🔹
💜 ویژگی های مومنین
1️⃣دوری از گناهان کبیره و فحشاء ✅
وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ
ﻭ [ ﻫﻤﺎﻥ ] ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ
ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺯﺷﺖ ﺩﻭﺭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ(شوری٣٧)
2️⃣چشم پوشی موقع غضب✅
وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ
ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ [ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ] ﺧﺸﻢ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ ،
ﺭﺍﻩ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻭ ﮔﺬﺷﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﻰ
ﮔﺰﻳﻨﻨﺪ(شوری٣٧)
3️⃣اجابت دعوت و تسلیم خدا✅
وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ
ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ
ﻛﺮﺩﻧﺪ(شوری٣٨)
4️⃣اقامه نماز ✅
وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ
ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ(شوری٣٨)
5️⃣مشورت ✅
وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ
ﻭ ﻛﺎﺭﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﺍﺳﺖ(شوری٣٨)
6️⃣انفاق✅
وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ، ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ(شوری٣٨)
7️⃣ظلم ستیزی✅
وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ
ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺳﺘﻤﻰ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺳﺪ
[ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺳﺘﻢ ﻭ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ ،
ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﺣﻖ ﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ
ﺍﺳﻠﺎم ] ﺍﻧﺘﻘﺎم ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ(شوری٣٩)
#امام_زمان
#حجاب
#فلسطین
𝒿ℴ𝒾𝓃↷
❥• @Atashe_entezarr313
🖤🥀🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀
🥀
#هفت_شهر_عشق #قسمت_نود_یکم
ماجــرای #قیام #امام_حسین ع💚
آرى! همان كسى كه لحظاتى قبل با شنيدن صداى زينب گريه مى كرد،😏 اكنون دستور كشتن امام را مى دهد. به راستى، اين عمرسعد كيست كه هم بر امام حسين(عليه السلام)مى گريد و هم فرمان به كشتن او را مى دهد؟😡
وعده جايزه اى بزرگ به سپاهيان داده مى شود، امّا باز هم كسى جرأت انجام دستور را ندارد. جايزه، زياد و زيادتر مى شود، تا اينكه سِنان به سوى حسين مى رود، امّا او هم دستش مى لرزد و شمشير را رها كرده و فرار مى كند.
شمر با عصبانيت به دنبال سنان مى دود:
ــ چه شد كه پشيمان شدى؟
ــ وقتى حسين به من نگاه كرد، به ياد حيدر كرّار افتادم. براى همين، ترسيدم و فرار كردم.
ــ تو در جنگ هم ترسويى. مثل اينكه بايد من كار حسين را تمام كنم.
اكنون شمر به سوى امام مى رود. شيون و فرياد در آسمان ها مى پيچد و فرشتگان همه ناله مى كنند. آنها رو به جانب خدا مى گويند: "اى خدا! پسر پيامبر تو را مى كشند".😭😭😭😭😭
خداوند به آنان خطاب مى كند: "من انتقام خون حسين را خواهم گرفت، آنجا را نگاه كنيد!". فرشتگان، نور حضرت مهدى(عليه السلام) را مى بينند و دلشان آرام مى شود.
واى بر من! چه مى بينم؟ اكنون شمر بالاى سر امام ايستاده است. شمر، نگاهى به امام مى كند و لب هاى او را مى بيند كه از تشنگى خشكيده است.😭😭😭 پس مى گويد: "اى حسين! مگر تو نبودى كه مى گفتى پدرت كنار حوض كوثر مى ايستد و دوستانش را سيراب مى سازد؟ صبر كن، به زودى از دست او سيراب مى شوى".
اكنون او مى خواهد امام را به شهادت برساند. واى بر من، چه مى بينم! او بر روى سينه خورشيد نشسته است:😭😭😭😭😭😭😭😭
ــ كيستى كه بر سينه من نشسته اى؟
ــ من شمر هستم.
ــ اى شمر! آيا مرا مى شناسى؟
ــ آرى، تو حسين پسر على هستى و جدّ تو رسول خدا و مادرت زهراست.
ــ اگر مرا به اين خوبى مى شناسى پس چرا قصد كشتنم را دارى؟
ــ براى اينكه از يزيد جايزه بگيرم.😏😞
آرى! اين عشق به دنياست كه روى سينه امام نشسته است! شمر به كشتن امام مصمّم است و خنجرى در دست دارد. امام، پيامبر را صدا مى زند: "يا جـــدّاه، يا مـحـمّداه!".😭😭😭😭😭
قلبم ديگر تاب نوشتن ندارد، نمى توانم بنويسم و شرح دهم.
آن قدر بگويم كه آسمان تيره و تار مى شود.🖤⚫️ طوفان سرخى همه جا را فرا مى گيرد و خورشيد، يكباره خاموش مى شود.😭😭😭😭😭😭😭😭😭
منادى در آسمان ندا مى دهد: "واى حسين كشته شد".🖤🖤🖤😭😭😭😭😭😭😭
آرى! تو درخت اسلام را سيراب نمودى! تو شقايق هاى صحرا را با خون🩸🩸🩸🩸 خود، سرخ كردى! و از گلوى تشنه خود، آزادى و آزادگى را فرياد زدى!
همه نگاه ها به سوى آسمان است. چرا آسمان تيره و تاريك شده است؟🌌⚫️
چه خبر شده است؟ نگاه كن! تا به حال مهتاب را در روز ديده اى؟
آنجا را مى گويم سرِ امام را بر بالاى نيزه كرده اند و در ميان سپاه دور مى زنند.😭😭😭😭
همه زن ها و بچّه ها مى فهمند كه امام شهيد شده است. صداى شيون، همه جا را فرا مى گيرد. شمر با لشكر خود نزديك خيمه⛺️⛺️ ها رسيده است. عدّه اى از سربازان او آتش به دست دارند.
واى بر من! مى خواهند خيمه هاى عزيزان پيامبر را آتش بزنند.😭😭😭😭😔😔
آتش شعله مى كشد🔥🔥🔥🔥🔥 و زنان همه از خيمه ها بيرون مى زنند.😭😭😭
نامردها به دنبال زن ها و دختران هستند. چادر از سر آنها مى كشند و مقنعه آنها را مى ربايند😭😭🥺🥺😔😔
هيچ كس نيست از ناموس خدا دفاع كند. همه جا آتش🔥🔥، همه جا بى رحمى و نامردى! زنان غارت زده با پاى برهنه، گريه كنان به سوى قتلگاه امام مى دوند.😭😭😭😭😭
بدن پاره پاره برادر در قتلگاه افتاده است. خواهر چگونه طاقت بياورد، زمانى كه برادر را اين گونه ببيند؟
زينب(عليها السلام) چون نگاهش به پيكر صد چاك برادر مى افتد، از سوز دل فرياد برمى آورد: "اى رسول خدا! اى كه فرشتگان آسمان به تو درود مى فرستند، نگاه كن، ببين، اين حسين توست كه به خون خود آغشته است".🩸🩸😭😭😭
مرثيه جانسوز زينب(عليها السلام)، همه را به گريه واداشته است. خواهر به سوى پيكر برادر مى رود و كنار پيكر برادر مى نشيند.
همه نگاه مى كنند كه زينب(عليها السلام) مى خواهد چه كند؟ او دست مى برد و بدن چاك چاك برادر را از روى زمين برمى دارد و سر به سوى آسمان مى كند: "بار خدايا! اين قربانى را از ما قبول كن".😭🖤
#ادامه_دارد...
┄┅┅✿⚫️♡🥀♡⚫️✿┅┅┄
@Atashe_entezarr313
🔳کــانــالِ عَطـــــش اِنتـــــظار
🥀
🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀🖤🥀
🖤🥀🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀
🥀
#هفت_شهر_عشق #قسمت_نود_دوم
ماجــرای #قیام #امام_حسین ع💚
به راستى، تو كيستى!
همه جهان را متعجّب از صبر خود كرده اى!
اى الهه صبر و استقامت! اى زينب(عليها السلام)!
تو حماسه اى بزرگ آفريدى و كنار جسم برادر، تو هم اين گونه رَجَز مى خوانى!
از همين جا، كنار جسم صد چاك برادر، رسالت خود را آغاز مى كنى تا جهانى را بيدار كنى.✅
يكى از سربازان به عمرسعد مى گويد:
ــ قربان، يادت نرود دستور ابن زياد را اجرا كنى؟
ــ كدام دستور؟
ــ مگر يادتان نيست كه او در نامه خود دستور داده بود تا بعد از كشتن حسين، بدن او را زير سم اسب ها پايمال كنى.😭😭😭😭
ــ راست مى گويى.
آرى! عمرسعد براى اينكه مطمئن شود كه به حكومت رى مى رسد، براى خوشحالى ابن زياد مى خواهد اين دستور را هم اجرا كند.😏🥺🥺😢😭😭
در سپاه كوفه اعلام مى كنند: "چه كسى حاضر است تا بدن حسين را با اسب لگد كوب نمايد و جايزه بزرگى از ابن زياد بگيرد؟".😔😔
وسوسه جايزه در دل همه مى نشيند، امّا كسى جرأت اين كار را ندارد.
سرانجام ده نفر براى اين كار داوطلب مى شوند.
آنجا را نگاه كن! آن نامرد، طلاهاى فاطمه ( دختر امام حسين(عليه السلام) ) را غارت مى كند. مى بينم كه او گريه مى كند.😭😭😭😭 اين نامرد را مى گويم، ببين اشك در چشم دارد و طلاى دختر حسين را غارت مى كند.😳😞😞
دختر امام حسين(عليه السلام) در بين تلاطم يتيمى و ترس رو به او مى كند و مى گويد:
ــ گريه هاى تو براى چيست؟
ــ من دارم طلاى دختر رسول خدا را غارت مى كنم، آيا نبايد گريه كنم؟😐😢
ــ اگر مى دانى من دختر رسول خدا هستم، پس رهايم كن.
ــ اگر من اين طلاها را نبرم، شخص ديگرى اين كار را خواهد كرد.😔😔
از كار اين مردم تعجّب مى كنم. اشك در چشم دارند و بر غربت و مظلوميّت اين خاندان اشك مى ريزند، امّا بزرگ ترين ظلم ها را در حق آنها روا مى دارند. سپاه كوفه امام حسين(عليه السلام) را به خوبى مى شناختند، ولى عشق به دنيا و دنيا طلبى، در آنها به گونه اى بود كه حاضر بودند براى رسيدن به پولِ بيشتر، هر كارى بكنند.😟😔
آنجا را نگاه كن! نامرد ديگرى با تندى و بى رحمى گوشواره از گوش دخترى مى كشد. خون از گوش او جارى است.🩸🩸😭😭
تو چقدر سنگ دلى كه تنها براى يك گوشواره، اين گونه گوش ناموس خدا را پاره كرده اى.🥺🥺😢😢
هيچ كس نيست تا از ناموس پيامبر(صلى الله عليه وآله) دفاع كند؟😭😭
گويى شير زنى پيدا مى شود. آن زن كيست كه شمشير 🗡به دست گرفته است؟ او به سوى خيمه ها مى آيد و مقابل نامردان كوفه مى ايستد و فرياد مى زند: "غيرت شما كجاست؟ آيا خيمه هاى دختران رسول خدا را غارت مى كنيد؟".
او زن يكى از سپاهيان كوفه است كه اكنون به يارى زينب آمده است.
شوهر او مى آيد و به زور دست او را گرفته و او را به خيمه خود باز مى گرداند.
سُوَيد در ميان ميدان افتاده است. او يكى از ياران امام حسين(عليه السلام) است كه امروز صبح به ميدان رفت تا جانش را فداى امامش كند.
او بعد از جنگى شجاعانه با زخم نيزه اى بر زمين افتاد و بى هوش شد. دشمن به اين گمان كه او كشته شده است او را به حال خود رها كردند.
اكنون صداى ناله و شيون زنان او را به هوش مى آورد. بى خبر از حوادث كربلا برمى خيزد و پيكر شهدا را مى بيند. اشك در چشمانش حلقه مى زند. كاروان شهدا رفت و من جا مانده ام😢. همه رفتند، زُهير رفت، على اكبر رفت، عبّاس رفت. خوشا به حال آنها كه جانشان را فداى مولا نمودند.
اين صداى شيون، براى چيست؟ خداى من! چه خبر شده است؟
او نگاه مى كند كه خيمه هاى امام مى سوزد🔥🔥 و زنان با سر و پاى برهنه از دست نامردها فرار مى كنند. سويد در خود قدرتى مى بيند، شمشيرى🗡 را برمى دارد و به سوى دشمن هجوم مى برد. او فرياد مى زند: "مگر شما غيرت نداريد؟".
او بار ديگر مى جنگد و شمشير مى زند و بار ديگر باران شمشير🗡🗡🗡🗡🗡 بر سرش فرود مى آيد.
و لحظاتى بعد، سويد آخرين شهيد كربلا، بار ديگر بر روى خاك گرم كربلا مى افتد و روحش به سوى آسمان پر مى كشد.🕊🕊😭😭😭
#ادامه_دارد...
┄┅┅✿⚫️♡🥀♡⚫️✿┅┅┄
@Atashe_entezarr313
🔳کــانــالِ عَطـــــش اِنتـــــظار
🥀
🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀🖤🥀
🖤🥀🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀
🥀
#هفت_شهر_عشق #قسمت_نود_سوم
ماجــرای #قیام #امام_حسین ع💚
اسب سوارى🐎 به دنبال فاطمه دختر امام حسين(عليه السلام) است. او نيزه به دست دارد و فاطمه فرار مى كند.😭😭😭😭
اين صداى فاطمه است: "آيا كسى هست مرا يارى كند؟ آيا كسى هست مرا از دست اين دشمن نجات دهد؟".😭😭😭😭😭😭😔😔😔
هيچ كس جوابى نمى دهد و فاطمه در ميان صحرا مى دود. ناگهان ضربه نيزه را در كتف خود احساس مى كند و با صورت روى زمين مى افتد.😭😭😭😭😭😭😔😔😔😔😔
آن مرد از اسب پياده مى شود و مقنعه از سر فاطمه برمى دارد و گوشواره هاى او را مى كشد. خداى من! گوش فاطمه پاره مى شود و صورتش رنگ خون مى گيرد.🩸🩸😭😭🥺🥺😢😢
آن مرد برمى خيزد و به سوى خيمه ها مى رود تا غنيمت ديگرى پيدا كند.
فاطمه سر روى خاك گرم كربلا مى نهد و بى هوش مى شود. من با خود مى گويم، كجايى اى عبّاس تا ببينى با ناموس امام حسين(عليه السلام)چه مى كنند.😔😔😢😢
صدايى به گوش فاطمه مى رسد: "دختر برادرم، برخيز!".
اين صدا چقدر آشنا و چقدر مهربان است. او چشم خود را باز مى كند و سر خود را در سينه عمه اش زينب مى بيند.
ــ فاطمه! بلند شو عزيزم! بايد به دنبالِ بقيّه بچّه ها بگرديم، نمى دانم آنها كجا رفته اند😭😭.
ــ عمّه جان، چادر و مقنعه مرا برده اند. آيا پارچه اى هست تا موى سرم را بپوشانم؟😔
ــ دختر برادرم! نگاه كن من هم مانند تو...
فاطمه نگاه مى كند، مقنعه عمّه را هم ربوده اند و صورت و بدن عمّه از تازيانه ها سياه شده است.😭😭😭😭😭😭😭😭😭🖤🖤
فاطمه برمى خيزد و با عمّه به سوى خيمه ها مى روند. آنها نزد امام سجّاد(عليه السلام)مى روند و مى بينند كه خيمه او هم سوخته و غارت شده است. زير انداز امام را هم برده اند!😢
خداى من! امام سجّاد(عليه السلام) با صورت بر روى زمين افتاده است. به علّت تشنگى و بيمارى آن قدر ضعف بر امام سجّاد(عليه السلام) غلبه كرده كه نمى تواند تكان بخورد😢😢😔😔.
آنها كنار امام سجّاد(عليه السلام) مى نشينند و صورت او را از خاك برمى دارند. امام به آنها نگاه مى كند و گريه مى كند. آخر چگونه او عمّه و خواهر خود را در آن حالت ببيند و گريه نكند.😭😭
مقنعه خواهر را ربوده اند، گوشواره از گوشش كشيده اند و صورت او خون آلود شده است. كدام مرد مى تواند اين صحنه را ببيند و گريه نكند.😭😔
فاطمه نيز اشك در چشمانش حلقه مى زند. برادر تشنه و بيمار است و توان حركت ندارد.😭😭
#ادامه_دارد...
┄┅┅✿⚫️♡🥀♡⚫️✿┅┅┄
@Atashe_entezarr313
🔳کــانــالِ عَطـــــش اِنتـــــظار
🥀
🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀🖤🥀
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥حاضری به خاطر امام_زمان (عج) دنیا تو فدا کنی؟
#کلیپ پیشنهادمهدوی
حجتالاسلام والمسلمین #سعیدی
@Atashe_entezarr313
🌤باز با یادت امام انس و جان
صبح جمعه در پی میعادمان🌤
🌤ندبه خوانیم و ثنا گویت شدیم
کی شود روشن به رویت چشممان🌤
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲💚
𝒿ℴ𝒾𝓃↷
❥• @Atashe_entezarr313
❤️پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
🌷يفتحُ ابوابُ السماءِ بالرَّحمةِ عندَ نزولِ المطرِ 🌷
🍃هنگام باریدن باران درهای رحمت الهی گشوده می شود و دعا مستجاب است🍃
📚نهج الفصاحه، ح1168
#حدیث_روز
𝒿ℴ𝒾𝓃↷
❥• @Atashe_entezarr313
🍁
براتون در این صبح جمعه
دل انگیز پاییزیی
چتری به پهنای آسمان
پراز شادی ونشاط آرزو میکنم
و ازخدای بزرگ
امروز بارانی پراز اتفاقات
خوب وعالی وزیبا
تمنا دارم🌺
#آدینه_تون_کنار_خانواده_شاد
𝒿ℴ𝒾𝓃↷
❥• @Atashe_entezarr313
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️چون میخوای صادقانه به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه نزدیک بشی، گناهاتو میبخشن...❤️
#استادپناهیان
𝒿ℴ𝒾𝓃↷
❥• @Atashe_entezarr313
༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄
🌺هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ🌺
🍃اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند.🍃
📖سوره مبارکه توبه
آیه33🌹
༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓
༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓༄࿓
🌱پیامهای نخوانده.تو هم بخوان🌱
📚،،، روزی فقط #یک_آیه ،،،
𝒿ℴ𝒾𝓃↷
❥• @Atashe_entezarr313