eitaa logo
⁦⁦⁩دخترونه اسماءالحسنى⁦⁦
75 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
26 فایل
🌸با خـــودَت عطـــر و بویے از خدا دارے 🌸تا به سَـــر چــادر و 🌸به دِل حیـــا دارے ✨شرایط کپی: ذکر صلوات✨ ارتباط با ادمین: @ee_13508
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅⭐️〰::::〰::::〰⭐️🔅 ⁉️ آیا نگهداری 🐩🐶 یا از لحاظ شرعی حرام است؟ ✍ آیت الله خامنه ای: 🔅یک: نگهداری سگ، 🐶 غیر از سگ گله و شکاری و نگهبان مذموم است❌ و اگر این کار تشبه به غیر مسلمانان باشد و باعث ترویج فرهنگ آنان گردد ❌ و یا باعث آزار و اذیت همسایگان گردد، حرام است.❌ 🔅دو: به طور کلی اینگونه امور اگر باعث ترویج عمل باطل محسوب می شود، جایز نیست.❌ 🔅⭐️〰::::〰::::〰⭐️🔅 @asmaolhosnaa
حضرت نبی اكرم ❤️ صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: « آیا می‌خواهید به شما از مردم 😡👿😖🤪 خبر بدهم؟»⁉️ عرض کردند: «بله، یا رسول الله! بفرماييد» فرمودند: «کسی که از نماز 🌟خودش می‌دزدد».❌ کسی که از نمازش می‌دزدد، دزدترین مردم است؛ از می‌دزدد، ‼️ از می‌دزدد، ‼️ از اش می‌دزدد؛‼️ اين‌ها را درست انجام نمی دهد🔻 ناقص انجام می‌دهد🔻 و این همان دزدیدن است دیگر. ❌‼️ @asmaolhosnaa
«السلام علیک یا علی بن موسی الرضا» ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ گل آرایی🌺🌟🌸🌟🌺🌟 زیبای✨✨ داخل حرم امام رضا ❤️ علیه‌السلام به مناسبت ایام ولادت 🌸🌈🌸 حضرت✨✨ @asmaolhosnaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الو.. میشه‌ گوشےُ بِدید امام رضـآ.ع...؟ شماره تلفن امام رضا(ع) 05148888📞 با آقا صحبت کنید ❤️ بچه های تیم دخترونه اسماء الحسنی🌟 رو هم دعا کنید ☺️🙏 🌹@asmaolhosnaa🌹
بزن خُنک شی🍉😋 دخترونه اسماء الحسنی 🌟 @asmaolhosnaa
داستان🌟〰🌟〰🌟〰🌟 📕🎀📗🎀📘🎀📙🎀📒 @asmaolhosnaa
آمنه👧 مادر آمنه هر روز برا نماز صبح کلی ناز آمنه رو می‌کشه هی میگه آمنه جون دخترم⭐️ گلپرم 🌸 عزیزم وقت نماز صبح شده... نماز صبحت قضا نشه عزیزم آمنه جون، به زور از رختخوابش جدامیشه..🛌 آخه خییییلی میخواد بخوابه دوست داره بازم بخوابه البته می دونه اگه یه نماز صبح قضا بشه تمام کوهها طلا بشه در راه خدا بده جای اون نماز صبحش نمیشه...😥 🤔🤔 مدتی بودکه آمنه سختش بود وسایلش رو مرتب کنه 😔 تازه بعضی وقت ها لجباز هم می شد و به حرف مادرش گوش نمی کرد به مامانش می‌گفت: دلم می خواد این غذا رو بخورم🍔..... دلم نمی خواد این غذا رو بخورم🍯.... اینو دلم میخواد بپوشم👗.. دلم نمی خواد اینو بپوشم👚.... عمه آمنه با دخترش زهرا، از اصفهان اومده بودن خونه اونا یه روز با هم رفته بودن کوه ...⛰ تو مسیر پیاده‌روی عمه جون به آمنه و زهرا گفت: موافقین با یه قصه ... زهرا و آمنه گفتن: بلههه 😍🤩 قصه ی ما در مورد مینا است. 👧 مینا زیاد ورجه وورجه میکرد، یه روز که مامانش خونه نبود رفت سراغ پارچه ها و قیچی😊✂️ و با خودش گفت: حالا که مامان نیست یه لباس برا عروسکم درست کنم..👗😌 بعد عقلش میگفت نکن این کارو مامانت ناراحت میشه اول باید اجازه بگیری ... 😨 ولی یه صدایی تو تشویقش می کرد که تو هر کاری میخواد کن نیازی نیست از مامان اجازه بگیری. 😌 بالاخره حرف گوش داد و رفت سراغ پارچه های مامان... اونارو قیچی می کرد و برا خودش کوک میزد ... یه پارچه بود مامان خریده بود برا عروسی دایی جواد... 😱😰 تمام اتاق پر شده بود از پارچه های قیچی شده ... تازه سوزن رو هم گم کرده بود..‌ نمیدونست چی‌کار کنه هرچی گشت پیدا نکرد ... نشست روی زمین و شروع کرد به گریه کردن... 😭😭 @asmaolhosnaa
وای چرا این کار رو کردم حتما مامانم دعوام میکنه... 😰 مامان مینا اومد تو اتاق ... وااای اینجا چه خبره؟! مینا همینطور که روی زمین نشسته بود گفت: مامان جونم تقصیر من نبود...😥 یه صدایی تو بود و بهم می گفت برو این کار رو بکن ... 😈 مامان جون ببخشید سوزن رو هم گم کردم... مامان مینا کلی گشت اول سوزن رو پیدا کرد بعد با کمک مینا پارچه ها رو جمع و جور کردن و بعد هم اتاق رو مرتب کردن... مینا رفت جلوی آینه به خودش نگاه کرد و گفت: ای صدای بَد...😠ببین چکارم کردی! مامانم ناراحت شد ... دیگه گوش به حرفات نمیدم. اصلا باهات قهر میکنم. 🤬 مامان که از پشت در مینا رو نگاه می کرد رفت پشت سر مینا و بغلش کرد.❤️🤗 گفت: آفرین دخترم که خودت متوجه شدی نباید به حرف اون صدا گوش بدی.. مینا گفت: مامان اون صدایه چیه ⁉️ مامان مینا گفت: ما آدما داریم و این هدیه رو خدا بهمون داده ولی حیوونا ندارن. 🐥🦆🦁🐰 از طرفی ما می تونیم تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم ... مینا گفت مثل همین کار امروز من ... تصمیم گرفتم برم خیاطی کنم .. ✂️👗 مامان مینا گفت: بله دخترم ... ولی دستور میده هرچی عقلت گفت رو انجام نده...❌❌ آره ... عقلم می گفت: بی اجازه شما دست به چیزی نزنم شما ناراحت میشی ولی میگفت: نه برو هر کاری دوست داری انجام بده... آره دخترم اون چیزی که میگه رو نباید انجام بدی ... 😊👌 باشه مامان جون. 😍🤗 نمیزارم این وروجک بد جنس بهم دستور بده 💪 دخترکم این ورجوک بدجنس، تو دینمون اسمش نفسه ... 👹 قصه ی ما بسر رسید. 👩‍🏫 خب دخترا حالا فهمیدین هوای نفس چیه ؟ دخترا گفتن :بلههه 😊 هرکدوم یه چیزی گفتن ... و آمنه هم گفت : منم نمیزارم نفس گولم بزنه ... میزنم تو دهنش ...👊👹 عمه گفت: از این به بعد تمرین مبارزه با هوای نفس رو انجام میدیم. 👏😊 بعد از کوه، تو راه برگشتن به خونه آمنه با خودش فکر کرد 🙄 وقتی رفت خونه لباسشو مرتب بزاره. ✅ وقتی خونه رسید به مامانش سلام کرد و مقنعه رو درآورد که بندازه یه گوشه ای، اما یادش اومد که نباید به هوای نفسش گوش کنه...❌ رفت تو اتاقش و لباساشو درآورد و مرتب سر جاش گذاشت ... 🚪 مامان آمنه رفت اتاق تا لباسای آمنه رو مرتب بکنه ولی با تعجب دید لباساش مرتب تو کمدشه.😃 آمنه به مامانش گفت: هوای نفس چیز بدیه دیگه گوش به حرفاش نمیدم... 😌👌 مامان آمنه رو بوسید ❤️ و گفت: این نفسه همیشه دنبالمونه ... 🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂👹 ⭕️ ️ولی یادت باشه که اگه میخوای تو این مبارزه پیروز بشی💪 باید صبر داشته باشی و هر وقت شکستش دادی از خدا تشکر بکنی ... @asmaolhosnaa
بر روی رضا ✨شمس امامت صلوات🌟🌺 بر شافع ما روز قیامت صلوات🌟🌸 در شام ولادتش که شادند همه بفرست بر این روح کرامت صلوات🌟🌺 علیه‌السلام✨ مبارک باد 🌈✨🌈✨🌈✨🌈✨🌈✨ @asmaolhosnaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا