eitaa logo
اختران علم و عمل
11.2هزار دنبال‌کننده
732 عکس
214 ویدیو
0 فایل
کانال مذهبی وسیاسی کپی آزاد و بلا مانع است. ایدی حقیر👇👇 @darmahzareolama کانال تبلیغات👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1707606947C7df93ecd6d
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻برای شما چه فرقی می‌کند ... 🎤شیخ علی کاشف الغطاء: 🔸جد ما مرحوم با خود گفت در مورد شهادت حضرت زهرا (س) اگر ما اعلام بکنیم که شهادت حضرت روی است یا ، مردم متابعت می‌کنند و دو دستگاه و دو موقع عزاداری برپا نمی‌شود. کتب مربوطه از را جمع کرد تا با یک بررسی عمیق تحقیق کند و حکم نهایی را صادر کند. 🔹آن بزرگوار مادر پیری داشت متجهده و بود. شب حضرت زهرا (س) را در خواب می‌بیند که با حال غضب فرمودند که این چه کاری است پسرتان می‌خواهد بکند. می‌خواهد مرا کم کند. 🔸این زن که روحش از تصمیم پسرش خبر نداشت از اتاق بیرون می‌آید می‌بیند چراغ اتاق پسرش روشن است؛ درب اتاق را باز می‌کند وارد می‌شود، می‌بیند اینقدر کتاب دور شیخ جمع شده که اصلا خود شیخ پیدا نیست. می‌رود جلو صدا می‌زند پسر چه می‌کنی که حضرت زهرا (س) بر تو است. حضرت فرمودند: [فرزندت] می‌خواهد ایام شهادت مرا کم کند؟! مرحوم شیخ می‌فهمد اقدامی که می‌ خواست بکند مورد نظر حضرت نیست. 🎤حجه الاسلام اديب يزدي: 🔹یک روز در محضر انقلاب بودم یکی از آقایان سوال کرد: درباره شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله عليها بالاخره ۷۵روز است یا ۹۵؟ 🔸رهبر عالیقدر فرمودند: برای شما چه فرقی می‌کند کدامیک صحیح باشد؛ خداوند خواست که مردم بیشتر به ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان ایشان را بکنند. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ کار قشنگ و تمیز یک مربی کامپیوتر (خانم سلمانی )در مدرسه ای در اسلامشهر ببینید و لذت ببرید. 🔹سخنان حضرت آقا به منظور آشنایی دانش آموزان با شخصیت و اندیشه های حضرت آقا با برنامه ی اسکرچ در یک محیط شاد و عاطفی در این مدرسه پیاده سازی می شود. ایکاش شاهد چنین رخدادهایی در تمام مدارس کشور میبودیم. ┈┄┅═✾•••✾═ ┅https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
. در مجلسی، مرحوم ملاعبدالله تستری از مرحوم مقدس اردبیلی مسئله ای را سؤال کرد مقدس فرمود بعدا می‌گویم پس از اتمام مجلس دست تستری را گرفت و از مجلس بیرون آورد. ورفتند به صحرا و در آنجا جواب مسئله را شرح داد. ملاعبدالله گفت: چرا این مطالب را در مجلس نفرمودید؟مقدس فرمود: اگر در آنجا در حضور مردم صحبت می‌کردیم شاید مایه نقصان من و تو می‌شد چون هریک خواهان پیروزی خود بودیم و این نفس سرکش استفاده سوء می‌نمود و از شائبه ریا و خود خواهی خالی نبود وگناهکار می‌شدیم ولی الان در این بیابان جز من و تو و خدا کسی اینجا نیست ریا و شیطان و نفس هیچ گونه دخالتی ندارند. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
شخص موثقی از علمای نجف نقل کرد در نجف اشرف دیدم آیة الله عالم وعامل و عارف کامل آقای سیدعلی قاضی طباطبائی (استاد اخلاق علامه طباطبائی صاحب المیزان) در دکانی کاهو می‌خرید ولی برخلاف سایر مشتریها که کاهوی مرغوب و نازک را جدا می‌کردند ایشان کاهوهای غیر مرغوب و غیر قابل استفاده را جدا کرد، پولش را دادند و حرکت کردند. من بدنبالش رفتم، عرض کردم: چرا حضرت عالی کاهوهای خوبی جدانکردید؟ فرمود: فروشنده این کاهو آدم فقیری است من می‌خواهم به او کمکی کرده باشم. در ضمن نمی خواهم بطور مجانی باشد که هم شخصیت وحیثیت او محفوظ باشد وهم او به پول مجانی گرفتن عادت نکند. این کاهو هارا که کسی نمی خرد بر می‌دارم و پولش را به او می‌دهم. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یکی از عادات این مرد شریف این بود که اغلب اوقات فریضه خویش را در مساجد متروکه بجا می‌آورد اتفاق به محض اطلاع مردم روز به روز بر کثرت جمعیت افزوده می‌شد تا بحدی که آن مسجد مورد علاقه مردم و به دست عده ای برومند تعمیر می‌گردید، پس از انجام مقصدش، دیگر به نماز در آن مسجد حاضر نمی شد و یک مسجد متروکه و مخروبه دیگر را انتخاب می‌کرد و بدون اطلاع مردم چند نوبت اداء فریضه را در آنجا ادامه می‌داد پس از چند روزی مردم مطلع شده و از راههای بسیار دور برای درک نماز با ایشان به آن مسجد می‌شتافتند و به این سبب مساجد مخروبه معمور می‌شد. و هر زمان جمعیت کثیری در نماز خود مشاهده می‌کرد و یا به واسطه کثرت جمعیت، مکبری تکبیر می‌گفت پس از آن روز دیگر به نماز حاضر نمی شد وپیوسته مراقب احوالات خود بود وشب وروز به وظایف خود اشتغال داشت. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله خوشوقت«رحمت الله علیه»:راه رشد و تکامل درانسان https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ مصر در سکوت مطلق ♦️توییت-سعید زیاد: اگر مصر همکاری می کرد و می آمد با کل تجهیزات و نیروی انسانی و ابزارش پست محور مقاومت می ایستاد، این جنگ و بحران یک ماهه تمام میشد. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
امت حزب الله درحال خلق یک شگفتی بزرگ هستند!!! اتفاقاتی افتاده که باور نکردنی است. اتفاقی که در هیچ دین و مسلکی جز مسلک عاشورایی امت شریف حزب الله ایران نمی‌گنجد. در یک مورد یک خانم جوان تنها طلای زندگی خود را که حلقه در دستش بوده است، از طریق پویش ایران همدل به لبنان ارسال کرده است. در متنی که همراه با این حلقه زوج جوان منتشر کرده‌اند آمده است:« رد حلقه همسرم روی انگشتش هست چون سیزده سال تمام تو انگشتش جا خوش کرده بود و حالا در معرکه این جنگ تمام قد حق و باطل، تصمیم گرفتیم با هم، عزیزترین دارایی مون رو هدیه کنیم به این جبهه... این دو انگشتر سیزده سال هست که بار عشق ما رو به دوش می‌کشند و حالا این هدیه مالامال از عشق و ارادت، تقدیم به جبهه مقاومت و مردم عزیز لبنان و غزه... » https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
  مردی روی قبر شیخ افتاده بود و با شدت گریه می‌کرد. وقتی علت گریه اش را پرسیدند، گفت :جماعتی مرا وادار کردند به اینکه شیخ را به قتل برسانم من شمشیرم را برداشته نیمه شب رفتم به منزل شیخ. وقتی وارد اطاق شیخ شدم دیدم روی سجاده در حال نماز است، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم بی حرکت ماند و خودم هم قادر به حرکت نبودم. به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آنکه بطرف من برگردد گفت: خداوندا من چه کرده‌ام که فلانکس و فلان کس اسم همه آن جماعت را برد، فلان کس را فرستاده اند که مرا بکشد (اسم مرا برد) خدایا من آنها را بخشیدم توهم آنها را ببخش. آن وقت من التماس کردم، عرض کردم آقا مرا ببخشید فرمود:آهسته حرف بزن کسی نفهمد، برو بخانه ات ولی صبح بیا به نزد من. من رفتم تاصبح شد همه اش در فکر بودم که بروم یا نروم و اگر نروم چه خواهد شد بالأخره بخودم جرأت داده رفتم. دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند رفتم جلو سلام کردم مخفیانه کیسه ای پول به من داد و فرمود برو با این پول کاسبی کن من آن پول را آورده سرمایه خود قراردادم و کاسبی کردم که از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازارم وهر چه دارم از برکت صاحب این قبردارم. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
معروف است که شیخ بهایی بر سنگی، مربعی یا شکلی حک کرده و آن را در محال شیراز در سرحد ایران دفن نمود، برای این که ناخوشی وبا نیاید و ناخوشی وبا از ایران دفع گردید. و از زمان شیخ تا زمان فتحعلی شاه وبا به ایران نیامد و در زمان فتحعلی شاه، شاهزاده حسینعلی میرزا، فرمانفرمای شیراز بوده و شاهزادگان، هر یک تمنای سلطنت داشتند؛ در فکر جمع درهم و دینار شدند. پس انگلیس آن سنگ مدفون را به ده، دوازده هزار تومان خریدند از فرمانفرما و شاهزاده برای طمع تنخواه از ایران و ایرانیان چشم پوشیده، غافل از آن که «قل اللهم مالک الملک» پادشاهی در دست خداست. بالجمله، بعد از فروختن آن سنگ، وبا به ایران آمد. منبع:قصص العلماء ص۲۹۵ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea