصَّلوةَ فَهُوَ لِغَیْرِها اَضْیَعُ»كسانى كه نماز را سبك شمارند و آن را تباه و ضایع سازند، غیر نماز را بیشتر ضایع خواهند ساخت. نماز، موقعیّتى است كه باید در آن به خدا توجّه داشت نه دیگرى، و هر چه را از نظر دور داشت مگر خدا را. باید خداى را زنده و حاضر و ناظر بدانیم و احساس حضور در برابر آن خالق عظیم را در خویش، زنده نگاه داریم. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله فرموده است: همین كه انسان در نماز به غیر خدا توجّه مى‏ كند، خداوند به او خطاب مى‏ كند: به چه كسى توجه مى‏ كنى؟ آیا پروردگارى جز من سراغ دارى؟ آیا جز من، مراقب و ناظرى در كار است؟ آیا به بخشنده‏ اى جز من دل بسته ‏اى ...؟ اگر توجه به من داشته باشى، من و فرشتگانم به تو توجّه خواهیم كرد و ... 📚 کتاب راز نماز، محسن قرائتی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
🌼پنج گنج ✍امام محمد باقر علیه‌السلام خطاب به جابر بن یزید جُعفی می‌فرمایند: «ای جابر! تو را به پنج چیز وصیت می‌کنم... اگر مورد ستم قرار گرفتی، ستم نکن اگر به تو خیانت کردند، تو خیانت نکن اگر تو را تکذیب کردند، خشم نگیر اگر تو را ستایش کردند، دلخوش نشو و اگر تو را سرزنش کردند، دلگیر مشو بلکه درباره آنچه گفتند فکر کن! اگر دیدی آنچه می‌گویند راست است،خود را اصلاح کن. و اگر دیدی درست نیست، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین، از ثواب‌های او به تو می‌دهند و از گناهان تو کم کرده، در نامه اعمال او قرار می‌دهند» 📚بحارالأنوار، جلد۷۵، صفحه۱۶۲ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
👌‍ ده چیز ده چیز دیگر را مےخورد ☘نیکی بدی را ☘ تکبر علم را ☘ توبه گناه را ☘ دروغ رزق را ☘ عدل ظلم را ☘ غم عمر را ☘ صدقه بلا را ☘ خشم عقل را ☘ پشیمانی سخاوت را ☘ غیبت حسن عمل را ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
📿معجزه صلوات ✍امام صادق علیه السلام فرمودند: كسی كه يك مرتبه با نيّت [پاك و پسنديده] و با اخلاص کامل صلوات بر پيامبر و خاندان گراميشان بفرستد، خداي متعال یک‌صد حاجت او را برآورده مي‌كند: سي حاجت از حوائج دنيا، و هفتاد حاجت از حوائج آخرتش را. 📚مستدرک وسائل الشیعه، ج 5، ص97 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬 موضوع: چرا ما که گناه می‌کنیم زود سیلی می‌خوریم اما آمریکایی‌ها گناه می‌کنند و خوشند؟ ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ 💠 قدرت الله لطیفی نسب 👈سازنده ی مسجد جمکران ✍ سال هزار و سیصد و چهل و هفت، سحرگاه شب نیمه شعبان، مسجد جمکران ، قدرت الله در مسجد مشغول راز و نیاز بود، آن سالها مسجد اصلا وضعیت مناسبی نداشت ،مسجدی کوچک در حاشیه ی بیابان های قم، بدون هیچ امکانات، عده انگشت شماری در مسجد بودند، ساعت از نیمه های شب گذشته بود ، خادم مسجد همه را بیرون کرد، به آقای لطیفی گفت میخواهم در مسجد را ببندم، بفرمایید، خواهش کرد از خادم، "اجازه بده امشب را تا صبح اینجا بمانم ، دعایت میکنم ، این هم شیرینی تو"، مقداری پول به خادم داد تا اجازه بدهد در مسجد بماند، همه رفته بودند، او ماند و مسجد، ساعت حدود سه نیمه شب. در حال دعا و نیایش بود، سنگینی دستی را روی شانه اش احساس کرد، "بلند شو و مسجد را از این حالت دربیاور، شبستانی بساز و آبرومندش کن، عنایت خداوند با شماست و ما نیز کمک میکنیم" آقایش بود، نقشه ای به او داد و فرمودند:"این نقشه را بعدا از شما میگیریم" یک طرف نقشه طرح فعلی مسجد بود و طرف دیگر اسما مبارکه ی الهی آفتاب طلوع کرده بود، هنوز حیرت زده بود ، قبل از این هم دیده بود مولایش را اما باز هم قلبش تند تند میزد، فکر و ذکرش شد ساخت مسجد جمکران ، کلنگ مسجد را زدند، معماری را طبق همان نقشه ای که حضرت آقا داده بودند طراحی کردند، برای ساخت و ساز مسجد چک شخصی خودش را هم میداد، گاهی حسابش را نمیتوانست پر کند، میگفت روز وصول چک شخص ناشناسی مبلغ چک را به حسابش میریخت و چک پاس میشد، آقا بود که کمکش میکرد، قبلا قولش را داده بود که کمک میکنیم ، این خانواده سرشان برود قولشان نمیرود ، مثل حسین بن علی جدش، سرش رفت ، قولش نه... باید چاه عمیق حفر میکردند برای تامین آب مسجد،با یک شرکت حفاری قرارداد بستند، محل چاه را تعیین کردند، شب جمعه ای در مسجد مشغول نماز بود، بعد از نماز آیت الله سید حسین قاضی آمد کنارش نشست، احوالپرسی کرد:"دو نفر از طرف آقا بیرون منتظرتان هستند ، دستوری از حضرت آورده اند، آمد بیرون،آن دو بزرگوار را دید،" آقا فرمودند: این نقطه برای حفر چاه مناسب نیست،و در آینده داخل مسجد قرار میگیرد. پرسید پس کجا چاه را حفر کنیم ؟با دست نقطه حفر چاه را نشان دادند، آنطرف،آنجا شرکت حفاری زیر بار نمیرفت ، آقای لطیفی نمیخواست بگوید چه کسی سفارش کرده ، خیلی کلنجار رفتند، گفت "هزینه چاه با من اگر آب نیامد ضررش را شخصا میدهم" ،چک بیعانه را داد ، چاه را کندند، همانجایی که آقای لطیفی گفت، کارشناسان حفاری دهانشان باز مانده بود ، به آقای لطیفی اصرار کردند که بگوید نقطه یابی کار کیست؟ گفت: صاحب مسجد، مولایمان حجه بن الحسن ارواحنافداه نام مبارک حضرت را که برده بود زانوهایشان لرزید کارشناسان ،اشکشان جاری شد، باقی مبلغ حفر چاه را بخشیدند... 📚برداشتی آزاد از تشرفات قدرت الله لطیفی ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
🌼برکت تا چه زمانی ادامه دارد؟ ✍پیامبر اکرم (ص): تا وقتى مردم امر به معروف و نهى از منکر مى‏ کنند و یکدیگر را در نیکى و تقوا، یارى مى‏ رسانند، در خیر و نیکى‏ اند، آن‏گاه که چنین نکنند، برکت‏ها از آنان گرفته مى‏ شود و بعضى بر بعض دیگر مسلط مى‏ گردند و در زمین و در آسمان، هیچ یاورى نخواهند داشت. 📚تهذیب الأحکام، ج 6، ص 181 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬 موضوع: پاسخ حجت الاسلام قرائتی به وهابی‎ها درباره اینکه چرا ما می‌گوییم یاعلی و یا زهرا ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ 💠 خاطره‌ای از شهید رجایی 💠 ✍حاج آقای قرائتی نقل کردند: شهید رجایی یتیم بود، بزرگ شد، در تهران با یک کسی برای خرجی‌ شان دوره گردی می کردند، یعنی با دوچرخه قراضه یک چیزی در بازار تهران می خریدند، در کوچه پس کوچه‌ ها، محله فقرا، می فروختند. شریکش برای من گفت!!! یک سال با یک دوچرخه قراضه با شهید رجایی قبل از اینکه معلم شود کار می کردیم، بعد از یک سال هشت هزار تومان گیرمان آمد. شهید رجایی گفت: تو شش تا بچه داری، شش تومان تو بردار، من فعلا دو تا بچه دارم، دو تومانش را من برمی دارم. چه زمانی از این دو تومان گذشت؟ آن زمانی که با دو تومان می شد تهران یک قطعه زمین خرید، الان با چند ده میلیون هم زمین گیرت نمی آید، اصلا رجایی روحش بزرگ بود. یتیم بود، اما بزرگ بود، یک لحظه از دو هزار تومان گذشت. و آدم هم هست اگر یک جعبه گز می خواهد بدهد به یک کسی، نصف روز فکر می کند. دو تا خودنویس در جیبش هست، یکی را می خواهد بدهد به کسی، یک ربع فکر می کند، بدهم؟ ندهم؟ نکند بدهم پس ندهد. . . 💥آن وقت این مرد بزرگ، زمانی که به عنوان رئیس جمهور ایران رفت در سازمان ملل سخنرانی كند كارتر رئیس جمهور آن زمان آمریكا از او وقت ملاقات خواست، این معلم ایرانی به او اجازه ملاقات نداد، این عزت است که در سایه ایمان به خدا به دست می‌ آید. ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ 🌼داستان بسیار زیبا ✍جوان کافری عاشق دختر عمویش شد. عمویش پادشاه حبشه بود . جوان نزد عمو رفت و گفت: عمو جان من عاشق دخترت هستم. آمده ام برای خواستگاری . پادشاه گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت: هرچه باشد من میپذیرم. شاه گفت: در شهر بدي ها (مدينه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری، آنوقت دختر از آن تو. جوان گفت: عمو جان این دشمن تو نامش چیست؟ گفت: بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می شناسند. جوان فوراً اسب را زین کرده با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی ها شد. به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوانی عربی درحال باغبانی و بیل زدن است. نزدیک جوان رفت گفت: ای مرد عرب تو علی را میشناسی؟گفت: تو را با علی چکار است؟ گفت: آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف علی نمی شوی.گفت: مگر علی را میشناسی؟ گفت: آری هرروز با او هستم و هرروز او را میبینم. گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟ گفت: قدی دارد به اندازه ی قد من، هیکلی هم هیکل من. گفت: اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست دهی تا علی را به تو نشان بدهم. چه برای شکست علی داری؟ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش. جوان خنده ای بلند کرد و گفت تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش.شمشیر را از نیام کشید. سپس گفت: نام تو چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبداللّه. پرسید: نام تو چیست؟ گفت: فتاح. و با شمشیر به عبداللّه حمله کرد. عبداللّه در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد، به زمین زد و خنجر او را به دست گرفت و بالا بُرد. ناگاه دید از چشمهای جوان اشک می آید. گفت: چرا گریه میکنی؟ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم. آمده بودم تا سر علی را برای عمویم ببرم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته میشوم... مرد عرب جوان را بلند کرد. گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر. پرسید: مگر تو که هستی؟ گفت: منم اسداللّه الغالب، علی بن ابیطالب. كه اگر من بتوانم دل بنده ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود... جوان بلند بلند شروع به گریه کرده به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من میخواهم از امروز غلام تو شوم یا علی... بدین گونه بود که "فتاح" شد "قنبر" غلام علی بن ابیطالب. 📚بحارالانوار ج3 ص 211 ↶【به ما بپیوندید 】↷ _________ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
32.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬 موضوع: چگونه پیامبر اسلام اسوه و الگو ما است؟ ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬 موضوع: از عقل باید استفاده کرد اما به عقل نمی‌توان تکیه کرد ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ 💢دلسوزی ملک الموت برای دو نفر ✍روزی رسول خدا (ص) نشسته بود ، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر (ص) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان‏ها هستی ، آیا در هنگام جان کندن آن‏ها دلت برای کسی رحم آمد؟ عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:اولی روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره‏ ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد ، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم ، دلم به حال آن پسر سوخت. دومی هنگامی که شداد بن عاد ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت ، و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستون‏ها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد. در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای محمد! خدایت سلام می‏رساند و می‏فرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ، 💥در عین حال کفران نعمت کرد ، و خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت ، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت ، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت می‏دهیم ولی آن‏ها را رها نمی‏کنیم  📚جوامع الحکایات ، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی ،ص۳۳۰ ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍امیرالمؤمنین حضرت علۍ(؏) 💠چهار چيز برای چهار مقصد ديگر آفريده شده اند : ❶‌مال برای خرج ڪردن در احتياجات زندگے نه براۍ نگهدارے ❷ علم برای عمل ڪردن به آن نه جدال و ڪشمڪش و بحث ❸ انسان برای بندگۍ و اطاعٺ از خدا نه خوشگذرانۍ و معصيٺ ❹ دنيا برای جمع آورۍ توشه آخرٺ نه غفلت از آخرٺ و آباد ساختن دنيا 📚 نصايح صفحه۱۷۹ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨ ✍خدایی که سختی های تو را میبیند، تلاش تو را هم میبیند... بیخیال نشو! دختر زیبای شاه عباس ، فرار کرده بود و در کوچه و خیابان میگذشت تا شب به حجره یک طلبه پناه برد ... به او گفت از خانواده مهمیست که اگر به او پناه ندهد ، بیچاره اش میکند... آقا محمد باقر هم ناگزیر به او پناه داد... دختر زیبای شاه ، شب در حجره خوابید... اما محمد باقر تا صبح نخوابید و دانه دانه انگشتانش را روی چراغ میسوزاند تا مبادا مغلوب وسوسه هایش شود ... صبح شد ، دختر و طلبه را گرفتند و به دربار بردند... شاه گفت وسوسه نشدی؟ طلبه انگشتان سوخته اش را نشان داد ... شاه از تقوای طلبه خوشش آمد و به دخترش پیشنهاد ازدواج با او را داد و دختر قبول کرد! و محمد باقر استرآبادی، شد محمد باقر میرداماد، استاد ملاصدرا و داماد شاه ایران! همیشه نهایتِ تلاشتو بکن!! تا نتیجه ی شیرینشو ببینی ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
موسی کودکی شیر خوار بود... او را از ترس فرعون به دریا انداختند... و او در نهایت ضعف و ناتوانی بود... اما غرق نشد... اما فرعون در همان دریا غرق شد؛ در حالی که در نهایت قدرتش بود.. پس هر کس باخدا باشد ضعفش ضرری نمی رساند و هر کس بی خدا باشد قدرتش نفعی نمی رساند ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬 موضوع: اگر خدا نخواهد هیچ کاری اتفاق نمی افتد. مثال جالب استاد قرائتی برای مسئله جبر و اختیار ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬 موضوع: آدم های توتی، اناری، گلی، نارگیلی و گردویی از نگاه حجت الاسلام قرائتی ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ ✍سخنانی از استاد آیت الله فاطمی نیا حفظه الله تعالی: این همه در اينترنت و كتاب ميگردي كه ببيني آيت الله قاضي چه گفت؟! آيت الله بهجت چه دستورالعملي براي سلوك داد؟! فلان عارف چگونه به مقامات رسيد؟! اين همه دنبال استاد هستي و اين در و آن در ميزني، چه شد آخر؟! به كجا رسيدي؟! قدم اول، ترك معصيت است! نميگويم معصوم شويد، اما به اندازه ي خودتان تلاش كنيد. اي جوان عزيز كه به دنبال سير وسلوك ميباشي، تو هنوز با پدر و مادرت تند هستي، به ديگران پرخاش ميكني، آن وقت انتظار داري سالك الي الله هم بشوي؟! اگر ملاحسينقلي همداني (ره) هم از قبر بيرون آيد و استاد سير وسلوكت شود، اگر عاق والدين باشي، به جايي نميرسي! ✅اولياء الله چگونه به مقامات معنوي میرسند؟ .بايد از خودمان سوال كنيم امثال مرحوم ايت الله قاضي و ايت الله بهجت كه به اين مقامات عاليه ي معنوي رسيده اند آيا قرآن و امامان دیگری داشتند که آنها را به این عظمت و بزرگی رسانده است؟ و یا اینکه اعمال عبادی دیگری غیر از آنچه بر همگان واجب و مستحب شده، انجام می‌دادند که به این مقامات دست یافته‌اند ؟بی‌گمان، آنان نیز مانند ما از همین قرآن بهره برده و اعمال عبادی‌شان هم چون دیگر مسلمانان بوده است! آنچه آنها را به این مقامات رسانده است، حفظ نور حاصل شده از اعمال و توجه خالصانه و دقیق ‌شان به تمامي افعالشان بوده است. 👈مرحوم فيض كاشاني در اين مورد مثالي دارد : انسان كه شيريني ميخورد ،اگر شيريني به اطراف دهانش اصابت كرده باشد وآن را تمييز نكند ، مگس ها اطراف او جمع ميشوندو هرچه آنها را براند، باز هم برميگردند.حال اين مگس ها افكار وانديشه هاي ما هستند و آن شيريني ، تعلقات ما به امور دنيوي! وقتي انسان با تعلقات فراوان وارد نماز ميشود، اين مگس هاي تخيلات وافكار ، به دنبال آن ، به دل انسان هجوم مياورند! راه حلش اين است كه از قبل آمادگي نماز داشته باشيم و ذهن خودرا ازاين تعلقات دنيوي پاك كنيم تا جلوي هجوم افكار گرفته شود! اين تعلقات دنيا بد نيست، ما بديم كه از اينها بت ميسازيم! پس بايد هميشه درحالت توجه وحضور باشيم تا درزمان نماز، اين افكار هجوم نياورد. 👈مرحوم كفعمي ميگويد زمانيكه ميخواهي وضوء بگيري،اگر لباست را نزد كودكي بگذاري تا نگه دارد، وقتي بازگردي تالباس را برداري، اگر كودك بگويد در لباست عقربي رفته است، هرچند احتمال كمي هم بدهي كه واقعيت دارد، از پوشيدن لباس اجتناب ميكني! آن وقت خيلي عجيب است كه إخبارِ ١٢٤هزار پيامبر از قيامت و عوالم بعد از مرگ در ما اثر نميكند. ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍امام على عليه السلام: به خدا سوگند، هرگز ملتى در زندگىِ مرفّه و پر نعمتى نبوده اند و نعمت و رفاه از آنان زائل نشده است، مگر به سبب گناهانى كه مرتكب شده اند، چرا كه خداوند به بندگانش ظلم نمى كند. اگر مردم به هنگامى كه بلاها و سختى ها بر آنان فرود مى آمد و نعمت ها از دستشان مى رفت، با نيت هاى خوب و دلى مشتاق به پروردگارشان پناه مى بردند، بى گمان هر از دست رفته اى به آنان باز مى گشت و هر فاسدى اصلاح مى شد. 📚نهج البلاغه، از خطبه 178 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨ 🔔 حکایتی زیبا از مرحوم راشد ✍خطیبِ دانشمند و مصلحِ بیدار، مرحوم استاد حاج شیخ حسینعلی راشد - صاحب کتاب ماندگار فضیلت‌های فراموش‌شده - در شرح حال خودنوشت‌شان حکایت لطیف و عبرت‌آموزی آورده‌اند که به جهت احیای یاد آن مرد غریب و مظلوم، نقل می‌شود؛ مرقوم فرموده‌اند: «از خاطره‌های دورهٔ جوانیم، یکی این است که سالی بر سر موضوعی کوچک از پدرم قهر کردم و بی‌خداحافظی به مشهد رفتم. چون به مشهد رسیدم، از کردهٔ خود سخت پشیمان گشتم و دریافتم که در میان صدها میلیون افراد انسانی که در روی زمین‌اند، و در سینهٔ هریک دلی می‌طپد، فقط دو دل هست که برای من می‌طپد و آن دو دل پدر و مادر من است و من قدر این دو دل را نشناختم و حرمت آنها را رعایت نکردم. خود را در همهٔ جهان بی‌کس و بی‌تکیه‌گاه می‌دیدم؛ زیرا از آنها که کس و تکیه‌گاهم بودند، به قهر جدا گشته بودم. می‌اندیشیدم که نامه‌ای بنویسم و پوزش بخواهم، امّا می‌ترسیدم که خفیف گردم یا جواب نامه‌ام را ندهند یا بگویند دیدی اعتنایت نکردند، خودت از درِ عذرخواهی بازگشتی! سرانجام به خود جرأت دادم و نامه‌ای مبنی بر اعتراف به تقصیر و طلب عفو نوشتم و به پست دادم. در این بیم و امید بودم که جواب چه خواهد بود که دیدم زودتر از موعد معمول، پاسخ مشروحی از پدرم رسید، مبنی بر منتهای لطف و مرحمت و تحسین و تمجید، بدون یک کلمه توبیخ یا تخفیف. نوشته بود: پس از رفتن نورچشمی، من و مادرت خیلی نگران بودیم که مبادا بر آن فرزند عزیز بد بگذرد، تا بحمدالل‍ه نامه‌ات رسید و از دو جهت باعث مسرّت گشت: یکی باخبر گشتن از سلامتی آن نور چشمی، دیگر آنکه دانستیم آن نورچشم مکرّم در یاد پدر و مادر مهجور خود هست. آن‌گاه اظهار محبت فراوان کرده و نوشته بود هرچه لازم داری، از پول و اشیاء دیگر بنویس تا انشاءالل‍ه تدریجاً فرستاده شود و چیزهایی هم با مسافر فرستاده بود. ▫️ ... زمانه پندی آزاده‌وار داد مرا زمانه را چو نکو بنگری همه پند است». 📚 با راست‌قامتان پهنهٔ اندرز: یادنامهٔ مرحوم راشد، ص ۱۵ . ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✅داستان کوتاه ✍آورده اند که پدری از رفتار بد پسرش رنجور شد ، و او را بسیار ملامت کرد، و بگفت : بی سبب عمرم را به پای تربیت تو هدر کردم ،... فرزند افسوس که ادم شدنت را امیدی نیست..... پسر رنجید و ترک پدر کرد، و در پی مال و منال و سلطنت چند سالی کوشید وتحمل رنج کرد.... عاقبت پسر به سلطنت رسید و روزی ، پدر را طلبید ، تا جاه وجلال و بزرگی خود، را به رخ او بکشد، ... چون پدر به دستگاه پسر وارد شد ، پسر از سر غرور روی بدو کرد و بگفت : اینک جایگاه مرا ببین ، یاد ار که روزی بگفتی ،هر گز ادم نشوم ، اینک من حاکم شهر شدم.... پدر بی تفاوت روی برگرداند و بگفت : من نگفتم که تو حاکم نشوی من بگفتم که تو آدم نشوی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨ ✍در محضر حجت الاسلام قرائتی: 🌼چرا نماز خواندن برایمان سنگین و سخت است؟ 1⃣ما هم یکی از نماز نخوان ها! بعضی‌ها می‌گویند که: خیلی‌ها نماز نمی‌خوانند ما هم جزء آن‌ها. آنقدر تارک الصلاة هست ما هم یکی! این فکر غلط است. اگر یک کشتی صد نفره نقص فنی پیدا کرد و در دریا غرق شد نود و هشت نفر شنا بلد نبودند و غرق شدند، دو نفری که شنا بلدند بگویند: ببین ! ما صد نفر سوار کشتی بودیم. نود و هشت نفر غرق شدند. بیا ما دو نفر هم غرق شویم! این چقدر حرف غلطی است!فاصله‌ی بین کفر و ایمان نمازاست. 2⃣مقاومت در برابر تحقیر و تمسخر دیگران. گاهی می‌گویند که: ما می‌رویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره می‌کنند. مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! اعمال تو ، تو را به خدا برساند.. مردم هرچه می‌خواهند بگویند، بگویند! 💥حدیث داریم «المؤمن کالجبل» مؤمن کوه است. بعضی می‌گویند: از کوه محکم‌تر است. چون بعضی کوه‌ها ریزش دارد. مؤمن هیچ‌وقت ریزش ندارد... ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e