eitaa logo
عاشورا پژوهی
390 دنبال‌کننده
263 عکس
113 ویدیو
7 فایل
مطالب تخصصی پیرامون امام حسین علیه السلام و واقعه کربلا . اللهم سَلّم و تَمّم ارتباط با ادمین : @hoseinhamzeh313
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل سوم گزارش ۳.... واقعه مسلم بن عقیل (ع).
بیعت کنندگان با مسلم بن عقیل : در برخی منابع تعداد بیعت کنندگان را دوازده هزار نفر( تاریخ طبری ج ۵ص۳۴۷) و در برخی هجده هزار نفر( مروج الذهب ج۳ص۶۴) ذکر کرده اند، پیرامون این گزارش می توان دو تحلیل ارائه داد : اول آنکه منافاتی میان این دو گزارش وجود ندارد. بلکه این دو گزارش بیانگر این نکته هستند که مسلم بن عقیل(ع) در دوبرهه ی جدا گانه و به صورت عمومی از مردم برای امام حسین(ع)بیعت گرفته است و یا حتی اگر ارقام دیگری در تعداد بیعت کنندگان وجود داشته باشد ، نشان دهنده تعداد دفعات مکرر گرفتن بیعت از مردم کوفه می باشد. ثانیا: با در نظر گرفتن جمعیت کوفه به خوبی روشن می شود که هرگونه حرکت غیر حساب شده از سوی مسلم بن عقیل(ع) تا قبل از گرفتار شدن هانی ،امری نامعقول و دور از انتظار بود ، در نتیجه و در بحبوحه ی قیام مسلم بن عقیل ( ع) بنابر برخی از گزارش ها مختار برای جمع آوری سپاه به خارج از کوفه رهسپار شد ؛ چرا که کوفه در آغاز برای گنجایش صد هزار جنگجو پایه ریزی شد(تاریخ طبری ج ۳ص۲۴۳) زیاد شدن شیعیان در کوفه به خصوص با حضور موالی ایرانی دراین شهر موجب گردید تا در سال پنجاه هجری زیاد بن ابیه که از طرف معاویه در کوفه به حکومت رسیده بود ، از سوی معاویه بن ابی سفیان مامور شد تا شیعیان کوفه را از این شهر به خراسان منتقل کند که بالغ بر پنجاه هزار نفر را به خراسان منتقل نمود( تاریخ الشعوب الاسلامیه ج۱ص۱۴۷) با این عملکرد ، جمعیت کوفه به صدو چهل هزار نفر تقلیل پیدا کرد که شامل شصت هزار جنگجو و هشتاد هزار نفر خانواده های آنان می شد( فتوح البلدان ص۳۴۵)از این تعداد تنها دوازده هزار نفر تا سی هزار نفر با امام حسین (ع) بیعت کردند ، یعنی اینکه افرادی که با مسلم بن عقیل (ع)بیعت کرده بودند نصف جمعیت کوفه و یا کمتر از آن را تشکیل می داند و تعداد زیادی نیز با او بیعت نکرده بودند ، بنابر این هم مخفی کاری مسلم بن عقیل(ع) امری معقول به نظر می رسید و هم هیچ گونه اقدام نظامی او تا قبل از زندانی شدن هانی بن عروه ؛ چرا که این احتمال وجود داشت که تعداد افرادی که یا بی طرف مانده بودند و یا هنوز خود را در بیعت بنی امیه می دانسته اند ، علیه او دست به شورش بزنند ؛ در اینجا سوالی که مطرح می گردد این است که اگر مسلم بن عقیل(ع) شرایط کوفه را اینگونه دیده بود ، چرا به امام حسین(ع) نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد ؟ در شرایطی که نیمی از مردم کوفه هنوز تکلیفشان معلوم نبود ؟ در پاسخ باید دقت کرد که نامه نگاری مسلم بن عقیل(ع) در واقع قبل از ورود عبید الله بن زیاد به عنوان حاکم کوفه به شهر کوفه و در زمان زمامداری نعمان بن بشیر بوده است، در آن شرایط هنوز امید داشت بتواند با همکاری سران قبایل شیعه ، افراد بی طرف را با خود همراه کند و از جهتی داشتن بیعت نیمی از مردم کوفه (بنابر اینکه قول سی هزار را بپذیریم و حداکثر بیعت کنندگان را مد نظر داشته باشیم) و حضور امام حسین(ع) در شهر کوفه می توانست هر گونه عملکرد بنی امیه را در این شهر خنثی نماید . اما از جاهای پر افسوس تاریخ این است که بنی امیه به سرعت نبض کوفه را در دست گرفت و مسلم بن عقیل(ع) نیز نتوانست نامه دیگری به امام حسین(ع) بنویسد و او را از اوضاع کوفه با خبر سازد، چرا که با حضور عبیدالله بن زیاد در کوفه و عزل نعمان بن بشیر ، شهر حالت فوق العاده به خود گرفت و ابن زیاد با مراقبت شدید راه ها و اجیر کردن جاسوسان در میان قبایل متعدد و تهدید و ارعاب ، راه را برای هرگونه عکس العمل مسلم بن عقیل (ع) که مخفیانه در کوفه زندگی می کرد ، بست. https://eitaa.com/Ashuraresearch
تحلیل چهارم گزارش ۳....... واقعه مسلم بن عقیل (ع).
آیا کسانی که نامه نوشتند شیعه بودند ؟ در میان وقایعی که در میان منابع نقل گردیده به خصوص در نقل نامه های کوفیان با واژه شیعه در متون اولیه مواجه هستیم ، آیا این واژه بر معنای امروزی آن یعنی افرادی که در زمان رسول الله (ص) همراه و معتقد به امامت امیرالمومنین (ع) بودند( فرق الشیعه ص۱۷/المقالات و الفرق ص۱۵) اطلاق می گردید و اساسا کسانی که از امام حسین (ع) دعوت کردند که به کوفه بیاید و بعد علیه او درکربلا شمشیر کشیدند ، از شیعیان اعتقادی بودند یا اینکه استعمال این واژه در میان متون اولیه بر معنای خاصی دلالت می نماید ؟ در این بخش به بررسی واژه شیعه در واقعه ی نامه نگاری مردم کوفه با امام حسین ( ع) اشاره می کنیم و در فصول بعدی به واکاوی حضوری اندیشه ای تفکر شیعه در واقعه کربلا خواهیم نشست ، که آیا افرادی که در کربلا علیه امام حسین ( ع) شمشیر کشیدند را می توان شیعه نامید یا خیر ؟ به واقع واژه شیعه در این دوره در کنار اطلاق آن به افرادی که از لحاظ اعتقادی به افضلیت امیرالمومنین (ع) بعد از رسول خدا (ص) دلالت می نمود بر افرادی نیز که قائل به افضلیت امیرالمومنین(ع) برعثمان بودند نیز حمل می شده است ، هرچند در این عصر تشیع اعتقادی باواژه ((رفض)) بیشتر شناخته می شده است ، با این اوصاف اغلب اهل کوفه شیعه بودند چرا که آنان ترتیب خلفا را اینگونه می دانستند : اهل الکوفه یقولون : ابوبکر و عمر و علی( السنه ص۳۹۳) و درباره اهل واسط گفته شده است : کان عامه اهل واسط یتشیعون( همان ص ۳۹۴) به کار گیری این واژه بقدری برای برخی از علمای اهل سنت دارای اثرات منفی بود که هر فردی حتی فضائل اهل بیت(ع) را نقل می کرده اما قائل به امامت و وصایت آن حضرت نبوده است ؛ نیز شیعه محسوب می شده است ، مثلا احمد بن حنبل و یحیی بن معین ، داود بن ابی عوف را شیعه می دانستند به این دلیل که روایات فضائل اهل بیت را نقل کرده اند( میزان الاعتدال ج۲ص۱۸) ذهبی درباره اسماعیل بن ابان وراق می نویسد : در وراق تشیع کمی همانند سیره اهل شهرش وجود داشته است ( سیر اعلام النبلا ج۱۰ص۳۴۷) و شریک بن عبدالله نیز متهم به تشیع خفیف بوده است( همان ج۸ ص۲۰۲) ،استفاده از مراتب مختلف معنای برای ((شیعه )) و وجود مباحث پردامنه داری چون مقدم شدن امیرالمومنین (ع) بر عثمان و همچنین طرح این باور از سوی برخی کثیری از عالمان اهل سنت که مقدم کردن امیرالمومنین (ع) بر عثمان ، مصداق رافضی بودن و شیعه بودن است( السنه ص۳۸۰) ، حتی اگر فرد از لحاظ اعتقادی قائل به امامت و افضلیت امیرالمومنین (ع) بر ابوبکر و عمر نباشد ، همگی می تواند قرینه ای بر این امر باشد که استعمال واژه شیعه در نامه نگاری ها و یا متون اولیه تاریخی به معنای اعتقادی آن نیست ، بلکه به معنای این است که این افراد یا قائل به افضلیت امیرالمومنین(ع) بر عثمان بوده اند و یا اینکه دارای تشیع حبی و محبتی بوده اند و در عین حالی که بر اصول فکری اهل سنت پایبند بودند ، اما به اهل بیت (ع) نیز محبت و دوستی داشته اند ، هرچند پیرامون افرادی که به وسیله قرائن و ادله دیگر تشیع اعتقادی آنها ثابت شو د این سخن شامل نمی گردد. https://eitaa.com/Ashuraresearch
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَباب دختر امروالقیس کلبی زنی است که به مدت یک سال در کنار قبر شوهرش حسین(ع) ماند . و وقتی حسین (ع) از دنیا رفت. از رباب خواستگاری شد و بر آن پافشاری شد. گفت : غیر از رسول خدا (ص) ،پدر شوهری انتخاب نمی کنم و ازدواج نکرد. یک سال پس از آن زیست و زیر سایه نرفت تا بیمار شد و افسرده ، از دنیا رفت. تاریخ دمشق ج۶۹ص۱۲۰ البدایه و النهایه ج۸ص۲۱۰ تذکره الخواص ص۲۶۵ https://eitaa.com/Ashuraresearch
1.12M
پادکست فرهنگ عاشورا ...... قسمت چهارم .... حاج منصور ارضی. https://eitaa.com/Ashuraresearch
1.58M
پادکست فرهنگ عاشورا ...... قسمت پنجم..... ملاآقا دربندی . https://eitaa.com/Ashuraresearch
گزارش ۴: نعمان در شهر کوفه
بعد از آنکه خبر مسلم بن عقیل(ع) و بیعت کردن برخی از مردم به نعمان بن بشیر رسید ، بر فراز منبر مسجد کوفه رفت و بعد از حمد و سپاس خداوند چنین خطابه ای ایراد کرد : اما بعد بندگان خدا ، از خدا پروا کنید و در تفرقه و فتنه و آشوب ، شتاب مکنید ، چرا که در فتنه و تفرقه است که مردان هلاک می شوند و خون ها ریخته می شود و اموال به غارت می رود ، من با کسی که با من نجنگد ، نمی جنگم و بر کسی که بر من هجوم نیاورد هجوم نمی برم و به شما دشنام نمی دهم ، متعرض کسی نمی شوم ، به صرف اتهام و گمان کسی را نمی گیرم ، لیکن اگر شما از نیات خود ، پرده برداشتید و بیعت خود را شکستید و با پیشوای خود به مخالفت برخاستید ، سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست ، با همین شمشیر تا در دست من است با شما خواهم جنگید ، گرچه از میان شما کسی یاری ام نکند، لیکن امیدوارم در میان شما ، آن که حقیقت را می شناسد ، بیشتر باشد از کسی که باطل او را گمراه کرده است، بعد از سخنان دو پهلو و آمیخته با تهدید نعمان بن بشیر ، عبدالله بن مسلم بن حضرمی که از مریدان بنی امیه بود به عنوان اعتراض برخاست و خطاب به حاکم کوفه گفت : این اوضاع را جز ستمگری نمی تواند اصلاح کند ، این رویه ای که تو با دشمنانت در پیش گرفته ای ، شیوه ناتوان هاست ؛ در نقل دیگری وارد شده که به او گفت : تو ناتوانی ، یا خودت را به ناتوانی زده ای ، شهر ها فاسد شده اند . نعمان بن بشیر بعد از این سخنان ، به وی گفت : اگر ناتوان و در مسیر اطاعت خدا باشم ، برایم دوست داشتنی تر است از این که نیرومند باشم و در مسیر نافرمانی خدا ، من هرگز حرمتی را که خداوند نگه داشته هتک نمی کنم . تاریخ طبری ج۵ص۳۴۸ انساب الاشراف ج۲ص۳۳۴ الکامل فی التاریخ ج۲ص۵۳۵ الارشاد ج۲ص۴۱ اخبارالطوال ص۲۳۱ الاصابه ج۲ص۶۹ الفتوح ج۵ص۳۴. https://eitaa.com/Ashuraresearch
تحلیل اول گزارش ۴: نعمان بن بشیر کیست؟
ابو عبدالله نعمان بن بشیر بن سعد خزرجی انصاری ، او را اولین مولود انصار بعد از هجرت رسول خدا (ص)به مدینه دانسته اند ، با این حال سال ولادتش در میان منابع مختلف درج شده است ؛ سال دوم ، سال سوم ویا حتی پنجم هجری از جمله این موارد است ، پدرش نخستین کسی بود که در سقیفه با ابوبکر بیعت نمود، نعمان شاعر و از مخالفان امیر المومنین علی (ع) بشمار می آمد و کسی است که پیراهن خونی عثمان را توسط نائله همسر عثمان به دست آورد و به شام نزد معاویه برد و در جنگ صفین حضور داشت ، او بعد از فضاله بن عبید برای مدتی قاضی دمشق شد و در سال 59ه.ق به امر معاویه حاکم کوفه گردید و در واقعه مسلم بن عقیل(ع) و خبر چینی برخی از اعمال بنی امیه مبنی بر بی کفایتی او از حکومت کوفه عزل و یزید حکومت شهر حمص را به او داد ، که تا پایان حیات دراین مقام باقی ماند ، نعمان بعد از مرگ معاویه بن یزید با عبدالله بن زبیر بیعت نمود اما بعد از کشته شدن ضحاک بن قیس و فرار آل زبیر در مقابل سپاه مروان بن حکم در جنگ مرج راهط، از حمص فرار کرد ، خالد بن خلی کلابی از اهالی حمص که او را تعقیب می نمود ، به او دست یافت و او را کشت و سرش را برای مروان در اواخر سال 64 ه.ق به شام فرستاد . الطبقات الکبری ج۶ص۵۳ الطبقات ابن خیاط شماره ۵۶۴ التاریخ الکبیر ج۸شماره ۲۲۲۳ مروج الذهب ج۳شماره ۱۶۲۱ الثقات ج۳ص۴۰۹ استیعاب ج۲شماره ۲۶۲۶ اسدالغابه ج۵ ص۲۲ الاصابه ج۳ص۵۲۹ https://eitaa.com/Ashuraresearch