💚💛🧡
رخت ِ زیبای آسمانی را
خواهرم با غرور بر سر کن
نه خجالت بکش نه غمگین باش
چادرت ارزش است باور کن!
بوی ِ زهرا و مریم و هاجر
از پر ِ چادرت سرازیر است
بشکند آن قلم که بنویسد:
"کهنه گشت و دست و پا گیر" است
#پروفایل 🦋
#تولیدی
#چادرانه 🦋
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اموات در شبهای جمعه ماه مبارک رمضان
@Ashooraieanamontazer
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دوره_به_احترام_ماه_خدا
#استاد_علی_تقوی
#جلسه_3 #تصویری
#شیوه_ها #بخش_اول
💥یارۍ دین خــدا، در ماه خــدا💥
❇️ شیــــوھ های تذڪــــــر بہ روزھ خوارے
📣📣 لطفا همه جا منتشر کنید تا مومنین، ظرافتها و روشهای تذکر به روزه خواری را یاد بگیرند.
#ماه_رمضان
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
@Ashooraieanamontazer
🔆 #پندانه
✍ مال حرام، ماندنی نیست
🔹مردی در بصره، سالها در بستر بیماری بود؛ به طوری که زخم بستر گرفته و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند و همیشه دست به دعا داشت.
🔸روزی عالمی نزد او آمد و گفت:
میدانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟
🔹گفت:
بهخدا قسم حاضرم.
🔸داستان مرد بیمار به این طریق بود که در بصره بیماری وبا آمد و طبیبان گفتند:
دوای این بیماری آبلیموست.
🔹این مرد، تنها آبلیموفروش شهر بود که آبلیمو را نصفه با آب قاطی میکرد و میفروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطرهای آبلیمو میریخت تا بوی لیمو دهد.
🔸مردی چنین دید و گفت:
من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا میکنم زندگی تو بر باد برود، چنانچه زندگی مردم را بر باد میدهی و خونشان را در شیشه میکنی.
🔹عالم گفت:
از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ۱۰ سال است برای درمان و علاج خود آنها را میفروشی.
🔸میدانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد و زجرکش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد.
🔹پیرمرد به پسرش گفت:
ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست.
🔸چون پسر کاسهها را فروخت، پدر جان داد.
🆔 @Ashooraieanamontazer
⭕️ بنده حقیر احمق تر از این جماعت مخالف نظام و منافقین ندیدم ، شهید رضا بخشی معاون تیپ فاطمیون را که در سال ۹۳ شهید شده است را به جای تروریست تکفیری مشهد جا میزنند ! احتمالا عده ای هم باور میکنند😔
🔻البته پول های گروهک تروریستی حدکا و پول های نجس سعودی باید هم سبب بشود که حقیقت را وارونه جلوه بدهند یا قوه تعقل آنها از کار بیافتد ؛ باید آن لقمه های حرام جایی اثرشان را نشان بدهد.
#شهید_اصلانی
#ماه_رمضان
🆔 @Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #ببینید | دلیل #خودکُشی بسیاری از #جوانان
♨️ ویژگی مشترک در اکثر کسانی که خودکُشی میکنند!
⁉️ محرک اصلی خودکُشیها چیست؟!
♨️ افسردگی، ناامیدی و خودکُشی!
✅ عاملی که منجر به داشتن فرزندان سالم و صالح میشود!
_________________________
🔹 برشی از سخنرانی
@Ashooraieanamontazer
اول نماز یا افطار⁉️
❤️امام باقر عليه السلام فرمودند : در ماه رمضان ابتدا نماز بخوان، سپس افطار کن،مگر اینکه همراه عده ای بودی که منتظر افطار بودند.
اگر قرار بود تو نیز با آنان افطار کنی،با ایشان مخالفت نکن
و ابتدا افطار کن و در غیر این صورت ابتدا نماز بخوان.
🔶راوی پرسید:چرا این کار را کنم و ابتدا نماز بخوانم؟!
❤️فرمود:چون دو وظیفه برای تو پیش آمده است: افطار و نماز.
پس با چیزی شروع کن که بر دیگری برتری دارد و آن نماز است.
❤️سپس فرمودند: و تو روزه داری؛
پس اگر نمازت را با حالت روزه به جا آوری و روز را پایان دهی،
برای من دوست داشتنی تر است.
📚وسائل الشیعه ج 10 ص150
🌍@Ashooraieanamontazer
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فوری 🌱
خبری خوش و مسرّت بخش برای مردانی که بیماری و سرطان پروستات دارند! بالاخره پزشکان نخبه ایران زمین توانستند دارویی ایجاد کنند که این بیماری لاعلاج را مهار و درمان قطعی کند! لطفا برای تمام گروهها و مخاطب ها ارسال کنید تا همه از این رادیو داروی قطعی مطلع گردند.
@Ashooraieanamontazer
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
#دام_شیطان😈
#قسمت_نوزدهم 🎬
سرم را تکون دادم وبه گوشه ی اتاق جایی که اون شیطان خبیث باچشمای آتشینش ایستاده بود, نگاه کردم.
آقای موسوی از درون کیفش یک نوشته درآورد فک کنم سوره ی جن با چهار قل بود,آویزون کرد چهار گوشه ی اتاق...
یکدفعه دیدم خبری از اون شیطان نیست,ناپدید شده بود ,اما وقتی خوب نگاه کردم دیدم از پشت پنجره ی اتاق زل زده توچشام,با چشام به پنجره اشاره کردم
آقای موسوی منظورم را فهمید,پاشد پنجره را که مامان برای تهویه هوا باز گذاشته بود بست و پرده هم کشید.
خوشحال بودم که یکی پیدا شده بدون اینکه کلامی حرف بزنم ,میفهمه و باورم داره , آخه میترسیدم آقای موسوی هم مثل بابا و مامان فک کنه من دیوونه شدم.
آقای موسوی در را باز کرد و بابا را صدا زد و گفت:
آقای سعادت من یک لحظه بیرون میایستم ,شما دستهای دخترتون رو باز کنید.
بابام باترس گفت:مطمئنید خطری نداره؟؟آخه میترسم مثل امروز یکدفعه به جایی حمله کنه...
موسوی:نه آقای سعادت,اتفاقا دخترخانمتون ازمن و تو هم هوشیارتر و فهیم تره,اون حرکتش هم علتی داشته که اگرصلاح بود بعداً به شما عرض میکنم.
حالا چادرم راسرکردم و راحت نشستم روصندلی کنارمیز مطالعه ام,
دوباره آقای موسوی آمد ,داخل
و گفت: دخترم به من اعتماد کن از اولین روزی که وارد این حلقه شدی تا همین ساعت را,هر اتفاقی افتاده برام بنویس..
شروع کردم به نوشتن,
آقای موسوی هم رو به قبله مشغول خوندن دعاهایی از داخل مفاتیح شد...
#ادامه_دارد ...
#رمان
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
@Ashooraieanamontazer