فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیخ کلینی به اسنادش از حسین بن ثویر نقل می کند که :
من و یونس بن ظبیان و مفضل بن عمر و ابوسلمه سراج در محضر امام صادق علیه السلام نشسته بودیم و یونس که از همه سالمندتر بود حرف می زد او به امام علیه السلام گفت:
فدایت شوم ، بسیار می شود که من از حسین (ع) یاد می کنم .چه بگویم ؟
فرمود:
بگو صلی الله علیک یا اباعبدالله و آن را سه بار می گویی و سلام تو از دور و نزدیک به او می رسد.
الکافی ج۴ص۵۷۵حدیث ۲
تهذیب الاحکام ج۶ص۱۰۳حدیث ۱۸۰
کانل الزیارات ص۳۶۲حدیث ۶۱۸
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تحلیل اول گزارش ۱۰: حدیث نبوی مورد استناد مسلم بن عقیل (ع):
روایتی را که مسلم بن عقیل(ع) به آن استناد نمود و ابن زیاد را در خانه هانی به قتل نرساند در منابع شیعه و سنی نقل شده است ، شیخ کلینی در کتاب کافی نقل می نماید که امیر المومنین (ع) فرمودند : ان الاسلام قید الفتک همانا اسلام غافلگیرانه کشتن را در بند کشیده است( الکافی کتتب الدیات باب نوادر حدیث ۱۶) و احمد بن حنبل نیز به دو طریق این گفتار را از زبیر بن عوام نقل می کند که در جریان جنگ جمل ، یکی از سپاهیان زبیر به او گفت : آیا اجازه می دهی علی را بکشم ؟ زبیر گفت : چگونه او را می کشی در حالی که سپاهیانش با او هستند ؟ اوگفت : خود را به او نزدیک می نمایم و در فرصت مناسب او را می کشم ، زبیر گفت : از رسول خدا (ص) شنیدم که همانا ایمان غافلگیرانه کشتن را در بند کرده است و مومن غافلگیرانه نمی کشد( مسند احمد بن حنبل ج۱ مسند زبیر بن عوام حدیث ۱۴۲۹ص۲۷۰)و همین نقل نیز در انساب الاشراف بلاذری نیز راه یافته است.( انساب الاشراف ج۳ص۵۰)
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تحلیل دوم از گزارش ۱۰: آیا برای کشتن عبیدالله بن زیاد سی نفر حضور داشتند ؟
در نقل ابن سعد سخن از حضور سی مرد در خانه هانی برای طرح قتل ابن زیاد شده است ، به نظر می رسد پذیرش این گزارش با موقعیت و جایگاهی که ابن زیاد به عنوان حاکم کوفه داشته بعید به نظر برسد، چرا که هماهنگی میان آنها و همچنین اصل حضور این تعداد از افراد که مطمئنا مسلح نیز بودند در هنگام ورود ابن زیاد در خانه هانی جلب توجه می نمود ، در صورتی که در میان گزارش های موجود به خوبی دانسته می شود که ابن زیاد متوجه طرح ریزی قتل خود توسط شریک بن اعور نشده و معقل غلام او ، این احتمال را به او متذکر شده است، مضافا بر اینکه ابن زیاد برای دیدار هانی ، به تنهایی که به خانه هانی نیامده است ، و یقینا با عده ای از سربازان و محافظان به این خانه که می دانست از شیعیان بودند قدم گذاشته است و از جهت دیگر معقول نیست ابن زیاد که تازه بر شهر کوفه حاکم شده است و از اوضاع نابسمان کوفه خبر دارد. بدون دقت های امنیتی در مکانی حضور یابد ، آن هم در جایی که سی نفر مرد مسلح در خانه وجود داشته باشند و به نوعی با همدیگر هماهنگ باشند که هیچ توجه ی از نیروهای ابن زیاد را به خود جلب ننمایند ، با این حال به نظر می رسد مخفی شدن یک نفر و پناهکاری او در این واقعه از مخفی شدن سی نفر و هماهنگی آنها میان همدیگر از امکان بیشتری برخوردار است.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تاریخچه حرم در قرن سوم :
مهم ترین جسارت نسبت به مزار امام حسین (ع) متعلق به متوکل عباسی است که از ۲۳۲ تا ۲۴۷ق بر بلاد مسلمانان حکمرانی می کرد و به شدت تحت تاثیر اهل حدیث بغداد بود. به نقل ابن اثیر با امیرالمومنین (ع) دشمنی سرسختی داشت( الکامل فی التاریخ ج۴ص۳۱۸) طبری در ذیل وقایع سال ۲۳۶ق می آورد:
متوکل دستور داد که قبر حسین بن علی (ع) و خانه ها و اماکن اطراف آن را ویران کنند. ( تاریخ طبری ج۹ ص۱۸۵) در خبر شیخ طوسی آمده که اهالی شهرهای عراق ، شورش کردند و مانع شدند اما بالاخره متوکل کار خود را با تهدید و ارعاب انجام داد( امالی طوسی ص۳۲۸ش ۶۵۶) ابن عساکر می آورد قبور تخریب شد و همه تبدیل به مزرعه گردید و مردم از زیارت منع شدند و آنجا تبدیل به صحرا شد و مسلمانان از این کار ناراحت شدند و مردم بغداد بر روی بام خانه ها و مساجد متوکل را دشنام می دادند و شعرا او را هجو کردند ( تاریخ دمشق ج۷۲ص۱۶۷) بعد از مرگ متوکل در سال ۲۴۷ق،عبدالله بن دانیه در همان سال مخفیانه به کربلا آمد و آن جا را صحرا و پر از آب دیده است( امالی طوسی ص۳۲۹ش۶۵۷) اما با روی کار آمد منتصر عباسی ،وی دستور داد تا در سال ۲۴۷ق مزار امام حسین علیه السلام دوباره بازسازی شود و زائران در رفاه قرار گرفتند.( مروج الذهب ج۴ص۱۳۵).
#حرم
https://eitaa.com/Ashuraresearch
شیخ طوسی به اسنادش از حسین بن محمد قمی نقل کرده است که امام رضا علیه السلام فرمودند:
هر کس قبر اباعبدالله را در کنار رود فرات ،زیارت کند، گویی خدا را بالای عرشش زیارت کرده است.
تهذیب الاحکام ج۶ص۴۶حدیث۹۸
کامل الزیارات حدیث ۴۳۸
ثواب الاعمال ص۱۱۰حدیث ۱
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال اول در گزارش ۱۰: طرح ترور ابن زیاد ، ساخته دستگاه اموی است :
برخی از محققان براین عقیده هستند که طرح ترور ابن زیاد ساختگی بوده و ساخته و پرداخته ابن زیاد و دستیارانش برای موجه نشان دادن اقدام او بر ضد مسلم و سران قبایل بوده است ، ایشان برای اثبات مدعای خود به سه دلیل تمسک کرده اند :
1: حضور یافتن ابن زیاد در خانه علاقه مندان به مسلم(ع) به معنای قرار دادن خود در کانون خطر است که با در نظر گرفتن زیرکی سیاسی ابن زیاد و اوضاع بحرانی کوفه انجام گرفتن این اقدام ضد امنیتی به وسیله او باور نکردنی است بویژه این که از طریق مامور نفوذی خود اطلاع یافته بود که مسلم در خانه هانی مخفی شده است .
2: ضروری ترین لازمه اجرای نقشه ترور ، مخفی کاری است و این با در جریان کار قرار گرفتن سی نفر که همراهی آنها برای ترور یک نفر ضرورتی ندارد ، منافات دارد.
3: اگر نقشه اعدام ابن زیاد واقعیت داشت ، مقتضای در نظر گرفتن تدابیر سیاسی و امنیتی برای این عملیات بود که اجرای آن به فردی غیر از مسلم که رهبری نهضت کوفه را به عهده داشت واگذار می شد.( دانشنامه امام حسین علیه السلام ج۴صص۱۷۵-۱۷۶)
جواب:
به این تحلیل ارائه شده می توان از جهاتی ایراداتی وارد نمود :
1: حضور ابن زیاد در خانه هانی امری غریب و دور از انتظار نبود ، چرا که هانی از اشراف و بزرگان کوفه بشمار می آمد و تعامل خوبی نیز با حاکمان کوفه داشته است ، طبیعی است که یک حاکم سیاسی زیرک برای آرام کردن فضای ملتهب شهر به بزرگان و سران قبائل روی آورد و از آنها به هنگام بیماری عیادت نموده و در هنگام سختی به آنها یاری رساند ؛ مضافا بر اینکه ابن زیاد برای تردد در شهر و سرکشی به خانه بزرگان کوفه به تنهایی رفت و آمد نمی کرده است ، بلکه یقینا تعدادی سرباز او را در این مسیر همراهی می کردند بنابر این باور نکردنی بودن این اقدام قدری عجیب به نظر می رسد.
2: بنابر گزارش های موجود فرستادن معقل به عنوان جاسوس درمیان هوا خواهان مسلم(ع) و کشف مکان مخفی گاه او بعد از واقعه خانه هانی بوده نه قبل از آن ، چرا که ابن زیاد بعد از دانستن محل مخفی گاه مسلم تصمیم به قتل هانی گرفت ، و در چنین موقعیتی دیدار از هانی بدون دلیل است ، همانگونه که منابع قدیمی همگی میان آگاهی ابن زیاد از مخفی گاه مسلم با احضار هانی پس از قتل او فاصله زیادی ذکر نمی کنند.
3: گذشت که حضور سی نفر را برای اجرای طرح ترور منتفی و دور از عقل دانستیم.
4: هنوز برای راقم این سطور مشخص نشده است که چه تلازمی میان تدابیر سیاسی – امنیتی با اجرای طرح کشتن ابن زیاد توسط غیر از مسلم وجود دارد ؛ اگر این طرح با موفقیت انجام می شد ، مسلم به راحتی حاکمیت و زمامداری کوفه را بر عهده می گرفت ، بنابر این چه فرقی می کرد که مسلم(ع) ، ابن زیاد را کشته باشد یا غیر او ؟از دیگر سو ، نقل گزارش های متناقض نیز نمی تواند دلیل بر ساختگی بودن این واقعه باشد ، چرا که اغلب منابع معتبر کهن آن را نقل کرده اند و اگر هم اختلافی در گزارش ها وجود داشته باشد ، اختلاف در جزئیات واقعه است نه در اصل و وجود رویداد، بلکه دراین واقعه می توان تا حدود زیادی میان اختلاف گزارش ها ، وجه جمعی بیان کرد.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
شیخ کلینی به اسنادش از هارون بن خارجه نقل می کند که از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: خداوند برای قبر حسین چهار هزار فرشته آشفته حال و پریشان گماشته که تا قیامت می گریند.
کافی ج۴ص۵۸۱حدیث ۶
کامل الزیارات ص۳۴۹حدیث ۵۹۷
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال دوم در گزارش ۱۰:
یاد آوری حدیث فتک اهانت به مسلم(ع) است :
در اشکال دیگری که به این رخداد وارد شده است آمده است :
اما درستی گزارش های دیگر که می گویند مسلم با یاد آوری حدیث نبوی ((فتک)) از تصمیم خود منصرف شد ، بسیار بعید می نماید ، بلکه می توان گفت که اهانت به مسلم(ع) است ، آیا می توان پذیرفت که نماینده امام (ع)، هنگام طرح نقشه یاد شده ، حکم آن را نمی دانسته و موقع اجرا با یاد آوری آن ، از تصمیم خود منصرف شده است ؟ ( دانشنامه امام حسین علیه السلام ج ۴ص۱۷۵)
جواب :
در منظومه اعتقادی و اندیشه امامیه ، تنها چهارده تن عاری از هر گونه خطا و اشتباه دانسته شده اند که هیچ گونه فراموشی و نسیانی در آنها وجود ندارد ، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که اصحاب و یاران و حتی اقوام و خویشاوندان این بزرگواران نیز همانند آنها از سهو و نیسان مصون باشند، این سخن منافاتی با جلالت و بزرگی مسلم بن عقیل(ع) ندارد ، بلکه خصوصیت و مزیتی است که خداوند جل جلاله خواسته تا مخصوص به این ذوات مقدسه باشد ، اما با این حال این اشکال می تواند محل تامل باشد ، چرا که اگر احتمال نسیان و فراموشی این مسئله منافات دانستن فتک با ایمان را مطرح نماییم ، این احتمال درصورتی معقول به نظر می رسد که میان ورود ابن زیاد تا طرح نقشه ترور فاصله زیادی نداشته باشد ، در صورتی که هانی و شریک از ساعت ها قبل می دانستند که ابن زیاد شب هنگام به دیدار شریک می آید ، و فراموشی چنین روایت مهمی در این فاصله زمانی معقول به نظر نمی رسد ، بنابر این احتمال اینکه اصل واقعه این گونه باشد که مسلم(ع) به خاطر کراهت هانی و یا ترس کنیز هانی از این کار منع کرده باشد تقویت می شود ، اما با این حال نیز این سوال مطرح است که اگر مسلم(ع) از وجود چنین خبر و روایتی آگاهی داشته باشد و تنها به دلیل کراهت هانی از کشتن ابن زیاد منصرف شده است ، چرا در آغاز امر حاضر شد که در مخفیگاه خود به صورت مسلح آماده اجرای این طرح گردد ؟ مسئله دارای ابهاماتی است یا مسلم بن عقیل(ع) از روایات معارض آگاه بوده است که با استناد به آنها می خواست که در این نقشه مجری آن باشد و یا اینکه اصل این رویداد ساختگی و دروغین است و د ر این صورت نیز سوالی دیگر خودنمایی می کند وآن اینکه چه انگیزه ای برای جعل چنین نقلی وجود دارد ؟ گروهی بر این عقیده اند که این ماجرا احتمالا ساخته و پرداخته ابن زیاد و دستیارانش و برای موجه جلوه دادن اقدام خویش بر ضد مسلم(ع) و سران قبایل هوادار ایشان بوده است( همان مدرک) این احتمال دور از ذهن به نظر می رسد چرا که ابن زیاد برای اجرای کردن اقدامات ضد بشری خود نیازمند دلیلی نبوده است ، مضافا بر اینکه سفیر امام حسین (ع) شدن و ورود به کوفه و گرفتن بیعت برای شخصی که با یزید بیعت نکرده است خود بهترین دلیل برای اجرا کردن حملات شدید خود بر مسلم بن عقیل(ع) و مردم کوفه می باشد.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال سوم گزارش ۱۰:در این جریان دیدگاه مسلم مشخص نیست :
برخی دیگر بر این نظر هستند که در اغلب روایات و گزارش های موجود در این رویداد ، ذکر نشده است که مسلم بن عقیل(ع) با قتل ابن زیاد موافق بوده است. بلکه حضور ناگهانی ابن زیاد برای دیدار و عیادت از مریض سخن را به موافقت بر قتل ابن زیاد کشانده و زمانی برای تبادل آراء و اتفاق بر نظری وجود نداشته است ؟ ( سیره الحسین علیه السلام فی الحدیث و التاریخ علامه سید جعفر مرتضی ج۱۲ص۲۷۵)
جواب :
اولا : در برخی منابع نقل شده است که شریک بن اعور به مسلم بن عقیل(ع) گفت : اگر عبیدالله را در دسترس تو قرار دهم ، آیا او را با شمشیر می زنی ؟ مسلم(ع) گفت : بله به خدا( تاریخ طبری ج۵ص۳۶۰) و در گزارش ها نیز تصریح شده است که مسلم بن عقیل(ع) این طرح را پذیرفت( مثیر الاحزان ص۳۱) ثانیا پنهان شدن مسلم بن عقیل(ع) و آماده حمله شدن و منصرف شدن او از این عمل با انگیزه های گوناگونی که در منابع گزارش شده است ، کاشف از رضایت او به این طرح نیست ؟ اگر مسلم بن عقیل(ع) با این طرح مخالف بود ، چرا در مخفیگاه خود با شمشیر از نیام بیرون آمده ، مترصد فرصتی بود که به ابن زیاد حمله کند و عدم رضایت قلبی هانی یا کنیز او ، وی را از این کار منصرف نموده است .
https://eitaa.com/Ashuraresearch
عاقبت قتله کربلا ۱:
یزید در سن ۳۸ سالگی و در سال ۶۴ق بوزینه ای را با خود رقصاند و بوزینه او را گاز گرفت و از شدت مستی با سر به زمین افتاد و سرش شکست و مغزش بیرون افتاد. برادرش خالد بر او نماز خواند و در قبرستان باب الصغیر دفن شد و بنابر گزارش قرمانی در قرن یازدهم هجری گورش به زباله دانی تبدیل شده بود.
سیراعلام النبلاء ج۴ص۳۷
الثقات ج۲ص۳۱۴
البدایه و النهایه ج۸ص۲۳۵
اخبارالدول و آثار الاول ج۲ص۱۴
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تاریخچه حرم در قرن چهارم :
آل بویه در حد فاصل میان سالهای ۳۳۴ق تا ۴۴۷ق قریب به صد سال پشتیبان شیعیان عراق و ایران بودند.اما در کنار آنها امیران محلی هم به بازسازی حرم امام حسین علیه السلام پرداختند در سال ۳۶۸ق به فرمان عمران بن شاهین ( موسس سلسله شاهینیه در منطقه بطیحه ) رواق هایی در حرم های امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) ساخته شد( فرحه الغری ص۱۴۸) عضدالدوله در سال ۳۷۱ق به زیارت نجف و کربلا رفت و کمک های بسیاری به فقرا این دو شهر نمود(همان ص ۱۳۲) و هنگام یورش ضبه بن محمد اسدی به کربلا و غارت حرم ،او را تعقیب و مجازات نمود( الکامل فی التاریخ ج۵ص۴۴۰).
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال چهارم در گزارش ۱۰:اضطراب مسلم(ع) برای مخفی شدن :
برخی از بزرگان برای دفع اشکال از فراموشی مسلم بن عقیل( ع ) از حدیث نبوی به این دلیل استناد کرده اند که شرایط خاص و ویژه مسلم بن عقیل(ع) و همچنین حضور نابهنگام ابن زیاد بر درب خانه هانی در همان لحظاتی که آنها مشغول صحبت پیرامون این مسئله بودند ، موجب اضطرابی گردید که مسلم(ع) سریع در مخفیگاه خود مخفی شود و دیگر فرصتی برای تامل و اندیشه پیرامون این واقعه وجود نداشت ( سیره الحسین (ع) فی الحدیث و التاریخ ج۱۲صص۲۷۱-۲۷۴ با تخلیص).
جواب :
فاصله زمانی کوتاه میان فرستادن پیغام ابن زیاد مبنی بر دیدار از هانی با حضور نابهنگام او بر درب خانه هانی را دینوری در اخبار الطوال نقل کرده است( اخبارالطوال ص۲۳۳)در دیگر گزارش ها این فاصله زمانی با مدت زمان بیشتری نقل شده است ،طبری این گونه نقل کرده است که عبیدالله برایش پیغام داد که امشب نزد تو می آیم( تاریخ طبری ج۵ص۳۶۳) ابن اعثم کوفی زمان این دیدار را صبح روز بعد از آن نقل کرده است( الفتوح ج۵ص۴۲) چرا این محقق والامقام نقل دینوری را بر دیگر نقل ها مقدم کرده است؟ بلکه به نظر می رسد نمی تواند به تفاصیل و جزئیات این واقعه به دلیل مختلف بودن گزارش ها در میان منابع معتبر و دسته اول اعتماد نمود و این فاصله زمانی را دلیلی و توجیه ی برای عدم التفات مسلم بن عقیل(ع) به حدیث نبوی دانست.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال پنجم در گزارش ۱۰:روایت فتک از اهل بیت(ع) نقل نشده است:
برخی بر این واقعه اشکال وارد کرده اند که روایت نبوی الایمان قید الفتک قبل از دینوری نقل نشده و در منابع متاخر مشهور شده است و این خبر عامی و از نقل های اهل سنت می باشد و به این لفظ از اهل بیت (ع) روایتی نقل نشده است( المولی الغریب مسلم بن عقیل ج۳ص۲۰۳)
جواب :
اولا: حدیث در گزارش های طبری( تاریخ طبری ج ۵ص۳۶۳) و ابن اعثم کوفی( الفتوح ج۵ص۴۲) نیز نقل شده است و این گونه نیست که تنها دینوری آن را نقل کرده باشد.
ثانیا : این حدیث با عبارت ان الاسلام قید الفتک از امیر المومن ین علی (ع) در کافی شیخ کلینی نیز نقل شده است( الکافی کتاب الدیات باب نوادر حدیث ۱۶)
ثالثا : چرا جناب محقق محترم ، اشکال بر این روایت را بر عدم وجود لفظ روایت ((الایمان قید الفتک)) درمیان روایات اهل بیت (ع) حمل کرده اند ؟ با وجود این دو نقل چه با لفظ اسلام و چه با لفظ ایمان ، خبر از یک اصل می دهد و آن اینکه پدیده ترور و غافلگیرانه کشتن در شریعت و سیره رسول خدا (ص) امری مذموم و ناشایست است و وجود الفاظ مختلف در نقل یک خبر به اصل آن معنا و محتوا آسیب وارد نمی کند .
https://eitaa.com/Ashuraresearch
طبرانی به اسنادش از دربان عبیدالله بن زیاد نقل می کند:
پس از کشته شدن حسین ، پشت سر عبیدالله بن زیاد ،وارد قصر شدم .آتشی در صورتش شعله کشید .آستینش را بر صورتش گذاشت و گفت: دیدی؟
گفتم : آری
پس به من دستور داد آن حادثه را پوشیده نگه دارم .
المعجم الکبیر ج۳ص۱۱۲شماره ۲۸۳۱
تاریخ دمشق ج۳۷ص۴۵۱
مقتل خوارزمی ج۲ص۸۷
البدایه و النهایه ج۸ص۲۸۵
https://eitaa.com/Ashuraresearch
ذهبی از ابوحمزه بن یزید حضرمی نقل می کند :
یکی از خویشان ما، برایم گفت که دیده است سر حسین را سه روز در دمشق نصب کردند.
سیر اعلام النبلا ج۳ص۳۱۹
خوارزمی به نقل از ابومخنف می آورد: یزید ،فرمان داد که سر حسین را بر در خانه اش بیاویزند.
مقتل خوارزمی ج۲ص۷۳
https://eitaa.com/Ashuraresearch
1.91M
پادکست فرهنگ عاشورایی..... قسمت هشتم ....سیاه پوشی .
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال ششم در گزارش ۱۰: این نقل در شان مسلم بن عقیل (ع)نیست :
از دیگر اشکالات وارد شده براین واقعه این است که لازمه ای طرح تروری که توسط شریک ابن اعور طراحی گردید ه است که مسلم در آغاز به این امر رضایت داشته باشد و بعد از آن برای او کشف شده باشد که این عمل با سنت نبوی همخوانی ندارد ، آیا فقیه ی عالم همچون مسلم بن عقیل(ع) این روایت نبوی را فراموش کرده است و بعد از آن و در هنگام اجرای طرح به یاد آن افتاده است ؟ همانا این پندار پیرامون مسلم بن عقیل(ع) دور از ذهن است و جلالت قدر و بزرگواری او بیش از این است که چنین روایتی را فراموش کرده باشد( المولی الغریب مسلم بن عقیل ج۳ص۲۴۸)
جواب :
در این نقل سخن پیرامون جناب مسلم بن عقیل(ع) است که سفیر امام حسین(ع) به شهر کوفه بوده است ، انسانی بزرگوار و مطیع امر امام زمان خود که برای امام خود ازجان شیرینش نیز گذشته است، اما با تمامی این فضیلت ها و احترامی که شیعیان برای این شخصیت والا قائل هستند ، این نکته نیز واضح و روشن است که مسلم بن عقیل(ع) معصوم نبوده و عاری از اشتباه و خطا و فراموشی نیست ، در این رخداد روی سخن بر روی عملکرد انسانی است که می توان در حالت های گوناگون تصمیم گیری های متفاوت اتخاذ کند و یا این مسئله را فراموش نماید ، دایره عصمت در اندیشه شیعه تنها در باره معصومین(ع) ارائه شده که می توان آن را با استناد به آیات و روایات صریح ثابت نمود، اما اصحاب و یاران آنها از این قاعده مستثنی هستند، بنابر این در تحلیل این رویداد باید یک شخصیت غیر معصوم اما والا را در بستر یک واقعه تحلیل نمود و دید آیا این تصمیم و عملکرد از چه جایگاهی برخوردار است.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال هفتم در گزارش ۱۰ : چرا شریک در بصره ابن زیاد را نکشت؟
شریک ابن اعور بنابر تصریح منابع از دوستان ابن زیاد در بصره و از منزلت اجتماعی خاصی نیز نزد او برخوردار بوده است ، بنابر این شکی نیست که می توانست ابن زیاد را در فرصتی مناسب به قتل برساند و یا حتی در برخی گزارش ها آمده است که شریک به مسلم بن عقیل(ع)وعده داده بود که اگر ابن زیاد را بکشد خیال او را از بصره و بیعت مردم آن آسوده می کند ، اگر شریک به هر دلیلی مثلا بیماری در بصره باقی می ماند و ابن زیاد را در سفر کوفه همراهی نمی کرد ؛ می توانست شهر بصره را در اختیار مسلم بن عقیل(ع) قرار دهد( المولی الغریب مسلم بن عقیل ج۳ص۲۴۸)
جواب :
اولا : شریک بن اعور به چه عنوانی باید ابن زیاد را می کشت ؟ هنوز از جریان مسلم بن عقیل(ع) آگاهی نداشت و هنوز ابن زیاد به کوفه نیامده بود تا نوع عملکرد او را در این شهر با شیعیان بداند ، بنابر این کشتن ابن زیاد در بصره از هیچ وجه عقلی برخوردار نیست ، مضافا بر اینکه مگر ابن زیاد به عنوان امیر وحاکم شهر بصره دارای محافظ و سرباز و نگهبان نبوده که از جان او حفاظت کنند ؛ آیا با وجود چنین محافظانی هرگونه سوءقصد به ابن زیاد که دارای خدم وحشم هستند ، معقول به نظر می رسید؟ بنابراین دیگر نمی توان این احتمال را داد که شریک می توانسته دربصره دست به اقدامی بزند اما اهمال کرده است.
ثانیا : با حضور سلیمان فرستاده امام حسین (ع) در شهر بصره و جریان دعوت آن امام از بزرگان شیعه ، طبیعی به نظر می رسید که ابن زیاد هنگام خروج از بصره ، بزرگان شیعه ای را که احتمال دهد حضور آنها در بصره برای اداره کردن شهر خطرناک می باشد را به همراهی خود مجبور نماید ، مضافا بر اینکه با حضور سلیمان ، اگر شریک احتمال می داده است که می تواند در شهر بصره کاری انجام دهد ، دیگر نیازی به دادن پیشنهاد به مسلم بن عقیل(ع) نبود.
ثالثا : شریک هنوز به کوفه نیامده بود و از انگیزه و سفارت مسلم بن عقیل(ع) آگاهی نداشت تا بتواند یک تصمیم درست ومنطقی اتخاذ کند ، این احتمال زمانی معقول به نظر می رسد که شریک بن اعور قبل از حرکت از بصره و ورود به کوفه از انگیزه مسلم بن عقیل(ع) آگاهی داشته باشد ، با این حال نیز و در صورت آگاهی داشتن از این سفارت هم نمی توانست بدون اذن از امام معصوم (ع) دست به اقدامی بزند که منجر به ریختن خون تعداد زیادی ازشیعیان گردد.
رابعا : سفراء امام حسین(ع) به شهرها تنها برای دعوت مردم و فهمیدن میزان ارادت و پایبندی آنان به نامه نگاری هایشان ، ماموریت داشتند و در سخنان امام حسین(ع) به مسلم بن عقیل(ع) گذشت که حضرت از مسلم خواستند که امر خود را مخفی نماید و میزان پایبندی مردم به نامه های آنان را ارزیابی کند و از آنان بیعت بگیرد و او را از جریان کوفه آگاه نماید.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تاریخچه حرم در قرن پنجم :
در آغاز قرن پنجم هجری، برخی از بادیه نشینان که زندگی سختی داشتند به کربلا یورش بردند.این امر سبب شد تا در سال ۴۰۰ق با حمایت حسن بن فضل بن سهلان رامهرمزی وزیر بهاءالدوله بویه دیواری دور شهر کربلا کشیده شود که تا سال ۴۰۳ق کشیدن آن طول کشید( المنتظم ج ۱۵ص۱۵۹) در ۱۴ ربیع الاول ۴۰۷ق حرم مطهر امام حسین علیه السلام آتش گرفت ( الکامل فی التاریخ ج۵ص۶۳۵) و در سال ۴۷۹ق سلطان ابوالفتح ملک شاه سلجوقی مرقد مطهر امام را زیارت کرد و دستور تعمیر دیوارهای آن را صادر نمود. ( المنتظم ج۱۶ص۲۵۹).
https://eitaa.com/Ashuraresearch
شیخ صدوق (ره) به اسنادش از فضل بن شاذان نقل می کند که شنیدم امام رضا علیه السلام می فرماید: هنگامی که سر حسین را به شام بردند، یزید فرمان داد آن را بر زمین بگذارند و در کنار آن، سفره انداخت و او و همراهانش به خوردن و نیز نوشیدن آب جو پرداختند و چون فارغ شدند، فرمان داد سر را در تشتی زیر تخت بگذارند و بساط شطرنج را در کنار آن گشود. یزید به شطرنج بازی نشست و حسین و پدر و پدربزرگش را یاد می کرد و مسخره شان می نمود و هرگاه همبازی اش را در قمار می برد، آب جو را می گرفت و آن را سه جرعه می نوشید و سپس ته مانده اش را نزدیک تشت بر زمین می ریخت.
پس هرکه شیعه ماست، باید از نوشیدن آب جو و قماربازی با شطرنج بپرهیزد . هرکس که به آب جو یا شطرنج نگریست،حسین را به یاد آورد و یزید و خاندان زیاد را لعنت کند که خدای گناهانش را به خاطر آن محو میکند، حتی اگر به تعداد ستارگان باشد.
من لایحضره الفقیه ج۴ص۴۱۹حدیث ۵۹۱۵
عیون اخبارالرضا ج۲ص۲۲حدیث ۵۰
جامع الاخبار ص۴۳۲حدیث ۱۲۰۸
الدعوات ص۱۶۲حدیث ۴۴۷
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال هشتم در گزارش ۱۰ : چه فایده ای بر مخفی کردن مسلم مترتب بوده است ؟
بنابر تصریح منابع ، هانی بن عروه ، مسلم را در خانه خود مخفی کرده است در حالی که مردم کوفه نزد او رفت و آمد می کردند و با او بیعت می نمودند ، اگرتعدادی از مردم با او بیعت کرده و نزد او رفت و آمد داشتند ، چه فایده ای از مخفی کردن او وجود دارد ؟ آیا نباید مسلم بن عقیل (ع)را تنها از ابن زیاد مخفی کرد ؟ بنابر این همه ی مردم ازمکان مسلم بن عقیل(ع) آگاهی داشتندو می دانستند که مسلم بن عقیل(ع) درخانه هانی است ، پس چرا سربازان ابن زیاد بر خانه هانی هجوم نیاوردند و مسلم بن عقیل(ع) را نگرفتند ؟
جواب :
اولا : مسلم بن عقیل(ع) شبانه تغییر مکان داده و از خانه مختار به خانه هانی وارد شده است ؛ بنابر این از تغییر مکان او کسی آگاهی نداشته است.
ثانیا : فاصله استقرار مسلم بن عقیل(ع) در خانه هانی با ورود شریک بن اعور در این خانه و بیماری شریک و هانی زیاد نبوده تا این احتمال مطرح گردد که شیعیان با مسلم در خانه هانی دیدار می کردند.
ثالثا : از منابع و گزارش های موجود چنین برداشت می شود که گرفتن بیعت ها از مردم تا هنگامی بوده که مسلم در خانه مختار حضور داشته است ، و بعد از جابجایی مسلم به خانه هانی دیگر افراد نزدیک به او از پناهگاه مسلم آگاهی داشتند ، و داستان جاسوسی معقل و فریفته شدن مسلم بن عوسجه تنها به دلیل اصرار زیاد معقل بوده و گرنه در خانه هانی بیعتی از مردم گرفته نشده و مردم با واسطه ها در ارتباط بودنند، بلکه بنابر برخی گزارش ها مسلم بن عقیل(ع) هنگامی که تغییر مکان داد و به خانه هانی بن عروه وارد شد و بیعت هجده هزار نفر را داشت به امام حسین(ع) نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد(تاریخ طبری ج۵ص۳۷۵)
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال نهم در گزارش ۱۰ : چرا کوفه را تصرف نکردند ؟
بنابر برخی گزارش ها عبیدالله بن زیاد فردی ترسو بوده است( سیراعلام النبلا ج۳ص۵۴۵) و زیارت عبیدالله بن زیاد از هانی در اوائل ورودش به شهر کوفه واقع شده است و به زعم مورخان تمام کوفه در اختیار مسلم قرار داشته و ابن زیاد نیز انزوای در قصر را برگزیده بود و دراطراف خود افراد معدودی را به همراه داشت ، در چنین شرایطی چرا اقدامی از سوی مسلم بن عقیل(ع) برای تصرف کوفه انجام نشده است ؟
جواب :
اولا : اینکه تمام شهر کوفه در اختیار مسلم بن عقیل(ع) بوده باشد ، ثابت نیست چرا که با مقایسه میان تعداد کسانی که با مسلم بن عقیل(ع)بیعت کرده اند و با جمعیت کوفه فهمیده می شود که تعدادکسانی که با مسلم بیعت کرده اند به نسبت با جمعیت کلی شهر کوفه کمتر از نصف را تشکیل می داده است و عبارت ((ان لک ها هنا مائه الف سیف ))( الارشاد ج۲ص۶۹) مبالغه و اشتباه تاریخی است که به احتمال قوی اشاره به تعداد احتمالی دارد که در صورت حضور امام حسین(ع) در شهر کوفه به او اقبال می نمایند.
ثانیا : با پیشینه سیاه زیاد بن ابیه در شهر کوفه و قلع و قمع مردم این شهر در زمان حکمرانی خود وقتی مردم کوفه فهمیدند عبیدالله ابن زیاد برای حکمرانی بر آنها تعیین شده است به شدت ناراحت شدند( تاریخ طبری ج۵ص۳۵۸) و بر روحیه آنها بشدت تاثیر منفی گذاشته است ، مردم کوفه از شدت عمل ابن زیاد آگاهی داشتند و همین گونه نیز شد ، چنان جو خفقان و ترسی را در کوفه ایجاد نمود که هانی بن عروه که بزرگ قبیله مرادی بشمار می آمد را با دست بسته در بازار کوفه آورد و گردن زد و تعصب های قبیلگی نیز نتوانستند کاری از پیش ببرد ، با این اوصاف موازنه قدرت به گونه ای نبود که مسلم بن عقیل(ع) بتواند در برابر مردم کوفه که نصف آنها هنوز گرایش اموی داشتند و یا بی طرف بودند و همچنین مدیریت قوی شهری ابن زیاد تاب بیاورند و شهر را به تصرف خود در آورند.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
عاقبت جنایتکاران کربلا قسمت ۲:
عبیدالله بن زیاد در سال ۳۳ ق به دنیا آمد. در سال ۵۵ق در ۲۲سالگی حاکم بصره شد صورتی زیبا داشت و مادرش مرجانه از دختران پادشاهان ایران بود( سیراعلام النبلاءج ۳ص۵۴۵) در سن ۲۸سالگی واقعه عاشورا را فرماندهی کرد و در سال ۶۷ق در منطقه به نام خازر در پنج فرسخی موصل توسط ابراهیم بن مالک اشتر نخعی کشته شد (البدایه و النهایه ج ۸ص۲۸۱) ترمذی نقل می کند که وقتی سر عبیدالله بن زیاد و یارانش را نزد مختار آوردند و در ایوان مسجد بر روی هم چیدند ناگهان ماری آمد و داخل بینی ابن زیاد شد ( سنن الترمذی ج۵ص۶۶۰شماره ۳۷۸۰) مختار سر را برای امام سجاد (ع) فرستاد و امام آن را برای عبدالله بن زبیر فرستاد و ابن زبیر دستور داد آن را بر سر نیزه کنند و بعد از آن دستور داد تا آن را به یکی از دره های مکه پرتاب نمایند. (امالی طوسی ص۲۴۱حدیث ۴۲۴) و ابن عساکر نقل کرده است که ابراهیم بن اشتر جسد ابن زیاد را سوزاند.( تاریخ دمشق ج۱۴ص۳۸۸)
https://eitaa.com/Ashuraresearch
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قاضی نعمان مغربی به اسنادش از امام صادق (ع) نقل می کند:
برای حسین در طول یک سالِ کامل، شبانه روزی،نوحه سرایی شد و سه سال هم روزانه از همان روزی که در آن کشته شد.
مسور بن مخرمه ،ابوهریره و بزرگانی از صحابیان رسول خدا ( ص) به صورت پنهانی و پوشیده می آمدند و به نوحه ها گوش می دادند و می گریستند.
دعائم الاسلام ج۱ص۲۲۷
https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال آخر در گزارش ۱۰:چرا ابن زیاد جرم هانی را بازگو نکرد ؟
در جریان بازداشت هانی ، چرا عبیدالله بن زیاد هنگام بر شمردن جرائم هانی ، سخن از طرح ترور آنها در هنگام بیماری شریک به میان نیاورده است ؟ همین دلیلی بر ساختگی بودن این واقعه است.
جواب :
این اشکال نیز وارد نیست ، چرا که در جریان بازداشت هانی بن عروه توسط عبیدالله بن زیاد ، در منابع گزارش شده است که وقتی هانی به عبید الله بن زیاد نزدیک شد ، عبیدالله رو به هانی کرد و این شعر را خواند :
ارید حباءه و یرید قتلی عذیرک من خلیلک من مراد
(من خیر او را می خواهم و او قصد جان من می کند ، عذر تو نسبت به دوستت از قبیله مراد مقبول است )( تاریخ طبری ج۵ص۳۵۴/ الارشاد ج۲ص۴۶/ اخبارالطوال ص۲۳۰)
مصرع اول این بیت شعر دقیقا اشاره به طرح تروری دارد که در خانه هانی طرح ریزی شد اما به سرانجام نرسید ، اما اگر کسی قائل شود که این بیت شعر به این واقعه اشاره ندارد بلکه مرادش وقایع کوفه و بیعت گرفتن مسلم بن عقیل (ع)از مردم است ، در جواب گفته می شود که صرف بیعت گرفتن از مردم را که اراده قتل نمی توان دانست ، چرا که ابن زیاد با ادبیاتی هانی را مخاطب خود قرار داده است که این واقعه اتفاق افتاده و او از یک توطئه قتل ، جان سالم بدر برده است .
ثانیا : در نقل دیگری از عیسی بن یزید کنانی گزارش شده است که عبیدالله بن زیاد به هانی گفت : آیا جزای من ، آن است که مردی را در خانه ات پنهان کنی تا مرا بکشد ؟( تاریخ طبری ج۵ص۳۶۰)
https://eitaa.com/Ashuraresearch