eitaa logo
اطراف|م.ص.صاد
117 دنبال‌کننده
123 عکس
97 ویدیو
8 فایل
اطراف , گاه نوشت‌ ادمین @Saber1365
مشاهده در ایتا
دانلود
بازدید از منزل دو کتاب هدیه شده به علامه با خط و از سوی استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی و دکتر هنری کربن. کتابخانه‌‌ای جمع و جور داشتند. عمده کتاب‌ها فلسفی و بعد فقهی و اصولی و تاریخی. جلد برخی کتاب‌ها مشخص نبود و از پشت شیشه دیدم. بهرحال کتاب تفسیر در کتابخانه ایشان به چشمم نیامد! لباس‌ها و عبا و نعلین در نهایت سادگی بود. خداوند به استاد عابدی خیر دهد که دارالقرآن را مدیریت می‌کنند. محلی است بس آبرومند. الحمدلله ۲۸ مرداد ۱۴۰۲|م.ص.صادقی|قم https://eitaa.com/atraf_man
! پس چرا ما نمی‌بینیم؟ در گوشه و کنار می‌بینیم و می‌شنویم که برخی ان قلت می‌کنند: اگر به قله نزدیکیم پس چرا ما نمی‌بینیم؟ باید پرسید آن روز که در دامنه بودیم درکی داشتید که حالا ندارید؟ اگر از این بحث بگذریم که افق دید برخی در چه سطحی است و قله را در بقالی سرکوچه و هنگام خرید ماست و شیر جستجو می‌کنند. با این حال کمتر دیدم که نسبت به نزدیکی قله تبیینی صورت بگیرد. سعی می‌کنم یک وجه از وجوه نزدیکی به قله را تبیین کنم. در حدود دهه نود، باور و نگرشی در داخل جامعه سیاسی و اقتصادی ایران شکل گرفت و به جامعه نیز سرایت کرد که اقتصاد ایران و مشکلات آن جز با برداشتن تحریم آمریکا و توافق با آنان حل نخواهد شد. این ایده سراسر دهه نود را به خود اختصاص داد و به محک تجربه سپرده شد. اما ایده مقابل آن نظریه ای بود که قائل بود اقتصاد ایران اگرچه متاثر از تحریم‌هاست اما درمان آن اولا به اشکالات درونی اقتصادی و فرهنگ غلط اقتصادی بازگشت دارد و ثانیا در طول زمان تحریم اثر خود را از دست خواهد داد و در تعامل با دنیای غیر آمریکایی می‌توان بر تحریم نیز فائق آمد. اما این ایده در مقیاس دولت هیچگاه تجربه نشد. چون این ایده که عمدتا از سوی رهبری پشتیبانی می‌شد ایده‌ای بود که بسیار شجاعت می‌خواست. در دولت سیزدهم رویکرد دولت با سرعتی نه چندان زیاد از ایده اول به ایده دوم شیفت پیدا کرد. و اثرات آن علی رغم انباشت تاثرات یک دهه‌ای ایده اول کم کم رخ نمود. و مهم‌ترین اتفاق یعنی درستی ایده دوم اثبات شد و قطار اقتصاد و سیاست به حرکت درآمد و بدون اتکاء به مقوله تحریم احیا شد. البته پر واضح است که آثار تحریم و خصوصا حاکمیت ایده اول به مدت یک دهه بر مقدرات کشور به آسانی محو نخواهد شد اما کارآمدی ایده دوم بزودی رخ نمود. نکته تکمله بر این تبیین عبارت است از فرآیندی دیدن ایده دوم. ایده دوم یک پروژه چند ساله نیست بلکه فرآیندی است که به مدد تجربه و گذر از حوادث خود را تکمیل و بازسازی می‌کند و با رشد و معرفت جامعه روز به روز اشتباه‌ها و خطاهایش را پوشش می‌دهد و جلو میرود. ایده دوم و ثمر بخشی آن فقط یک وجه از نزدیکی به قله است! م.ص.صادقی| ۱شهریور ۱۴۰۲ https://eitaa.com/atraf_man http://fna.ir/3eniv3 خبرگزاری فارس
در ستایش از عمل خیر، حاج آقای قرائتی خدا حفظ کند حاج آقای را. آقای قرائتی برای من صرفا یک استاد تفسیر قرآن در صدا و سیما نیست که مستمرا و با صلابت سال‌ها درس گفته باشد و با مثال‌هایش جلوه رحمانی حق را بر لب و قلب‌مان نشانده باشد. حتی او نماد نهضت سواد آموزی هم نیست اگرچه نهضت با او شناخته می‌شود. آقای قرائتی با نماز و مسجد و زکات هم شناخته می‌شود اما تمام این‌ها او نیست. استاد قرائتی نماد وظیفه‌گرایی - توفیق عمل خیر - خدمت دینی به جامعه است. آقای قرائتی برای من نشان طلبه‌ایست که توفیق عمل خیر در مقیاس ملت و کشور دارد. آقای قرائتی نماد طلبه با توفیق است. ایشان خیلی در بحث درس و حوزه نمانده اما بقدری که ما حتی نمی‌توانیم تصورش را هم بکنیم توفیق عمل خیر و صالح داشته. او از نظر من طلبه سعادت‌مند است. نماد تلاش و دین و خدمت. از کارهایش بوی اخلاص به مشام میرسد، در جناحی نمی‌گنجد و برای انقلاب زحمت کشیده است. نماد وصل است و وصال! او جایش کنار آقاست، همان کنار صندلی ایشان در بیت. واقعیت آنکه خیلی افراد طلبه می‌شوند اما همه توفیق ندارند طلبه بمانند چه در صورت و چه در سیرت. برخی هم طلبه می‌مانند اما توفیق چنین سعادت‌ها و سر منشاء شدن خیرات را ندارند هر چند فاضل و ملا باشند. خداوند توفیق دهد کمی از سعادت‌های ایشان نصیب ما شود. عافاک الله بحق محمد و آل محمد. م.ص.صادقی| ۲شهریور ۱۴۰۲ https://eitaa.com/atraf_man
"فانکم لو عاینتم ما قد عاین من مات منکم لجزعتم و وهلتم و سمعتم و اطعتم ولکن محجوب عنکم ما قد عاینوا و قریب ما یطرح الحجاب ولقد بصرتم ان ابصرتم و اسمعتم ان سمعتم و هدیتم ان اهتدیتم" نهج‌البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۲۰ امیرالمومنین می‌فرماید اگر معاینه می‌کردید آنچنان که اموات معاینه می‌کنند آخرت را، ۴ خصوصیت پیدا می‌کردید: جزع و گریه‌. ترس و پرهیز. گوش کردن. اطاعت کردن. https://eitaa.com/atraf_man
نه به ! نه به ! حرف تندی است اما کمی صبر کنید شاید همراه شدید بعد از بیانات حکیمانه حضرت آقا و حمایت بی‌نظیر ایشان از و اشاره ایشان به لزوم و صحت حذف حالا برخی عزیزان شروع کرده‌اند به نقد ناقدان حذف ارز و شیپور بدست می‌گویند کجایید که تحلیل و نظر ما درست بود! و حال از نظر خود برگردید یا عذرخواهی کنید یا ... البته این نوع رفتار و مواجهه با بیانات آقا پر تکرار بوده است. چه از سوی آنانکه مثلا برای زدن وزارت بهداشت و واکسن دنبال عبارتی از آقا برای تایید خود می‌گردند و چه آنانکه در رد آنان دنبال عبارتی برای استناد و جواب دادن. این مسئله در بحث جمعیت و اقتصاد و غیره هم هست. الان در این مباحثه دنبال طرفداری یا اثبات هیچ‌کدام از نظریات نیستم اما بنظر رسید بدترین کار ممکن را با منطق آقا انجام می‌دهیم! برادران و خواهران عزیز. فرمایشان آقا چماق نیست و از منطق و استدلال برخوردار است‌ و برآمده از یک سیر عقلانی و فرآیند مشاوره و تحقیق و تجربه و کارشناسی است. اینگونه مواجهه و با منطق آقا و ایستایی بر الفاظ و منویات به ضد راهبری و هدایت جامعه و ایستایی در فکر و اندیشه منجر می‌شود. بیانات آقا امری یا چیزی برای مصرف و پشتوانه‌سازی برای ایده‌ها و نظرات ما نیست. هیچ اشکالی ندارد که ما چه قبل و چه بعد از فرمایشات آقا به عنوان یک انقلابی نظری تخصصی و علمی اما در جهت متعاکس یا متضاد داشته باشیم. این نکته بارها در فرمایشات آقا نسبت به مواضع‌شان مورد تاکید واقع شده است، اما ما بی توجهیم! چرا؟ اصولا فروکاهیدن منطق رهبری برای ساخت دوگان‌ها و هواداری و ورزشگاه‌سازی جامعه به ضد هدایت جامعه منجر می‌شود و مردم و نخبگان را بر سر دو راهی انتخاب قرار می‌دهد حال آنکه لازم نیست هر فردی از جامعه و نخبگان نسبت به همه موضوعات موضع داشته باشند . مواضعی قرمز یا آبی! جامعه رنگ‌های دیگر هم هست. منظور من این است که جامعه ذیل بیان و رهنمود رهبری می‌بایست در مسیر فکر، آگاهی و فرآیند تجربه - اندیشه قرار ‌گیرد و بناست در این مسیر پخته و عمیق شود. اما روش مذکور فرصت فکر را میگیرد و افراد را مجبور به انتخاب در امور پیچیده می‌کند اما با این دست فرمان همه امور ساده و بسیط است. و جملگی متخصص‌اند و در هر کوی و برزن مجازی و حقیقی در حال ارائه راه‌کار و انتخاب موضع! جامعه ما سیاسی بودن را مرهون انقلاب است و باید از آن پاسداری کنیم اما این اتفاق اصلا به معنای سیاسی بودن نیست! به معنای عوامانه و دم دستی شدن مسائل پیچیده حکمرانی است. به معنای تنزل سیاست و سطحی شدن امر سیاسی حتی بین سیاسیون است. (مشهود عام و خاص) این مسئله اطراف و آسیب‌های دیگری هم دارد از جمله گم‌شدن و کمرنگ شدن منطق رهبری و در عوض چالش شدن و محل نزاع شدن مواضع آقا. این ضربه‌ای است که ما انقلابی‌ها به خود می‌زنیم. م.ص.صادقی| ۹شهریور۱۴۰۲ https://eitaa.com/atraf_man