گویا شیخ محمدتقی در عالم دیگری زندگی میکرد. آن چنان اهل مراقبت از خویش بود که برای جلوگیری از رودَررو شدن با افرادی که لاجَرَم دیدن آنها موجب ردوبدل شدنِ سخنان «لایعنی» و غیرمفید میشد، عبا به سر میکشید و از در پشتیِ مدرسهی یزدی تردد میکرد...
- کهکشان نیستی
بار سفر رو که بسته بود؛ مهربونتر شده بود
انگار سفر برخوردش رو تغییر داده بود و تحملش رو بالاتر برده بود.
آروم گفتم: چیزی شده؟!
با مهر بیسابقهای توی چشمام نگاه کرد و گفت:
میدونی، الان که رفتنیام با خودم میگم چرا بیشتر مهربون نباشم؟
وقتی میدونم شاید تا چند وقت همو نبینیم چرا آخرین دیدارمون یه خاطره شیرین نباشه؟
حرفش عجیب بود
با خودم فکر کردم مگه دنیا مسافر خونه نیس؟
کی از دیدار آخرش با بقیه با خبره؟
وَاغْرِسْ فِى أَفْئِدَتِنا أَشْجارَ مَحَبَّتِكَ
و در سرزمین دلهای ما درختان محبتت را بکار...
- صحیفه سجادیه -
عقرب و مار سمّی بهترند از کسی
که به اسم امر به معروف و نهی
از منکر، به افراد نیش میزند و
آنها را میآزارد و از خدا و اولیا
و دین بیزار میکند.
- حاج اسماعیل دولابی-
از امام محمدباقر علیهالسلام سوال شد: «صبر جمیل» چیست؟! حضرت فرمود: صبریست که در آن به هیچ یک از مردم شکایت نشود.
خدایا به ما تو این ساعتهای قبل محرم توفیق ترک و جبران گناه بده.. تا پاک وارد عزای سیدالشهدا علیهالسلام بشیم..
خدایا مارو پاکیزه بپذیر
May 11