eitaa logo
انجمن گفتگوی دینی
2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
626 ویدیو
24 فایل
با توجه به عدم پاسخگویی به سوالات در انجمن های مرکز ملی برای طرح سوال خود از سامانه پاسخگو استفاده کنید 📱 نرم افزار پاسخگو app.mmpd.ir 🌐 پایگاه پاسخگوی من my.pasokhgoo.ir آیدی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در پیام رسان ها @pasokhgoo
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه شب پنجم محرم (عبدالله ابن حسن علیهما السلام ) كار بچه رو یكسره كردند،دیدن هرجوری بخوان به حسین بزنن،این بچه بی دستم باشه مزاحم میشه،یه وقت دیدن از نزدیك حرمله گلوش و زد،كار كه تموم شد،اینها بچه رو می خوان از حسین جدا كنند،حسین بچه رو نمی داد،حریف نشدند،بچه رو با حسین زدند،حسین و با عبدالله زدند،ای حسین.......خدا می دونه به دل زینب چی گذشت،این بچه از موقعی كه به دنیا اومده امانته دست حسین،گفت:خواهر مواظب باش این نیاد،وقت اومد  یه صدایی بچه گونه بلند شد،عمو جان،كجایی؟از لابه لای مردم همین طوری دیدی تو شلوغی یه بچه می خواد بیاد جلو،یه چیزی شده،مردم جمعند یه بچه از لای مردم می خواد بیاد جلو،هی میگه برید كنار،بذارید نفس بكشه،دورش رو خلوت كنید،بذارید هوا بیاد،الان مادرش می آد،ای وای.....یتیم نوازی نمی كنی ،همچین كه دست ها افتاد،یه جوری تیغ به دست ها خورد،دست نه افتاد،نه نیافتاد،به پوست آویزان شد،حسین دستاشو برداشت گذاشت رو سینه اش،آی یتیم نوازها،یه وقت بوی امام حسن علیه السلام تو كربلا پیچید،امام حسن علیه السلام اومد تو گودال كه تو این جوری داری گریه می كنی،روزیه بیست و هشتم ماه صفرت رو الان بگیر،بعضی تیرها تو بدن عمو مونده،بچه زورش نمی رسه در بیاره،آخه بعضی ها میگن تیر شكسته،برا چی تیر شكسته،تو عرب رسمه،تو شكارچی ها رسمه،هركی یه صیدی رو بزنه،تیر رو می شكنه یعنی این صید مال منه،حسین.......... منبع: كتاب گودال سرخ @askdin_com  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ سعی کن گریه کنی! ▪️ [حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره] شیر آب حیاط را به‌اندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو می‌گرفتند. ▪️ گفتم: آقا، محرم دارد می‌آید و من یک ماه برای تبلیغ می‌روم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم. ▪️ همان‌جور که وضو می‌گرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت: «آسید محمد! سعی کن هر شبانه‌روزی یک‌مرتبه برای امام حسین علیه‌السلام گریه کنی...» . (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ردپای سپید، ص۵٧ @askdin_com
🌴امام حسین علیه السلام: ▪️کسی چون حسین (ع) ، زیر بار یزید نمی رود. 📕بحارالانوار ، ج ۴۴ ص ۳۲۴ @askdin_com
shab598.mp3
2.75M
🌴هجوم نیزه ها رو دیدم ... ▪️حاج محمود کریمی ▪️شب پنجم محرم 98 @askdin_com
▪️ سؤال: استفاده از آلات موسیقی مانند اُرگ و یا سایر آلات موسیقی در مراسم عزاداری چه حکمی دارد؟ ▪️ جواب: استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده است، برگزار شود. کانال فقه و احکام رهبری @askdin_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀پشیمانی اهل بهشت ! 🌴حجت الاسلام #عاملی #سخنرانی_کوتاه @askdin_com
روضه شب ششم محرم (حضرت قاسم ابن الحسن علیهما السلام) هی مادرش به قد و بالاش نگاه می کرد .. قاسمم .. عوضِ بابات برو میدان شمشیر بزن .. فرستادن تو خیمه ، خواستن لباسِ رزم تنش کنن ، عاقبت نشد .. کفن تنش کردن .. همه کمک کردن تا قاسم سوار مرکب بشه .. خیلی اصرار کرد گفت عموجان اجازه بده منم مثل علی اکبر برم میدان .. ابی عبدالله بهش اجازه نمی داد . رفت گوشه خیمه زانویِ غم بغل گرفته بود. مادرش اومد گفت عزیزم چی شده؟ گفت مادر رفتم عمو اجازه نداد برم میدان .. گفت صبر کن یه کاری می کنم الان دیگه نتونه عمو نه بیاره .. دیدن از تو یه بقچه ای یه نامه ای رو درآورد گفت اینو بابات داده گفته یه روزی کربلا قاسمم خواست بره این نامه رو بده دست برادرم ابی عبدالله .. همچین که نامه رو گرفت خوشحال اومد خدمت عموجان .. (عزیز دلم قربونت برم، تو یادگار برادر منی ، تو عزیز منی، تو بمون با این زن و بچه برگرد مدینه ) گفت عموجان این نامۀ بابامه .. تا اسم باباشُ آورد ابی عبدالله زد زیر گریه .. نامه رو باز کرد دید دست خط داداش حسنِ .. هی نامه رو ، رو چشمش می کشید میگفت حسن جان کجایی ببینی حسینتُ غریب گیر آوردن .. تو نامه نوشته حسین جان من نیستم کربلا ، اما قاسمم عوض من میدان بره .. ابی عبدالله راضی شد فرمود عزیزمُ آماده کنید . اومد بره سید جعفر شوشتری رحمه الله علیه میگه انقدر ابی عبدالله عاشقِ قاسم بود ، همدیگرو بغل گرفتن انقدر گریه کردن تا دیدن ابی عبدالله غش کرد .. حالا قاسم رفت وسط میدان .. عمه زینب داره براش دعا می کنه ، زنهای خیمه همه دارن براش دعا می کنن .. ابی عبدالله هی میگه ان شالله داغتُ نبینم .. نگاه کن ببین چقدر قشنگ شمشیر می زنه .. مثل داداش حسنم تو دل دشمن می زنه .. اما این خوشحالی زیاد طول نکشید .. یه وقت یه صدایی به گوش ارباب رسید ، یه ناله ای بلند شد عمو! عمو بیا قاسمتُ کشتن .. (راحت تر روضه بگم؟) عمو استخونایِ بدنم .. پسری که پاهاش به رکاب اسب نمی رسید ، شیخ جعفر میگه تا ابی عبدالله اومد بالا سرش دید بچه بدنش زیرِ سم اسبا .. قاسمُ بغل گرفت .. اومد بیاد سمت خیمه ها ، یه وقت دیدن پاهایِ قاسم رو زمین کشیده میشه .. شیخ جعفر میگه دو تا دلیل داره ، یا انقدر مصیبت سنگین بوده ابی عبدالله قاسمُ خمیده آورد .. یا انقدر بدن قاسم زیر سم اسبان ... ای حسین ... @askdin_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سنخیت با اباعبدالله.mp3
2.37M
⚜ اون کسی بهش چیزی میدن و عنایتی بهش میکنند، که همرنگ شده باشه! 🎤 حجةالاسلام عالی #نکته_اخلاقی @askdin_com
🌷امام حسین (ع): ‌ ▪️ حضرت مهدى (ع) داراى غيبتى است كه گروهى در آن مرحله مُرتد مى شوند و گروهى ثابت قدم مى مانند و اظهار خشنودى مى كنند. افراد مرتد به آنها مى گويند: «اين وعده كى خواهد بود اگر راست میگویید؟» كسى كه در زمان غيبت در مقابل اذيّت و آزار و تكذيب آنها صبور باشد، مجاهدى است كه با شمشير در كنار رسول خدا (ص) جهاد كرده است. ‌ 📚بحارالأنوار، ج 51، ص 133 ‌ @askdin_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️همسر شهید مدافع حرم، کمیل قربانی: ▪️جلوی تک تکتونو می گیرم اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید... ⚜️ هفته احیای امر به معروف و نهی از منکر! @askdin_com
shab698.mp3
3.1M
🌴گرد و خاک می بینم روی سرت ▪️حاج محمود کریمی ▪️شب ششم محرم 98 @askdin_com
روضه شب هفتم محرم ( حضرت علی اصغر علیه السلام بچه رو زیر عبا گذاشت،سلطان عالم حسینِ، اختیار جن و انس دستشِ، مگه میشه حجت خدا بلاتکلیف بشه؟ مگه میشه امام زمان مضطر بشه؟مرحوم شوشتری میگه: آره میشه... حسین بچه رو زیر عبا گذاشت، این روضه فقط مال امشبِ،راضی نیستم غیر از امشب جایی خونده بشه،لااله الاالله... چرا هی یه قدم رفت یه قدم برگشت؟ یه نفر بلند شه به من بگه چرا؟ بعضیا میگن یه قدم میرفت مادرشو جلو خیمه میدید برمی گشت... بعضیا میگن یه قدم می رفت زینب و جلو خیمه میدید. نه! نه! راحتت کنم... یا صاحب الزمان! بذار امشب همه مون شب هفتم بمیریم. کجا از مجلس روضه بهتر؟ چرا هی رفت و برگشت امام؟ قدیم یادتونه مرغ کشته نمی فروختن. مثل الان مرغای آماده نمی فروختن. قدیم می بردی مرغ زنده رو می دادی قصاب بهش می گفتی: اینو برای من ذبح کن. یادتونه یا نه؟ الانم تو دهات ها همین کار رو می کنن. مرغ رو ذبح می کرد مینداخت رو خاک میگفت: دست نزن تا جون بده.... پنج دقیقه می ایستادی می دیدی دست و پا زدنش تموم شد... میگفتی خب دیگه جون داد. تا می رفتی دست بزنی مرغه بال و پر می زد... ابی عبدالله بچه رو زیر عبا گذاشت. هی دو قدم می رفت... علی دست و پا میزد. تا میدید بچه داره دست و پا میزنه برمیگشت.... دوباره علی آروم می شد. دوباره میرفت طرف خیمه ها. دوباره بچه دست و پا میزد، داشت تو بغل بابا جون می داد. حسین... این جمله ی امام باقر علیه السلامِ: دو تا شهید تو کربلا مثل هم کشته شدن. بگم و ناله بزنی، شب هفتم نبود محال بود بگم... یا صاحب الزمان! دو تا شهید داشتن نفس می کشیدن، دو تا شهید زنده زنده سر از بدنشون جدا شد.... لذا این عبارت "ذَبَحَهُ" مال همینه.... ذبح با قتل فرق داره. قتل زمانیِ که کشته میشه با تیری،خنجری...تا جان از بدنش بیرون میره... اما ذبح یعنی چی؟ ذبح بیچاره می کنه... شب هفتمِ... دو تا شهید زنده بودن داشتن نفس می کشیدن. یکیش همین شیرخواره ست. داشت باباشو نگاه میکرد لباشو دور زبون می چرخوند، زبونشو دور لباش می چرخوند، سرشو جدا کردن.... یه شهید دیگه رو هم زنده زنده... داد میزنی بگم؟ نشست رو سینه ی سیدالشهدا.... داشت می گفت "یا غیاث المستغیثین" داشت مناجات میکرد. شمشیر رو گذاشت تو گودی گلو.... حالا بگو: حسین... @askdin_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
aliasghar.mp3
4.1M
▪️داغ جگر سوز (روضه حضرت علی اصغر ) 🎤تنظیم دیجیتال با نوای حاج محمود کریمی ▪️کاری از انجمن گفتگوی دینی @askdin_com
⚜ پایتان را از کشتی حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) بیرون نگذارید! ▪️ آیت اللّه بهاءالدینی(ره) همیشه به دوستان و نزدیکان سفارش می کردند: ▪️ سعی کنید پایتان را از کشتی حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) بیرون نگذارید و دائمأ به امری از امور دستگاه امام_حسین(علیه السلام) مشغول باشید. آشپزی، چای دادن، سینه زدن، کفش جفت کردن و... تا بواسطه آن، از همه شیعیان دستگیری شود و إلّا حساب و کتاب آن طرف، دقیق تر از این حرفهاست. 🗞 خبرگزاری قرآنی ایکنا، به نقل از فرزند آیةاللّه سید رضا بهاءالدینی @askdin_com
🌴امام صادق علیه السلام: ▪️کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید ، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است 📗کامل الزیارات/269 @askdin_com
▪️ سؤال: حکم روزه گرفتن در ماه محرم چیست؟ ▪️ پاسخ: طبق نظر مشهور روزه گرفتن در اول، سوم و هفتم محرم مستحب است. روزه گرفتن در روز عاشورا مکروه است. ⚠️آیت الله وحید: روزه گرفتن روز عاشورا بنابر احتیاط واجب، جایز نیست. ✳️آیت الله فاضل: روزه گرفتن در روز عاشورا مکروه است؛ ولی مستحب است بدون نیت روزه، تا عصر از خوردن و آشامیدن خودداری کند. سایت مراجع عظام @askdin_com
narimani.mp3
6.07M
🎙 مداحیِ زیبای سیّدرضا نریمانی با شعری که محتوای آن با اقتباس از نامِ کتابهای رهبر معظّم انقلاب سروده شده است... ❇️ لیست کتاب ها: ▫️ ▫️ (علیه‌السلام) ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ @askdin_com
shab798.mp3
1.89M
🌴لالایی گلم لالا مهتاب اومده بالا ▪️حاج محمود کریمی ▪️شب هفتم محرم 98 @askdin_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منظور از ارتداد مردم بعد از نبی اکرم چیست ؟ حجت الاسلام #کاشانی #سخنرانی_کوتاه @askdin_com
روضه شب هشتم محرم (حضرت علی اکبر علیه السلام) به خدا هیچ روضه ای سخت تر از روضۀ علی اکبر نیست. شیخ جعفر گفت نگید روضۀ علی اکبر بگید روضۀ جون دادنِ حسین .. آخه از دور دید خداحافظیش با زنها تموم شد ، سوار مرکب شد ، صدا زد علی جان بیا پایین .. چیه بابا؟ یکم جلو بابا قدم بزن .. میخام قد و بالایِ قشنگتُ ببینم .. با یه حسرتی ابی عبدالله نگاه به جوونش می کنه .. بعضی جاها نوشتن ابی عبدالله محاسنشُ به دست گرفت آه میکشید خدا میبینی دارم کی رو روانۀ میدان میکنم .. شبه پیغمبرِ .. علی اکبرِ .. رفت جنگ نمایانی کرد ، یاد داده به این اسب، هر وقت دست گردنت انداختم منو برگردون .. خودش رو انداخت روی گردن اسب، کنایه از اینکه منو زودتر برگردون سمت خیمه ، اما این قطرات خون اومد جلو چشمایِ اسبُ گرفت (یه لحظه تصور کن) اسب راهشُ گم کرد ، بعضیا میگن اسب رفت سمت میدان تو دل لشکر ، اما بعضیا هم میگن تا یه نفر دید اسب حیران شده اومد افسار اسبُ گرفت .. اسب برداشت .. بریم یه جایی که حسین دستش بهت نرسه .. کوچه باز کردن .. یکی با یه نیزه .. یکی با شمشیر .. یه نفر داد زد گفت اسمش علیِ .. آوردنش .. (ارباً ارباً میدونی یعنی چی؟ این حرفا فقط ماله محرمِ) عرب به زخم نامنظم ، به قطعات نامنظم میگه ارباً اربا .. فلذا چون دشمن وقت نداره، با عجله داره میزنه .. نامنظم میزنه .. چون هر لحظه میدونه الان حسین سر میرسه .. پسرشِ جوونشِ .. فلذا با عجله هی میزدن .. یهو اربابِ من و تو دید علی رو گم کرده ، اما یه گوشه از میدان شلوغه .. علی رو زمین افتاده .. این نیزه ها هی بالا میره، شمشیرا بالا میره .. گرد و خاک به هوا شده .. چه خبره؟ علی رو همه دارن میزنن .. ای حسین @askdin_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا