🔴 #مدارای_ماشینی_با_همسر
💠 به این مثالها دقّت کنید: توقّف ماشین هنگام #داغ کردن، بار سنگین نزدن هنگام کمباد بودن آن، توقّع #متناسب با مدل ماشین (مثلاً از پراید توقّع ماشین مدل بالا نداشتن)، توجّه به نقص #فنّی ماشین و پیگیری جهت رفع آن، پذیرش برخی محدودیتها و قوانین رانندگی مثل بستن #کمربند، سرعت مجاز، ایستادن پشت چراغ قرمز و دهها موارد دیگر که هر رانندهای #رعایت آن را بر خود لازم میداند.
💠 بطور واضح میبینیم که معمولاً انسانها در زندگی #ماشینی خود با وسائل بیجان، اخلاق #مدارا، انصاف، رسیدگی و توجّه به آن وسیله را رعایت کرده و حتّی در مواردی برای #نگهداری و استفاده بهتر و مفیدتر از آن به #متخصّص آن وسیله مراجعه کرده و یا آموزش میبینند.
💠 زن وشوهر در زندگی مشترک، با #انسان زندگی میکنند انسانی که روح پیچیده و ظریف دارد و به طریق اولی باید اخلاق مدارا و #رسیدگی و درک همسر را از خود نشان دهند. پس باید #قوانین زندگی با انسان را از راه مطالعه، استفاده از تجربه دیگران، تفکّر و یا #مشاوره بیاموزند.
💠 از قوانین اصلی زندگی این است که توقّع خود را با شرایط همسرمان #تنظیم کرده و همیشه ظرفیّت، استعداد و توان خودش را مدّ نظر قرار دهیم. توجّه به #توان جسمی، مالی، فکری و روحی همسرمان میتواند تنظیم کننده سطح توقّع ما از همسرمان باشد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 اگر زنها با #قرآن مأنوس شوند...
💠 رهبر انقلاب:
💠 «اگر زنها با #قرآن مأنوس شوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد. چون زنِ آشنای با #قرآن میتواند در تربیت فرزند تأثیرات زیادی داشته باشد.»
۱۳۸۸/۰۷/۲۸
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 #تنفر_ممنوع
💠 اگر از همسرتان کار #خطایی سر زد، به هیچ وجه از او #متنفر نشوید بلکه از #کارش انتقاد کنید و یا ناراحت باشید.
💠 تنفر از همسر، باعث میشود تا #خوبیهای او را نبینید و فقط در جستجوی #عیبهای دیگر او برآیید. #شیطان نیز به این قضیه کمک میکند.
💠 حتما همسرتان رفتارهای #خوبی غیر از خطایش دارد که با یادآوری آنها #خوشحال میشوید و دلتان نسبت به او نرم میگردد.
💠 با این روش از #کینهورزی جلوگیری کنید.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 #تکنیک_گفتگو
💠 به جای اینکه بگوئید میخوام فلان کار را انجام دهم بگوئید میخواستم نظر تو رو در مورد انجام فلان کار بپرسم!
💠 به جای اینکه بگوئید این چیه پوشیدی؟ اگر خانم هستید به همسر خود بگوئید فلان لباس بیشتر بهت میاد! اگر آقا هستید به همسر خود بگوئید به نظر من فلان لباس خیلی خوشگلترت میکنه!
💠 به جای اینکه بگوئید میآیی دنبالم؟ بگوئید: دوست دارم تو راه برگشت با تو باشم میتونی بیائی؟
💠به جای اینکه بگوئید بریم خرید؟ بگوئید: دوست دارم خریدم با سلیقه تو باشه!
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از همسفران مسیرآرامش
🌹خوشبختی سه ستون دارد:
#فراموش کردن
تلخی های دیروز"
#غنیمت شمردن
شیرینی های امروز
#امیدواری به فرصت های فردا
الهی که #خوشبخت باشید
¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘¨
@ezdevaj_t_masiri
هدایت شده از علیرضا پناهیان
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 تفاوت فروشگاههای معنوی با فروشگاههای دنیایی
#تصویری
@Panahian_ir
#داستان-کودکانه
چی بهتره؟
صدای چرخاندن کلید در قفل آمد.
علی و حنانه از جا بلند شدند.
با عجله به طرف در رفتند.
پدر با پاکتی وارد شد.
آن ها سلام دادند. پدر جواب سلامشان را داد.
آن ها می خواستند مثل همیشه به آغوش پدر بپرند. اما پدر گفت:
- نه نه. فعلا نمی توانم به شما دست بزنم.
حنانه بغض کرد و به طرف مادر رفت.
مادر او را بغل کرد. حنانه سرش را روی دوش مادر گذاشت و گریه کرد.
علی با تعجب به رفتار پدر نگاه کرد.
او پاکت را زمین گذاشت. از داخل آن ظرفی را بیرون آورد.
با لبخند رو به آن ها کرد و گفت:
- بچه ها، من از صبح بیرون بودم. الان دست های من آلوده است. اول باید دست هایم را با این مایع بشویم و ضد عفونی کنم.
بعد به طرف دستشویی رفت.
مادر حنانه را بوسید و زمین گذاشت.
بعد گفت:
-بهتراست ما هم برای پدر دمنوش بیاوریم.
حنانه هنوز ناراحت بود.
علی ساکت ماند و منتطر پدر نشست.
مادر چند استکان دمنوش آورد.
پدر از دستشویی بیرون آمد. دست هایش را خشک کرد.
حنانه را بغل کرد و بوسید.
علی را هم بغل کرد و گفت:
- خیلی دلم برایتان تنگ شده بود. ولی برای اینکه شما بیمار نشوید. باید این کار را می کردم.
مادر خندید و گفت:
-ان شاءالله هیچ کس بیمار نشود.
برای آوردن شام به آشپزخانه رفت.
وقتی برگشت، دید که بچه ها حسابی با پدر مشغول بازی و خنده هستند.
مادر گفت:
-خب حالا ببینید این بهتره.
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته⚫️
در دلم دارم هوای نینوایت یا حسین
آرزویم هست باشم کربلایت یاحسین
داغِ لاله با شقایق بر دلت افتاده است
ماه زیبا، ابن حیدر، شد فدایت یاحسین
شب تماشا می کند جشنی که برپا کرده ای
شرحِ اَحلا مِن عسل دارد سرایت یا حسین
کوه صبری در مقابل، روی زانو خم شده
با نگاهش، می بَرد غم از برایت یاحسین
کاش امشب آسمانی ها فدایت می شدند
ماه و خورشید و ستاره درهوایت یا حسین
(فرجامپور)
االهم عجل لولیک الفرج 🌺
شبتون بهشت
التماس دعا🌺
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون