eitaa logo
اختران علم و عمل
11.5هزار دنبال‌کننده
654 عکس
189 ویدیو
0 فایل
کانال مذهبی وسیاسی کپی آزاد و بلا مانع است. ایدی حقیر👇👇 @darmahzareolama کانال تبلیغات👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1707606947C7df93ecd6d
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعمل امام صادق«ع»برای ابطال سحر و جادو ودفع شیاطین و اجنه https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
🔻 🔸روزی در باغ مشغول کار بود که شخصی یهودی وارد شد و گفت: شما می‌گویید: پیغمبرتان گفته: من از انبیای بنی‌اسرائیل برترند؟ 🔹ابن‌فهد جواب داد. آری! یهودی گفت: نشانه این ادّعا چیست؟ موسای کلیم عصا را می‌کرد. 🔸ابن‌فهد نیز که در دست داشت به زمین انـداخت و بی‌درنگ مهیب شد! سپس آن را گرفته، دوباره به شـکل بیل درآمد. 🔹یهودی گفت: شما از این نظر در رتبه آنان هستید (نه برتر). ابن فهد گفت: برای موسی چنین خطاب آمد: (نترس) ولی ما نترسیده، آن را می‌گیریم. 📚حسین فشاهی، ترجمه عدّة الداعی، ص۸. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
مرحوم حاج مولی محمد صالح برغانی قزوینی، پیامبر اکرم را در خواب دید و از آن حضرت پرسید: علت اینکه علمای سابق صاحب و مکاشفات بودند و در این زمان باب مکاشفات مسدود شده چیست؟ آن حضرت فرمود: سبب آن این است که علمای گذشته احکام را دو قسمت کردند: واجب و حرام.حرام را ترک می کردند و واجبات را انجام می دادند و هر چه مکروه و مباح بود از محرمات میشمردند؛ یعنی در مقام عمل،مباحات و مکروهات را ترک میکردند و مستحبات را انجام می دادند و از واجبات محسوب می داشتند؛ ولی شما متأخرین احکام را در مقام عمل کرده اید و مستحبات را ترک میکنید و مکروهات و مباحات را مرتکب می شوید. از این رو ابواب کرامات و مکاشفات بر شما مسدود است. سیمای فرزانگان ص۹۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حاج امام قلی نخجوانی استاد معارف آقا سید حسین قاضی پدر مرحوم حاج میرزا علی آقا قاضی گوید:« پس از آن که به پیری رسیدم، دیدم با شیطان بالای کوهی ایستاده ایم. من دست خود را بر محاسنم گذاشتم و به او گفتم: مرا سن کهولت فرا رسیده اگر ممکن است از من در گذر. شیطان گفت: «این طرف را نگاه کن» وقتی نظر کردم، دره ای بسیار عمیق را دیدم که از شدت خوف و هراس، عقل انسان مبهوت میماند. شیطان گفت: «در دل من رحم و مروت و مهر قرار نگرفته است. اگر من به تو بند گردد جای تو در تو این دره خواهد بود که تماشامی کنی» لب اللباب ص۷۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله محمد باقر اصطهباناتی وقتی همسر خود را از دست داد نامه ای در فراق همسرش نوشت که می توان به عشق فوق العاده او نسبت به همسرش پی برد. این نامه زیبا و عاشقانه بدین شرح است: «آه چقدر سخت است سفر واپسین. کی امید بازگشتن از این سفر دارد، همسر من هنوز باور نمی کنم که تو رفته ای و برنمی گردی. هر وقت چنین تصوری در مغز من داخل میشود بر اندامم می افتد و برق از سرم می پرد، چه مرحله ی عجیبی است فراق و چه اوضاع پرشور و شینی است هجران بویژه یک چنین همسر باوفا و دلدار باصفا! همسر عزیز حال که تو رفتی چرا دل مرا همراه خود بردی، من بی دل چگونه زندگی کنم؟ چطور بیاسایم پس میخواهی تنم را نیز ببر و از زندان غمت آزادم کن. من به تو دل بسته وبه عشقت پابسته بودم و هیچ فکرفراقت نمی کردم.... در این موسم که گل ها همه سر ز خاک بیرون کرده اند ،تو چرا سر به خاک فرو برده ای چرا سینه ی خاک را بر سینه ی من برتری دادی؟ مگر از من چه دیدی که خود را در زیر خاک پنهان کردی. پس از تو خواب به چشمم نرفته و سر بر بالش پر مهرت نگذاشته ام. اگر انقلابات جهان تو را از من گرفت،آسوده باش که هرگز نمی تواند مهر تو را که تا ابد در کانون دلم جای دارد از من بگیرد.» منبع:شهید رابع،ص۲۹،۳۰ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله خرازی نقل فرمودند:شخصی برای من نقل کرد که عقرب بچه ام را نیش زد، او خیلی بی تابی می کرد. منزل آقای حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رفتم و قصه را برای ایشان گفتم، آن بزرگوار مقداری آب در استکان ریخته و به آن دعایی خواندند و به من گفتند: آن بخور. من آن را بلافاصله نوشیدم سپس فرمود: برو بچه ات راحت شد. وقتی به منزل بازگشتم، دیدم بچه خوب و راحت شده است. روزنه های از عالم غیب ص۲۶۵ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله العظمی آقای بهجت فرمودند: آقا سید مرتضی کشمیری به چند نفر که پشت درب بسته مانده بودند و کلید نداشتند در را باز کنند می رسد. کسی می گوید: نام مادر حضرت موسى - على نبينا وآله وعليه السلام - را بیاورید قفل باز می شود. آقای کشمیری می فرماید: اسم مادرم حضرت زهرا را می آورم. اسم را می آورد.و درب باز میشود. منبع:روزنه های از عالم غیب ص۵۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله حاج سید محمد حسن لنگرودی نقل فرمودند که: مرحوم آقا شیخ مرتضی زاهد تهرانی از اهل منبر بودند و از آن راه نیز مخارج زندگی اش را تأمین می کردند. روزی فرموده بودند من از این کار ناتوان شده و نمی توانستم روزی یک تومان که مخارج من بود از راه منبر تأمین کنم لذا به حضرت ولی عصر - ارواحنا فداء .. متوسل شدم نامه ای خطاب به آن حضرت نوشتم و به دروازه تهران (میدان شوش فعلی) رفتم و نزدیک قبرستان جوی آبی بود، نامه را در آب آن جوی انداختم وقت برگشتن شخصی را دیدم که پیش من آمد و گفت: آقا، فلانی متعهد شده است که روزی یک تومان خدمت شما بدهد کسی را می فرستید پول را بگیرد،یا می فرمایید به جایی بفرستد. منبع:روزنه های از عالم غیب ص۳۲ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
🔻نه آن عبا را می‌خواهم نه آن آبرو را! 🎤فرزند مرحوم : 🔸می‌خواستیم با پدر به یک مجلس مهم برویم، بیرون آمدند و گفتند مادرتان خوابیده و عبا را رویشان کشیده‌ام. گفتم اینطوری که است. 🔹ایشان گفتند اگر آبروی من در گروی این عباست نه آن را می‌خواهم نه آن آبرو را. 📚به نقل از سایت تبیان https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
مرحوم آقا سید عباس تهرانی که در قداست و تقوا نمونه و حجت بر دیگران است، فرمود: به قصد زیارت حضرت رضا به مشهد می رفتم. حدود سی فرسخ به یکی از شهرهای بین راه مانده بود که برادرم را در آنجا دیدم از طرف مقابل می آمد، رو به من کرده و گفت:برادر!به مشهد نرو که مورد تجاوز دزدان قرار می گیری، دزدها به مال ما تجاوز کردند.برادر! مبادا به مشهد بروی که در معرض خطر قرار خواهی گرفت. من از شنیدن این جریان دلم شکست و متوسل به علی بن موسی الرضا شدم بعد دیدم ماشین صدایی کرد و از زمین بالا رفت و حدود ده دقیقه نگذشت که وارد گاراژ شهر شدم و آنچه که تعجب من را زیادتر می کرد، این بود که ماشین بنزین هم نداشت اما پس از آن دیدم پر از بنزین شده است. منبع:روزنه های از عالم غیب ص۶۳ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله آقای حاج شیخ عباس محفوظی نقل کردند: در همسایگی ما جوانی بود که گاهی بدون گفتن «یا الله» بالای بام می آمد،ما هم مجبور شدیم تیغه ای روی دیوار بکشیم تا از دید او در امان باشیم. اتفاقاً ما شب ها کنار همان تیغه می خوابیدیم. یکی از شب ها، بچه ها گفتند: امشب برویم آن طرف حیاط بخوابیم، همگی در آن طرف حیاط خوابیدیم. اهل بیتم در عالم خواب دید که تیغه مذکور خراب شده و به پایین می ریزد. از خواب که بیدار میشود طولی نمیکشد تیغه خراب شده و بچه ها به لطف الهی از این حادثه در امان ماندند، زیرا اگر مثل هر شب در آن طرف می خوابیدند،همگی زیر آوار تیغه از بین می رفتند. منبع روزنه های از عالم غیب ص۱۴۰ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله مصباح یزدی از مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد حسین فاضلی ابرقویی نقل کردند: موقعی که امام خمینی در نجف بودند و هنوز به پاریس نرفته بودند مشرف به حج شدم.از جده به مدینه که میرفتم دیدم سید بزرگواری کنار من نشسته و با هم صحبت می کردیم، صحبت از امام خمینی به میان آمد، من عرض کردم: ایشان در نجف هستند. ایشان فرمودند: نه فعلاً در پاریس هستند و مدتی بعد (و مدت آن را تعیین کردند) پیروزمندانه به ایران بر می گردند. من متوجه امر نبودم تا به یکی از قهوه خانه ها رسیدیم، پیاده شدیم و پس از آن که سوار شدیم، راننده پرسید: همه سوارند. من گفتم:یک نفر پایین است. گفتند: او کیست؟ گفتم: همان آقایی که کنار من نشسته بود.گفتند:کسی این جا پیش شما ننشسته بود، آن وقت فهمیدم که حضرت بودند و من متوجه نبودم. منبع:روزنه های از عالم غیب ص۴۰ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea