eitaa logo
عشق مذهبی
7.6هزار دنبال‌کننده
776 عکس
698 ویدیو
0 فایل
بسم‌الله‌ سربازسیدعلی ام عاشقانه با چاشنی طنز 🦦 اینجاهم یادخدا می افتی،هم یاد کسی که دوستش داری ♥ اولین فن پیج سارا عقابی، دختر نخلستون هستم 🌴 حاجی خداوکیلی۲۴ساعت بمون، فرصت بده کانال وبهت ثابت کنم😂 تبلیغات پرجذب @Tableghat_88
مشاهده در ایتا
دانلود
دلت که گیر باشدکارت تمام است ‌! هر کاری کنی کنده نمی‌شوداز یادت، حالا تو هی با خودت بگوچیزی نیست 🤍⤜[ @ashigh_mazhabe ]
«لأنك شديد الصبر ، ظنوا أنك لا تشعر.» چون صبرت زیاد بود، گمان کردند چیزی حس نمی‌کنی...
قبل‌خواب‌بخونید، الهی‌ قسمت‌ بشه؛🌸💕 سجاده‌هامون‌ کنار‌ هم‌ پهن‌ بشه وخدایی‌ که‌ اسپانسرهمه‌ی‌ اروزهاست 🤍⤜[ @ashigh_mazhabe ]'!
عشق مذهبی
- بِسم‌ِ رِب العشق ⤹ - نفس عشق قشنگه، ولی عشق مذهبی یه چیز دیگست..♥"!
- بِسم‌ِ رِب العشق ⤹ - نفس عشق قشنگه، ولی عشق مذهبی یه چیز دیگست..♥"!
بهترین تعریف از تعهد رو تو یه کــتـــاب خوندم که میگفت: 📘 اگه یه نـفــر واقعا دوسـت داشته باشه پس خـیـلــی مــــهــم نیست که با چند نفر دیگه آشـنـا میشه، احساساتش نسبت به تـو هــیــچ وقت تغییر نمیکنه ،عشق واقعی هرگز قابل ربوده شدن نیست🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنقدر شعر مرا خواندی‌ و گفتی احـسـنــت 👏🏻 فــکــرت افتاد که شاید تـو دلیلش باشی؟♥️ 🤍⤜[ @ashigh_mazhabe ]'!
الهی‌ قسمت‌ بشه؛🌸💕 سجاده‌هامون‌ کنار‌ هم‌ پهن‌ بشه وخدایی‌ که‌ اسپانسرهمه‌ی‌ اروزهاست
عشق مذهبی
- بِسم‌ِ رِب العشق ⤹ - نفس عشق قشنگه، ولی عشق مذهبی یه چیز دیگست..♥"!
- بِسم‌ِ رِب العشق ⤹ - نفس عشق قشنگه، ولی عشق مذهبی یه چیز دیگست..♥"!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: دو ماه پیش خواهرم کـــربـــــلا بود تو صحن حضرت عباس ع بودیم مداح داشت روضه میخووند یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یــقـــه اون مـــــداح گرفت کشید پایین گفت عباس دروغ میگه ...عـــــبــــاس دروغ میگه مداح ارومش کرد گفت چی شده گفت من بعد 25 ســــال بـــچه دار شدم الان که ۱۹سـالـشــه رفته تو کـــمــا با خــــودم گفتم درمــــــون دردش عـــــبــــاســــه از اصفهان اومدم کربلا امروز زنگ زدن بهم گفتن بــچـــت مرده...دروغ میگن که عــبــاس حـــاجـــــت میده خواهرش میگفت مجلس بهم ریخت...فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا بـرهــنه اومد ..با خودموون گفتیم الان مـــداح و مــیـزنه دوبــــاره... دیدیم اومد جـلو چـهار پایه که مــــداح روش واساده بود دستشو گرفت گفت بیا بغل ضریح بخوون همه کسایی که دیروز بودنم باشن...میخوام بگم غلط کردم... (گـــریـــه مـیــکـردو مــیــگــفــت) میگه همه رفتیم مــداح گفت حــاجی چی شده... گفت خـــانـوومم زنــگ زد گفــت چوون نمیذارن زنـــا تو غــســال خونه برن الـتــمـــاس کردم گفتم 1بار بچمو تو ســــرد خــوونـه ببینم... میگه همین که کــشـو رو کشیدن بـیـــروون دیدیم رو نایلوون بخار نشسته سریع اوردنش بهش شـــوک دادن بعد چند دقیقه به هــــوش اومد...پــســـرموون که اصلا تو قـیــد و بـند مــذهــب نبود تا نشست گفت بابای من کـجــاست؟ گفتم بابات کــربــلاسـت...گفت بهش زنگ بزن بگو زمانی که تو کـــمــــا بودم 1 اقــــــای قــد بــلــنـدی اومد تو خوابم گفت... پـســرم بــلــنـد شو... به بابات سلام برسوون بگو... ابــــروی من یک بار تو سرزمین کــــربلا رفته بود.. چرا دوبــاره ابـــــروی منو بردی...برو بهش بگو عــبــــاس دروغ نمیگه... 🥺💔 🤍⤜[ @ashigh_mazhabe ]'!