eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.7هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
9 ویدیو
46 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهر جـهـان شـمـول خـبر داد از بهار
مهر جـهـان شـمـول خـبر داد از بهار سر زد، حق از دریچۀ چشمان بی‌قرار خورشید صبح هـفـدهمین روز ماه دید آغـوش گـرم آمـنه را مست عـطر یار می‌داد اوج حـادثه‌ها یک به یک خـبر بـر عــرشـیـان سـرآمـده ایـام انـتـظـار دریای ساوه گشت کویری از آنچه بود اصحاب فیل شد همه یکباره تار و مار ایوان کـبـر کـنگـره‌هـایش شکـسته شد آتـشـکـده به سـردی ده قـرن شد دچار بت‌های کـعـبه سـجـده نـمـودند بر خدا تا خنده‌ای نشـست به لب‌های مصطفی خورشید حق ز مشرق چشمت دمیده است دوران جهل با تو به پایان رسیده است در صدق و راستی همه‌جا صحبت از تو بود چشمان مکه از تو امـین‌تر ندیده است چـشمی نـدیـد سـایۀ تو چونکه سایه‌ات دست خـدا، پـنـاه دو عـالم کشیده است حق خواست شاهکار خودش را نشان دهد پس محض خاطرت دو جهان آفریده است انسان به حـکـم عـقـل‌گـرایی مـکـتـبت از پنجه‌های وهم و خرافه رمیده است عـشقـت به فـاطمه شد والاتـرین سبب دخـتر اگر شده برکـت نـزد هر عـرب هـسـتـی بـزرگ ایـل و تـبـار کـریـم‌ها از قــبــلِ آفــریــنـش مـا از قــدیــم‌هــا دل‌هـای مـا قــلـمـرو فـرمـان‌روائـی‌ت فـرمـانـبـر نـفــوذ نـگـاهـت زعـیــم‌هـا ناخوانده درس بودی و در پای درس تو زانـو زده تــمـام بـزرگـان، حـکـیـم‌هـا بـودی یـتـیـم مـکـه و دسـت نـوازشـت هـمــواره بـوده بـر سـر کـل یــتـیـم‌هـا دردانـۀ خـدایی و گـشـتی نگـین عـشق بر نـوح بر خـلـیل و مـسـیح و کـلیم‌ها بر دسـتـرنـج کـل رسـولان ثـمر شدی هـمراه با عـلـی تو به عـالم پـدر شدی گشتی رسول اعظم دینی که کامل است بر کـشتی نجـات؛ مرام تو ساحل است کعبه پیمبرش تو نباشی که کعبه نیست در جهل مکه خود بتی از سنگ و از گل است روحم اگر به قبله گره خورده عاشق است ای روح قبله؛ قبله به سوی تو مایل است هر روز پنج مـرتـبه نامت به هر اذان میـثـاق عـاشـقـانۀ ما با تو از دل است چوپان عاشقی به من اینگونه گفته است جانم فدای عشق تو دندان چه قابل است عـشـق شـما بـرای هـدایـت مـلاک شد هر کس گرفت فاصله از تو هلاک شد مـا از ازل شـدیـم مـسـلـمـان چـشـم تو تـوحـید ماست یک نـم ایـمـان چشم تو با چشم دل برای رسیـدن به کُنه عشق حظ می‌بریم ز صـفـحۀ قرآن چـشم تو دنیا اسیر قحطی عشق و محـبت است حـس می‌شود نـیـاز به بـاران چشم تو با یک نگـاه می‌شود عـالـم خدا پرست کافی‌ست جـلـوه کردن برهان چشم تو باید که دست وحـی رود بـر ثـنـای تو بـایـد خــدا غــزل بـسـرایـد بــرای تـو هرکس به جام عشق تو محتاج می‌شود روح و دلش به دست تو تاراج می‌شود هرکس که شد اسیر غرورش به بندگی از درگـه خـدای خـود اخـراج می‌شود هرکس نداشت جنبۀ یک ذرّه معـرفت شـد داعـی خـدایـی و حــلاج مـی‌شـود هر کس که بهتر از همه نزدت خضوع کرد محبوب خلق و بر همگان تاج می‌شود تنها محـمـد است که در اوج مـعـرفت بـا بـنـدگـیـش لالـۀ مــعــراج مـی‌شـود هر خنده‌ات دری روی رحمت گشوده است قرآن تو را به خُلق عظیمت ستوده است بـودی شـمـا کـنـار خـدیـجـه بـهـار هم در راه نــشـر دیـن الـهـی دو یــار هـم بودی به حکم لحمک و لحمی تو با علی یک روح پاک در دو بدن در کنار هم آرام روح و جان و دلت عشق فاطمه است بـودیـد دخـتــر و پــدری بـی‌قـرار هـم عـرشی‌نـشین شانۀ مهـرت حـسن شده یعنی شدی تو با حـسن‌ت شـهـریار هم گفتی من از حسین و حسین از محمد است یعـنی وجـودتـان شـده دار و نـدار هـم هر کس نشد محـب شما مَخـلص کلام بوداست نطفه‌اش نسب اندر نسب حرام ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیخ صدوق گوید: ولادت آن حضرت نزد طلوع صبح روز جمعه هفدهم‏ ماه ربيع الاوّل بوده بعد از پنجاه و پنج روز از هلاك اصحاب فيل يا به روایت دیگر چهل و پنج روز بعد از آن، يا سى روز بعد از آن؛ بعضى گفته‌اند: در همان روز بوده است، اما اشهر آن است كه در همان سال بود، و عامه گفته‌اند: در روز دوشنبه بوده است. ✳️ به سند معتبر از امام صادق علیه‌السلام روايت شده كه: ابليس به هفت آسمان بالا می‌رفت گوش میداد و اخبار آسمان ها را می‌شنيد، تا آنکه حضرت عيسى علیه‌السلام متولّد شد و او را از سه آسمان منع كردند و تا چهار آسمان بالا می‌رفت، و چون حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم متولّد شد او را از همه آسمانها منع كردند، و شياطين به تيرهاى شهاب از درهای آسمان رانده شدند. در هنگام ولادت آن حضرت قريش گفتند: بايد وقت تمام شدن دنيا و آمدن قيامت باشد كه این وقایع روی داده است و ما شنيديم كه اهل كتاب اینگونه ذكر كرده‌اند، پس عمر بن اميّه كه داناترين اهل جاهليّت بود گفت: نگاه كنيد اگر ستاره‏ هاى معروف كه به آنها راه‌ها را پیدا می‌کنید، اگر يكى از آنها بيفتد بدانيد كه وقت آن است كه تمام مردم نابود شوند، و اگر آنها به حال خودند و ستاره‏ هاى ديگر ظاهر می‌شود، پس اتفاق غريب و بزرگى بايد روی داده باشد. ✅ ادامه روایت در فایل بعدی👇👇 ینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/
ادامه روایت ولادت حضرت از فایل قبلی در هنگام ولادت آن حضرت قريش گفتند: بايد وقت تمام شدن دنيا و آمدن قيامت باشد كه این وقایع روی داده است و ما شنيديم كه اهل كتاب اینگونه ذكر كرده‌اند، پس عمر بن اميّه كه داناترين اهل جاهليّت بود گفت: نگاه كنيد اگر ستاره‏ هاى معروف كه به آنها راه‌ها را پیدا می‌کنید، اگر يكى از آنها بيفتد بدانيد كه وقت آن است كه تمام مردم نابود شوند، و اگر آنها به حال خودند و ستاره‏ هاى ديگر ظاهر می‌شود، پس اتفاق غريب و بزرگى بايد روی داده باشد. ❇️ گزارش شده است صبح آن روز كه آن حضرت متولّد شد هر بتى كه در هر جاى عالم بود به رو در افتاده بودند، و طاق ايوان كسرى شکست، و درياچه ساوه كه عده‌ای آن را می‌پرستيدند فرو رفت و خشك شد- (همان است كه اکنون نمك شده است، نزديك كاشان است-) و در سرزمین سماوه كه سالها بود كسى آب در آن نديده بود آب در آن جارى شد، و آتشكده فارس كه هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد، وآب دجله شكافته شد و نورى در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گرديد، تمام پادشاهان در آن روز لال بودند و نمی‌توانستند حرف بزنند، علم كاهنان برطرف شد و سحر ساحران باطل شد، و قريش در ميان عرب بزرگ شدند، ايشان را آل اللّه می‌گفتند زيرا كه ايشان در خانه خدا بودند. 😍 حضرت آمنه گوید: وقتی پسرم به دنیا آمد دست ها را بر زمين گذاشت، سر به سوى آسمان بلند كرد و به اطراف آسمان نظر كرد، پس از او نورى ساطع شد كه همه چيز را روشن كرد، به سبب آن نور قصرهاى شام را ديدم، در ميان آن روشنى صدائى شنيدم كه قائلى می‌گفت كه: ای آمنه زائيدى بهترين مردم را، پس او را محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نام كن. وقتی آن حضرت را به نزد عبد المطّلب آوردند، او را در دامن گذاشت و گفت: حمد می‌گويم و شكر می‌كنم خداوندى را كه عطا كرد به من اين پسر خوشبو را كه در گهواره بر همه اطفال سيادت و بزرگوارى دارد، پس او را تعويذ نمود به نام هاى اركان كعبه و چند بیت شعر در فضائل آن حضرت خواند، در آن شب شيطان در ميان یاران خود فرياد كرد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چيز تو را آشفته کرده است اى سيّد ما؟ گفت: واى بر شما، از اوّل شب تا حال احوال آسمان و زمين را متغيّر می‌بینم، بايد واقعۀ عظيمى در زمين روی داده باشد كه تا زمانی که عيسى به آسمان رفته است مثل اين واقع نشده بود، برويد بگرديد و جستجو كنيد كه چه حادثۀ غريبی روی داده است؟ پس متفرّق شدند و گرديدند و برگشتند و گفتند: چيزى نيافتيم. آن ملعون گفت: اين كار خود من است، پس به دنيا آمد و در تمام دنیا جستجو كرد تا به مکه رسيد، ديد كه ملائكه اطراف حرم را فرا گرفته‌اند، چون خواست كه داخل شود ملائكه بر او بانگ زدند، به ناچار برگشت و كوچك شد مانند گنجشكى و از جانب كوه حرا داخل شد، جبرئيل گفت: برگرد اى ملعون! گفت: اى جبرئيل از تو یک سؤال دارم؛ بگو كه امشب چه اتفاقی افتاده است در زمين؟ جبرئيل گفت: محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم كه بهترين پيغمبران است امشب متولّد شده است، پرسيد كه: آيا مرا در او بهره‌اى هست؟ گفت: نه، پرسيد: آيا در امّت او بهره‌اى دارم؟ گفت: بلى؛ ابليس راضى شد و برگشت. امالی شیخ صدوق ص ۲۸۵؛ فتال نیشابوری روضةالواعظین ج ۱ ص ۶۵؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۱۵ ص ۲۷۵ ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خـشکـانـد آبِ سـاوۀ از مکـه دور را درهم شکست هیبت بت‌هـای کور را خـامـوش کرد آتـش ده قـرن زنده را لـرزانـد کـاخ پـادشـه پُـر قـصـور را بیش از هزار سال به دنـبال او، بشر می‌خواند خط‌به‌خط صفحاتِ زبور را با چـلـچـراغ سـبـز نـبـوت قـیـام کرد روشن نـمـود یک‌تـنـه راه عـبـور را آمد رسـوم جـهـلِ جـهـان را کنار زد بر هم زد او سیاهـۀ "زنده‌به‌گور" را با حُسنِ خُلـق بود مسلـمـان‌شان نمود بدکیش و گبر و مست و عنود و شرور را او رحمتی برای جهان بود و بی‌دریغ لبـریـز عـشـق کـرد تـمـام صدور را روحـی دگر دمـید به مـعـنای واژه‌ها در هم تنید شعر و شعار و شعور را هم سر زدن به اهل نَفَس را رواج داد هـم رفـتـنِ زیــارتِ اهــلِ قــبــور را سیراب کرد با دم عیسایی‌اش ز دور صدها اویسِ عـاشقِ حسِ حضور را "سلمان" که خواند حضرتش او را ز اهل بیت بر سـیـنـۀ عجـم زده مُهـر غـرور را "او" وعده داده بود به دنیا، که تا کنون چـشم انتظار مانده زمانه، ظهـور را ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابن شهر آشوب رحمه اللّه و دیگران روايت كرده‌اند: آمنه گفت كه: چون نزديك شد ولادت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وحشتى بر من غالب شد، پس ديدم مرغ سفيدى را كه بال خود را بر دل من كشيد تا ترس از من بیرون رود، پس زنانی قد بلند ديدم که از آنها بوى مشك و عنبر می آمد و جامه‌هاى رنگا رنگ بهشت بر تن كرده بودند و با من سخن می‌گفتند، سخنانشان را می‌شنيدم كه به سخن آدميان شبيه نبود، و در دسته‌اى ايشان كاسه ‏ها بود از بلور سفيد، و شربت هاى بهشت در آن كاسه‏ ها بود، گفتند: اى آمنه از اين شربت ها بنوش، بشارت باد تو را به بهترين گذشتگان و آيندگان محمّد مصطفى صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پس از آن شربت ها نوشیدم، بعد از آن نورى كه در رويم بود مشتعل گرديد، و سراپاى مرا فرا گرفت، ديدم چيزى مانند ديباى سفيد كه ميان زمين و آسمان را پُر كرده بود، صداى هاتفى را شنيدم كه می‌گفت: بگيريد عزيزترين مردم روی زمین را، و مردانى چند ديدم كه در هوا ايستاده بودند و ابريق ها در دست داشتند، مشرق و مغرب زمين را ديدم و علمى ديدم بر بام كعبه نصب كرده بودند که از سندس بر ياقوت سرخ بودند که ميان آسمان و زمين را گرفته بود. ادامه روایت در فایل بعدی 👇👇 ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹
❇️ ابن شهر آشوب رحمه اللّه و دیگران روايت كرده‌اند: آمنه گفت كه: چون نزديك شد ولادت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وحشتى بر من غالب شد، پس ديدم مرغ سفيدى را كه بال خود را بر دل من كشيد تا ترس از من بیرون رود، پس زنانی قد بلند ديدم که از آنها بوى مشك و عنبر می آمد و جامه‌هاى رنگا رنگ بهشت بر تن كرده بودند و با من سخن می‌گفتند، سخنانشان را می‌شنيدم كه به سخن آدميان شبيه نبود، و در دسته‌اى ايشان كاسه ‏ها بود از بلور سفيد، و شربت هاى بهشت در آن كاسه‏ ها بود، گفتند: اى آمنه از اين شربت ها بنوش، بشارت باد تو را به بهترين گذشتگان و آيندگان محمّد مصطفى صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پس از آن شربت ها نوشیدم، بعد از آن نورى كه در رويم بود مشتعل گرديد، و سراپاى مرا فرا گرفت، ديدم چيزى مانند ديباى سفيد كه ميان زمين و آسمان را پُر كرده بود، صداى هاتفى را شنيدم كه می‌گفت: بگيريد عزيزترين مردم روی زمین را، و مردانى چند ديدم كه در هوا ايستاده بودند و ابريق ها در دست داشتند، مشرق و مغرب زمين را ديدم و علمى ديدم بر بام كعبه نصب كرده بودند که از سندس بر ياقوت سرخ بودند که ميان آسمان و زمين را گرفته بود. ✳️ چون آن حضرت متولد شد رو به كعبه به سجده افتاد، و دست ها به سوى آسمان بلند كرد با حق تعالى مناجات می‌کرد، در این هنگام ابرى سفيد ديدم كه از آسمان فرود آمد تا آنكه آن‏ حضرت را در بر گرفت، پس هاتفى ندا كرد كه: بگردانيد محمّد را به مشرق و مغرب زمين و درياها تا همه خلايق او را به نام و صفت و صورت بشناسند. پس ابر برطرف شد، و ديدم آن حضرت را در جامه‌اى پيچيده از شير سفيدتر، و در زيرش حرير سبز گسترده‌اند، و سه كليد از مرواريد تر در دست داشت، هاتفی می‌گفت كه: محمّد گرفت كليدهاى نصرت و سودمندى و پيغمبرى را. پس ابر ديگر آمد و آن حضرت را از ديده من پنهان كرد (بیشتر از مرتبه اوّل)، و نداى ديگر شنيدم كه: بگردانيد محمّد را به مشرق و مغرب، و نشان دهید او را بر روحانيان جنّ و انس و مرغان و درندگان، و عطا كنيد به او صفاى آدم، و رقّت نوح، و خلد ابراهيم، و زبان اسماعيل، و جمال يوسف، و بشارت يعقوب، و صداى داود، و زهد يحيى، و كرم عيسى را. ✅ چون ابر گشوده شد حرير سفيدى ديدم كه در دست دارد، و بسيار محكم پيچيده‌اند، شنيدم هاتفی می‌گفت كه: محمّد جميع دنيا را در تصرّف خود گرفت، پس هيچ چيز نماند مگر آنكه در تصرّف او داخل شد، و سه نفر ديدم كه از نور و صفات به مرتبه‌اى بودند كه گويا خورشيد از روى ايشان طالع بود، و در دست يكى ابريقى بود از نقره و نافه مشكى، و در دست ديگرى طشتى بود از زمرّد سبز، و آن طشت چهار جانب داشت، و به هر جانب مرواريدى منصوب بود، و گوینده ای می‌گفت كه: اين دنياست بگير اى دوست خدا، پس ميانش را گرفت، گوينده گفت كه: كعبه را اختيار گرفت، و در دست سيم حرير سفيدى بود پيچيده، پس او را گشود و انگشترى از ميان آن بيرون آورد كه شعاع آن ديده‌ها را حيران می‌كرد، پس آن حضرت را هفت مرتبه شست به آن آبى كه در ابريق بود، و آن انگشتر را بر ميان دو كتف او زد كه نقش گرفت، و با او سخن گفت، حضرت جواب او را دادند، پس آن حضرت را دعا كرد، و هر يك او را ساعتى در ميان بال خود گرفتند، پس روانه شد و به جانب آن حضرت ملتفت شد و گفت: بشارت باد تو را اى مايه عزّت دنيا و آخرت‏. ابن شهرآشوب مناقب آل ابیطالب ج ۱ ص ۲۸؛ علامه مجلسی بحارالأنوار ج ۱۵ ص ۲۷۲ ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹