eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
131 فایل
🔺️کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💝✵─┅┄ آغاز سخن یاد خدا باید کرد خود را به امید او رها باید کرد ای با تو شروع کارها زیباتر آغاز سخن تو را صدا باید کرد الهی به امید تو💚 سلام صبحتون بخیر🌺 @asraredarun ┄┅─✵💝✵─┅┄
✾ ✾ ✾ ══════💚══   ✨امام صادق علیه السلام فرمودند: ... روز غدير خم در ميان روزهاي عيد فطر و قربان و جمعه همانند ماه در ميان ستارگان است.✨ @asraredarun ══💚══════ ✾ ✾ ✾
شـده‌ام در پی تو دربه‌ درت مهدی‌جان کی‌رسد برمن‌مسکین نظرت مهدی‌جان کی شود تا که عیان بر سر راهم گذری بر نگاهـم که بیفتـد نظـرت مهـدی‌جان @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی ۹۶.mp3
11.68M
۹۶ شما آنچه را با خود به برزخ منتقل میکنید؛ 💥 که در شماست! و در زمان بحران ـ مصائب ـ امتحانها و ... از شما بروز می‌کند! ✘ نه آنچه که شنیده‌اید ـ خوانده‌اید ـ نوشته‌اید ـ و تصور می‌کنید که آموخته‌اید! ♨️ حالا یک سؤال، من چه کنم که دارایی‌های درونی‌ام زودتر قوی‌تر و مستحکم‌تر و ریشه‌دارتر شوند؟ @Ostad_Shojae
👤 انسان شناسی ۹۶ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نون، والقلم💥 💥روز قلم بر تمامی اهل قلم مبارک باد💥 ان شاءالله تمامی قلم‌ها در راستای بیداری انسان‌ها و یاری امام موعود(عجل‌الله تعالی فرجه) بنویسند🌺 اللهم عجل لولیک الفرج🌺 @asraredarun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در کودکی نظام باورهای کودک شکل میگیرد و والدین تاثیر فوق‌العاده ای در رشد افکار منفی و مثبت فرزندشان دارند... موقع صحبت کردن با آنها مدام از بی پولی سخن نگوییم تو چه قدر تنبل هستی آخرش هیچی نمیشوی و امثال اینها ذهن آنها را با با برکت و فراوانی دنیا با اینکه چقدر فوق‌العاده و دوست داشتنی هستند و اینکه آینده درخشانی در انتظار شان هست آشنا کنید تا واقعا قدرتمند شوند و با دید مثبتی زندگی کنند. @asraredarun
چرا تخصص ها را به کسانی می دهیم که مادر نیستند؟! این تخصص ها را باید به مادر داد. و ما در حال انجام این کار هستیم. مادر چیزی را دارد که هیچ متخصصی ندارد و آن فطرت مادری است. مادری که بر فطرت مادری عمل می کند اگر صبح فرزندش را می زند، به حکم همان فطرت تا عصر درستش می کند. ممکن است خود مادر نداند که چه کار مهمی می کند اما براساس فطرتش، تعادل را برقرار می کند. ممکنه مادر در رفتار با کودکش دچار اشتباه شود اما بنابر فطرت مادریش اشتباهش را جبران می کند. 95 در صد کاری که مادر انجام می دهد، صحیح است. در دوره ی مدرن این ویژگی را از مادر گرفتند و دادند به متخصص. متخصص ها هم جزء جزء شدند، متخصص اطفال، تغذیه، رفتار و غیره. نتیجه این می شود که کودک 24 ماهه را می برند پیش فوق تخصص روانپزشکی اطفال و این کودک 8 ماه است که داروی اعصاب مصرف می کند. پزشک تقصیری ندارد و بر اساس معلومات و ذهنیتش عمل می کند و مطابق آن دارو تجویز می کند. کار پزشک کاملاً صحیح است چون مادر نیست. مادران قدیمی را دیدید با یک نگاه متوجه می شوند که بچه چه مشکلی دارد و تجویزش را هم به خوبی می دانند. تخصصهای مرتبط باکودک راباید به مادر داد. مادر می داند چون یک ندایی از درون به او می گوید که چه کار باید بکند. کتاب «کودک، انسان، خانواده» را دو تا مادر نوشته اند؛ علم را از دکتر هایم جینات گرفتند ولی از او قوی تر شدند. شما هم باید قوی تر از من باشید چون من مادر نیستم و یک مرد هستم که یک مطالبی را تحقیق کرده ام اما شما مادر هستید و این مطالب را با تمام وجود حس می کنید.
علمی که در راه است و هنوز افشاء نشده تمام نظریات هوش را ابطال می کند. مواظب باشید و این قدر آلوده ی موضوع هوش نشوید که وقتی ابطال شد ببینیم که قربانی شده ایم. چرا هوش عقلانی نسبت به هوش های دیگر این قدر مهم شده است؟ چون صنعت رشد کرد و هوش عقلانی وجه ی بیشتری پیدا کرد و دنیای صنعتی مهندس و تکنسین نیاز دارد و هوش و عقل می خواهد نه عاطفه و معنویت. هوش عقلانی می خواهد که بتواند تکنولوژی را اداره کند نه چیز دیگری. پیاژه 50 سال روی هوش کودک کار کرد و احساسات را رد کرد و هوش را مقدم دانست. در نتیجه هوش و عقل مطلق شدند. امروزه فجایع در دنیا را انسان های باهوش ولی نامتعادل که فقط یک وجه ذهنشان تقویت شده به بار می آورند امروزه خیلی از مسائلی که دانشمندان به آن ها پی برده اند، دانشمندان ما قرن ها پیش به آن ها رسیده بودند ولی با خودشان دفن کردند و حتی به فرزندانشان هم انتقال ندادند چون معتقد بودند: «ویزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه» تا تزکیه نشویم نباید علم کسب کنیم. ماشین را دست راننده ی قابل می دهند که تجربه دارد نه دست کودک
هيچ دو کودکی کنترل ادرار را در یک سن به دست نمی آورند. زمان واقعی کنترل ادرار برای هر کودک، هنگامی است که مغز، اعصاب و عضلات به اندازه کافی رشد کرده باشند و کودک بتواند آنها را کنترل نماید که این اتفاق به ندرت ممکن است قبل از سن ۱۸ ماهگی اتفاق بیفتد و ميتواند تا سه سالگي طول بكشد. پس تا فرزندتان حاضر به همكاري نيست آموزش توالت رفتن را شروع نكنيد و به خاطر چشم و همچشمي فرزندتان را زير فشار نگذاريد.
بچه‌ها تشنه شادی هستند و شما به‌عنوان پدر و مادر نقش پررنگی در فراهم کردن فضایی مفرح و پرمحبت برای یادگیری و پرورش فرزندتان دارید. اگر مادران کودک درون‌شان شیطنت کند، زندگی در خانه جریان می‌یابد، اگر خنده، اگر شادی، اگر شوخی، اگر بازی کنند همه اهل خانه را به زندگی نوید می‌دهند. انتقال شادی از پدران و مادران به کودکان میسر است. کودکان همین چند سال را برای شادی و بازی وقت دارند، کودک شاد امروز، انسان موفق و خوشبخت فرداست. بازی کردن به کودکان، کشف دنیا، قوانین طبیعت، تفکر در پیرامون زندگی را می‌آموزد آنها توانایی‌های خود را در بازی‌ها می‌سنجند که هیچ علمی آن را به کودکان نخواهد آموخت. کودکی که به اجبار والدین به جای بازی و تحرک و شادی پشت میز کلاس زبان می‌نشیند، کودکی که به جای گرفتن مداد رنگی برای نقاشی و خط‌خطی کردن، الفبا را می‌آموزد، رشد سالم روانی را که بین یک تا شش سالگی اول زندگی باید اتفاق بیفتد را از دست می‌دهد. کودک دانشمند امروز، انسان مضطرب فرداست که شانس پیشرفت در بسیاری از زمینه‌های احساسی را از دست خواهد داد.
برای بیدار شدن بچه ها صبح‌ها جنجال به پا نکنید کودکان از این که پتو را یکباره از روی آنان بردارید و بیدارشان کنید، متنفر هستند استفاده ازسخنان منفی وتنبل نامیدنشان هم کمکی به شمانمی کند با لطافت و محبت باشید
برای فرزندتان، از ۵ درخواست، ۳ مورد را انجام دهید، 🔸۱ مورد را با تاخیر 🔸۱ مورد را رد کنید... با این روش ، صبر و تحمل «نه » شنیدن را در فرزندتان افزایش خواهید داد!
تربیت همراه غضب، اصلاً تربیت نیست. چون آن چه که در باب تربیت نقش زیربنایی دارد و برای تأدیب و تربیت می خواهیم از او استفاده کنیم، حیا و پرده داری است. اگر بخواهی در آن حال که خشمگین هستی، فرزندت را تربیت کنی، چون هنوز نتوانستی خودت را کنترل کنی، ممکن است حرکتی از تو سربزند که این موجب پرده‌دری شود. چون عصبانی شده‌ای، ممکن است یک دفعه یک حرکتی از تو سر بزند – اعم از گفتار و کردار- که موجب پرده‌دری و بی‌حیایی شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 🦋 ✍تکیه زده بر درخت کاج حیاط بیمارستان ایستاده بود و به روزهای نامعلوم پیش رو فکر می کرد. نمی دانست باید خوشحال باشد یا ناراحت؟معجزه بود یا بلای ناگهانی؟ برگه آزمایش را از ترس خورد کرده و توی همان سطل زباله استیل آزمایشگاه ریخته بود.یعنی همین که نتیجه را دیده و مطمئن شده بود،لرز به جانش افتاد،برگه را پرت کرد اما دوباره برداشت و دست کم پنج بار پاره اش کرد!مسخره بود اما واهمه داشت که نکند به دست کسی بیفتد که نباید! مثبت بود! و می دانست که نمی تواند موضوع به این مهمی را از اوضاع بهم ریخته ی جدیدش منها کند... هرچند ارشیا همچنان زنگی نزده بود اما نمی خواست بیشتر از این دور از هم بمانند.مجبور بود فعلا وانمود کند به شبیه همیشه بودنش! ذهنش پر بود از کشمکش های یک نفره. ارشیا هنوز سرد بود...لیوان آبمیوه را روی عسلی گذاشت و گفت: _لیمو شیرین داره،بخور تا تلخ نشده _برای من همه چیز تلخ شده! داشت نگاهش می کرد،لیوان را برداشت و کمی چشید.هنوز مردد بود برای باز کردن سر صحبت که موبایلش زنگ خورد. با دیدن شماره قلبش ریخت،بازهم دردسر! _چرا برنمی داری؟ با استرس گفت: _مه لقاست ارشیا سرش را تکان داد و دستش را دراز کرد ،می خواست خودش جواب مادرش را بدهد تا جنگ و دعوا راه نیفتد،مثل همیشه!اما ریحانه یاد حرف زری خانم افتاد (از حریم زندگی خودت و همسرت دفاع کن،تو گناهی‌نکردی که نگران باشی.هیچ وقت هم انقدر مظلوم نشو که دیگران به تو ظلم کنند) به چشم های ارشیا خیره شد و گوشی را برداشت.دیوانه شده بود انگار! _بله؟ ارشیا گویی به صحنه ی حساس فیلمی رسیده باشد بی حرکت خیره اش شده بود. صدای بلند و نیمه عصبی مادرشوهرش در فضای اتاق پیچید _الو ،همیشه باید دو ساعت منتظر باشم تا این ماس ماسک رو جواب بدی؟ سعی کرد محترمانه برخورد کند: _ببخشید،سلام _هیچ معلوم هست تهران چه خبر شده؟ ارشیای من کجاست؟ ما تازه باید بفهمیم چه بلایی سرش اومده؟ و زد زیر گریه‌،طوری که حتی ریحانه هم متاثر می شد اگر نمی شناختش! _خداروشکر حالا یکم بهتره،خطر رفع شده _بعد از سه بار اتاق عمل رفتن میگی بهتر شده؟خب حق هم داری تو که مادرش نیستی تا دلت بسوزه،حتما الانم دستت بنده خمیر و ترشی و مرباهات بوده نه پسر بدبخت من! حس می کرد رگ های سرش کشیده می شود،دلش می خواست معذب نباشد برای جواب دادن!ناخواسته تند شد. _شما دستتون بند چی بوده که بعد از این همه وقت و سه بار اتاق عمل رفتن تازه یاد پسرتون افتادید؟ لحظه ای سکوت شد و بعد دوباره صدای جیغ مه لقا بود که پیچید ⇦نویسنده:الهام تیموری.... @asraredarun اسرار درون ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 🦋 ✍لحظه ای سکوت شد و بعد دوباره صدای جیغ مه لقا بود که پیچید: _نه خوبه، انگار زبونت باز شده! ببینم نکنه با بی پول شدنش هوا برداشتت که اینطوری جواب منم میدی؟ _من بخاطر پول ازدواج نکردم که حالا با کم و زیاد شدن اسکناس های ارشیا دست و دلم بلرزه. _آفرین، پس بالاخره سختی های زندگی باعث شد اون روی‌ دیگه ت رو نشون بدی! انقدرهام مظلوم نیستی فقط آب ندیده بودی!با همین زبون که ما ندیده بودیم ارشیا رو شیفته کردی؟نه؟ _کاش شما هم یه روی قابل تحمل تر داشتید که پسرتون جذبتون میشد،نه اینکه فراری...! _اشتباه کردم که از اول بچه ام رو به امید خدا رها کردم،بخاطر نجات ارشیا از دست تو و بد شگونیتم که شده میام تهران _بفرمایید که برای جنگ با من!وگرنه اگه بخاطر ارشیا دلسوزی می کردید که حالا تهران بودید تا ببینید به چه وضع و اوضاعی گرفتار شده. _احترام به بزرگتر تو فرهنگ نداشته ی خانوادت نبوده نه؟ _اگر بی حرمتی کردم معذرت می خوام ‌‌اما جوابِ های همیشه هوی بوده نه سکوت ممتد.خدانگهدار هنوز مه لقا خط و نشان می کشید که گوشی را با دست های لرزانش قطع کرد. از عکس العمل ارشیا واهمه داشت. موبایلش زنگ خورد،مشخص بود که مه لقاست! زیرچشمی ارشیا را نگاه کرد،در کمال ناباوری اخمش باز شده بود.. شاید هم فقط خودش توهمی شده بود...زبانش‌ را روی لب های خشک شده اش کشید و گفت: _متاسفم،نمی خواستم بی احترامی بکنم اما ... _آبمیوه تلخ شد اما اگر جواب ندم بیچارم می کنه. و موبایل‌ را برداشت .ریحانه نمی دانست خوشحال باشد یا نه‌؟عجیب بود یعنی ناراحت نشد از مکالمه ای که با مادرش داشته؟شاید چون همیشه به او گوشزد می کرد که خودت گلیمت را از آب بیرون بکش‌،پس این بود منظورش حتما! اولین باری که منزل پدری ارشیا دعوت شد مراسم عروسی اردلان بود.وقتی دید که ارشیا برای رفتن بی میل نیست،با همه استرسی که داشت و با وجود کنجکاوی ای که مزید بر علت شده بود، خودش را متقاعد کرد برای رفتن و بالاخره کابوس شب هایش حقیقت پیدا کرد! باورش نمی شد آن همه تجمل و فخرفروشی برای یک شب باشد! متمول بودن از ریزه کاری های زندگی شان هم پیدا بود ...و حتی در برخوردها هم همه چیز رعایت می شد! هر لحظه منتظر مواجهه شدن با مادر شوهر هنوز ندیده اش بود و بخاطر همین ترسی که سرتا پایش را گرفته بود ترجیح می داد از کنار همسرش تکان نخورد. اردلان خوش خنده و کمی شبیه به برادرش بود،اما ابهتی که ارشیا داشت را در او ندید. از خوشحالی و رفتار متکبرانه ی عروس هم مشخص بود که پسند خود مه لقاست و انگار فقط او بود که خیلی غریبه وارد این خانواده شد. یعنی ارشیا این همه تفاوت فکری داشت با کسانی که خانواده اش بودند؟! آنقدر در فکر فرو رفته بود که حتی نفهمید ارشیا با چند مرد آن سوی سالن در حال خوش و بش کردن است. خوشحال بود که حداقل پدرش محترمانه و با روی باز تحویلش گرفته... اما حس خوبش به سرعت خراب شد! _پس ریحانه تویی ؟ نیم ساعت از ورودش نگذشته بود و هنوز مه لقا را ندیده بود.حالا خیلی سخت نبود حدس زدن اینکه زنی که رو به رویش ایستاده و با نفرت نگاهش می کرد همان مه لقاست. ⇦نویسنده:الهام تیموری.... @asraredarun اسرار درون 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ صبح را آغاز میکنیم با نام خدایی که همین نزدیکیهاست خدایی که در تارو پود ماست خدایی که عشق را به ما هديه داد، و عاشقی را درسفره دل ما جای داد الهی به امید تو💚 سلام صبحتون بخیر🌹 @asraredarun ┄┅─✵💝✵─┅┄
✾ ✾ ✾ ══════💚══   ✨امام صادق علیه السلام فرمودند:  در روز عيد غدير، خدا را با روزه و عبادت و ياد پيامبر و خاندان او يادآوري كنيد، زيرا رسول خدا به اميرالمؤمنين سفارش كرد كه آن روز را عيد بگيرد، همينطور پيامبران هم به جانشينان خود سفارش مي كردند كه آن روز را عيد بگيرند، آنان هم چنين مي كردند.✨ @asraredarun ══💚══════ ✾ ✾ ✾
دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چرا به خیمه ی جانان نمی رسد؟! در طول عمر، درد زیادی چشیده ام دردی به تلخی غم هجران نمی رسد @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا