eitaa logo
عاشورا پژوهی
381 دنبال‌کننده
263 عکس
113 ویدیو
7 فایل
مطالب تخصصی پیرامون امام حسین علیه السلام و واقعه کربلا . اللهم سَلّم و تَمّم ارتباط با ادمین : @hoseinhamzeh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَباب دختر امروالقیس کلبی زنی است که به مدت یک سال در کنار قبر شوهرش حسین(ع) ماند . و وقتی حسین (ع) از دنیا رفت. از رباب خواستگاری شد و بر آن پافشاری شد. گفت : غیر از رسول خدا (ص) ،پدر شوهری انتخاب نمی کنم و ازدواج نکرد. یک سال پس از آن زیست و زیر سایه نرفت تا بیمار شد و افسرده ، از دنیا رفت. تاریخ دمشق ج۶۹ص۱۲۰ البدایه و النهایه ج۸ص۲۱۰ تذکره الخواص ص۲۶۵ https://eitaa.com/Ashuraresearch
تحلیل ششم در گزارش ۱۵ (قسمت آخر): حالات روحی و روانی سلیمان بن صرد دلیل عدم حضورش در قیام مسلم بود.
اشکال دیگر احتمال زندانی شدن سلیمان این است که اساسا ابن زیاد در آغاز ورودش به کوفه ، از قدرت زیادی برخوردار نبوده بلکه قدرت عمومی با مسلم و جریان او بوده است. همانگونه که در محاصره دارالاماره کوفه گذشت که ابن زیاد به همراه بیست نفر و اندی در قصر باقی ماند.در چنین فضایی شیعیان به راحتی می توانستند دست به قیام بزنند نه اینکه منتظر دستگیری و زندانی شدن باشند ؛ آن هم با این تعداد زیاد؛مگر اینکه احتمال گسستگی اجتماعی شیعیان و عدم اتحاد آنها را در این مسئله تقویت کنیم که دراین صورت این اشکال مرتفع می شود.به نظر می رسد در تحلیل چرایی عدم حضور سلیمان بن صرد خزاعی در واقعه مسلم بن عقیل(ع)و رخداد کربلا باید میان خصوصیات شخصی سلیمان و موقعیت اجتماعی کوفه در بعد از قیام مسلم بن عقیل (ع)و شکست او یک جمع بندی انجام گیرد؛ابن سعد ، سلیمان را بسیار شکاک و بطیءالنفس وصف کرده است( الطبقات الکبری ج۴ص۲۱۹)شکاک بودن سلیمان در وقایع گذشته نیز دارای شواهدی می باشد.شرکت نکردن در جنگ جمل و احتیاط کردن در جایی که به زعم آنها جنگ میان همسر رسول خدا (ص) و امیر المومنین (ع) در جریان است از جمله این شواهد می باشد.از دیگر سو در تحلیل گفتمان سلیمان و سخنرانی او برای مردم کوفه در دعوت از امام حسین (ع) ردپای بدبینی سلیمان نسبت به مردم کوفه به خوبی آشکار است. مختار بن ابی عبید ثقفی ، سلیمان را فاقد دانش نظامی و فهم سیاسی می دانست( انساب الاشراف ج۶ص۳۶۷) و بر این باور بود که او ساده لوح و زود باور بوده است. از لحاظ روحی در این گونه افراد ، خصیصه ی ترس از جان بیشتر نمود دارد.شاهد این مدعا گزارش سبط بن جوزی است که ترس سلیمان در آن به خوبی منعکس شده است( تذکره الخواص ص۲۵۵)در این میان آیت الله خویی در صدد دفاع از سلیمان بر آمده و نقل هایی که او را تضعیف نموده است را به دلیل وجود راویانی که وثاقت آنها ثابت نشده، نمی پذیرد و با استناد به سخنان فضل بن شاذان وثاقت و جلالت او را ثابت می کند( معجم الرجال الحدیث ج۹ شماره ۵۴۶۹)در حالی که نقل فضل بن شاذان در کتاب اختیار معرفه الرجال که مورد استناد آیت الله خویی قرار گرفته است( اختیار معرفه الرجال شماره ۱۲۴)بدون سند است و دقیقا مشخص نیست که به چه واسطه ای از فضل بن شاذان نقل شده است؛مضافا بر اینکه از لحاظ روشی، اگر روایات مذمت راویان و اصحاب ائمه (ع) مورد تشکیک سندی قرار می گیرد چرا روایت ستایش و نقل هایی که درفضیلت و جلالت آنها نقل شده، مورد واکاوی سندی قرار نمی گیرند؟ و تکلیف این دسته از گزارش ها نیز از جهت راویان مشخص نمی شود؟ هر چه بود، خصوصیات فردی و تعلل سلیمان در قیام مسلم (ع) موجب گردید تا او جزء قائدین این رویداد سرنوشت ساز بشمار آید. البته یک احتمال دیگر نیز وجود دارد،( هر چند در میان منابع دلیلی برای آن وجود ندارد )و آن اینکه سلیمان در آغاز امر با مسلم(ع) بیعت کرده باشد، اما هنگامی که کار مسلم به قیام و نبرد مسلحانه کشیده شد ، گوشه گیری را انتخاب نموده و وارد این نزاع نگردید و با شکست مسلم بن عقیل (ع)و شهادت وی ، کوفه در دستان ابن زیاد افتاد ، که با شکست دادن مسلم بن عقیل(ع) توانسته بود زهر چشمی از کوفیان بگیرد و در کوفه جولان دهد و شرایط را برای ملحق شدن افراد به کربلا سخت تر نماید. گزارش های متعددی درباره وجود موانع از سوی عبیدالله بن زیاد برای ملحق شدن مردم کوفه به امام حسین (ع) در میان منابع وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم ؛ عبیدالله بن زیاد ، بزرگان قوم را تهدید نمود که اگر خبری از او مخفی کنند ، مجازاتشان اعدام خواهد بود و همچنین مردم را هشدار داد که هرکس مظنون به پشتیبانی از امام حسین(ع) باشد، بدون محاکمه به دار آویخته می شود و خانه و اموالش نیز سوزانده و مصادره می گردد ( تاریخ طبری ج۵ص۳۵۹)وی همچنین با گماردن جاسوس از ورود و خروج افراد مظنون جلوگیری کرد( اخبارالطوال ص۳۵۹)و مردم را به شدت زیر نظر گرفته بود( تاریخ طبری ج۵ص۳۵۹). با این اوصاف ، تردیدهای درونی سلیمان و یاری نرساندن به مسلم (ع)و سخت شدن شرایط کوفه از سوی حاکمیت، کار را به آنجا کشاند که سلیمان بن صرد نتواند در واقعه کربلا به نقش آفرینی دست بزند و تنها بعد از واقعه عاشورا و در جریان توابین توانست برای آیندگان نامی از خود در تاریخ به جای بگذارد. @ashoora_61
عاقبت جنایتکاران کربلا .... قسمت دهم : تمیم بن حصین از قبیله فزار و جزو سوارانی بود که از سپاه عمربن سعد برای جنگ تن به تن گام جلو نهاد و با لحنی شماتت آمیز آب فرات را به رخ سپاه تشنه کام امام حسین (ع) کشید. امام او را نفرین کرد که تشنه کشته شود . براثر این دعا بلافاصله چنان عطشی بر او مسلط شد که از اسب افتاد و زیر سم سواران له شد و به درک واصل شد. امالی صدوق حدیث ۲۳۹ @ashoora_61
تاریخچه حرم قسمت سوم قرن ۱۳ق : در دوره فتحعلی شاه و بعد از آن تا روزگار ناصرالدین شاه نه تنها سلطان قاجار، بلکه برخی از درباریان، از جمله زنان درباری مبالغ هنگفتی هزینه حرم امام حسین علیه السلام کردند. همسر فتحعلی شاه در سال ۱۲۳۲ق ایوان مقابل قبر شریف را طلاکاری کرد همچنین در سال ۱۲۳۷ق مناره های حرم طلاکاری شد اما در سال ۱۲۵۸ق و ۱۲۶۰ق نجیب پاشا حاکم بغداد به بهانه مبارزه با اشرار به کربلا یورش برد و شمار فراوانی از مردم را به قتل رساند. ناسخ التواریخ ج۲ص۸۳۵ @ashoora_61
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثاثیه حسین (ع) را تصاحب کردند. مردی زیور آلات فاطمه دختر حسین ( ع) را گرفت و گریه کرد. فاطمه گفت: چرا گریه می کنی؟ آن مرد گفت: آیا دختر رسول خدا را غارت کنم و گریه نکنم؟! فاطمه گفت: پس وا بگذارش گفت: می ترسم دیگری، آن را ببرد. سیر اعلام النبلا ج۳ص۳۰۳ @ashoora_61
تحلیل هفتم(قسمت اول) در گزارش ۱۵: غیبت ابراهیم بن مالک اشتر در قیام مسلم بن عقیل علیه السلام
قبیله مذحج که هانی بن عروه بزرگ آنها به شمار می آمد ، دارای هفده طایفه شناخته شده در کوفه بود که همگی در کوفه زندگی می کردند( جمهره انساب العرب ص۴۷۶)و طایفه نخع از جمله ی قبیله مذحج بود، با این حال در گزارش های تاریخی حرکت مثبتی از این طایفه، نسبت به دستگیری زعیم آنها هانی مشاهده نمی شود؛ و در این بین، نقش ابراهیم بن مالک اشتر که به خاطر رشادت خودش و نام آوری پدرش در کوفه شناخته می شد ، نیزدر وقایع قیام مسلم بن عقیل(ع) و رخداد عاشورا در هاله ی از ابهام قرار دارد؟ دکتر خلیل شاکر حسین در تحلیل چرایی عدم حضور ابراهیم ، براین دیدگاه متمایل شده که ابراهیم در وقایع قبل از قیام مختار کودک و کم سن و سال بوده و این همان عامل مهمی غیبت ابراهیم در قیام مسلم می باشد، چرا که بنابر گزارش ها در هنگام قیام مختار جوان بوده است( فصلنامه تاریخ اسلام شماره ۱۸ص۹۸)احتمالا مراد دکتر شاکر حسین از گزارش های تاریخی ، روایت ابو مخنف است که طبری آن را این گونه نقل کرده است که مختار ثقفی برای بدست آوردن پیروزی به ابراهیم نیاز داشت، زیرا یارانش به وی گفته بودند که ابراهیم جوان دلاور و نیرومند و فرزند مرد بزرگ و بلندآوزه ای است وعشیره توانمند و پر شماری دارد( تاریخ طبری ج۶ص۱۵) گذشت که برخی از پژوهشگران نیز بر این باور بودنند که ابراهیم به همراه دوازده هزارنفر توسط ابن زیاد زندانی شده بود( تاریخ شیعه ص۷۷)اما از دیگر سو،در گزارش نصر بن مزاحم (متوفای 212ق) آمده است که در جنگ صفین به همراه مالک اشتر می جنگیده( وقعه الصفین ص۴۴۱)و در جای دیگری نقل می کند که ابراهیم ازحضورخود نزد امیرالمومنین(ع) خبر می دهد که امر فرمود تا مالک که درون سپاه معاویه رخنه کرده بود ، باز گردد و واقعه قرآن به نیزه کردن شامیان را روایت می کند( همان ص۴۹۰). ادامه..... @ashoora_61
2.75M
پادکست فرهنگ عاشورایی..... قسمت چهاردهم ( قسمت آخر) : تعزیه @ashoora_61
غفرالله لهم و لنا ....... خداوند همه شیعیان امیرالمومنین (ع) را با اهل بیت (ع) محشور کرده و از خوان با کرم علی بن موسی الرضا (ع) متنعم نماید.
تحلیل هفتم (قسمت دوم) گزارش ۱۵: علت غیبت ابراهیم بن مالک اشتر در قیام مسلم بن عقیل (ع)
درتحلیل عدم حضور ابراهیم در قیام مسلم و وقایع بعدی آن، دو راه وجود دارد؛ اول آنکه در صورت عدم پذیرش گزارش نصر بن مزاحم و تضعیف آن ، احتمال مطرح شده از سوی دکتر شاکر حسین و صغر سن ابراهیم تقویت پیدا می کند ، اما بنابر پذیرش گزارش نصر بن مزاحم، دو سوال مهم خود نمایی می نماید : اول آنکه چرا در گزارش طبری ، یاران مختار ، ابراهیم را جوان دلاور دانسته اند ؟ و دیگر آنکه مفقود بودن ابراهیم در سال60 و61ه.ق که در این برهه تاریخی مردی جا افتاده و برومند بوده و زعامت قوم خودش را بر عهده داشته است ، چه دلیلی می توانست داشته باشد ؟ در پاسخ به سوال اول می توان این گونه پاسخ داد که احتمالا مراد از جوان در لسان یاران مختار ، این است که ابراهیم نسبت به مختار و اطرافیان او از سن کمتری برخوردار بوده و قدرت جسمانی بیشتری را دارا می باشد، چرا که مختار در سال 67 ه.ق و به هنگام شهادت، 67 سال سن داشته است ،اما در پاسخ به مفقود بودن ابراهیم در وقایع مهم کوفه و تشیع او ، این احتمال وجود دارد که ابراهیم اساسا از لحاظ فکری و اندیشه ای دچار تمایلاتی غیر شیعی و حتی به دنبال رهبری و سروری قیام مختار نیز بوده است ، برای این ادعا شواهدی می توان ارائه داد ؛ ابراهیم در آغاز دعوت مختار رهبری او را نپذیرفت و اعلام کرد تنها در صورتی آنها را همراهی می کند که خود رهبری قیام را بر عهده داشته باشد( تجترب الامم ج۲ص۱۲۱) در صورتی که مختار با همه حرف و حدیث هایی که پیرامون اهداف قیام او در میان منابع وجود دارد ، گرایش های شیعی داشته و حتی روایتی نیز در مدح او از امام باقر و صادق (ع) صادر شده است( اختیار معرفه الرجال شماره ۱۹۷/ ۱۹۹) اما چنین نقل هایی حتی ضعیف نیز درباره ابراهیم که کشنده عبیدالله بن زیاد بوده از اهل بیت (ع ) صادر نشده است، و تنها مرحوم مجلسی، دعایی از محمد بن حنفیه برای ابراهیم گزارش کرده است( بحارالانوار ج۴۵ص۳۸۶) ابراهیم حتی در ادامه همراهی خود با مختار، آنچنان به رهبری مختار معتقد نبود ، در آغاز قیام هنگامی که یارانش از سیاست و کیاست مختار تعریف می نمودند ، او با تشکیک در آن گفت : من مطمئن نیستم که به نتیجه برسیم( الفتوح ج۶ص۱۰۴) این شواهد تا حدودی می تواند چارچوی ذهنی ابراهیم را برای ما ترسیم نماید. با این حال چرا ابراهیم به آل زبیر نزدیک شد ؛ مگر از کینه این خاندان با آل علی (ع) آگاه نبود ؟مگر از عداوت و دشمنی عبدالله بن زبیر با امیرالمومنین(ع) آگاهی نداشت ؟ جالب این است که بعد از کشته شدن مختار ، با مصعب بن زبیر بیعت نمود و در زمره نزدیکان وافراد بر جسته و مورد اعتماد او قرار گرفت( اخبارالطوال ص۳۰۹)در نبود مصعب که برای جنگ با مروانیان به بصره رفته بود، برای مدتی حاکم کوفه شد ، در جنگ با ازارقه ، جانشین مهلب بن ابی صفره شد( انساب الاشراف ج۵ص۳۳۱)و حکومت بر موصل ، جزیره ، آذربایجان و مناطق وابسته به آن را از طرف زبیریان پذیرفت( همان ص۲۳۱) حال اگر کسی این احتمال را مطرح کند که ابراهیم بعد از کشته شدن مختار، میان زبیریان و بنی امیه مجبور بود یکی را انتخاب نماید ، و بنی امیه را نمی توانست انتخاب کند، چرا که با آنها جنگیده بود و خون برخی از زعمای آنها را ریخته بود ، بنابر این با زبیریان بیعت کرد تا بتواند از جان خود حفاظت نماید؛ می توان در جواب این احتمال گفت: این احتمال در صورتی معقول به نظر می رسد که ابراهیم با مصعب بیعت کرده و از حکومت و پیکار کناره می گرفت و به کار دیگری مشغول می شد ، درصورتی که ابراهیم نه تنها با زبیریان بیعت کرد، بلکه از سمت آنها بر مناطق مختلفی حکومت یافت ، این امر نشان دهنده این است که ابراهیم از همان آغاز به دنبال منفعت طلبی و دنیا طلبی خود بوده و این عنصر درگرایش او و تصمیم گیریش در وقایع اجتماعی اثر می گذاشته است. @ashoora_61