eitaa logo
دبیرخانه کانون های خدمت رضوی شهرستان شهرضا
450 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
836 ویدیو
129 فایل
کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرستان شهرضا جهت ارتباط با ادمین کانال و مسول کانون به آیدی ها زیر جهت پاسخ به هر گونه سوال پیام دهید @ashegeyar @admin137000 کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرضا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟🌟 در روز زیارتی امام رئوف(ع) و در پویش چهارشنبه‌های امام رضایی، یک راس گوسفند نذری توسط یکی از خادمیاران تحویل کانون مرکزی خدمت رضوی شهرضا گردید تا بین نیازمندان توزیع گردد. 🐑🐑🐑🐑 🌟 مشاهده جزئیات خبر در: سایت امام رضایی ها https://b2n.ir/p00020 🐑🐑🐑🐑
*فاطمیه ای با عطر خوش شهدا* *در سالروز شهادت سردار دل ها شهرضا میزبان شهدا شد* ☘ در سالروز شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی فضای شهرستان شهرضا معطر به عطر شهدای تازه تفحص شده ی هشت سال دفاع مقدس گردید. ☘در این مراسم خادمیاران و یاوران رضوی شهرضایی با حضور در جمع مردم همراه با پرچم متبرک حرم رضوی سربازان آسمانی سردار شهیدمان را بدرقه کردند.
بنام خدا و سلام. مراسم شام غریبان و آخرین شب روضه مادر، همراه با میهمانی شهید گمنام امشب از ساعت ۱۸/۴٠ حسینیه شهدا
بنام خدا و سلام و با آرزوی قبولی عزاداری های دوستان و همکاران. برادران خادمیاری که تمایل دارند در مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام در شهر منظریه شرکت نمایند، فردا جمعه ساعت ۹/۱۵ با لباس خدمت ( بدون نشان) در دفتر کانون مرکزی خدمت رضوی حضور بهم رسانند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 مسجدی که به خاطر یک حبه انگور ساخته شد 🔵 حجت الاسلام قرائتی می فرمود : روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگویدلطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگوربخوریم. همسرش باخنده میگوید: من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود... مرد با تعجب میگوید: تمامش را خوردید؟ زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را... مرد ناراحت شده میگوید: یک من(سه کیلو)انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید ؟ الان هم داری میخندی جالب است . خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود... ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود... همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند...ولی هیچ جوابی نمی شنود. 🔹 مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسیکه املاک خوبی در آن شهر داشته... به او میگوید:یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند وآنرا نقدا خریداری میکند ، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند...و میگوید:بی زحمت همراه من بیایید...او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید.... معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند...، مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه  برمیگردد. همسرش به او میگوید: کجا رفتی مرد ؟ چرا بی جواب چرا بی خبر؟ مرد در جواب همسرش میگوید..: هیچ رفته بودم یک حبه  انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم. همسرش میگوید چطور...مگه چه شده؟اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم.... مرد با ناراحتی میگوید: شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست... جالب اینست که این  اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم،چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند.... امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده، ۴۰۰سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت... 🔺 ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد، محبوب ترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند... 🌷 از الان بفکر فردایمان باشیم.
📿 علّت وجوب نماز 🖤 (سلام‌الله‌علیها) می‌فرماید: 🍀 فَجَعَلَ اللَّهُ الإِيمَانَ تَطهِيراً لَكُم مِنَ الشِّركِ؛ وَ الصَّلاةَ تَنزِيهاً لَكُم عَنِ الكِبرِ. 🍃 خداوند ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد و نماز را برای دور شدن از کبر و غرور قرار داد. 📖 عوالم العلوم، ج11، ص652
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سرا چه ی خورشید ای شهید *حضور خادمیاران رضوی شهرستان شهرضا در تشییع و خاکسپاری شهدای گمنام در شهر منظریه*