"هنر سرسختی و تسلیم نشدن"
انسان ها موجوداتی بشدت اجتماعی هستند و در جهت پذیرفته شدن توسط جمع و اطرافیان خود تلاش فراوان میکنند. همنوایی و همسویی با فرمان ها و هنجارهای جمعی یک الزام بنیادین است. با این اوصاف همواره افرادی نیز وجود دارند که بر استقلال فکری و رفتاری خود پافشاری می کنند و به عبارتی انتخاب میکنند که خلاف جریان آب شنا کنند. این افراد دیدگاههای علمی، فرهنگی، هنری، اجتماعی و... غالب را به چالش کشیده و خود صاحب سبک و پیش رو فکری و هنری می شوند. ابتدا با وجود آنکه در اقلیت هستند و از سوی دیگران مورد طرد، تمسخر، سرزنش و حتی خصومت قرار می گیرند ولی بر ایده و راه خود استوار مانده و چه بسا سرانجام با پذیرش تدریجی توسط دیگران، خود به جریان غالب تبدیل می شوند.
روح زمانه همیشه بستر تولد این افراد را رقم می زند.
@ariyanaclinic
افسردگی توسط افکار منفی نسبت به گذشته تغذیه میشود. در افسردگی ما افکارمان را نشخوار می کنیم، یعنی افکار تکراری مثل یک ضبط صوت در مغزمان تکرار میشوند و شکست، ناکامی ها و.... را هشدار میدهد؛ چرا که ذهنمان فکر میکند، دارد برایمان کار مفیدی انحام میدهد در حالی که خلق افسرده افکار منفی افسرده کننده تولید میکند و مغز مظطرب هم افکار نگران کنندهایی با پایانی فاجعه آمیز به شما تقدیم کند.
💢 مایندفولنس و تمرین مراقبه ذهناگاهی میتواند نشخوار فکری و نگرانی را مدیریت کند.
@ariyanaclinic
سببشناسی اختلال اضطراب فراگیر
نظریهپردازان یادگیری برای یافتن علت #اضطراب_فراگیر به محیط رجوع میکنند؛ مثلاً بیشتر ساعت #بیداری شخص #مضطرب به #ترس از #روابط_اجتماعی میگذرد. اگر چنین فردی مقدار زیادی از وقت خود را با مردم میگذراند بهتر آن است که اضطراب را در ارتباط با این شرایط موردتوجه قرارداد تا عوامل درونی دیگر. این الگوی رفتاری مثل دیدگاههای یادگیری در مورد #فوبیا است. در اینجا تصور میرود که اضطراب با محرکهای خارجی به روش کلاسیک شرطی شده است هرچند دامنه محرکهای شرطی به میزان قابلتوجهی وسیعتر است. اضطراب نتیجه مواجه شدن افراد با محرکی دردناک است که نسبت به آن مهاری ندارند. ویژگی اصلی تمامی نظریههای شناختی در مورد اضطراب این است که فرد تصور میکند مهار خود را از دست داده است بنابراین در الگوی رفتاری- شناختی به کنترل مهار و درماندگی توجه میشود. رویدادهای قابل پیشبینی اضطراب کمتری نسبت به رویدادهای غیرقابلپیشبینی ایجاد میکنند و همینطور فرآیندهای شناختی متعدد دیگری نیز معمولاً در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر مشاهده میشود. این بیماران اغلب رویدادهای خوب و خوشبینانه مثل رد شدن از خیابان را تهدیدآمیز تلقی میکنند و شناخت آنها متوجه وقوع فجایع در آینده است. توجه این بیماران بهراحتی بهسوی محرکهای جلب میشود که حاکی از آسیب جسمی یا نامرادیهای اجتماعی احتمالی چون #انتقاد، #طرد یا #شرم است.....
@ariyanaclinic
دیدگاه شناختی دیگری وجود دارد که توجه اصلی آنها متوجه نشانه اصلی اختلال اضطراب فراگیر یعنی #نگرانی است. کلید اصلی درک این موضع پی بردن به این نکته است که نگرانی، برانگیختگی هیجانی چندانی ایجاد نمیکند مثلاً نگرانی تغییرات فیزیولوژیکی را که معمولاً توأم با هیجانات است ایجاد نمیکند و درواقع پردازش محرک هیجانی را متوقف میسازد. پس افراد مبتلا به GAD# به کمک نگرانی از تصورات آزاردهنده اجتناب میورزند و درنتیجه، اضطراب ناشی از این تصورات آزاردهنده خاموش نمیشود. اما تصورات اضطرابانگیزی که بیماران دارای GAD از آن اجتناب میکنند چیست؟ یک احتمال که از دادهها بهدستآمده این است که افراد مبتلا به GAD آسیبهای بیشتری مانند #مرگ، صدمات و جراحات یا #بیماری را در گذشته خود گزارش میکنند و بااینحال این آسیبها همان موضوعات نگرانکنندهای نیستند که در حال حاضر آنها را ناراحت میکنند. شاید این نگرانی است که حواس آنها از تصورات ناراحتکننده آسیبهای گذشته، بهجای دیگری معطوف شود.
@ariyanaclinic
درمان اختلال اضطراب فراگیر: ازآنجاییکه روانکاوها ریشه #اختلال #اضطراب_فراگیر را در #تعارضات واپسرانده میدانند به بیمار کمک میکنند تا با منابع واقعی این #تعارض مواجه شوند. در یک بررسی کنترل نشده از نوعی مداخله روانپویشی استفاده شد که در آن بر تعارضات بین فردی متعلق به زندگی قبلی و فعلی بیمار تأکید میگردید و بیمار تشویق میشد تا روشهای انطباقیتری برای برخورد با دیگران بهصورت اینجا و اکنون اتخاذ کند. این روش مداخله مشابه همان چیزی است که رفتاردرمانگرهای شناختی به آن مسئلهگشایی اجتماعی میگویند. متخصصان بالینی رفتارگرا به شیوههای مختلفی با #اضطراب فراگیر روبرو میشوند. اگر بیماران بتوانند اضطراب را یک مجموعه پاسخ در برابر موقعیتهای معین تعبیر و تفسیر کنند میتوان این اضطراب شناور را بهصورت یک یا چند #ترس یا اضطراب نشانهای تلقی کرد و لذا #درمان آن آسانتر خواهد بود. یادگیری آرمیدگی در مواقع شروع احساس #تنش میتواند مانع از غیرقابلکنترل شدن اضطراب شود. به بیماران آموزش داده میشود تا تنشهای سطح پایین را به کمک آرمیدگی رفع کنند و بهجای تولید پاسخ هشداردهنده با آرمیدگی پاسخ دهند. بهتازگی این راهبرد در التیام اضطراب فراگیر بسیار مؤثر یافته شده است.
@ariyanaclinic
اختلال وسواس #وسواس و #افکار_مزاحم :
یک فشار فکری است برای ادامه یک فکر یا یک عمل که فرد به غیرمنطقی بودن آن واقف است اما قادر به توقف آن نیست. وسواس را میتوان یک #ایده، فکر، #تصور، #احساس یا حرکت مکرر یا مضر دانست که با احساس #اجبار و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. #بیمار متوجه غیرعادی و نابهنجار بودن رفتار خود است. روانشناسان وسواس را نوعی بیماری از سری نِوروزهای شدید میدانند که تعادل #روانی و رفتاری را از بیمار سلب میکند و او را در سازگاری با محیط دچار اشکال میسازد. روانکاوان نیز وسواس را نوعی #غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفی میکنند و آن را حالتی میدانند که در آن، فکر، میل، یا عقیدهای خاص که بیشتر اوقات اشتباه است آدمی را اسیر خود میکند، آنچنانکه #اختیار و #اراده را از او سلب میکند و بیمار را وامیدارد که حتی رفتاری را برخلاف میل و خواستهاش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگی کار یا افکار خود آگاه است اما نمیتواند از قید آن رهایی یابد. قبل از آنکه به سراغ درمان وسواس برویم بهتر است انواع وسواس را بشناسیم. انواع وسواس — وسواس فکری یعنی فکری که فرد علیرغم میل خود مرتباً در #ذهن خود به آن مشغول است و قادر به رهایی از آن نیست و همیشه سعی دارد به نتیجهای برسد که چنین نتیجهای هیچوقت حاصل نمیشود.....
@ariyanaclinic
درنتیجه فرد در مسائل و امورات زندگی خود نمیتواند هیچ تمرکزی داشته باشد. وسواس فکری میتواند در ارتباط با وقایع گذشته و یا کارهایی که در حال حاضر در دست اقدام دارد را شامل شود اما هیچوقت به هیچ نتیجه عملی نرسد.
وسواس فکری - عملی یعنی #فشار فکری که فرد را به انجام و یا تکرار یک عمل وامیدارد (اجبار). مثلاً شستن دست بهکرات. باوجوداینکه میداند این عمل غیرمنطقی است اما قادر به توقف آن نیست. گاهی اوقات یک فرد وسواسی ساعتهای طولانی در حمام میماند. گاهی اوقات وسواس فکری عملی بسیار خطرناک است؛ مثل وسواس اقدام به #خودکشی و دگرکشی.
@ariyanaclinic