14.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘نماز توسل به امام جواد علیه السلام برای حاجت روز چهار شنبه رو فراموش نکنید ،
بسیار راحت و مجربه🤲🏻
✅@Ashooraieanamontazer
#پیام_سلامتی
🔺️صبحانه نخوردن باعث حمله قلبی میشود !
💗جالبه بدونید صبحانه نخوردن خطر حمله قلبی را تا 27 درصد افزایش میدهد،
✅ اگه عجله دارید حداقل 1 لیوان آبمیوه طبیعی رو به عنوان صبحانه بخورید
✅@Ashooraieanamontazer
13.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر ❤️
صحنه ای بی بدیل و خارق العاده که در طبیعت ایران رقم خورد و تاکنون هیچکس در هیچ کجای دنیا نظیر آن را ندیده است!
گورخر ماده که فرزندش مرده به دنیا می آید، اینگونه باعث حیرت محیط بانان شد و تا خودتان تا انتها نبینید، متوجه این شگفتی و عشق بیکران نمی شوید..!
✅@Ashooraieanamontazer
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نگاه خدا💗
#قسمت_چهلوهفت
-من مریضم ،نمیتونم باهات ازدواج کنم.
-یعنی چی؟
-من بیماری قلبی دارم سارا.
پاهایم سست شد نشستم روی زمین.
-من حتی نمیتونم بچه دار بشم ، مادرم همیشه غصه میخورد که پسرش هیچ وقت نمیتونه ازدواج کنه.
شما وقتی پیشنهاد همچین کاری و دادین گفتم پس تا یه مدت میتونم مادرمو خوشحال نگه دارم .بعد از یه مدت یه چیزی و بهونه میکنم و ازتون جدا میشم
فکرشو نمیکردم به اینجا برسه.
نشستم و شروع کردم به گریه کردن.
"یعنی من حتی واسه ادامه زندگیم هم باید زجر کشیدن کسی و که دوستش دارم نگاه کنم ،یاد مادرم افتادم ،گریه هام بلند شد."
-سارا جان من معذرت میخوام.
نگاهش کردم.
- یعنی فقط مشکلت همینه ؟
این مشکل کوچیکی نیست سارا
- دوستم داری؟
چیزی نگفت ، صدایم را بلند کردم و دوباره گفتم.
-پرسیدم دوستم داری امیر؟
من همون روز تو ترکیه دیدمت...
- سارا جان تو الان حالت خوب نیست بعدا صبحت میکنیم.
امیر را به خانهاش رساندم و به خانه برگشتم.
-سارا چیزی شده؟ با امیر حرفت شده؟
- نه فقط یه کم حالم بد.ه
رفتم به اتاقم و دراز کشیدم روی تخت. با دیدن عکس مامان گریهام گرفت. آنقد بلند که مریم امد به اتاقم.
-سارا جون به لب شدم.
بگو چی شده؟
مریم را بغل کردم گریه و هق هق کنان همهی ماجرا را برایش گفتم.
-عزیزم اروم باش ، با گریه کردن که چیزی درست نمیشه ،به نظرم با پدرت صحبت کن. کمکت میکنه.
ترس از سرزنش بابا رضا، مثل خوره من را میخورد و از درون تهی میکرد.
صدای در اتاق بابا را شنیدم.
دیگه نمیتوانستم تحمل کنم.
رفتم به اتاقش.
- بابا رضا میشه صحبت کنیم باهم.
( بابا رضا با دیدن قیافهام آمد سمتم.
چی شده سارا؟
اصلا حالم خوب نبود تعادل ایستادن نداشتم.
روی زمین نشستم.
بابا رضا بین حرفهایم چیزی نگفت.
وقتی حرفهایم تمام شد، شروع کردم به گریه کردن.
بابا رضا بغلم کرد.
- بابا جان تو الان واسه چی داری گریه میکنی،واسه اینکه نمیتونه بچه دار بشه؟
- نه بابا جون اصلا بچه برام مهم نیست.
-پس واسه چی ناراحتی؟
- قلبش بابا
اگه زبونم لال یه طوریش بشه من چیکار کنم؟
- دخترم عمر دست خداست ،تو باید از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری.
بابا با حرفهایش آرامم کرد.
- بابا جون از دستم ناراحت نیستین؟
- چرا اولش بودم ولی وقتی همه ماجرا رو گفتی میبخشمت.
بابا رضا را بغل کردم و بوسیدمش.
تو بهترین بابای دنیایی.
تا صبح نخوابیدم و داشتم فکر میکردم. صبح که آفتاب درامد لباسم را پوشیدم و رفتم پایین.
- سارا جان کجا میری؟
- سلام مریم جون دارم میرم خونه امیر اینا
-صبحانه نمیخوری؟
- نه میریم اونجا با امیر صبحانه میخورم
مریم با لبخند گفت: برو عزیزم.
در راه یک شاخه گل مریم گرفتم.
زنگ در را زدم. ناهید جون در را باز کرد.
- سلام ناهید جون.
-سلام مادر اتفاقی افتاده؟
- نه با امیر کارداشتم خونه است؟
-اره ولی دیشب حالش خوب نبود دم صبح خوابید.
"الهی بمیرم براش."
در اتاقش باز شد.
گل را گرفتم جلوم : تقدیم باعشق.
امیر لبخندی زد.
-سلام تو اینجا چیکار میکنی؟
- خوب اینجا خونمه.
-چه طوری از خوابت زدی اومدی حالا؟
ادامه دارد...
🏴 @Ashooraieanamontazer
💄💋💄 لاغری با رژ لب.....💄💋
توی اینترنت سرچ کردم نکات کلیدی برای لاغری!
از بین همه ی لینک ها و سایت هایی که باز شد یکی خیلی چشمک میزد🤩
۲۱ راه آسان و بدون دردسر برای لاغری 💪🏼
اما یه دفعه 👀
خدای من👀
💥رژ لب بزنید‼️
🧐چی⁉️
رژ لب💄🤨
#لاغری⁉️😳😂
اوه اوه !
نوشته رژ لب باعث میشه آرام تر غذا بخورید!
طرف خواسته اَبروی سلامتی رو درست کنه، زده چشم سلامتی رو کور کرده😂😐
ببینم😉
نکنه شما هم معتقدی این کار برای لاغری مفیده🤨؟
خب پس بهتره یکم با این رژ لب جون آشنا بشیم🤗
💄رژ لب یکی از پرکابرد ترین لوازم های آرایشیه که گاهی یا ناخواسته و یا برای لاغری😁 با خوردن رژ لب مواد سمی⚠️وارد بدن میشه.
نکته مهم این جا است که متاسفانه درصد بالایی از رژلب ها دارای مواد اکسیدآهن، پلی اتیلن و دی اکسید تیتانیوم هستن و خطر ابتلا به سرطانهای ریوی و سینه هنگام استفاده از رژ لب جون بالا میره...‼️
حالا اون یه درصدی که ممکنه شما دختر گل پولدار باشی و تو این گرونی ها واسه رژ لب ات خوب خرج کنی و بِرند معتبر بگیری رو بزار کنار؛
که اون وقت لازمه بگم😕👇
عوارض سرب در صورت استفاده غیر مجاز این ماده سمی در ترکیب رژلب و خورده شدنش👀 شامل ناباروری، کم خونی، عقب ماندگی ذهنی هم میشه...😓
و جالبه بدونی، زغال سنگ که به عنوان رنگدانه برای رنگ آمیزی رژهای قرمز استفاده میشه👈 درصورت بلع باعث تهوع، سردرد و سوزش پوست میشه🤭😶
بعله عزیزم🙂
برای همینه که میگم چشم سلامتی کور میشه اگه فکر کردی با رژ لب لاغر میشی❗️
خلاصه که باید بگم:
بر اساس آمار جمع آوری شده، صرف نظر از جذب پوستی مواد آرایشی، یک خانم در طول زندگی خودش حدوداً ۲کیلوگرم رژلب را میخوره*
به همین راحتی!
و به همین خطرناکی😬
@Ashooraieanamontazer
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗نگاه خدا💗
#قسمت_چهلوهشت
- اخ من چقدر بدبختم که همه میدونن من خوشخوابم .
از آن روز زندگیام عوض شد.
بدون امیر نمیتوانستم زندگی کنم.
از بابا خواستم که عقد و عروسی را باهم بگیرد که هرچه زودتر برویم زیر یک سقف.
روزها با مریم جون میرفتم خرید جهیزیه.
بابای امیر یک آپارتمان صد متری نزدیک خانهی خودشان، برایمان خرید. خیلی قشنگ بود دلم میخواست هر چه زودتر برویم سر خانه و زندگیمان.
امیر هیچ وقت به خاطر حجابم اعتراض نکرده بود اما من دلم میخواست لباسی انتخاب کنم که آن شب کنار همه راحت باشم. خیلی گشتیم تا یک لباس پوشیده پیدا کردیم.
لباس را پوشیدم و امیر را صدا زدم.
-خیلی قشنگ شدی بانوی من.
از شادی در پوستم نمیگنجیدم.
قرار شد مراسم عقد در گلزار شهدا باشد.
شام در تالار و تمام. بدون هیچ موسیقی و بزن و برقصی.
خانوادهی من مذهبی بودند و با خوشحالی قبول کردند ولی خانوادهی امیر خیلی سخت راضی شدند مخصوص ناهیدجون.
دو روز مانده بود به عروسی جهیزیه را چیدیم .همه چیز همان طوری که دلم میخواست، اتفاق افتاد.
شب قبل عروسی در اتاقم دراز کشیده بودم که مریمجون داخل آمد.
مریم جلویم نشست و اشک در چشمام حلقه زده بود.
- ای کاش مادرت اینجا بود.
- مریم جون مادرم همیشه بامنه هر کجا ،هر لحظه ،شما هم کمتر از مادر نبودین برام.
اما راستش امیر، جبران تمام نداشتههایم بود.
صبح شد.
امیر به خانهیما آمده بود، در حالی که من هنوز خواب بودم.
- سارای من،سارا جان بیدار نمیشی؟
- نمیشه یه کم دیگه بخوابم ،دیشب تا صبح نخوابیدم...
-یعنی من تا حالا عروسی ندیدم که روز عروسیش تا لنگ ظهر خوابیده باشه..
چشمانم را نیمه باز کردم. نگاهش کردم. -مگه شما جز اسفالت و تسبیح چیزه دیگه ای هم میبینین برادر...
-بله که میبینیم شما کجاشو خبر داری؟
- عه یه نمونهشو بگین ماهم فیض ببریم برادر.
- هووووممم بزار فکر کنم
- اوووو پس نمونه خیلی داری ،از قدیم میگفتن از نترس که های و هوی دارد ،از آن بترس که سر به تو دارد ،داره به تو میگه هااا...
-استغفرلله ،پاشو پاشو خواستم خوابت بپره یه چی گفتم ،من میرم پایین تو هم زود بیا
- اررررره جون خودت ،تو گفتی و من باور کردم،باشه برو.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ادامه دارد...
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐈 یه قلپ شیر به من بده لطفا😀😋😁
@Ashooraieanamontazer
🚨#فوری🔴 فوری|
شکست آمریکا در دزدی نفت ایران در آبهای دریای عمان
🔹با اقدام بموقع و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا ناکام ماند.
🔹آمریکا در این اقدام یک نفتکش را که حامل نفت صادراتی ایران بود در آبهای دریای عمان مصادره کرد و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را بسوی مقصدی نامعلوم هدایت کرد.
🔹همزمان دلاورمردان نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی برن بر روی عرشه نفتکش آن را به تصرف خود درآوردند و آن را بسوی آبهای سرزمینی ایران هدایت کردند.
🔹در ادامه نیروهای آمریکا با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه نیروهای جان برکف سپاه ناکام ماندند.
🔹نیروهای آمریکایی مجددا با استعداد بسیار و با استفاده از چند ناو جنگی بیشتر تلاش کردند مسیر حرکت نفتکش را سد کنند که باز هم موفق نشدند.
🔹 این نفتکش هم اکنون در آبهای سرزمینی کشور عزیزمان است.
@Ashooraieanamontazer