|أَشْکْ|
🍂
•
جواب خون مدافعان حرم را
همان کسی خواهد داد که
خون قیام 15 خرداد 1342
را با پیروزی انقلاب57 داد...
"داداش این انقلاب صاحب داره"
@ashk128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
لاتی راه رفتن مهم نیست،
لاتی عمل کردن مهمه؛
مرام و معرفت باید لاتی باشه
ادب باید لاتی باشه؛
راستی!
فرق میکنه کی رئیس جمهور باشه...
@ashk128
|أَشْکْ|
• قانون اول: بارالها اعتراف میکنم که "قرآن"را نشناختم و به"قرآن"عمل نکردم. حداقل باید روزی ده آیه ق
•
قانون دوم:
پروردگارا!
اعتراف میکنم که
نمازم را بی معنی خواندم و
حواسم جای دیگری بود،
در نتیجه دچار شک در نماز شدم.
حداقل باید روزی
دو رکعت نماز قضا بخوانم...
@ashk128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
و العبد فرمود:
ما آمده ایم زندگی کنیم
تا قیمت پیدا کنیم،
نه اینکه با هر قیمتی
زندگی کنیم...
@ashk128
|أَشْکْ|
🍂
•
حُبُّالحُسین(علیهالسلام)
سِرّالاسرار شهداست.
فَاَیْنَ تَذْهَبوُن؟
اگر صراط مستقیم می جویی بیا؛
از این مستقیم تر راهی وجود ندارد:
حُبُّالحُسین...
|آسِدمُرتضیآوینی|
@ashk128
|أَشْکْ|
🍂
•
از این مستقیم تر راهی وجود ندارد:
حُبُّالحُسین...
از کربلا شنید و
گریه کرد و
بهم ریخت و
شیعه شد...
@ashk128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
تموم مردم دنیا
ما رو میخونن دیوونه
آره ما دیوونه هستیم
بیخیال این زمونه...
@ashk128
|أَشْکْ|
🍂
•
(چندخطیبرایامیرحسینمهدویارفع)
بعد از اینکه از سفر لبنان برگشتم،
بلافاصله با یکی از رفقا
رفتیم برای خرید نهجالبلاغه،
از کانال استاد مهدوی ارفع شمارهی
پشتیبان کتاب رو برداشتم و
تماس گرفتم برای هماهنگی و
دریافت کتاب ها،
وقتی رسیدم یه جَوون خیلی
آروم و ساده و خوشخنده
که ظاهرش اصلا نمیخورد که
یه آدم خیلی مذهبی و حزب اللهی باشه،
اومد به استقبالم و با خنده کتاب ها رو
نشون داد و یه توضیح کوچیک
و تحویلم داد،
برای واریز هدیهی کتابها
شماره کارت داد و گفت:
لطفا واریز کنید به شماره حساب نهضت،
تا رفیقم رفت از عابربانک واریز کنه،
شروع کردم باهاش صحبت کردن،
از اوضاع لبنان پرسید و
نیازها و کارهای اونجا،
منم توضیح دادم و گفتم:
به نظرم الان اونجا
بیشتر کار رسانه ای نیازه،
کار رسانه ای بلدی؟
اصن کار کردی؟
گفت:یه مقدار کار کردم
تقریبا یه کمی بلدم،
گفتم:
میخوای به آقای مهدوی ارفع بگم
که شما بری اونجا؟
آخه حاجی اونجا یه نیرو رسانه ای میخواد؛
با یه حسرتی گفت:
من فعلا نمیتونم برم
ولی خیلی دوس دارم،
_چرا؟
_آخه بابام اونجاست،
نمیشه منم برم،
_عه!جدی؟!
بابات کیه؟من میشناسم؟
لبخند زد و طفره رفت...
تو دلم گفتم حتما یه نیروی ساده است
و شناخته شده نیست و از طرفی هم
خودش هم تخصصی نداره...
آخرش گفت:
البته یه کارای کوچیکی کردیم و
لبخند زد و
خدا حافظی کردیم و
رفت...
+وقتی عکسش رو دیدم:
_فهمیدم پدرش چند ماهه
همه زندگی و وقتشو گذاشته
و کارای خیلی بزرگی تو لبنان
داره انجام میده
_خودش فعال رسانه ای و
توی رسانه استاد...
_تقریبا دومیلیارد جمع کرده
برای کمک به مردم لبنان
_و...
ولی هیچی نگفت،
هیچ هیچ هیچ...
لبخند زد و
خدا حافظی کردیم و
رفت...
✍|عَبْدُالْزِّیْنَب|
@mahdavi_arfae
@ashk128