عاقبت قتله کربلا ۱:
یزید در سن ۳۸ سالگی و در سال ۶۴ق بوزینه ای را با خود رقصاند و بوزینه او را گاز گرفت و از شدت مستی با سر به زمین افتاد و سرش شکست و مغزش بیرون افتاد. برادرش خالد بر او نماز خواند و در قبرستان باب الصغیر دفن شد و بنابر گزارش قرمانی در قرن یازدهم هجری گورش به زباله دانی تبدیل شده بود.
سیراعلام النبلاء ج۴ص۳۷
الثقات ج۲ص۳۱۴
البدایه و النهایه ج۸ص۲۳۵
اخبارالدول و آثار الاول ج۲ص۱۴
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تاریخچه حرم در قرن چهارم :
آل بویه در حد فاصل میان سالهای ۳۳۴ق تا ۴۴۷ق قریب به صد سال پشتیبان شیعیان عراق و ایران بودند.اما در کنار آنها امیران محلی هم به بازسازی حرم امام حسین علیه السلام پرداختند در سال ۳۶۸ق به فرمان عمران بن شاهین ( موسس سلسله شاهینیه در منطقه بطیحه ) رواق هایی در حرم های امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) ساخته شد( فرحه الغری ص۱۴۸) عضدالدوله در سال ۳۷۱ق به زیارت نجف و کربلا رفت و کمک های بسیاری به فقرا این دو شهر نمود(همان ص ۱۳۲) و هنگام یورش ضبه بن محمد اسدی به کربلا و غارت حرم ،او را تعقیب و مجازات نمود( الکامل فی التاریخ ج۵ص۴۴۰).
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال چهارم در گزارش ۱۰:اضطراب مسلم(ع) برای مخفی شدن :
برخی از بزرگان برای دفع اشکال از فراموشی مسلم بن عقیل( ع ) از حدیث نبوی به این دلیل استناد کرده اند که شرایط خاص و ویژه مسلم بن عقیل(ع) و همچنین حضور نابهنگام ابن زیاد بر درب خانه هانی در همان لحظاتی که آنها مشغول صحبت پیرامون این مسئله بودند ، موجب اضطرابی گردید که مسلم(ع) سریع در مخفیگاه خود مخفی شود و دیگر فرصتی برای تامل و اندیشه پیرامون این واقعه وجود نداشت ( سیره الحسین (ع) فی الحدیث و التاریخ ج۱۲صص۲۷۱-۲۷۴ با تخلیص).
جواب :
فاصله زمانی کوتاه میان فرستادن پیغام ابن زیاد مبنی بر دیدار از هانی با حضور نابهنگام او بر درب خانه هانی را دینوری در اخبار الطوال نقل کرده است( اخبارالطوال ص۲۳۳)در دیگر گزارش ها این فاصله زمانی با مدت زمان بیشتری نقل شده است ،طبری این گونه نقل کرده است که عبیدالله برایش پیغام داد که امشب نزد تو می آیم( تاریخ طبری ج۵ص۳۶۳) ابن اعثم کوفی زمان این دیدار را صبح روز بعد از آن نقل کرده است( الفتوح ج۵ص۴۲) چرا این محقق والامقام نقل دینوری را بر دیگر نقل ها مقدم کرده است؟ بلکه به نظر می رسد نمی تواند به تفاصیل و جزئیات این واقعه به دلیل مختلف بودن گزارش ها در میان منابع معتبر و دسته اول اعتماد نمود و این فاصله زمانی را دلیلی و توجیه ی برای عدم التفات مسلم بن عقیل(ع) به حدیث نبوی دانست.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال پنجم در گزارش ۱۰:روایت فتک از اهل بیت(ع) نقل نشده است:
برخی بر این واقعه اشکال وارد کرده اند که روایت نبوی الایمان قید الفتک قبل از دینوری نقل نشده و در منابع متاخر مشهور شده است و این خبر عامی و از نقل های اهل سنت می باشد و به این لفظ از اهل بیت (ع) روایتی نقل نشده است( المولی الغریب مسلم بن عقیل ج۳ص۲۰۳)
جواب :
اولا: حدیث در گزارش های طبری( تاریخ طبری ج ۵ص۳۶۳) و ابن اعثم کوفی( الفتوح ج۵ص۴۲) نیز نقل شده است و این گونه نیست که تنها دینوری آن را نقل کرده باشد.
ثانیا : این حدیث با عبارت ان الاسلام قید الفتک از امیر المومن ین علی (ع) در کافی شیخ کلینی نیز نقل شده است( الکافی کتاب الدیات باب نوادر حدیث ۱۶)
ثالثا : چرا جناب محقق محترم ، اشکال بر این روایت را بر عدم وجود لفظ روایت ((الایمان قید الفتک)) درمیان روایات اهل بیت (ع) حمل کرده اند ؟ با وجود این دو نقل چه با لفظ اسلام و چه با لفظ ایمان ، خبر از یک اصل می دهد و آن اینکه پدیده ترور و غافلگیرانه کشتن در شریعت و سیره رسول خدا (ص) امری مذموم و ناشایست است و وجود الفاظ مختلف در نقل یک خبر به اصل آن معنا و محتوا آسیب وارد نمی کند .
https://eitaa.com/Ashuraresearch
طبرانی به اسنادش از دربان عبیدالله بن زیاد نقل می کند:
پس از کشته شدن حسین ، پشت سر عبیدالله بن زیاد ،وارد قصر شدم .آتشی در صورتش شعله کشید .آستینش را بر صورتش گذاشت و گفت: دیدی؟
گفتم : آری
پس به من دستور داد آن حادثه را پوشیده نگه دارم .
المعجم الکبیر ج۳ص۱۱۲شماره ۲۸۳۱
تاریخ دمشق ج۳۷ص۴۵۱
مقتل خوارزمی ج۲ص۸۷
البدایه و النهایه ج۸ص۲۸۵
https://eitaa.com/Ashuraresearch
ذهبی از ابوحمزه بن یزید حضرمی نقل می کند :
یکی از خویشان ما، برایم گفت که دیده است سر حسین را سه روز در دمشق نصب کردند.
سیر اعلام النبلا ج۳ص۳۱۹
خوارزمی به نقل از ابومخنف می آورد: یزید ،فرمان داد که سر حسین را بر در خانه اش بیاویزند.
مقتل خوارزمی ج۲ص۷۳
https://eitaa.com/Ashuraresearch
1.91M
پادکست فرهنگ عاشورایی..... قسمت هشتم ....سیاه پوشی .
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال ششم در گزارش ۱۰: این نقل در شان مسلم بن عقیل (ع)نیست :
از دیگر اشکالات وارد شده براین واقعه این است که لازمه ای طرح تروری که توسط شریک ابن اعور طراحی گردید ه است که مسلم در آغاز به این امر رضایت داشته باشد و بعد از آن برای او کشف شده باشد که این عمل با سنت نبوی همخوانی ندارد ، آیا فقیه ی عالم همچون مسلم بن عقیل(ع) این روایت نبوی را فراموش کرده است و بعد از آن و در هنگام اجرای طرح به یاد آن افتاده است ؟ همانا این پندار پیرامون مسلم بن عقیل(ع) دور از ذهن است و جلالت قدر و بزرگواری او بیش از این است که چنین روایتی را فراموش کرده باشد( المولی الغریب مسلم بن عقیل ج۳ص۲۴۸)
جواب :
در این نقل سخن پیرامون جناب مسلم بن عقیل(ع) است که سفیر امام حسین(ع) به شهر کوفه بوده است ، انسانی بزرگوار و مطیع امر امام زمان خود که برای امام خود ازجان شیرینش نیز گذشته است، اما با تمامی این فضیلت ها و احترامی که شیعیان برای این شخصیت والا قائل هستند ، این نکته نیز واضح و روشن است که مسلم بن عقیل(ع) معصوم نبوده و عاری از اشتباه و خطا و فراموشی نیست ، در این رخداد روی سخن بر روی عملکرد انسانی است که می توان در حالت های گوناگون تصمیم گیری های متفاوت اتخاذ کند و یا این مسئله را فراموش نماید ، دایره عصمت در اندیشه شیعه تنها در باره معصومین(ع) ارائه شده که می توان آن را با استناد به آیات و روایات صریح ثابت نمود، اما اصحاب و یاران آنها از این قاعده مستثنی هستند، بنابر این در تحلیل این رویداد باید یک شخصیت غیر معصوم اما والا را در بستر یک واقعه تحلیل نمود و دید آیا این تصمیم و عملکرد از چه جایگاهی برخوردار است.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال هفتم در گزارش ۱۰ : چرا شریک در بصره ابن زیاد را نکشت؟
شریک ابن اعور بنابر تصریح منابع از دوستان ابن زیاد در بصره و از منزلت اجتماعی خاصی نیز نزد او برخوردار بوده است ، بنابر این شکی نیست که می توانست ابن زیاد را در فرصتی مناسب به قتل برساند و یا حتی در برخی گزارش ها آمده است که شریک به مسلم بن عقیل(ع)وعده داده بود که اگر ابن زیاد را بکشد خیال او را از بصره و بیعت مردم آن آسوده می کند ، اگر شریک به هر دلیلی مثلا بیماری در بصره باقی می ماند و ابن زیاد را در سفر کوفه همراهی نمی کرد ؛ می توانست شهر بصره را در اختیار مسلم بن عقیل(ع) قرار دهد( المولی الغریب مسلم بن عقیل ج۳ص۲۴۸)
جواب :
اولا : شریک بن اعور به چه عنوانی باید ابن زیاد را می کشت ؟ هنوز از جریان مسلم بن عقیل(ع) آگاهی نداشت و هنوز ابن زیاد به کوفه نیامده بود تا نوع عملکرد او را در این شهر با شیعیان بداند ، بنابر این کشتن ابن زیاد در بصره از هیچ وجه عقلی برخوردار نیست ، مضافا بر اینکه مگر ابن زیاد به عنوان امیر وحاکم شهر بصره دارای محافظ و سرباز و نگهبان نبوده که از جان او حفاظت کنند ؛ آیا با وجود چنین محافظانی هرگونه سوءقصد به ابن زیاد که دارای خدم وحشم هستند ، معقول به نظر می رسید؟ بنابراین دیگر نمی توان این احتمال را داد که شریک می توانسته دربصره دست به اقدامی بزند اما اهمال کرده است.
ثانیا : با حضور سلیمان فرستاده امام حسین (ع) در شهر بصره و جریان دعوت آن امام از بزرگان شیعه ، طبیعی به نظر می رسید که ابن زیاد هنگام خروج از بصره ، بزرگان شیعه ای را که احتمال دهد حضور آنها در بصره برای اداره کردن شهر خطرناک می باشد را به همراهی خود مجبور نماید ، مضافا بر اینکه با حضور سلیمان ، اگر شریک احتمال می داده است که می تواند در شهر بصره کاری انجام دهد ، دیگر نیازی به دادن پیشنهاد به مسلم بن عقیل(ع) نبود.
ثالثا : شریک هنوز به کوفه نیامده بود و از انگیزه و سفارت مسلم بن عقیل(ع) آگاهی نداشت تا بتواند یک تصمیم درست ومنطقی اتخاذ کند ، این احتمال زمانی معقول به نظر می رسد که شریک بن اعور قبل از حرکت از بصره و ورود به کوفه از انگیزه مسلم بن عقیل(ع) آگاهی داشته باشد ، با این حال نیز و در صورت آگاهی داشتن از این سفارت هم نمی توانست بدون اذن از امام معصوم (ع) دست به اقدامی بزند که منجر به ریختن خون تعداد زیادی ازشیعیان گردد.
رابعا : سفراء امام حسین(ع) به شهرها تنها برای دعوت مردم و فهمیدن میزان ارادت و پایبندی آنان به نامه نگاری هایشان ، ماموریت داشتند و در سخنان امام حسین(ع) به مسلم بن عقیل(ع) گذشت که حضرت از مسلم خواستند که امر خود را مخفی نماید و میزان پایبندی مردم به نامه های آنان را ارزیابی کند و از آنان بیعت بگیرد و او را از جریان کوفه آگاه نماید.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تاریخچه حرم در قرن پنجم :
در آغاز قرن پنجم هجری، برخی از بادیه نشینان که زندگی سختی داشتند به کربلا یورش بردند.این امر سبب شد تا در سال ۴۰۰ق با حمایت حسن بن فضل بن سهلان رامهرمزی وزیر بهاءالدوله بویه دیواری دور شهر کربلا کشیده شود که تا سال ۴۰۳ق کشیدن آن طول کشید( المنتظم ج ۱۵ص۱۵۹) در ۱۴ ربیع الاول ۴۰۷ق حرم مطهر امام حسین علیه السلام آتش گرفت ( الکامل فی التاریخ ج۵ص۶۳۵) و در سال ۴۷۹ق سلطان ابوالفتح ملک شاه سلجوقی مرقد مطهر امام را زیارت کرد و دستور تعمیر دیوارهای آن را صادر نمود. ( المنتظم ج۱۶ص۲۵۹).
https://eitaa.com/Ashuraresearch
شیخ صدوق (ره) به اسنادش از فضل بن شاذان نقل می کند که شنیدم امام رضا علیه السلام می فرماید: هنگامی که سر حسین را به شام بردند، یزید فرمان داد آن را بر زمین بگذارند و در کنار آن، سفره انداخت و او و همراهانش به خوردن و نیز نوشیدن آب جو پرداختند و چون فارغ شدند، فرمان داد سر را در تشتی زیر تخت بگذارند و بساط شطرنج را در کنار آن گشود. یزید به شطرنج بازی نشست و حسین و پدر و پدربزرگش را یاد می کرد و مسخره شان می نمود و هرگاه همبازی اش را در قمار می برد، آب جو را می گرفت و آن را سه جرعه می نوشید و سپس ته مانده اش را نزدیک تشت بر زمین می ریخت.
پس هرکه شیعه ماست، باید از نوشیدن آب جو و قماربازی با شطرنج بپرهیزد . هرکس که به آب جو یا شطرنج نگریست،حسین را به یاد آورد و یزید و خاندان زیاد را لعنت کند که خدای گناهانش را به خاطر آن محو میکند، حتی اگر به تعداد ستارگان باشد.
من لایحضره الفقیه ج۴ص۴۱۹حدیث ۵۹۱۵
عیون اخبارالرضا ج۲ص۲۲حدیث ۵۰
جامع الاخبار ص۴۳۲حدیث ۱۲۰۸
الدعوات ص۱۶۲حدیث ۴۴۷
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال هشتم در گزارش ۱۰ : چه فایده ای بر مخفی کردن مسلم مترتب بوده است ؟
بنابر تصریح منابع ، هانی بن عروه ، مسلم را در خانه خود مخفی کرده است در حالی که مردم کوفه نزد او رفت و آمد می کردند و با او بیعت می نمودند ، اگرتعدادی از مردم با او بیعت کرده و نزد او رفت و آمد داشتند ، چه فایده ای از مخفی کردن او وجود دارد ؟ آیا نباید مسلم بن عقیل (ع)را تنها از ابن زیاد مخفی کرد ؟ بنابر این همه ی مردم ازمکان مسلم بن عقیل(ع) آگاهی داشتندو می دانستند که مسلم بن عقیل(ع) درخانه هانی است ، پس چرا سربازان ابن زیاد بر خانه هانی هجوم نیاوردند و مسلم بن عقیل(ع) را نگرفتند ؟
جواب :
اولا : مسلم بن عقیل(ع) شبانه تغییر مکان داده و از خانه مختار به خانه هانی وارد شده است ؛ بنابر این از تغییر مکان او کسی آگاهی نداشته است.
ثانیا : فاصله استقرار مسلم بن عقیل(ع) در خانه هانی با ورود شریک بن اعور در این خانه و بیماری شریک و هانی زیاد نبوده تا این احتمال مطرح گردد که شیعیان با مسلم در خانه هانی دیدار می کردند.
ثالثا : از منابع و گزارش های موجود چنین برداشت می شود که گرفتن بیعت ها از مردم تا هنگامی بوده که مسلم در خانه مختار حضور داشته است ، و بعد از جابجایی مسلم به خانه هانی دیگر افراد نزدیک به او از پناهگاه مسلم آگاهی داشتند ، و داستان جاسوسی معقل و فریفته شدن مسلم بن عوسجه تنها به دلیل اصرار زیاد معقل بوده و گرنه در خانه هانی بیعتی از مردم گرفته نشده و مردم با واسطه ها در ارتباط بودنند، بلکه بنابر برخی گزارش ها مسلم بن عقیل(ع) هنگامی که تغییر مکان داد و به خانه هانی بن عروه وارد شد و بیعت هجده هزار نفر را داشت به امام حسین(ع) نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد(تاریخ طبری ج۵ص۳۷۵)
https://eitaa.com/Ashuraresearch