eitaa logo
ويژه نامه مشترک حضرت فاطمه زهرا و حضرت زينب کبری سلام الله عليهما
9 دنبال‌کننده
16 عکس
15 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📗همسر و فرزندان فاطمه (س) ✅فرزندان فاطمه (س) بدان كه آن حضرت را چهار اولاد بوده امام حسن وامام حُسين وزينب كبرى و زينب صغرى كه مُكَنّات است به امّكلثوم (سلام اللّه عليهم اجمعين ) وفرزندى را حامله بوده كه اورا پيغمبر صلى اللّه عليه وآله وسلّم مُحسن ناميده بود وبعد از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله وسلّم آن طفل را سقط فرمود. شيخ صدوق فرموده : در معنى حديث نبوى صلى اللّه عليه وآله وسلّم كه به اميرالمؤ منين عليه السّلام فرمود: اِنَّ لَكَ كَنْزا فِى الْجَنَّةِ وَ اَنْتَ ذُوقَرْنَيْها شنيدم كه از بعض د مشايخ خود كه مى فرمود: اين گنجى كه پيغمبر صلى اللّه عليه وآله وسلّم فرموده به اميرالمؤ منين عليه السّلام كه در بهشت دارد، اين همان (مُحسن ) است كه به واسطه فشار دَرِ خانه سِقط شد. فقير گويد: كه من مصائبى كه بر حضرت زهرا عليهاالسّلام وارد شده در كتاب مخصوصى ايراد كردم وناميدم آن را (بَيْتُ الاَحْزان فى مَصائِبِ سَيِّدَةِ النِّسْوان ). هركه طالب است به آنجا رجوع كند، اين كتاب محل آن نيست . وَاللّه تَعالى الْمُوَفِّقُ وَهُوَ الْمُسْتَعان . 📚منتهی الآمال ✅مخلوط كرد دو دريا در تفسير ((مرج البرحين يلتقيان )) در احاديث معتبر از طرق خاصه و عامه از حضرت صادق (ع ) و غير آن حضرت روايت كرده اند در تفسير آيه شريفه : ((مرج البحرين يلتقيان (112)؛ مخلوط كرد دو دريا را كه بر ميخوردند با يك ديگر))، حضرت فرمود: مراد دو درياى علم است ، يعنى على و فاطمه ، كه حق تعالى ايشان را به يكديگر رسانيد. ((بينهما برزخ لا يبغيان ؛(113) ميان ايشان فاصله اى است كه بر يكديگر زيادتى نكنند)) حضرت فرمود: مراد حضرت رسول (ص ) است كه سبب الفت على و فاطمه گرديد. ((يخرج منهما اللولو و المرجان ؛؛ بيرون مى آيد از آن دو دريا مروايد و مرجان 9، حضرت فرمود: مراد حسن و حسين (ع) هستند كه از آن دو درياى علم به وجود آمده اند. https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗بخش زندگي حضرت زهرا (س) ✅ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) 👈شيخ طوسى در (مصباح ) واكثر عُلما ذكر كرده اند كه ولادت آن حضرت در روز بيستم ماه جُمادى الا خره بوده وگفته اند كه در روز جمعه سال دوّم از بعثت بوده و بعضى سال پنجم از بعثت گفته اند(1) وعلامه مجلسى رحمه اللّه در (حياة القلوب ) فرموده كه صاحب (عُدَدْ) روايت كرده است كه پنج سال بعد از بعثت حضرت رسالت پناه صلى اللّه عليه وآله وسلّم حضرت فاطمه عليهاالسّلام از خديجه متولد شد وكيفيّت حمل خديجه به آن حضرت چنان بود كه روزى حضرت رسول صلى اللّه عليه وآله وسلّم در ابطح نشسته بود با اميرالمؤ منين عليه السّلام وعمار بن ياسر ومنذر بن ضحضاح وحمزه وعباس وابوبكر وعمر، ناگاه جبرئيل نازل شد با صورت اصلى خود وبالهاى خود را گشود تا مشرق ومغرب را پر كرد وندا كرد آن حضرت را كه اى محمد صلى اللّه عليه وآله وسلّم خداوند على اعلاترا سلام مى رساند وامر مى نمايد كه چهل شبانه روز از خديجه دورى اختيار كنى ؛ پس آن حضرت چهل روز به خانه خديجه نرفت وروزها روزه مى داشت و شبها تا صباح عبادت مى كرد وعمار را به سوى خديجه فرستاد وگفت : اورا بگوكه اى خديجه نيامدن من به سوى تواز كراهت وعداوت نيست وليكن پروردگار من چنين امر كرده است كه تقديرات خود را جارى سازد وگمان مبر در حق خود جز نيكى وبه درستى كه حق تعالى به تومباهات مى كند هر روز چند مرتبه با ملائكه خود وبايد هر شب در خانه خود را ببندى ودر رختخواب خود بخوابى ومن در خانه فاطمه بنت اسد مى باشم تا مدّت وعده الهى منقضى گردد. وخديجه هر روز چند نوبت از مفارقت آن حضرت مى گريست وچون چهل روز تمام شد جبرئيل بر آن حضرت نازل شد وگفت : اى محمد صلى اللّه عليه وآله وسلّم خداوند على اعلاترا سلام مى رساند كه مهيّا شوبراى تحفه وكرامت من ، پس ناگاه ميكائيل نازل شد وطبقى آورد كه دستمال از سندس بهشت بر روى آن پوشيده بودند ودر پيش د آن حضرت گذاشت وگفت : پروردگار تومى فرمايد كه امشب بر اين طعام افطار كن و حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام گفت كه هر شب چون هنگام افطار آن حضرت مى شد مرا امر مى كرد كه در را مى گشودم كه هركه خواهد بيايد وبا آن حضرت افطار نمايد، در اين شب مرا فرمود كه بر دَرِ خانه بنشين ومگذار كسى داخل شود كه اين طعام بر غير من حرام است ؛ پس چون اراده افطار نمود طبق را گشود ودر ميان آن طبق از ميوه هاى بهشت يك خوشه خرما ويك خوشه انگور بود وجامى از آب بهشت ، پس از آن ميوه ها تناول فرمود كه سير شد واز آن آب آشاميد تا سيراب شد وجبرئيل از ابريق بهشت آب بر دست مباركش مى ريخت وميكائيل دستش را مى شست واسرافيل دستش را از دستمال بهشت پاك مى كرد وطعام باقيمانده با ظرفها به آسمان بالارفت . وچون حضرت برخاست كه مشغول نماز شود جبرئيل گفت كه در اين وقت نماز ترا جايز نيست (معلوم است كه مراد نمازهاى نافله ومستحبّى است نه نماز فريضه چه داءب نبى وامام بر آن است كه نماز را مقدم بر افطار مى دارند) بايد كه الحال به منزل خديجه روى وبا او مضاجعت نمائى كه حق تعالى مى خواهد كه در اين شب از نسل توذريه اى طيّبه خلق نمايد. پس آن حضرت متوجّه خانه خديجه شد وخديجه گفت كه من با تنهائى الفت گرفته بودم وچون شب مى شد درها را مى بستم وپرده ها را مى آويختم ونماز خود را مى كردم ودر جامه خواب خود مى خوابيدم وچراغ را خاموش مى كردم در اين شب در ميان خواب بودم كه صداى دَرِ خانه را شنيدم ، پرسيدم كه كيست در را مى كوبد كه به غير محمد صلى اللّه عليه وآله وسلّم ديگرى را روا نيست كوبيدن آن ؟ آن حضرت فرمود: اى خديجه ! باز كن در را كه منم محمد صلى اللّه عليه وآله و سلّم چون صداى فرح افزاى آن حضرت را شنيدم از جا جستم ودر را گشودم و پيوسته عادت آن حضرت آن بود كه چون اراده خوابيدن مى نمود آب مى طلبيد و وضوء تجديد مى كرد ودوركعت نماز به جا مى آورد وداخل رختخواب مى شد و در اين شب مبارك سحر هيچ يك از اينها نكرد وتا داخل شد دست مرا گرفت وبه رختخواب برد وچون از مضاجعت برخاست من نور فاطمه را در شكم خود يافتم .(2) 1 (مصباح المتهجّد) شيخ طوسى ص 551، بيروت ، اعلمى . 2 تاريخ پيامبران (حياة القلوب ) 3/255 256 ، چاپ سرور. https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅كيفيت ولادت با سعادت آن حضرت امّا كيفيت ولادت با سعادت آن حضرت چنان است كه : شيخ صدوق رحمه اللّه به سند معتبر از مُفَضّل بن عمر روايت كرده است كه گفت : از حضرت صادق عليه السّلام سؤ ال كردم كه چگونه بود ولادت حضرت فاطمه عليهاالسّلام ؟ حضرت فرمود كه چون خديجه اختيار مزاوجت حضرت رسالت صلى اللّه عليه وآله وسلّم نمود، زنان مكّه از عداوتى كه با آن حضرت داشتند از او هجرت (3) نمودند وبر اوسلام نمى كردند ونمى گذاشتند كه زنى به نزد او برود، پس خديجه را به اين سبب ، وحشتى عظيم عارض شد وليكن عمده غم و جزع خديجه براى حضرت رسول صلى اللّه عليه وآله وسلّم بود كه مبادا از شدت عداوت ايشان آسيبى به آن حضرت برسد. چون به حضرت فاطمه عليهاالسّلام حامله شد فاطمه در شكم با اوسخن مى گفت ومونس اوبود واورا صبر مى فرمود، خديجه اين حالت را از حضرت رسالت پنهان مى داشت ، پس روزى حضرت داخل شد شنيد كه خديجه سخن مى گويد با شخصى وكسى را نزد اونديد فرمود كه اى خديجه با كه سخن مى گوئى ؟ خديجه گفت : فرزندى كه در شكم من است با من سخن مى گويد ومونس من است ! حضرت فرمود كه اينك جبرئيل مرا خبر مى دهد كه اين فرزند دختر است واواست نسل طاهر باميمنت وبركت وحق تعالى نسل مرا از اوبه وجود خواهد آورد، واز نسل اوامامان وپيشوايان دين به هم خواهند رسيد وحق تعالى بعد از انقضاى وحى ، ايشان را خليفه هاى خود خواهد گردانيد در زمين . وپيوسته خديجه در اين حالت بود تا آنكه ولادت جناب فاطمه عليهاالسّلام نزديك شد چون درد زائيدن در خود احساس كرد به سوى زنان قريش د وفرزندان هاشم كس فرستاد كه نزد اوحاضر شوند؛ ايشان در جواب اوفرستادند كه فرمان ما نبردى وقبول قول ما نكردى وزن يتيم ابوطالب شدى كه فقير است و مالى ندارد ما به اين سبب به خانه تونمى آئيم ومتوجّه امور تو نمى شويم . خديجه چون پيغام ايشان را شنيد بسيار اندوهناك گرديد در اين حالت ناگاه ديد ك چهار زن گندم گون بلند بالانزد اوحاضر شده وبه زنان بنى هاشم شبيه بودند، خديجه از ديدن ايشان بترسيد، پس يكى از ايشان گفت كه مترس اى خديجه كه ما رسولان پروردگاريم به سوى تو؛ وما ظهيران توئيم ، منم ساره زوجه ابراهيم عليه السّلام ودوّم آسيه دختر مزاحم است كه رفيق توخواهد بود در بهشت وسوم مريم دختر عِمران است وچهارم كُلثوم خواهر موسى بن عمران است وحق تعالى ما را فرستاده است كه در وقت ولادت نزد توباشيم وترا بر اين حالت معاونت نمائيم . پس يكى از ايشان در جانب راست خديجه نشست وديگرى در جانب چپ وسوم در پيش رووچهارم در پشت سر، پس حضرت فاطمه عليهاالسّلام پاك وپاكيزه فرود آمد وچون به زمين رسيد نور اوساطع گرديد به مرتبه اى كه خانه هاى مكّه را روشن گردانيد ودر مشرق ومغرب زمين موضعى نماند مگر آنكه از آن نور روشن شد وده نفر از حورالعين به آن خانه درآمدند وهر يك اِبْريقى وطشتى از بهشت در دست داشتند وابريقهاى ايشان مملوبود از آب كوثر، پس آن زنى كه در پيش روى خديجه بود جناب فاطمه عليهاالسّلام را برداشت وبه آب كوثر غُسل يا شست و شوداد ودوجامه سفيدى بيرون آورد كه از شير سفيدتر واز مُشْك وعَنْبَر خوشبوى تر بود وفاطمه عليهاالسّلام را در يك جامه از آن پيجيد وجامه ديگر را مقنعه اوگردانيد پس اورا به سخن درآورد، فاطمه گفت : اَشْهَدُ اَنْ لااِلهِ اِلا اللّهُ وَاَنَّ اَبي رَسُولُ اللّهِ سَيِّدُ الاَنْبياءِ وَاَنَّ بَعْل ي سَيِّدُ الاَوْصِياءِ وَوُلْدي سادَةُ الاَسْباطِ. يعنى گواهى مى دهم به يگانگى خدا وبه آنكه پدرم رسول خدا سيد پيغمبران است وشوهرم سيد اوصياء پيغمبران است وفرزندانم سادات فرزندزاده هاى پيغمبران است . پس بر هر يك از آن زنان سلام كرد وهر يك را به نام ايشان خواند، پس آن زنان شادى كردند وحوريان بهشت پخندان شدند ويكديگر را بشارت دادند به ولادت آن سيّده زنان عالميان . ودر آسمان نور روشنى هويدا شد كه پيشتر چنان نورى مشاهده نكرده بودند، پس آن زنان مقدّسه با خديجه خطاب كردند وگفتند: بگير اين دختر را كه طاهره ومطهّره است پاكيزه وبا بركت است ، حق تعالى بركت داده او را ونسل اورا، پس خديجه آن حضرت را گرفت شاد وخوشحال وپستان خود را در دهان اوگذاشت ، پس فاطمه عليهاالسّلام در روزى آن قدر نموّ مى كرد كه اطفال ديگر در ماهى نموّ كنند ودر ماهى آن قدر نموّ مى كرد كه اطفال ديگر در سال نموّ كنند.(4) 3 دورى . 4 (امالى شيخ صدوق ) ص 690، مجلس 87، حديث 947 . https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ ويژگی های زندگی حضرت فاطمه (س) الف: ساده زيستى تعجب سلمان از لباس فاطمه در ضمن حديثى طولانى از حضرت زهرا (س) نقل شده است كه به رسول خدا(ص ) فرمود: يا رسول الله ! سلمان از لباس من تعجب كرده است ، سوگند به خداوندى كه تو را بر حق مبعوث كرد، من و على پنج سال است كه چيزى نداريم به جز پوست قوچى كه روزها شترمان بر روى آن علق مى خورد و شب هنگام آن را فرش خود قرار مى دهيم و نيز بااش (زير سر) ما چرمى است كه اطرافش از ليف خرما درست شده است . حضرت رسول (ص ) فرمود: اى سلمان ! همانا دخترم در گروه پيشگامان و سابقين است . ✳️فاطمه و کار در منزل ثَعْلَبى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه روزى حضرت رسول صلى اللّه عليه وآله وسلّم به خانه فاطمه عليهاالسّلام درآمد فاطمه را ديد كه جامه پوشيده از جُلهاى شتر وبه دستهاى خود آسيا مى گردانيد ودر آن حالت فرزند خود را شير مى داد، چون حضرت اورا بر آن حالت مشاهده كرد آب از ديده هاى مباركش د روان شد وفرمود: اى دختر گرامى ! تلخيهاى دنيا را امروز بچش براى حلاوتهاى آخرت . پس فاطمه عليهاالسّلام گفت : يا رسول اللّه ! حمد مى كنم خدا را بر نعمتهاى اووشكر مى كنم خدا را بر كرامتهاى او؛ پس حق تعالى اين آيه را فرستاد: (وَلَسَوْفَ يُعْطيكَ ربُّكَ فَتَرْضى )؛(1) يعنى حق تعالى در قيامت آن قدر به تو خواهد داد كه راضى شوى .(2) 1سوره ضحى (93)، آيه 5 2(مناقب آل ابى طالب ) ابن شهر آشوب 3/390، تحقيق : دكتر بقاعى ؛ (كنز العمّال ) 6/295 چاپ حيدر آباد. (بحارالانوار) 43/84 . واز (حليه ابونُعَيْم ) روايت شده كه حضرت فاطمه عليهاالسّلام آن قدر آسيا گردانيد كه دستهاى مباركش آبله پيدا كرد واز اثر آسيا دستهاى مباركش پينه كرد. (حلية الاولياء) 2/41 . تقسیم کارهای خانه در (قُرْب الاسناد) به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام روايت كرده است كه حضرت رسالت صلى اللّه عليه وآله وسلّم مقرر فرمود كه هرچه خدمت بيرون در باشد از آب وهيزم وامثال اينها حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام به جا آورد وهرچه خدمت اندرون خانه باشد از آسيا كردن ونان وطعام پختن وجاروب كردن وامثال اينها با حضرت فاطمه عليهاالسّلام باشد. (قرب الاسناد حميرى ) ص 52، حديث 170 . https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ويژگی های عبادی فاطمه (س) فاطمه (س) نورى در پرستشگاه پيامبر اسلام مى فرمايد: دخترم فاطمه ، بانوى بانوان اولين و آخرين هر دو جهان است . فاطمه پاره وجود من است . فاطمه نور ديدگان من است . فاطمه ميوه دل من است . فاطمه روح و جان من است . فاطمه حوريه اى است ، در چهره انسان . هنگامى كه او در محراب عبادت ، در برابر پروردگارش مى ايستد، نور وجودش به فرشتگان آسمان مى درخشد، همان گونه كه ستارگان به زمينيان مى درخشند. خداى مهربان به فرشتگان مى فرمايد: هان اى فرشتگان من ! به بنده شايسته ام (فاطمه ) بنگريد! كه در درگاهم قرار گرفته است و از خوف و وحشت به خود مى لرزد. فاطمه با تمام وجود مشغول پرستش من است . اينك شما را شاهد مى گيرم شيعيان او را از آتش ‍ دوزخ امنيت بخشيدم . - بحار: ج 43، ص 174. ✅✅برترى علمى حضرت فاطمه س و ارزش علم دو نفر زن ، كه يكى مؤ من و ديگرى از دشمنان اسلام بود، در مطلبى دينى با هم اختلاف نظر داشتند. براى حل اختلاف ، محضر حضرت فاطمه س رسيدند و موضوع را طرح كردند. چون حق با زن مؤ من بود، حضرت فاطمه س گفتارش را با دليل و برهان تاءييد كرد و بدين وسيله زن مؤ من بر زن دشمن پيروز گشت و از اين پيروزى خوشحال شد. حضرت فاطمه س به زن مؤ من فرمود: فرشتگان خدا بيشتر از تو شادمان گشتند و غم و اندوه شيطان و پيروانش ‍ نيز بيشتر از غم و اندوه زن دشمن مى باشد. امام حسن عسكرى عليه السلام مى فرمايد: ((در عوض خدمتى كه فاطمه به اين زن مؤ من كرد، بهشت و نعمت هاى بهشتى اش را هزار هزار برابر آنچه قبلا تعيين شده بود، قرار دهيد و همين روش را درباره هر دانشمندى كه با علمش مؤ منى را تقويت كند - كه بر معاندى پيروز گردد - مراعات كنيد و ثوابش را هزار هزار برابر قرار دهيد!)) - بحار، ج 2، ص 8 ✅حضرت فاطمه (س) و ارزش تعليم زنى خدمت حضرت فاطمه س رسيد و گفت : - مادر ناتوانى دارم كه در مسائل نمازش به مساءله مشكلى برخورد كرده و مرا خدمت شما فرستاد كه سؤ ال كنم . حضرت فاطمه س جواب آن مساءله را داد. آن زن همين طور مساءله ديگرى پرسيد تا ده مساءله شد. حضرت همه را پاسخ داد. سپس ‍ آن زن از كثرت سؤ ال خجالت كشيد و عرض كرد: - اى دختر رسول خدا! ديگر مزاحم نمى شوم . حضرت فرمود: نگران نباش ! باز هم سؤ ال كن ! با كمال ميل جواب مى دهم ، زيرا اگر كسى اجير شود كه بار سنگينى را بر بام حمل كند و در عوض آن ، مبلغ صد هزار دينار اجرت بگيرد، آيا از حمل بار خسته مى شود؟ زن گفت : - نه ! خسته نمى شود، زيرا در برابر آن مزد زيادى دريافت مى كند. حضرت فرمود: - خدا در برابر جواب هر مساءله اى بيشتر از اينكه بين زمين و آسمان پر از مرواريد باشد، به من ثواب مى دهد! با اين حال ، چگونه از جواب دادن به مساءله خسته شوم ؟ از پدرم شنيدم كه فرمود: ((علماى شيعه من روز قيامت محشور مى شوند، و خداوند به اندازه علوم آنان و درجات كوششان در راه هدايت مردم ، برايشان ثواب و پاداش در نظر مى گيرد و به هر كدامشان تعداد يك ميليون حله از نور عطا مى كند. سپس منادى حق تعالى ندا مى كند: اى كسانى كه يتيمان (پيروان ) آل محمد را سرپرستى نموديد، در آن وقت كه دستشان به اجدادشان (پيشوايان دين ) نمى رسيد، كه در پرتو علوم شما ارشاد شدند و ديندار زندگى كردند. اكنون به اندازه اى كه از علوم شما استفاده كرده اند، به ايشان خلعت بدهيد! حتى به بعضى آنان صد هزار خلعت داده مى شود. پس از تقسيم خلعت ها، خداوند فرمان مى دهد: بار ديگر به علما خلعت بدهيد. تا خلعتشان تكميل گردد. سپس دستور مى رسد دو برابرش كنيد همچنين درباره شاگردان علما كه خود شاگرد تربيت كرده اند چنين كنيد... آنگاه حضرت فاطمه به آن زن فرمود: اى بنده خدا! يك نخ از اين خلعتها هزار هزار مرتبه از آنچه خورشيد بر آن مى تابد بهتر است . زيرا امور دنيوى تواءم با رنج و مشقت است اما نعمتهاى اخروى عيب و نقص ندارد. - بحار، ج 2، ص 3 https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅سيره فاطمه (س) ✳️حضرت فاطمه (س) و امداد رسانی 👈مداواى مجروج جنگى سال سوّم هجرت بود، بين سپاه كفر، در كنار كوه احد (نزديك مدينه ) جنگ بسيار سختى در گرفت ، كه به جنگ احد معروف گرديد، در اين جنگ ، هفتاد نفر از مسلمين به شهادت رسيدند، و بسيارى ، مجروح گشتند. يكى از مجروحين ، شخص پيامبر اسلام (ص) بود، دندانهاى جلو پيامبر(ص) شكست ، وآنچنان به او ضربه زدند كه كلاه خود آهنين كه در سرش بود، خورد شد. طمه (س) را در شستن خون بدن پيامبر (ص) كمك مى كرد، فاطمه (س) هنگام شستن دريافت كه خون از بدن پيامبر (ص) قطع نمى شود، و هر چه آب مى ريزد، جلو ريزش خون را نمى گيرد، بلكه بر آن مى افزايد، قطعه حصيرى راآورد و آن را سوزاند و خاكسترش را روى بريدگى هاى بدن پيامبر (ص) ريخت ، آنگاه خون ، بند آمد. آرى حضرت زهرا(س) تنها در محراب ، حضور نداشت ، بلكه در جريان جنگ نيز اين گونه حضور داشت و يار مهربانى براى رهبرش ‍ بود. داستان دوستان ✅باز شدن قفل به نام فاطمه (س) قفل هر باب گشايى به مراد گردى از فيض قرائت استاد اين اسم مادر موسى است كه هر قفل بسته به خواندن آن گشوده مى گردد. قفل ، هر مشكل است . يكى از اساتيدم قدس سره برايم نقل كرده است كه جناب آقا سيد احمد كربلايى ، وقتى كليد حجره اش را گم كرده بود، و درب حجره مقفل بود، مرحوم سيد گفت : مگر جدّه ام فاطمه زهرا س از مادر موسى كمتر است ، نام او را به زبان آورد و گفت : يا فاطمه ، و قفل را كشيد و باز شد. - هزار و يك كلمه ، ج 3، ص 404. https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗اصحاب ، دوستداران ؛ خادمان ✅مقام خادمه فاطمه زهرا (س) 👈قطب راوندى مُرسلاً روايت كرده است كه چون حضرت فاطمه عليهاالسّلام از دنيا رحلت فرمود اُمّ اَيْمَن سوگند ياد كرد كه ديگر در مدينه نماند؛ زيرا كه نمى توانست جاى آن حضرت را خالى ببيند پس ، از مدينه متوجه مكه شد در بعضى از منازل او را تشنگى عظيمى روى داد چون از آب ماءيوس شد دست به سوى آسمان دراز كرد وگفت : خداوندا! من خادمه حضرت فاطمه عليهاالسّلام ام ، آيا مرا از تشنگى هلاك خواهى كرد؟ پس به اعجاز فاطمه عليهاالسّلام دَلْوآبى از آسمان براى اوبه زير آمد چون از آن آب بياشاميد تا هفت سال محتاج به خوردن وآشاميدن نگرديد، مردم او را روزهاى بسيار گرم براى كارها مى فرستادند تشنه نمى شد. (الخرائج راوندى ) 2/530. 👈يکی ديگر از کنيزان حضرت فاطمه (س) فضه خادمه بود https://eitaa.com/avahdjxck/55 📗فاطمه زهرا (س) و محبان دختر پيامبر، محبان خود را نصرت و يارى مى كند ((يومئذ يفرح المومنون # بنصر الله ينصر من يشاء)). در كتاب معانى الاخبار به سند معتبر از امام صادق (ع ) روايت كرده است : حضرت رسول اكرم (ص ) فرمود: حق تعالى خلق كرد نور فاطمه را پيش از آن كه بيافريند آسمان ها و زمين ها را. بعضى از مردم گفتند: يا رسول الله ! مگر او داخل انس نيست ؟ حضرت فرمود: فاطمه در باطن حوريه است و به ظاهر انسيه است . گفتند: يا رسول الله ! حقيقت اين سخن را براى ما بيان فرما. حضرت فرمود: حق تعالى ، فاطمه را از نور خود آفريد، پيش از آن كه آدم را خلق كند، در هنگامى كه ارواح خلايق را آفريد. چون حق تعالى آدم را خلق كرد، نور فاطمه را بر آدم عرض كرد. صحابه گفتند: يا رسول الله ! پيش از آفريدن آدم ، نور فاطمه در كجا بود؟ فرمود: در حقه اى بود در زير ساق عرش . گفتند: يا رسول الله ! خوراك او چه بود؟ فرمود: طعام او تسبيح و تهليل و تمجيد تعالى بود. چون حق تعالى آدم (ع ) را خلق كرد و مرا از صلب او بيرون آورد و خواست كه فاطمه را از صلب من بيرون آورد، نور فاطمه را سيبى گردانيد در بهشت ، و جبرئيل (ع ) آن سيب را براى من آورد و گفت : السلام عليك و رحمة الله و بركاته يا محمد! گفتم : و عليك السلام و رحمة الله اى حبيب من جبرئيل ! پس جبرئيل گفت : اى محمد! پروردگار تو سلام مى رساند تو را. من گفتم : از اوست سلامتى ها، و به سوى او بر مى گردد سلامها و تحيتها. پس جبرئيل گفت : يا محمد! اين سيبى است كه حق تعالى به هديه فرستاده است به سوى تو از بهشت ، پس من آن سيب را گرفتم به سينه خود چسبانيدم ، جبرئيل گفت : اى محمد خداوند جليل مى فرمايد: اين سيب را بخور. چون سيب را پاره كردم نورى از آن ساطع گرديد كه من از آن ترسان شدم . جبرئيل گفت : چرا تناول نمى كنى ؟ بخور و در زمين ((فاطمه )) است ، گفتم : اى حبيب من ، جبرئيل ! چرا در آسمان او را ((منصوره )) گويند و در زمين ((فاطمه ))؟ جبرئيل گفتن : او را در زمين ((فاطمه )) مى گويند، از براى آن كه قطع كرده است شيعيان خود را از آتش جهنم ، و دشمنان خود را از محبت خود بريده است ؛ و در آسمان او را ((منصوره )) مى نامند، براى آن كه محبان خود را نصرت و يارى مى كند؛ چنان كه حق تعالى مى فرمايد: ((يومئذ يفرح المومنون # بنصر الله ينصر من يشاء)). https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗وصیت فاطمه (س) قالَتْ عليها السلام : لاتُصَلّى عَلَيَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَاللّهِ وَ عَهْدَ اءبى رَسُولِ اللّهِ فى اءميرالْمُؤ منينَ عَليّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَاءخَذُوا إ رْثى ، وَخَرقُوا صَحيفَتى اللّتى كَتَبها لى اءبى بِمُلْكِ فَدَك . -بيت الا حزان : ص 113، كشف الغمّة : ج 2، ص 494. فرمود: افرادى كه عهد خدا و پيامبر خدا را درباره اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثيّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نبايد بر جنازه من نماز بگذارند. صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى قالَتْ عليها السلام : يا اءبَاالْحَسَنِ، إ نَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ عَهِدَ إ لَىَّ وَ حَدَّثَنى أ نّى اَوَّلُ اءهْلِهِ لُحُوقا بِهِ وَلا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِ مْرِاللّهِ تَعالى وَارْضَ بِقَض ائِهِ. -بحارالا نوار: ج 43، ص 200، ح 30. فرمود: اى ابا الحسن ! همسرم ، همانا رسول خدا با من عهد بست واظهار نمود: من اوّل كسى هستم از اهل بيتش كه به او ملحق مى شوم وچاره اى از آن نيست ، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش . ضمن وصيّتى به همسرش اظهار داشت : مرا پس از مرگم فراموش نكنى . و به زيارت و ديدار من بر سر قبرم بيائى . ✅مرا بر تخت و بلانكاردى بگذارید قالَتْ عليها السلام : إ نّى قَدِاسْتَقْبَحْتُ ما يُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إ نّهُ يُطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَيَصِفُها لِمَنْ رَاءى ، فَلا تَحْمِلينى عَلى سَريرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرينى ، سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ. -تهذيب الا حكام : ج 1، ص 429، كشف الغمّه : ج 2، ص 67، بحار:ج 43، ص 189،ح 19. در آخرين روزهاى عمر پر بركتش ضمن وصيّتى به اسماء فرمود: من بسيار زشت و زننده مى دانم كه جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه اى روى بدنش تشييع مى كنند. و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده كرده و براى ديگران تعريف مى نمايند. مرا بر تخت و بلانكاردى كه اطرافش پوشيده نيست و مانع مشاهده ديگران نباشد قرار مده بلكه مرا با پوشش كامل تشييع كن ، خداوند تورا از آتش جهنّم مستور و محفوظ نمايد. برايم قرآن را بسيار تلاوت نما قالَتْ عليها السلام : فَاءكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإ نَّها ساعَةٌ يَحْتاجُ الْمَيِّتُ فيها إ لى اءُنْسِ الاْ حْياءِ. - بحارالا نوار: ج 79، ص 27، ضمن ح 13. ضمن وصيّتى به امام علىّ عليه السلام اظهار نمود: پس از آن كه مرا دفن كردى ، برايم قرآن را بسيار تلاوت نما، و برايم دعا كن ، چون كه ميّت در چنان موقعيّتى بيش از هر چيز نيازمند به اُنس با زندگان مى باشد. وصیت فاطمه (س) قالَتْ عليها السلام : لاتُصَلّى عَلَيَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَاللّهِ وَ عَهْدَ اءبى رَسُولِ اللّهِ فى اءميرالْمُؤ منينَ عَليّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَاءخَذُوا إ رْثى ، وَخَرقُوا صَحيفَتى اللّتى كَتَبها لى اءبى بِمُلْكِ فَدَك . -بيت الا حزان : ص 113، كشف الغمّة : ج 2، ص 494. فرمود: افرادى كه عهد خدا و پيامبر خدا را درباره اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثيّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نبايد بر جنازه من نماز بگذارند. https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🌹 پنج حدیث نورانی از حضرت زهرا( سلام الله علیها)۱ قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها: نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبیائِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 16، ص 211.) ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم ، ما برگزیدگان پاك و مقدّس پروردگار مى باشیم ، ما حجّت و راهنما خواهیم بود؛ و ما وارثان پیامبران الهى هستیم . 2 قالَتْ علیها السلام : وَ هُوَ الا مامُ الرَبّانى ، وَ الْهَیْكَلُ النُّورانى ، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 93.) در تعریف امام علىّ علیه السلام فرمود : او پیشوائى الهى و ربّانى است ، تجسّم نور و روشنائى است ، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است ، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گوینده‌اى حقّگو و هدایتگر است ، او مركز و محور امامت و رهبریّت است. 3 قالَتْ علیها السلام : ابَوا هِذِهِ الاْ مَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ، یُقْیمانِ اءَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إ نْ اطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.(بحارالا نوار: ج 23، ص 259، ح 8.) حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و علىّ علیه السلام ، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى كنند آن ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند؛ و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند. 4 قالَتْ علیها السلام : مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.(بحار: ج 67، ص 249، ح 25) هر كس عبادات و كارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و بركات خود را براى او تقدیر مى نماید. 5 قالَتْ علیها السلام : إنَّ السَّعیدَ كُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّا فى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 2، ص 449 ) همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ علیه السلام در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.🖤🖤 السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س) https://eitaa.com/avahdjxck
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن زن سر خود را به آسمان بلند کرد و عرضه داشت خدایا نه مرا در خانه ام رها کردی و نه به خانه ات رساندی! به عزت و جلالت قسم اگر غیر از تو کسی با من چنین کرده بود شکایت او را به غیر تو نمیکردم، یک مرتبه شخصی از میانه بیابان پیدا شد و ناقه ای در دست داشت، به آن خانم گفت سوار ناقه شو، سوار شد و ناقه مانند برق حرکت کرد و رفت. دیگر آن زن را ندیدم وقتی که به مکه رسیدیم آن بانو را در حال طواف دیدم، او را قسم دادم که شما کیستید؟ گفت من شهره دختر مسکه دختر فضه خادمه زهرای اطهر هستم. یکی دیگر از زنانی که در مراسم تجهیز پیامبر شرکت داشت و در غسل فاطمه علیهاسلام علی علیه السلام را یاری می داد اسماء بنت عمیس بوده است. منابع: بحار الانوار، ج 41، ص 273، ح 29. بحار الانوار، ج 43، ص 86- 208 - 46. https://eitaa.com/avahdjxck
✅فضه خادمه فاطمه علیهاسلام 1) دختر پادشاه هند بانویی تربیت شده در خانه‌ی فاطمه سلام الله علیها بود که به خدمتگزاری در خاندان نبوت افتخار می‌کرد. یک روز وارد خانه‌ی فاطمه (علیهاالسلام) شد و جز شمشیر و زره و آسیاب دستی چیز قیمتی دیگری در منزل ندید. از شدت علاقه ای که به بانویش فاطمه داشت قطعه ای از اکسیر کیمیا را به تکه ای از مس زد و آن را طلا کرد. امیرالمومنین (علیه السلام) وارد خانه شد. فضه آن قطعه طلا را که به صورت قالب‌ریزی‌شده بود جلوی امام گذارد. امیرالمومنین فرمود: احسنت فضه! اما اگر مس را آب می کردی، رنگ این طلا بهتر و قیمتش بیشتر می‌شد. فضه با کمال تعجب گفت: ای آقای من، مگر شما علم کیمیا می‌دانید؟! حضرتش فرمود: بله می دانم؛ بلکه این کودک حسن (علیه السلام) هم می داند پس آن کودک جلو آمد و همانگونه که امیرالمؤمنین فرموده بود، فضه را راهنمائی کرد، سپس امیرالمومنین فرمود بلکه ما بالاتر از این را می دانیم و با دست اشاره ای کرد، فضه دید ردیفی از طلا و گنج های زمین در حال سیر و حرکت اند مانند نهری از طلا و جواهرات بعد حضرت فرمود حالا طلایت را بیانداز تا با طلاهای دیگر باشد، فضه آن طلا را انداخت و با طلاهای دیگر رفت. 2) نمونه معروف دیگری از بزرگواری فضه قضیه ای است که ابوالقاسم قشیری نقل می کند که راوی می گوید: در بیابان می رفتم، از قافله عقب مانده بودم، دیدم زنی تنها در بیابان است پیش رفتم گفتم تو کیستی؟ آن خانم فرمود: « و قل سلام فسوف تعلمون» فهمیدم باید اول سلام کنم، سلام کردم گفتم اینجا چه میکنید؟ فرمود: من یهدی الله فلا مضل له فهمیدم که راه را گم کرده است . گفتم آیا از جن هستی یا از انس؟ فرمود: « یا بنی آدم خذوا زینتکم» فهمیدم انسان است. گفتم: از کجا میآئی؟ فرمود: « ینادون من مکان بعید - از راه دور -» گفتم: به کجا میروید؟ فرمود: « ولله علی الناس حج البیت ». فهمیدم به حج میرود. گفتم: چند روز است؟ فرمود: « و لقد خلقناالسموات والارض فی سته ایام» - 6 روز - گفتم: آیا طعام میل دارید؟ فرمود: « و ما جعلناهم جسدا لا یاکلون الطعام» فهمیدم گرسنه است به او طعام دادم گفتم: آیا بر روی مرکب من سوار میشوی؟ فرمود: « لوکان فیهما آلهه الا الله لفسدتا» فهمیدم که در پشت من سوار نمیشود لذا پیاده شدم و آن بانو را سوار کردم، فرمود: « سبحان الذی سخرلناهذا» خدا را شکر کرد، رفتیم تا به قافله رسیدیم. گفتم: آیا در قافله کسی را دارید؟ فرمود: « یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض - و ما محمد الارسول- یا یحیی خذالکتاب- یا موسی انی انا الله» فهمیدم که افرادی به نام داود و محمد و یحیی و موسی را میشناسد آنها را صدا زدم، چهار جوان آمدند، گفتم اینها کیانند؟ فرمود: « المال و البنون زینة الحیوه الدنیا» فهمیدم آنها پسران او هستند به آنها فرمود: « یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین» فهمیدم به پسرانش میگوید پاداش مرا بدهند آنها پاداش مرا دادند، فرمود: « والله یضاعف لمن یشاء» یعنی بیشتر بدهید آنها بیشتر دادند. پس پرسیدم: این بانوی محترم کیست؟ گفتند او مادر ما فضه، خادمه فاطمه زهرا سلام الله علیها است که بیست سال است جز به قرآن سخن نمیگوید. 3) شاید بزرگترین افتخار فضه این باشد که در جریان نزول سوره هل اتی، که همگی اهل خانه ولایت، از جمله فضه در سه شب متوالی، غذای خود را ایثار کردند خداوند فضه را در ردیف فاطمه (علیهاسلام) و امیرالمومنین و حسنین (علیهم السلام) تمجید و تکریم میکند و نعمتهای بهشت را برای آن بانوی مکرمه تضمین می فرماید و به تاج افتخار « وجزاهم بما صبروا جنة و حریرا» مفتخر می گرداند. 4) آری فضه جزء خاندان امیرالمومنین محسوب می شد و هرگز به او به چشم خدمتکار نگاه نمی کردند لذا فاطمه (علیهاسلام) وقتی که به امیرالمومنین وصیت می فرماید که در تجهیز من کسی را خبر نکن، می فرماید از زن ها جز ام سلمه و ام ایمن و فضه* کسی نباشد، امیرالمومنین (علیه السلام) هم وقتی فاطمه اش را غسل داد صدا زد ای ام کلثوم ای زینب. . . ای فضه. . بیائید و از مادرتان توشه برگیرید. . . 5) فضه (علیهاسلام) را دختری است بنام مسکه که او دختری دارد بنام شهره که مالک بن دینار قضیه ای از او نقل میکند. او می گوید موسم حج بود یک زن ضعیفی بر مرکب لاغری سوار بود و قصد حج داشت مردم به آن زن گفتند برگرد و با این مرکب ناتوان سفر نکن وقتی که به وسط بیابان رسیدیم، مرکب آن زن از راه ماند و عاجز شد،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا