eitaa logo
موسسه فرهنگی افق عصر بصیرت
7 دنبال‌کننده
115 عکس
115 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌آغاز عملیات والفجر ۱۰ در منطقه حلبچه 🔸 در بامداد ۲۳ اسفند ۱۳۶۶، عملیات والفجر ۱۰ با رمز مقدس «یا رسول‌الله (ص)» توسط رزمندگان دلیر سپاه اسلام در منطقه حلبچه آغاز شد. این عملیات با هدف آزادسازی بخش وسیعی از استان سلیمانیه و انهدام ماشین جنگی دشمن بعثی در پنج مرحله به اجرا درآمد. 🔹 عملیات والفجر ۱۰ در شرایطی انجام شد که شهرهای مختلف ایران تحت بمباران‌های شدید دشمن قرار داشتند و جمهوری اسلامی ایران با قاطعیت به مقابله‌به‌مثل پرداخت. این عملیات نه تنها یک پیروزی نظامی بزرگ بود، بلکه پیامدهای سیاسی و استراتژیک مهمی نیز به همراه داشت. 🔸 از نتایج مهم این عملیات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تلفات نیروی انسانی دشمن: ۶۰۰۰ نفر اسیر و ۱۱۰۰۰ نفر کشته و زخمی. آزادسازی ۱۲۰ کیلومتر مربع از منطقه دشت‌زور در استان سلیمانیه، شامل شهرهای حلبچه، دوحیله و خرمال. انهدام و به غنیمت گرفتن تجهیزات نظامی دشمن، از جمله ۴۵۰ دستگاه تانک و نفربر، ۶۰ قبضه توپخانه صحرایی، ۱۳ دستگاه مهندسی و ۲۳۰ دستگاه خودرو. 🔹 این عملیات توجه رسانه‌ها و تحلیل‌گران نظامی و سیاسی جهان را به خود جلب کرد، به‌ویژه پس از آنکه شهر حلبچه دو روز بعد، در ۲۵
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺حتماببینید، صحنه های زیبا وماندنی از شب عملیات 🎥 تصاویر کمتر دیده شده از شهید احمدکاظمی، محسن رضایی و شهید صیادشیرازی در بحبوحه عملیات الی بیت‌المقدس 🌷@shahedan_aref
🔴روایت کم‌تر دیده‌شده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات ♦️منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام‌آباد تا کرمانشاه با هر وسیله‌ای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی این‌ها را گرفت، خود مردم بودند. ♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همه‌ی خلبان‌ها در پناه‌گاه آماده بودند. توجیه‌شان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست. دو تا هلی‌کوپتر کبری و یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلی‌کوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همین‌جور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین‌طور از روی جاده می‌رفتیم، نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه‌ی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه‌ی مرصاد». ♦️یک‌دفعه نگاه کردم، مقابل آن‌ور خاک‌ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین‌جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک‌ریز رد بشوند. به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را می‌زنند. به این‌ها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. می‌توانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: این‌ها را می‌بینید؟ این‌ها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دوی‌شان برگشتند. من یک‌دفعه دادوبی‌دادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم این‌ها هم خودی‌اند. چی‌چی بزنیم این‌ها رو؟! ♦️خوب این‌ها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هرچه سعی داشتم به آن‌ها بفهمانم که بابا! این‌ها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به‌خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلی‌کوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه‌جوری به این‌ها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگر بزنم، این‌ها خودی‌اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب. ♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل این‌که متوجه بودند که ما داریم بحث می‌کنیم راجع به این‌که می‌خواهیم بزنیم آن‌ها را، منافقین سر لوله‌ی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. این‌ها مثل این‌که وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که این‌ها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی‌ها را؟ این‌ها بچه‌ی کرمانشاه بودند، با لهجه‌ی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم. سوار هلی‌کوپتر شدند و رفتند. ♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهمات‌شان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله‌ها که داخل بود، مثل آتش‌فشان می‌رفت بالا. بعد هم این‌ها را هرچه می‌زدند، از این طرف، جای‌شان سبز می‌شدند، باز می‌آمدند. بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند. ♦️بعضی از آن‌ها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند. می‌رفتیم دنبال آن‌ها، می‌دیدیم مرده‌اند. این‌ها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی این‌ها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند. از بی‌سیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من به‌گوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آن‌ها خراب بود. ♦️به‌هرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیه‌ی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیه‌ی شریفه می‌فرماید: «با این‌ها بجنگید، من این‌ها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم.» و نقطه‌ی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان ما (منافقین) در این‌جا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.» 📚رمز عبور، ۱، صفحه‌ی ۱۱۳
📌 آزادی منطقه شلمچه توسط رزمندگان اسلام 🔸 عملیات بیت المقدس یکی از بزرگ‌ترین و استراتژیک‌ترین عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس است که طی چهار مرحله مختلف نهایتاٌ منجر به آزادسازی خرمشهر شد. این عملیات از ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد و یک ماه به طول انجامید. 🔹 رزمندگان اسلام در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ و در ادامه عملیات ظفرمند بیت‌المقدس منطقه شلمچه را از تصرف قوای بعثی آزاد کردند. در این روز با آزادی شلمچه، اراضی آزاد شده به دست رزمندگان ایرانی حدود ۳۰ هزار و ۶۰ کیلومتر مربع محاسبه شد و تعداد هواپیما‌های سرنگون شده دشمن به بیش از ۲۶ فروند رسید. 🔸 آنان، ساعت ۱۰:۴۵ روز۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ ، مرحله سوم عملیات بیت‌المقدس را با رمز «یا علی‌بن ابیطالب» در جبهه جنوب آغاز کردند. رزمندگان اسلام در این عملیات موفق شدند شهرک مرزی شلمچه را از لوث وجود صدامیان پاکسازی کنند و وارد این شهر شوند. 🔹 در این پیروزی هزار تن از مزدوران بعثی کشته، مجروح یا اسیر شدند و ده‌ها تانک و خودرو دشمن منهدم شد. در این روز با یورش قهرمانانه سپاهیان سلحشور، شلمچه آزاد شد و خرمشهر به محاصره کامل رزمندگان اسلام درآمد. 🔸 این در حالی بود که اشغال خرمشهر توسط عر
📌 آزادی منطقه شلمچه توسط رزمندگان اسلام 🔸 عملیات بیت المقدس یکی از بزرگ‌ترین و استراتژیک‌ترین عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس است که طی چهار مرحله مختلف نهایتاٌ منجر به آزادسازی خرمشهر شد. این عملیات از ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد و یک ماه به طول انجامید. 🔹 رزمندگان اسلام در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ و در ادامه عملیات ظفرمند بیت‌المقدس منطقه شلمچه را از تصرف قوای بعثی آزاد کردند. در این روز با آزادی شلمچه، اراضی آزاد شده به دست رزمندگان ایرانی حدود ۳۰ هزار و ۶۰ کیلومتر مربع محاسبه شد و تعداد هواپیما‌های سرنگون شده دشمن به بیش از ۲۶ فروند رسید. 🔸 آنان، ساعت ۱۰:۴۵ روز۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ ، مرحله سوم عملیات بیت‌المقدس را با رمز «یا علی‌بن ابیطالب» در جبهه جنوب آغاز کردند. رزمندگان اسلام در این عملیات موفق شدند شهرک مرزی شلمچه را از لوث وجود صدامیان پاکسازی کنند و وارد این شهر شوند. 🔹 در این پیروزی هزار تن از مزدوران بعثی کشته، مجروح یا اسیر شدند و ده‌ها تانک و خودرو دشمن منهدم شد. در این روز با یورش قهرمانانه سپاهیان سلحشور، شلمچه آزاد شد و خرمشهر به محاصره کامل رزمندگان اسلام درآمد.