eitaa logo
داستان مذهبی‌و زندگی ائمه ع
999 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
☀اینجا اتفاقات مهم تاریخی و از زندگی اهل بیت ع رو یاد میگیری به صورت داستان و با سند معتبر😍 . . ارتباط با ما 👈 @yamahde_1 . لینک گروه مون 👇 https://eitaa.com/joinchat/272957452C63387cddc4 .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 هدیه خاص رئیسی به دختر بچه ۵ ساله 🔹در سفر قبلی آقای رئیسی به آذربایجان شرقی، دختربچه‌ای ۵ ساله‌ برای ایشان نامه‌ای نوشت و  درخواست "چادر گل‌گل صورتی و یک سنجاق روسری" کرد و رئیس‌جمهور نامه‌اش را با ارسال این هدیه پاسخ داد. 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷 🌷🍃 💖امام صادق علیه السلام 🌷قُلتُ لَهُ : تَكونُ الأَرضُ بِغَيرِ إمامٍ؟ قالَ : لا . قُلتُ : أفَيَكونُ إمامانِ في وَقتٍ واحِدٍ؟ قالَ : لا، إلاّ وأَحَدُهُما صامِتٌ. قُلتُ: فَالإِمامُ يَعرِفُ الإِمامَ الَّذي مِن بَعدِهِ؟ قالَ: نَعَم. قالَ: قُلتُ: القائِمُ إمامٌ؟ قالَ: نَعَم، إمامٌ ابنُ إمامٍ، قَدِ اؤتُمَّ بِهِ قَبلَ ذلِكَ🌷 🍃حسين بن ابى العلا ـ: به امام صادق عليه‌‏السلام گفتم: زمين، بدون امام مى‌‏شود؟فرمود: «خير».گفتم: دو امام، در يك زمان مى‌‏شود؟فرمود: «خير، جز اين كه اگر باشند، يكى از آن دو، خاموش است».گفتم: امام، امامِ پس از خود را مى‌‏شناسد؟فرمود: «آرى».گفتم: قائم، امام است؟ فرمود: «آرى، امام و پسر امام است و امامتش پيش‏تر معلوم شده است».🍃 📚كمال الدين: ص٢٢٣ ح١٧ ‌‌ 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313 🌷🍃 🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃
... 🔴 شهادت می‌دهم همیشه کسر خواب داشتی، از بس غرق کار و خدمت بودی، بخاطر همین، گاهی در ماشین و هلیکوپتر چرت میزدی، اما زود بیدار می‌شدی و بعد، یا ذکر می‌گفتی یا ازحال مردم می پرسیدی. 🔴 شهادت می‌دهم سرباز واقعی ولایت بودی، منتظر امر و نهی اش نبودی و کاری که احساس می‌کرد اقاراضی نیست، انجام نمی‌دادی و اصرار ما برای پاسخ دادن به امثال مهر علیزاده و ... را نادیده میگرفتی و میگفتی: « رضایت آقا در این نیست، مردم از این دعواها خوششان نمی آید» 🔴 شهادت می‌دهم مظهر آرامش بودی و جز برای عقب ماندن کار مردم، از چیزی عصبانی نمی شدی 🔴 شهادت می‌دهم ساده زیست بودی و به بیت المال حساس بودی.‌ یادم نمی رود شبی را که بعد از یک روز پر‌کار سفر استانی به سمنان و شاهرود، نان و پنیر و خرما بعنوان شام خوردی و بر خلاف اصرار سید مهدی عزیزم، با ماشین عازم مشهد شدی، چون معتقد بودی« امروز دوبار سوار هواپیما شدم، من کار خاصی نمیکنم که مدام سوار هواپیما بشوم!!» 🔴 شهادت می‌دهم حتی یک شب از شب‌هایی که همراهت بودم، بدون تهجد و نماز شب نبود، در ماشین، در هواپیما در محل استراحت، هرجا که بود و در نهایت خستگی، اشک می‌ریختی و تضرع میکردی. 🔴 شهادت می‌دهم شهر به شهر و استان به استان دنبال حل مشکل مردم دویدی و خسته نشدی، حتی روستاهای کم جمعیت را هم بی ارزش ندانستی و برایش برنامه ریختی. 🔴 شهادت می‌دهم در پایان یک سفر استانی خسته کننده، وقتی خبر دار شدی زندانی هایی هستند که امکان آزادی آنها وجود دارد، ساعت یک شب به زندان رفتی و بعد از دو ساعت بازدید، تغییرات اساسی در آن مجموعه دادی 🔴 شهادت می‌دهم روزی که در سفر استانی متوجه دست تکان دادن چند راننده وانت باربر شدی ، اسکورت و تیم همراه را نگه داشتی، پیاده شدی و پای درد دلشان نشستی و گره از کارشان باز کردی. ✍ محمد فرجی 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
این اولین جمعه‌ای هست که حاج آقا استراحت میکنه 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 کسی که می خواهد روزی اش فراوان شود، این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن هم، یک بفرستد: 💠 اللهم اغننی بحلالک عن حرامک، و بفضلک عمن سواک خدایا! مرا به وسیله حلالت از حرام خویش بی نیاز کن، و با فضل و بخشش خودت، از هر چه غیر خودت بی نیاز ساز 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
🌹اسم اعظم خدا آیت الله ناصری اصفهانی رحمه الله علیه: ✍يكي از دفعاتي كه به ديدار ايشان [آیت الله سید محمد کشمیری] رفته بودم، از ايشان اسم اعظم را خواستم. گفتند: اگر اسم اعظم را مي خواهي به در خانه امام زمان (ع) برو و از اين اسم شريف: «يا صاحب الزمان أغثني يا صاحب الزمان أدركني» نگذر.اين اسم اعظم حق است، به آن توجه داشته باش! 👈و بعد دنبالش اين ماجرا را براي بنده تعريف كردند كه سفري به خراسان رفته بودم. در مسير برگشت از تهران به قم رفتم تا يكي از آشنايان و بستگان را ببينم و بعد به عراق بازگردم. در نيمه شبي كه هوا سرد بود، اتوبوس مرا جلوي صحن حضرت معصومه (س) پياده كرد. من هم پياده شدم. اما من پيرمرد هشتاد و پنج ساله با چمدان و ساك كجا بروم؟ من كه آدرس را بلد نيستم و كسي هم نيست كه از او نشاني را بپرسم. مقداري ايستادم، ديدم خبري نشد. با خود گفتم ما كه صاحب و ملجأ داريم. بهتر است از ايشان استمداد كنم. مي گفت ساك را به يك دست گرفتم و عصا و چمدان را هم به دست ديگر. 🗝چشمانم را بستم و در پياده رو به طور مرتب مي گفتم: «يا صاحب الزمان أغثني يا صاحب الزمان أدركني» مكرر اين اسم را تكرار مي كردم و را ه مي رفتم. يكدفعه سنگين شدم و بعد از آن ديدم بر در يك خانه ام! نگاه كردم! ديدم نام آن فاميل ما بر در نوشته شده است. در زدم، آمد در را باز كرد و متحيرانه از من پرسيد، چطور آمدي؟ گفتم: آمدم ديگر و به داخل خانه رفتم. ‌‌‌ 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313