هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
یه دقتی به جامعه که بکنیم چه قدر استرس ها زیاد شده، درگیری ها، مشکلات و...
دلیل اینها چی میتونه باشه؟
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
حالا هر چی معشوق با کمال تر عشق هم ارزشمند تر.
(به امید خدا در مورد معشوق هم حرف میزنیم)
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
یه دقتی به جامعه که بکنیم چه قدر استرس ها زیاد شده، درگیری ها، مشکلات و...
دلیل اینها چی میتونه باشه؟
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
دیدین وقتی یه نفر عاشق میشه چه طور زندگی میکنه؟
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
بدترین سختی ها رو تحمل میکنه، ولی خسته که نمیشه هیچ یه جورایی لذت هم میبره
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
حتما این جمله رو شنیدین:
ما رایت الا جمیلا
به جز زیبایی ندیم.
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
مخصوصا اگه در راه رسیدن به معشوقش باشه، اگه معشوق ببینه
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
بعد از حادثه عظیم کربلا
بعد از از شهادت برادران وفرزندان و برادرزاده ها
بعد از اسارت
بعد از مشکلاتی که تصورش هر انسانی رو از پا میندازه
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
حضرت زینب در چه شرایطی این رو میفرمایند؟
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
به نظرتون چه چیزی بهم این قدر نیرو وانگیزه داده بود؟
چه چیزی دلیل شده بود سختی رو تحمل کنم وراضی باشم؟
جز محبت وعشق چیزی میتونه باشه؟!!
هدایت شده از کانال آرشیو مباحث اساتید گروه رزمنده
سالها پیش با یه جمع دوستانه ۷، ۸ نفری مشهد مشرف شده بودیم.
خیلی علاقه داشتم با یکی از بچه های اون جمع صمیمی بشم، محبتش عجیب به دلم نشسته بود.
مریض شد، تب شدید، ضعف و...
دکتر بردمش حسابی بهش رسیدم، یکی از قرصهاش صبح زود بود.
شب رفتم حرم تا نماز صبح، محل اقامت که رسیدم از بی خوابی نای هیچ کاری نداشتم از طرفی هم باید قرص دوستم رو حدود یه ساعت دیگه میدادم.
ساعت رو برا یه ساعت دیگه تنظیم کردم وخوابیدم ولی خیلی امیدی به بیدار شدن نداشتم...
چند دقیقه قبل ازین که زنگ ساعت به صدا دربیاد بلند شدم، با شوق هم بلند شدم بدون احساس خستگی، قرصش رو دادم.
کلی احساس رضایت وخوشنودی هم داشتم!