کجا میری؟!!
به سمت منِ خدا فرار کن!!!
سوره ذاریات آیه۵۰
فرار کردن دو جنبه داره:
فرار به چی؟
فرار از چی؟
خدایا! در این دنیا تاریکی، جهل، گناه، ظلم، بیپناهی و... وجود داره و من میخوام از همه اینها بسمت تو فرار کنم
خدایا!وقتی خودتگفتی بسویم فرارکن، یقیندارم آغوش گرمت پذیرای من هست
🤗 پس میآیم....👌
🌤 #تمثیل
☀️ #تمثیل_مهدوی
⚽️در مسابقات برونمرزی فوتبال، گاهی پیش میآید، که روادید و ویزای سرمربی صادر نمیشود و در زمان مسابقه امکان حضور مربی نیست ،در این صورت همه بازیکنان خودشان را موظف به اطاعت از حرفهای کمکمربی که جانشین سرمربی تیم است، میدانند.
🌤 در عصر غیبت امام زمان علیهالسلام هم که به ایشان دسترسی نداریم،وظیفه همه ما در این شرایط اطاعت از #ولی_فقیه است،چرا که او نایب و جانشین امام است.
شرکت خواهران بسیجی در مراسم غبار روبی و 🌹🍃گلباران بیت مقدس حضرت امام خمینی ( ره)
به مناسبت سالگرد امام راحل
#پایگاه_اطهرچهار
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زهرا(س)
شعار 🌱جوانه های صالحین 🌱
رای 🗳دهندگان آینده😊
((در مکتب حاج قاسم))
هر رأی دهنده یک مدافع حرم است
#پایگاه_اطهرچهار
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زهرا(س)
✳شهیدی که امام زمان (عج) کفنش کرد✳
شهیدی بود که همیشه ذکرش این بود، نمی دونم شعر خودش بود یا غیر...
یابن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرادر کفن کن.
از بس این شهید به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می کند.
اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی...
دوست روحانیش می گوید: ما از جبهه برگشتیم وقتی آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند.
پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است
آیا من می توانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟ و آنان اجازه دادند...
در مجلس سخنرانی کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است:
یا بن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن
وقتی این جمله را گفتم ، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن .
وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم
دیشب آخرهای شب به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود
و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی
وقتی که می خواستم این شهید را کفن کنم دیدم
یک شخص بزرگواری وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم.
من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟
با عجله برگشتم و دیدم این شهید کفن شده
و تمام فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود.
از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود.اما حالا فهمیدم ...نشناختم...
#منبع: کتاب روایت مقدس صفحه ۹۶ به نقل از نگارنده کتاب "میر مهر" حجه الاسلام سید مسعود پور اقایی