eitaa logo
طرح و ایده های فرهنگی
44.1هزار دنبال‌کننده
36هزار عکس
5.4هزار ویدیو
14.6هزار فایل
👇👇👇 در این کانال طرح وایده های جالب ،تزیینات ، بسته فرهنگی و... متناسب با مناسبتها قرارداده میشود. شرایط نشر https://eitaa.com/zahra1ii مدیر کانال: @Yazahra267 ادمین‌پاسخگویی وارسال گزارشهای قشنگتون @zahra_t_m ادمین تبادل : @zahra_t_m
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رزق وصیت امام خمینی و انتخابات @atashbe_ekhtear
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش و پاسخ 👇👇 ⭕️⭕️سلام اگه بخوایم به بچه های زیر ۱۰ سال که همراه مادر به مراسم شهادت امام جواد علیه السلام اومدم هدیه ای بدیم به نظرتون چی خوبه؟؟ جواب 👇👇 برنامه خاصی برا بچه ها دارین ؟ اگه برنامه دارید داستان قهرمانی امام جواد رو بگین و مدال قهرمانی امام جواد بدین و ربطش بدین به حال خودشون که شماهم یه قهرمانید اگه کمک کنید اگه فلان کار انجام بدین داستان امام جواد ع رو بگین کاربرگ و در آخر این مدالها 👇👇رو اویز کنید وبه عنوان هدیه بهشون بدین میتونید به صورت نمایش دربیارند 👇 ما چند تا از بچه ها اسب شدند امام جواد خلیفه عباسی اسبها دویدند به سمت بچه اا همه فرارکردند ولی یک نفر که امام جواد بود باشجاعت ایستاد و.....مابقی قصه به زبان کودکانه پیام مخاطب 👆 @atashbe_ekhtear مدال وداستان امام جواد(ع) 👇👇👇
قصه شب 👇👇👇👇 داستانی از زندگی امام نهم امام جواد علییه السلام روزی مأمون خلیفه عباسی به همراه برخی از اطرافیان خود به قصد شکار عزیمت کرد. پیش از آن که آنان از شهر خارج شوند، در مسیر راه به چند کودک برخورد کردند که مشغول بازی بودند. همین که بچه‌ها چشمشان به خلیفه عباسی و همراهانش افتاد، همگی فرار کردند و کسی باقی نماند مگر یک نفر از آن ها که آرام در کناری ایستاد. چون مأمون چنین دید، بسیار تعجب کرد از این که تمامی بچه‌ها هراسان فرار کردند و فقط یک نفرشان آرام ایستاده است و هیچ ترس و وحشتی در او راه نیافت. پس با حالت تعجب نزدیک آن کودک ۹ ساله رفت و نگاهی به او کرد و گفت: ای پسر! چرا این جا ایستاده‌ای و چرا همانند دیگر بچه‌ها فرار نکردی؟ آن کودک با متانت و شهامت پاسخ داد: ای خلیفه! دوستان من چون ترسیدند، گریختند و کسی که خوش گمان باشد هرگز نمی‌هراسد. سپس در ادامه سخن افزود: اساساً کسی که مرتکب خلافی نشده باشد، چرا بترسد و فرار کند؟! و ضمناً از جهتی دیگر، راه وسیع است و خلیفه با همراهانش نیز می‌توانند از کنار جاده عبور می‌نمایند؛ و من هیچ گونه مزاحمتی برای آنها نخواهم داشت. خلیفه با شنیدن این سخنان با آن بیان شیرین و شیوا، از آن کودک خوش‌سیما در شگفت قرار گرفت؛ و چون نام او را پرسید؛ جواب داد: من محمّد جواد، فرزند علی بن موسی الرّضا علیه السلام هستم. علیه السلام @ghesehmazhbi