eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃✨﷽✨🍃 خواجه‌‏اى "غلامش" را ميوه‌‏اى داد. غلام ميوه را گرفت و با "رغبت" تمام میخورد. خواجه، خوردن غلام را میديد و پيش خود گفت: كاشكى "نيمه‌‏اى" از آن ميوه را خود می‌‏خوردم. بدين رغبت و خوشى كه غلام، ميوه را میخورد، بايد كه "شيرين و مرغوب" باشد. پس به غلام گفت: "یک نيمه" از آن به من ده كه بس خوش میخورى. غلام نيمه‌‏اى از آن ميوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدرى از آن ميوه خورد، آن را بسيار "تلخ يافت." روى در هم كشيد و غلام را "عتاب" كرد كه چنين ميوه‏اى را بدين تلخى، چون خوش می‌خورى. غلام گفت: اى خواجه! بس "ميوه شيرين" كه از دست تو گرفته‌‏ام و خورده‌‏ام. اكنون كه ميوه‌‏اى تلخ از دست تو به من رسيده است، چگونه "روى در هم كشم" و باز پس دهم كه شرط "جوانمردى و بندگى" اين نيست. "صبر" بر اين تلخى اندک، سپاس شيرينی‌هاى بسيارى است كه از تو ديده‌‏ام و خواهم ديد. 🔥 همیشه از خوبی آدمها برای خودمان دیوار بسازیم هر وقت در حقمان بدی کردند کار بهتر بخشیدن است اگر هم نبخشیدیم فقط یک اجر از دیوار برداریم بی انصافیست اگر دیوار را خراب کنیم🔥 🍃✓🍃✓🍃✓🍃 💝 رونمایی از موشک غرور آفرین و افزایش چشمگیر قدرت کشور علیه السلام و مملکت عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شما مبارک 💖 داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🍃✨﷽✨🍃 درس استاد به دانشجویان پزشکی که این روزا خیلی نیازش داریم 👌💚 زمانی كه ما دانشجوی پزشكی بوديم، در بخش قلب، استادی داشتيم كه از بهترين استادان ما بود. او در هر فرصتی كه به‌دست می‌آورد، سعی می‌كرد نكته جديدی به ما بياموزد و دانسته‌های خود را در بهترين شكل ممكن به ما منتقل می‌كرد. او در فرصت‌های مناسب، ما را در بوته تجربه و عمل قرار می‌داد. ایام علیه السلام بود ، در اولين روزهای بخش ، ما را به بالين يک مرد جوان كه تازه بستری شده بود، برد. بعد از سلام و ادای احترام، به او گفت: اگر اجازه می‌دهيد اين همكاران من نيز قلب شما را معاينه كنند. مرد جوان پذيرفت. سپس به ما كه تركيبی از كارآموز و كارورز بوديم رو كرد و گفت: هريک از شما صدای قلب اين بيمار را به‌دقت گوش كنيد و هرچه می‌شنويد روی تكه‌كاغذی يادداشت كنيد و به من بدهيد. نظر استاد از اينكه اين شيوه را به‌كار می‌برد، اين بود كه اگر كسی از ما تشخيصش نادرست بود، از ديگری خجالت نكشد. هريک از ما به نوبت، قلب بيمار را معاينه كرديم و نظر خود را بر روی كاغذی نوشتیم و به استاد داديم. همه مايل بوديم بدانيم كه آيا تشخيصمان درست بوده يا خير؟ استاد نوشته‌های ما را تک‌تک مشاهده و قرائت كرد. جواب‌ها متنوع بودند. يكی به افزايش ضربان قلب اشاره كرده بود. يكی به نامنظمی ريتم آن. يكی نوشته بود: «ضربان طبيعی است.». يكی ريتم گالوپ ضعيف شنيده بود. يكی اظهار كرده بود كه بيمار چاق است و صداهای مبهم شنيده می‌شود و يكی به‌ وجود صدای اضافی در يكی از كانون‌ها اشاره كرده بود. استاد چند لحظه‌ای سكوت كرد و به ما می‌نگريست. منتظر بوديم تا يكی از آن نوشته‌ها را كه صحيح‌تر بوده، معرفی نمايد. اما با كمال تعجب استاد گفت: متاسفانه همه اين‌ها غلط است. و در حالی كه تنها كاغذ باقی‌مانده در دست راستش را تكان می‌داد، ادامه داد: تنها كاغذی كه می‌تواند به حقيقت نزديک باشد، اين كاغذ است كه نويسندهٔ آن بدون شک انسانی صادق است كه می‌تواند در آينده پزشكی حاذق شود. نوشته او را می‌خوانم، خودتان قضاوت كنيد. همه سر تا پا گوش بوديم تا استاد آن نوشته صحيح را بخواند. ايشان گفت: در اين كاغذ نوشته: «متاسفانه به‌علت كم‌تجربگی قادر به شنيدن صدايی نيستم.» و در حالی كه به چشمان متعجب ما می‌نگريست، ادامه داد: من نمی‌دانم در حالی كه اين بيمار دكستروكاردی دارد، و قلبش در طرف راست قرار گرفته، شما چگونه اين همه صداهای متنوع را در طرف چپ سينه او شنيده‌ايد؟ بچه‌های خوب من، از همين حالا كه دانشجو هستيد بدانيد كه تشخيص‌ندادن عيب نيست ولی تشخيص غلط بر مبنای يک معاينه غلط، عيب بزرگی محسوب می‌شود و می‌تواند برای بيمار خطرناک باشد. در پزشكی دقت، صداقت، حوصله و تجربه حرف اول را می‌زند. سعی كنيد با بی‌دقتی برای بيمار خود، تشخيص نادرستی ندهيد، يا برای او تصميمی ناثواب نگيريد. 🔥 در زندگی هیچ وقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد ...🔥 🍃✓🍃✓🍃✓🍃 💝 رونمایی از موشک غرور آفرین و افزایش چشمگیر قدرت کشور علیه السلام و مملکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شما مبارک 💖 داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🍃✨﷽✨🍃 💝 « چیست » 💖 امشب شب «دحوالارض» و فردا بیست و پنجم ماه ذی القعده ، روز «دحوالارض» و روز گسترش یافتن زمین از محل خانه کعبه است که برای اهل معنی و صاحبان سير و سلوك، يكى از روزهای مهم سال است لذا ضمن گرامیداشت این شب و روز بزرگ، به نکاتی اشاره می کنیم؛ ♦️فرصت‌های ویژه معنوی در زندگی بشر، نعمت‌های مغتنمی هستند که جسم و روح انسان را نوازش داده و موجبات شادمانی و آرامش بشریت در دنیا و آخرت می‌شوند؛ چنانچه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «انَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نََفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها»: *«همانا در طول زندگی شما، نسیم‌های رحمتی از سوی پروردگارتان می‌وزد؛ پس به هوش باشید تا خود را در معرض آن‌ها قرار دهید»* (کافی، ج٣، ص٢١٢) ♦️بی‌شک یکی از این نسیم‌های رحمت الهی در طول سال، شب و روز دحوالارض است که برای اهل مراقبت اهمیت ویژه‌ای داشته و دارد، ولی متأسفانه کمتر مورد توجه عامه مردم قرار گرفته و بسیاری از مؤمنین به دلیل عدم آگاهی و شناخت لازم نسبت به این هدیه بزرگ الهی، خود را از این فرصت طلایی محروم می‌نمایند؛ لذا بر آن شدیم که در این مجال کوتاه در حد امکان از «دحوالارض» و عظمت و اعمال و احکام آن سخن بگوئیم؛ *✍️ دحوالارض، زمانی است که خداوند به جهان خاکی، حیات بخشیده و زمین را از زیر کعبه گسترانیده و پس از آنکه تمام سطح کره زمین به مدت طولانی در زیر آب فرو رفته بود، حضرت حق، اراده نمود تا کره زمین را برای زندگی انسان و سایر موجودات مهیا نماید؛ از این رو، بخش‌هایی از زمین، شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل امروزین درآمد و طبق روایات اسلامی، اولین نقطه‌ای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت‌اللّه الحرام بود که مفسران، آیه ٣٠ سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا» را به همین واقعه تفسیر نموده‌اند و همچنین بر همین اساس شهر مكه را «اُمُّ‌ الْقُرا» يعنی مادر همه آبادی‌ها دانسته‌اند.* ✅ البته گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای بزرگ دیگری نیز طبق روایاتی گفته شده است که بر شرافت این شب و روز افزوده است در روایات به چند مورد از آنها اشاره شده است: ⬅️ روز میلاد شیخ الانبیاء حضرت ابراهیم (ع)؛ ⬅️ روز میلاد حضرت عیسی مسیح (ع)؛ ⬅️ روز ساخت کعبه توسط حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) به همراهی حضرت جبرئیل (ع) و نصب سنگ حَجَرالاَسود؛ ⬅️ خروج رسول اکرم (ص) از مدینه به همراه هزاران نفر به سوی مکه، به قصد حجت‌الوداع؛ ⬅️ روز قیام قائم آل محمد (عج) طبق برخی روایات؛ ✍️ همچنین در این روز پرفضیلت، اعمال ويژه‌ای در روایات توصیه شده است که عبارتند از: 1️⃣ احیاء و شب زنده‌داری در شب دحوالارض که برابر با عبادت صد سال است؛ 2️⃣ روزه گرفتن در روز دحوالارض که از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایت آمده که هر کس این روز را روزه بدارد، روزه‌اش کفاره هفتاد سال می‌باشد؛ 3️⃣ غسل روز دحوالارض که بسیار فضیلت دارد؛ 4️⃣ خواندن دو رکعت نماز در وقت چاشت (اول بالا آمدن آفتاب) که در هر رکعت بعد از «حمد»، پنج مرتبه سوره «الشمس» خوانده و بعد از سلام نماز بگوید: «لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»، سپس دعا کند و بخواند «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ» 5️⃣ خواندن دعایی است که شیخ در «مصباح» فرموده: «اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ...»؛ که انشاالله با مراجعه به کتاب شریف مفاتیح‌الجنان، این دعا را به صورت کامل بخوانید؛ 6️⃣ به‌جا آوردن زیارت علیه السلام که یکی از بهترین و با فضیلت‌ترین اعمال مستحبی در این روز است. 🔆همچنین در روایات آمده که در این شب و روز، هزار هزار رحمت الهی نازل می‌شود و اگر در آن، گروهی به ذكر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پيش از آن‌كه متفرق شوند برآورده می‌سازد. «ان شاءالله » 🍃✓🍃✓🍃✓🍃 دعا برای سلامتی و تعجیل در فرج و ظهور عجل الله تعالی فرجه الشریف رو فراموش نکنیم 💝 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 💖 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🍃✨﷽✨🍃 درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند . کریم خان گفت : این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم . آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت .  خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد ! روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد کریم خان رفت . ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت : 🔥 《 نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . .》🔥 🍃✓🍃✓🍃✓🍃 💝 رونمایی از موشک غرور آفرین فتاح و افزایش چشمگیر قدرت ، کشور علیه السلام و مملکت عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شما مبارک 💖 داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃✨✨🍃 روزی که زمین از آب بیرون آمد دحوالارض و فرمایشی که امام_رضا علیه السلام در این باره فرمودند دحو_الارض داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🍃✨﷽✨🍃 🧔🏻‍♂ ميرداماد و آتش شهوت 🔥 🍃در كتابی كه فیلسوف بزرگ، عارف عامل، علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان مقدمه‌ای بر آن نگاشته بود خواندم ( نقل به مضمون و همچنین تا حدودی برگرفته از کتاب آموزه‌های وحی در قصه‌های تربیتی، مولف عبدالکریم پاک نیا ) : ☀️ شاه عباس صفوی در شهر اصفهان از همسر خود سخت عصبانی شده و خشمگین می‌شود، در پی غضب او، دخترش از خانه خارج شده و شب برنمی‌گردد، خبر بازنگشتن دختر که به شاه می‌رسد، بر ناموس خود كه از زیبائی خیره كننده‌ای بهره داشت سخت به وحشت می‌افتد، ماموران تجسّس در تمام شهر به تكاپو افتاده ولی او را نمى‌یابند. ☄️دختر به وقت خواب وارد مدرسه طلاّب می‌شود و از اتفاق به در حجره محمدباقر استرآبادی كه طلبه‌ای جوان و فاضل بود می‌رود، در حجره را می‌زند، محمدباقر در را باز می‌كند، دختر بدون مقدمه وارد حجره شده و به او می‌گوید از بزرگ زادگان شهرم و خانواده‌ام صاحب قدرت، اگر در برابر بودنم مقاومت كنی ترا به سیاست سختی دچار می‌كنم . طلبه جوان از ترس او را جا می‌دهد، دختر غذا می‌طلبد، طلبه می‌گوید جز نان خشك و ماست چیزی ندارم، می‌گوید بیاور . غذا می‌خورد و می‌خوابد. 😈وسوسه به طلبه جوان حمله می‌كند، ولی او با پناه بردن به حق تعالی، دفع وسوسه می‌كند، آتش غریزه شعله می‌كشد، او آتش غریزه را با گرفتن تك تك انگشتانش به روی آتش چراغ خاموش می‌كند، مأموران تجسّس به وقت صبح گذرشان به مدرسه می‌افتد، احتمال بودن دختر را در آنجا نمی‌دادند، ولى دختر از حجره بیرون آمد، چون او را یافتند با صاحب حجره به عالی قاپو منتقل كردند . ☀️شاه عباس صفوی از محمدباقر سئوال می‌كند دیشب، در برخورد با این چهره زیبا چه كردی؟ وی انگشتان سوخته را نشان می‌دهد، چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می‌نمود هر بار که نفسم وسوسه می‌کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان می‌گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند.! ☀️شاه عباس از طرفى خبر سلامت دختر را از اهل حرم می‌گیرد، چون از سلامت فرزندش مطلع می‌شود، از تقوا و پرهیزکاری طلبه جوان خوشش آمد و بسیار خوشحال می‌شود، 👈 به دختر پیشنهاد ازدواج با آن طلبه را می‌دهد، دختر نیز که از شدت پاكی آن جوانمرد بهت زده بود، قبول می‌كند. بزرگان را می‌خوانند و عقد دختر را براى طلبه فقیر مازندرانی می‌بندند و از آن به بعد است كه او مشهور به میرداماد می‌شود و چیزی نمی‌گذرد كه اعلم علمای عصر گشته و شاگردانی بس بزرگ هم چون ملا صدرای شیرازی صاحب اسفار و كتب علمی دیگر تربیت می‌كند . 💢نفس اماره یکی از عواملی است که انسان را به ارتکاب گناه وسوسه می کند. 💖قرآن کریم سوره یوسف آیه53 می‌فرماید: نفس اماره به سوی بدیها امر می کند مگر در مواردی که پروردگار رحم کند! انسان‌هایی که در چنین مواردی به خدا پناه می‌برند خداوند متعال آن‌ها را از گزند نفس اماره حفظ می‌کند و به جایگاه ارزشمندی می‌رساند.! 🍃✔️🍃✔️🍃✔️ 💝🎊🇮🇷 رونمایی از موشک غرور آفرین فتاح و افزایش چشمگیر قدرت ، کشور علیه السلام و مملکت عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شما مبارک 🇮🇷🎊💖 داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🍃✨﷽✨🍃 روزی شاگرد یک پیر فرزانه از ایشان خواست که به او درسی به‌یادماندنی دهد. پیر از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه‌پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی. استاد پرسید: مزه‌اش چطور بود؟ شاگرد پاسخ داد: خیلی شور و تند است، اصلاً نمی‌شود آن را خورد. پیر از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند، رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمک‌ها را داخل دریاچه بریزد، سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد به‌راحتی تمام آب داخل لیوان را سر کشید. استاد این بار هم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: کاملا معمولی بود. پیر گفت: رنج‌ ها و سختی‌هایی که انسان در طول زندگی با آن‌ها روبه‌رو می‌شود همچون مشتی نمک است. اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هرچه بزرگ‌تر و وسیع‌تر می‌شود، می‌تواند بار آن همه رنج و اندوه را به‌راحتی تحمل کند. قلبت را بزرگ کن و مگذار امور دنیا حجاب قلبت شود سعی کن یک دریا باشی، نه یک لیوان آب. ❤️ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي ❤️ 🍃✔️🍃✔️🍃✔️ 🍃 به نیابت از شهدا و ذوی الحقوق، هدیه به علیه السلام و سلامتی و تعجیل در فرج و ظهور عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات 🍃 💝 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 💖 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🍃✨﷽✨🍃 مردی در صحرا شترش را گم کرد، او در جستجوی شترش بود تا به پسرک باهوشی رسید. از پسرک سراغ شترش را گرفت. پسر چند سوال از مرد پرسید. از او پرسید آیا یک چشم شتر کور بود؟ آیا یک طرف بار شتر ترشی بود و طرف دیگر شیرینی؟ مرد پاسخ داد بله. مرد که یقین پیدا کرد پسرک شترش را دیده است، از او پرسید شتر من کجاست؟ اما پسرک پاسخ داد من شتری ندیدم. مرد به شدت عصبانی شد و با خودش فکر کرد احتمالا این پسر شتر مرا دیده و بلایی سرش آورده است. پسرک را به نزد قاضی برد و ماجرا را برای قاضی تعریف کرد. قاضی هم که مثل مرد تصور می‌کرد، پسر شتر را دیده است، به او گفت: بدون اینکه شتر را دیده باشی، مشخصاتش را درست می‌گویی. چطور چنین چیزی ممکن است؟ پسرک در پاسخ گفت: در مسیر ردپای شتری را دیدم که علف‌های یک طرف جاده را خورده بود، در حالی که علف‌های طرف دیگر سرسبز بودند. پس فهمیدم که احتمالا یکی از چشم‌های شتر کور است. در یک طرف ردپا‌ها مگس و طرف دیگر پشه جمع شده بود. از آنجایی که مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی، حدس زدم یک طرف بار شتر شیرینی و طرف دیگر ترشی بوده است. قاضی که از هوش و ذکاوت پسرک خوشش آمده بود، حرف او را باور کرد و به او گفت تو پسر باهوشی هستی و من بی گناهی تو را باور می‌کنم 🍃✔️🍃✔️🍃✔️ 🍃 به نیابت از شهدا و شهید اخیر و ذوی الحقوق ، هدیه به علیه السلام و سلامتی و تعجیل در فرج و ظهور # امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات 🍃 💝 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 💖 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ تورم ۱۰ ساله مواد غذایی کانادا به روایت یک بلاگر کانادایی 🔹دیدن این فیلم برای خودتحقیری‌ها ضرر داره! آخرهفته_تون_زیبا 🍃✓🍃✓🍃✓🍃 🍃 به نیابت از شهدا و ذوی الحقوق، هدیه به امام_رضا علیه السلام و سلامتی و تعجیل در فرج و ظهور امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات 🍃 🍃 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 🍃 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar
🍃✨﷽✨🍃 مرد جوان فقیر و گرسنه ای دلتنگ و افسرده روی پلی نشسته بود و گروهی از ماهی‌گیران را تماشا می کرد، در حالیکه به سبد پر از ماهی کنار آنها چشم دوخته بود. با خود گفت: کاش من هم یک عالمه از این ماهی ها داشتم. آن وقت آن ها را می فروختم و لباس و غذا می خریدم. یکی از ماهی‌گیران پاسخ داد: اگر لطفی به من بکنی هر قدر ماهی بخواهی به تو می دهم. -:این قلاب را نگه دار تا من به شهر بروم و به کارم برسم. مرد جوان با خوشحالی این پیشنهاد را پذیرفت. در حالیکه قلاب مرد را نگه داشته بود، ماهی ها مرتب طعمه را گاز می زدند و یکی پس از دیگری به دام می افتادند. طولی نکشید که مرد جوان از این کار خوشش آمد و خندان شد. مرد مسن تر وقتی برگشت، گفت: همه ی ماهی ها را بردار و برو اما می خواهم نصیحتی به تو بکنم. دفعه بعد که محتاج بودی وقت خود را با خیال‌بافی تلف نکن. قلاب خودت را بنداز تا زندگی ات تغییر کند، زیرا هرگز آرزوی ماهی داشتن، تور ماهیگیری ما را پر از ماهی نمی کند 🍃✔️🍃✔️🍃✔️ 🍃 به نیابت از شهدا و شهید اخیر و ذوی الحقوق ، هدیه به علیه السلام و سلامتی و تعجیل در فرج و ظهور عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات 🍃 💝 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 💖 داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
⚫️السَّلامُ عَلیکَ یا محمد بن علیٍ الجواد علیهما السلام⚫️ ◾️شهادت مظلومانه باب المراد، جواد الائمه ، علیه السلام را به محضر علیه السلام ، و عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما عزیزان تسلیت عرض می نماییم ▪️اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم ▪️ کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou