#یه_خط_روضه
امام حسن(ع) رو کرد به برادرش و گفت:
پاسخ مَردم و اطعام یتیمان با من
تو فقط دور و بر زینب باش 😢
از ذِڪرعَلیمَدد گرفتیم آنچیزڪہمیشود گرفتیم
از بوتِہ آزمایشعِشقاز نُمره بیست صَد گرفتیم ..!
گفت ای فرزند ملجم دیر کردی، قبل تو
در میان کوچه، قنفذ جان حیدر را گرفت
#شهادت_امام_علی
#صدقه
امیرالمومنین امام علی (ع) بسیار صدقه می دادند. یک روز، شخصی به ایشان گفت:
«چقدر زیاد #صدقه می دهید، آیا چیزی برای خود نگه می دارید؟»
امام علی علیه السلام در پاسخ فرمودند:
«اگر بدانم خداوند یکی از اعمال من را قبول می کند، از زیاده روی در انفاق خود داری می کنم، ولی نمی دانم که آیا این کارهای من مورد قبول خداوند هست یا نه؟ اکنون که نمی دانم؛ آنقدر صدقه می دهم تا بلکه یکی از آنها مورد قبول واقع گردد.»
بحارالانوار ، ج ۴۱ ، ص۱۳۸
#یا_مفتاح
گویند: دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
در راه با پرودرگار سخن می گفت: ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
"مولانا"
پاسخ شهید شیخ احمد کافی به زن بی حجاب
داشتم می رفتم قم، ماشین نبود، ماشین های شیراز رو سوار شدیم. یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود،اون موقع هم که روسری سرشون نمی کردن هی دقیقه ای یک بار موهاشو تکون می داد و سرشو تکون می داد و موهاش می خورد تو صورت من. هی بلند می شد می نشست، هی سر و صدا می کرد.می خواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه.
برگشت، یه مرتبه نگاه کرد به منو خانمم که کنار دست من نشسته (خب چادر سرش بود و پوشیه هم زده بود به صورتش) گفت: آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟ بردار یکی بشینه.
نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه! گفتم: این خانم ماست. گفت: پس چرا این طوری پیچیدیش؟ همه خندیدند. گفتم: خدایا کمک مون کن نذار مضحکه اینا بشیم. یهو یه چیزی به ذهنم رسید. بلند گفتم: آقای راننده! زد رو ترمز.
گفتم: این چیه بغل ماشینت؟ گفت: آقاجون، ماشینه! ماشین هم ندیدی تو، آخوند؟!
گفتم: چرا؟! دیدم. ولی این چیه روش کشیدن؟ گفت: چادره روش کشیدن دیگه!
گفتم: خب، چرا چادر روش کشیده؟
گفت: من باید تا شیراز گاز و ترمز کنم، چه می دونم چادر کشیدن کسی سیخونکش نکنن ، انگولکش نکنن ، خط نندازن روشو ...
گفتم: خب، چرا شما نمی کشی رو ماشینت؟
گفت: حاجی جون بشین تو رو قرآن. این ماشین #عمومیه! کسی چادر روش نمی کشه! اون #خصوصیه روش چادر کشیدن!
"منم زدم رو شونه شوهر این زنه
گفتم: این خصوصیه، ما روش چادر کشیدیم".
#حجاب
#شهید_شیخ_احمد_کافی
#تاخير_اجابت_دعا
چرا خداوند اجابت دعای مومن را به تاخیر میاندازد
امام رضا علیهالسلام فرمودند:
خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مىاندازد و مىگويد: «صدايى است كه دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مىكند و مىگويد: صدايى است كه از شنيدنش بدم مىآيد.
فقهالرضا عليهالسلام، ص ۳۴۵
توطئه به شهادت رساندن امام توسط خوارج
در دوره کوتاه حکومت امام علی(ع) سه جنگ سنگین داخلی جمل، صفین و نهروان درگرفت.
در جنگ نهروان که یاران امام علی خوارج را شکست دادند ، بازماندگان آنها تا مدتی در مکه گرد هم می آمدند و برای کشتگان نهروان عزاداری کردند.
در یکی از این جلسات آنها تصمیم گرفتند که امام علی علیه السلام و معاویه و عمرو بن عاص را بکشند. ابن ملجم مرادی قتل امیرالمؤمنین را پذیرفت، حجّاج بن عبد اللّه معروف به برک کشتن معاویه و عمرو بن بکر تمیمی کشتن عمرو عاص را بر عهده گرفت.
هر سه نفر قرار بر این شد در شب نوزدهم ماه رمضان هنگام نماز صبح تصمیم خود را عملی سازند. به همین خاطر ابن ملجم برای به قتل رساندن امام علی راهی کوفه شد.
ابن ملجم به کوفه آمد اما نیتش را پنهان کرد و در محله بنی کنده که تعدادی از خوارج در آن زندگی کردند تا رسیدن روز موعود به سر برد.
او در این زمان با قطام دختر اخضر تیمیه آشنا و شیفته او شد و از او خواستگاری کرد. قطام که نزدیکانش در جنگ با امام کشته شده بودند، کینه امام را در دل داشت و شرط کرد که زمانی با ابن ملجم ازدواج می کند که او امام علی را به قتل برساند.
ابن ملجم راز حضورش در کوفه را زمانی که دریافت قطام در دشمنی با امام با او هم عقیده است، افشا نمود. برای یاری ابن ملجم، قطام، وردان بن مجالد و شبیب بن بجره را فراخواند و آنها پذیرفتند.
اشعث بن قیس نیز پس از اطلاع از نیت ابن ملجم به او وعده همراهی داد و اینگونه جمع چهار نفره توطئه گران در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه جمع شدند تا امام را به شهادت برسانند.
#یاعلی
خدایا مرگ علی را برسان...
+شما عموی مرا ندیده ای؟
_نه،عمویت کیست؟
+نمی دانم،هر شب می آمد به ما سرمیزد و برایمان غذا می آورد
_عمویت دیگر نمی آید...
+او حتما می آید خیلی مهربان است ،میخواهم خبر خوبی به او بدهم
_چه خبری؟
+میخواهم خبر مرگ علی را به او بگویم،شبها که می آمد مادرم علی را نفرین می کرد
_عمویت هم علی را نفرین میکرد!؟
+آری...
میگفت خدایا مرگ علی را برسان...💔😭
#مظلوم_ترینم
#شب_قدر
#شهادت_امام_علی_علیه_السلام
-اسرا-🇵🇸
خدایا مرگ علی را برسان... +شما عموی مرا ندیده ای؟ _نه،عمویت کیست؟ +نمی دانم،هر شب می آمد به ما سرم
اخ که این متن چقدر حرف داشت🥲💔
آخرهمانشدکهگفت؛
فرقششکافت؛
بسکهبهیادپهلووبازویش
بابغضمیگفت:
دردتبهسرمزهراجان.💔
#ماهشکافته...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتند همه فدایِ اشکت آقا
تصویرِ شما را شهدا بوسیدند
❤️آقا جان!چقدر محتاج دعایتان در این شب قدر هستیم.....
#لبیک_یاعلی
#دلتنگ_دیدار😭
حتما بخونید.
گناهی که اندوهگین ات کند،
نزد خدا بهتر است
از کار نیکی که به خودپسندی
گرفتارت سازد!
#حسین_دارابی
برو به خدا بگو:
خدایا نمیتونم دیگه نا ندارم!
میخوام گناه نکنما ولی نمیشه
اصلا خدا برات معجزه میکنه:)
هدایت شده از 🇵🇸دختران انقلاب 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعاتی پیش
صحبت های خواهر شهید ابراهیم هادی در کانال کمیل با برادرش در زیر باران😭❤️
😭آسمان هم از سوز این درد دل گریست
🙏حتما ببینید و تا لحظه تحویل سال نشر دهید
#راه_شهیدان_ادامه_دارد
#راهیان_نور_دختران_انقلاب
#دختران_انقلاب
🇮🇷کانال دختران انقلاب را دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc