eitaa logo
⁦⁦⁩دخترونه اسماءالحسنى⁦⁦
75 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
26 فایل
🌸با خـــودَت عطـــر و بویے از خدا دارے 🌸تا به سَـــر چــادر و 🌸به دِل حیـــا دارے ✨شرایط کپی: ذکر صلوات✨ ارتباط با ادمین: @ee_13508
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام خامنه ای: "روز عرفه را قدر بدانید" 🦋دخترونه اسماءالحسنی🦋 @asmaolhosnaa
⭐️💦⭐️💦⭐️ انس با دعای عرفه 🌸 از اوایل نوجوانی(مقام معظم رهبری)... ⭐️💦⭐️💦⭐️ یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست 〰〰〰〰🌺 - لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند - چند ساعت 🕓 طول میکشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع میشود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب 🌘- روزهای نه چندان بلند - به طول می‌انجامد. آن وقت من یادم است که با مادرم -🧕 چون مادرم هم خیلی اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبّی بود - می‌رفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود 🏡 🌳- منزل ما حیاط کوچکی داشت - آن‌جا فرش پهن می‌کردیم - چون مستحب است که زیر آسمان☁️ باشد - هوا گرم بود؛🌞 آن سال‌هایی که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه 🌳 می‌نشستیم و ساعت‌های متمادی، 🕠 اعمال روز عرفه را انجام می‌دادیم. هم داشت، هم و هم . مادرم🧕 می‌خواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، می‌خواندیم. دوره جوانی و نوجوانی من این‌گونه بود؛ دوره انس با معنویات و با دعا و نیایش. 🌟✨ @asmaolhosnaa⭐️🧕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛍دخترونه اسماءالحسنی🛍 @asmaolhosnaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام 😊 🍃 روزتون منور به جمال عجل الله تعالی فرجه مبااااااااارک 🎉🎊🎉 💫🎉🌺🍃✨ چقققققدر خوبه عیدی همه مون مولامون ،جونم بفداش باشه😃 ‌@asmaolhosnaa
🎉🎈🎈🎉🎈🎈🎉 ⚪️🎈عیدتون مبااااارک... 🎈⚪️🎈 عید قربانه🐏 🎉🎈🎈🎉🎉🎈🎈🎉 حضرت ابراهیم نفس خودشو 🔥🌸 کرد و به حرف خدا گوش کرد تا پسرش و قربانی کنه و خدا هم چون دید ابراهیم حاضر شد این کار و انجام بده به ابراهیم گفت نیازی نیست،قبوله ✨🌟 آره ابراهیم نفس خودشو قربانی کرد و حاضر بود جان پسر خودشو هم بده ما چی؟ ما حاضریم قربانی کنیم؟💥🌺 ما حاضریم یه جاهایی کوتاه بیایم تو زندگی؟😊 ما حاضریم بد و قربانی کنیم؟💌 ما حاضریم اگه کسی تحویلمون نگرفت ،تحویلش بگیریم بگیم عیب نداره💌 سلام نکرد،ما کنیم💌 بی ادبی کرد ،ما کنیم💌 ⚪️💌⚪️💌⚪️💌⚪️💌⚪️ اگه کسی بتونه هر روز یه اشتباه از زندگی خودش کم کنه🎈 یه رفتار بد و کنار بذاره🎈 این خود خواهی که فکر میکنه خیلی بزرگه و دنبال خود نمایی و خودستایی رو کنه🌺 یه جاهایی سکوت کنه 😌 و هی برا اینکه دل خودش خنک بشه جنگ و دعوا راه نندازه😡❌ اون وقت میشه گفت هر روز عید قربانه 🎊🎉♥️ @asmaolhosnaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🌴💚🌴💚🌴💚🌴💚🌴 دخترونــــ💖ـــه اسماء الحسنی 🍎 @asmaolhosnaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ سلام امروز براتون یه داستان آوردم 😚 اونم چه داستانی 🤩 :گلم؟🌸🌺🌸🌺🌸 :صبور باش گلم🌸 یه روز گلنار و گلناز به همراه دختر همسایشون 🧕 داشتن توی حیاط لی لی بازی می کردن🙂 صدای آواز خواندن گنجشک ها شنیده می شد 🌈💗🌈 گلناز دستش رو توی حوض پر از آب می زد و دوباره به بازی بر می گشت💦 پروانه زیبایی روی گل های زیبای باغچه نشسته بود🦋💚 گلنار دوست داشت همیشه برنده باشه و هر وقت هم که برنده نمی شد قهر می کرد و می رفت😔 گلناز و دختر همسایه که اسمش زهره بود باهم فکر کردند که چیکار کنیم گلنار دیگه قهر نکنه❌ گلناز گفت: آهان فهمیدم😄 مامان بزرگ همیشه بهمون کمک میکنه 💫 مطمئنم که این دفعه هم بهمون کمک می کنه تا راه حلی پیدا کنیم.😇 گلناز با مامان به خانه ی مادربزرگ که در ده بالا بود رفت🏘 و به مادر بزرگ ماجرا رو گفت😌 و مادر بزرگ هم گفت : کمی صبر کن گلم، ☺️🌸 همه چیز درست میشه.❤️ گلناز که تعجب کرده بود به خانه برگشت 🏠 و صبر کرد فردا دوباره رفتن برای بازی و شروع کردن به بازی هفت سنگ ... وقتی نوبت به گلنار رسید 😬 ناگهان خیلی نزدیک بود گلنار ببره که صدای چکش زدن پدر بلند شد و گلنار حواسش پرت شد و باخت😓 گلنار عصبانی و پریشان از اونجا رفت ... گلناز و زهره به هم نگاه کردند😕 صدای گنجشک ها نمی آمد و از پروانه هم خبری نبود😞 کمی صبر کردند گلنار گوشه ای از حیاط نشسته بود وغصه می خورد 😣 گلناز به زهره گفت بیا به بازی ادامه دهیم و چشمک زد.😉 اون ها به بازی ادامه دادن کمی که گذشت 〰 گلنار حوصله اش سر رفت،کلافه شد😖 و بلند شد رو کرد به بچه ها و گفت : حوصله ام سر رفت . زهره گفت : خب چرا نمیای بازی ؟ گلنار ناله کنان گفت : خب همش می بازم. 🙁 گلناز گفت : گلم ☺️🌸 چرا انقدر سخت می گیری ؟ تو خیلی بازیت خوبه ! فقط گاهی اوقات ممکنه برنده نشی ، من و زهره هم گاهی نمی بریم 😌 اما دلیل نمیشه بزاریم و بریم ❌ . گلنار که با سر حرف گلناز رو تایید کرد با پشیمانی گفت: من خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که به قول مامان بزرگ:بهتره نیمه پر لیوان رو ببینم 😊 من چند بار بازی رو بردم اما دفعه چهارم برنده نشدم 😕 ولی مهم اینه که سه بار پشت سر هم بردم✌️حالا هم بیاین بریم بازی کنیم من دیگه قهر نمی کنم.😄 مادر بزرگ وقتی با خبر شد گلناز و گلنار یعنی گلهای مهربون دوباره یه مشکل رو حل کردن 🌟 خیلی خوشحال شد🍀🌸🍀☺️ تا داستان های بعدی «گلم» خدانگهدار🎈 🍀💚دخترونه اسماءالحسنی💚🍀 🍀@asmaolhosnaa🍀