eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قوے بمان...! چون همہ چیز بہتر خواهد شد... ممکن است امروز هوا طوفانے باشد اما تا ابد کہ باران نخواهد بارید! @Atredelneshin_eshgh
امید آخرین اگر تویی برای من بمان @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
‌ عالم اگر برهم رود عشق تو را بادا بقا #مولانا @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
نبسته ام به کَس دل نبسته کس به من دل...! #سیمین_بهبهانی @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
❤️ خُدایا از شش جهت دنیا چشم می پوشم و رو به تو ‌می ایستم، خوب ترین خوبی دنیا همین لحظه هایی ست ڪــــــــــه من با تمامِ خودم در ڪنار «تـــــو» هستم @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اميدوار باش به آينده‌اي که خدا زودتر از تو آنجاست ايمان داشته باش به خدايي که رحمتش بي‌پايان است و اعتماد داشته باش به بخت نيکي که پس از صبرت سرخواهد زد... 🍳☕️ @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
حالی این چنین میان بین الحرمینم آرزوست...😍 @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
#پروفایل🍃🍂 @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
غم نخور رفیق... خدا با ماست... ❤ @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
من همه جاےِ زمین را دوست دارم چون تو همه‌ جا هستے...❣ #خدا #عشق❤️ @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
برترین هجرت، هجرت از چیزی است که خدا آن را خوش ندارد... @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
🍃🍂 ارسالی از:درشوق انتظار جان فدای مهدی🌸 @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
❣ خدایـا هیچ گله ای از تو ندارم...💚 ‌‌‌ ‌‌خدایـا... میدانم که هیچ وقت مرا تنها نمیگذاری و صبورانه و مهربانانه به تک تک لحظه های من و نیت ها و افکار من نگاه میکنی و مراقب من هستی که زیادی به خطرات نزدیک نشوم و دائما راه های خوب پیش پای من می گذاری... هیچ گله ای از تو ندارم. ‌ این منم که دائما فرصت هایم را خراب میکنم... ‌‌ مرا بیشتر ببخش...💐 @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر گفتم تا بسوزانم تو را خود سوختم هرچه شاعر مردم آزار است خودآزارتر @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
48 حکایت کدخدای خوش حساب یه اربابى بود که یه زن و دو تا پسر و دو تا دختر داشت. یه روز کدخدای دِه پنج تا غاز ورداشت از ده آورد براى ارباب. ارباب گفت:«کدخدا، حالا که این پنج تا غاز آوردی، خودتم باید قسمت کنی که میون ما دعوا نشه. اگه به پسرا بیشتر بدى دخترا اوقاتشون تلخ میشه، اگه به دخترا زیادتر بدى پسرا بدشون میاد». کدخدا هم گفت:«منم همچى تقسیم مى‌کنم که هیچ کدوم زیاد و کم نبره». ارباب گفت:«بسم‌الله! بفرما ببینم چطور قسمت مى‌کنی!» کدخدا گفت:«خیلی خوب، ارباب، تو با زنت دو نفر هستین، یه غاز مال شما، میشه سه نفر، دو تا پسرام دو نفر هستن، یه غازم مال اونا، اونم سه نفر، دو تا دخترام دو نفر هستن یه غازم مال اونا، اونام سه نفر. من خودم یه نفر هستم دو غازم مال من، مام سه نفریم. همه‌مون مساوی، سه‌تا سه‌تا شدیم». ارباب خندید و گفت:«خیلی خوب، حالا غاز خودمونو مى‌کشیم، گوشتشو چطور قسمت کنیم که دعوا نشه؟» کدخدا گفت: غازو بکشین، شب منو دعوت کنین بیام قسمت کنم!» شب شد، کدخدا اومد. غازو پختند، آوردن سر سفره، گفتند:«کداخدا بسم‌الله، قسمت کن!» کدخدا گفت:«آقاى ارباب، شما سرِ خونواده هستید، این کله غاز مال شما، نوشِ جونتون!» دو تا بالشو ورداشت، داد به دوتا دخترا، گفت:«تا کى تو خونه بابا نشستین؟ این بالارو بگیرین، پر بزنین برین خونه شوهرتون، پدر و مادرو راحت کنین!» دو تا پاهاى غازو ورداشت، داد به دو تا پسر، گفت:«این پاهارو بگیرین، همون راهى که پدرتون رفته، همون راه رو بگیرید و برید!» دل غازو درآورد، داد به زن ارباب، گفت:«این صندوقخونه‌ی عشقِ دل غازو بخور، عشق و محبتت به شوهرت زیادتر بشه!» کدخدا بقیه غازو ورداشت و گفت: «اینم حق‌ زحمه من که به این خوبى براتون قسمت کردم.» @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
💌 هدیه مادر #شهید به مهدی ترابی 🔺 پس از شادی خاص #مهدی_ترابی، این بازیکن پرسپولیس با هزینه مادر #شهید_محمد_خلیل_پور نهر به سفر معنوی #مشهد_مقدس دعوت شد. @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🔰شهیدی که در قبر #اذان گفت 💠شهیدی که مزارش بارها توسط #رهبر زیارت شده است. پس از شهادت عبدالمهدی مغفوری در #عملیات_کربلای۴ ، پیکر پاکش را برای تشیع به #کرمان آورده بودند. خانواده شهید و سه فرزند دلبندش برای آخرین دیدار بر گرد وجود آن نازنین حلقه زدند. مادر خانم شهید مغفوری روایت می کند ، وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم، با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید به تلاوت سوره مبارکه #کوثر مترنم است و پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطره‌ای شگفت دارد: وقتی می‌خواستیم شهید را به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم،که به‌ یکباره منقلبمان کرد، وقتی پیکر شهید را در قبر می‌گذاشتیم صدای #اذان گفتن او را شنیدیم. ✅مزار #شهید_عبدالمهدی_مغفوری در گلزار شهدای مسجد صاحب الزمان #کرمان قرار دارد و عاشقان راه عشق و #شهادت بر گرداگرد شمع وجودش پرواز می کنند. #شهید_عبدالمهدی_مغفوری @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
#شهدا امداد آسمانی عمليات بازي‌دراز قربانگاه بچه‌های گردان 9 بود. هلی‌کوپترهای عراقي در آسمان می‌چرخیدند و به صورت مستقيم به سمت سنگرهاي بچه‌ها شليك می‌کردند. هرلحظه قامت جواني بر خاك می‌افتاد. ناگهان يكي از نيروها به طرف محسن رفت و با ناراحتي گفت: «پس آن‌هایی كه قرار بود ما را پشتيباني كنند، كجا هستند؟ كجاست نيروهايي كه قرار بود بيايند؟ چرا بچه‌ها را به كشتن می‌دهی؟» وزوایي سرش را برگرداند. نگاهي به آسمان انداخت. همه را صدا زد. صدايش در فضا پيچيد: «الم تر كيف فعل ربك باصحاب الفيل...»، بچه‌ها شروع به خواندن كردند. در همين لحظه يكي از هلی‌کوپترها به‌اشتباه تانك عراقي را به آتش كشيد و دو هلی‌کوپتر ديگر به يكديگر برخورد نمودند. آري ايمان آن است كه مطمئن باشي همه‌جا خدا با توست. منبع: روزنامه کیهان شهید محسن وزوایی❤️ @Atredelneshin_eshgh 🌱✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا