از بچگی بهمون میگفتن: از کسی نترس، فقط از خدا بترس، درحالی که باید میگفتن: از همه بترس فقط از خدا نترس!
در کولهبار قسمت ما غم زیاد بود
کم بود عمر ما و همین کم زیاد بود
آنسوی شوق و شادی و شور و نشاط ما
اندوه و رنج و غصه و ماتم زیاد بود
این یک دو روز را که به آن عمر گفتهاند
یکدم نبود بیش و همان دم زیاد بود
گیرم چکید قطرهای از عشق روی خاک
آن هم برای عالم و آدم زیاد بود
چیزی نصیب من نشد از کارگاه عشق
غیر از غمی که از سر من هم زیاد بود
- فاضل نظری
@atabe_71
نمیدونم قصه ی زندگیم چجوری تموم میشه
ولی هیچ جای این داستان نمی خونی که
《من جا زدم》🌱
سلام بر آنهایی که وجودشان
از غم این دنیا میکاهد!🫀
و من خوش بخت ترینم که شما رو دارم
یک ثانیه خورشیدم و یک ثانیه ابرم،
تلفیق غم و شادی و دلتنگی و صبرم.
#سیدتقی_سیدی
#شعر