eitaa logo
آوای تعلیم بم
19.1هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
6.4هزار ویدیو
542 فایل
🔷️فرهنگیان، دانش آموزان و والدین گرامی 🔸️با ما در جریان آخرین اخبار و اطلاعیه ها باشید(آموزشی_علمی_انگیزشی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آوای تعلیم بم
هر وقت بابام می‌دید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم می‌گفت: چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ آب چکه می‌کرد می‌گفت: اسراف حرامه! اطاقم که بهم ریخته بود می‌گفت: تمیز و منظم باش، نظم اساس دینه،حتی در زمان بیماریش هم تذکر می‌داد. تا اینکه روز خوشی فرا رسید،چون می‌بایست در شرکت بزرگی برای کار مصاحبه می‌دادم،با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پر از توبیخ رو ترک می‌کنم. صبح زود حمام کردم بهترین لباسم رو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بهم پول داد و با لبخند گفت: فرزندم! ۱- مرتب و منظم باش ۲- همیشه خیرخواه دیگران باش ۳- مثبت اندیش باش ۴- خودت رو باور داشته باش تو دلم غرولند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست‌ بردار نیست و این لحظات‌ شیرین رو زهرمارم می‌کنه! با سرعت به شرکت رؤیایی‌ام رفتم،به در شرکت رسیدم با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود! به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم آشغالا رو ریختم تو سطل زباله. اومدم تو راهرو دیدم دستگیره در کمی از جاش در اومده، یاد پند پدرم افتادم که می‌گفت: خیرخواه باش دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیفته! از کنار باغچه رد می‌شدم، دیدم آب سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه لذا شیر آب رو هم بستم پله‌ها را بالا می‌رفتم دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ‌ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه می‌شد لذا اونارو خاموش کردم! به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند که نوبتشون برسه. چهره و لباسشون رو که دیدم احساس خجالت کردم خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاه‌های غربیشون تعریف میکردن! عجیب بود هر کسی که می‌رفت تو اتاق مصاحبه کمتر از یک دقیقه می‌آمد بیرون! با خودم گفتم: اینا با این دک و پوزشون رد شدن، مگه ممکنه من قبول بشم؟ عمراً بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرم رو نخواستن،باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش،نشستم و منتظر نوبتم شدم،توی این فکرها بودم که اسمم رو صدا زدن،وارد اتاق مصاحبه شدم، دیدم سه نفر نشستن و به من نگاه می‌کنند یکیشون گفت: کِی می‌خواهی کارت رو شروع کنی؟ لحظه‌ای فکر کردم داره مسخره‌ام می‌کنه یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش،پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ان‌شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده‌ام. یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی با تعجب گفتم: هنوز که سؤالی نپرسیدین؟! گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود. با دوربین مداربسته دیدیم ،تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا نقص‌هارو اصلاح کنی. در آن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد کار، مصاحبه، شغل و ... هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم،کسی که ظاهرش سخت‌گیر، اما درونش پر از محبت بود و آینده‌نگری. 🔺عزیز دلم! در ماوراء نصایح و توبیخ‌های پدرانه،محبتی نهفته است که روزی حکمت آنرا خواهی فهمید اما شاید آن روز دیگر او کنارت نباشد. ➖➖➖💠➖➖➖ 👇 📢رسانه‌ فرهنگیان و دانش آموزان شهرستان بم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/85917738C0fa597a6c5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صحبت کردن باخدا - @mer30tv.mp3
4.05M
صحبت کردن با خدا ➖➖➖💠➖➖➖ 👇 📢رسانه‌ فرهنگیان و دانش آموزان شهرستان بم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/85917738C0fa597a6c5
📸 حرم حضرت ابوالفضل(ع) در عزای حضرت ام‌البنین سیاهپوش شد ➖➖➖💠➖➖➖ 👇 📢رسانه‌ فرهنگیان و دانش آموزان شهرستان بم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/85917738C0fa597a6c5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جانا ! متبرکمان گردان تا بیاموزیم و ببخشیم و در گذریم و قلبمان هیج نفرتی را در خود نگاه ندارد . مارا قلبی شریف ببخش ...‌تا چون رود مهر در این دنیای تشنه جاری باشد. میخواهیم نوای با شکوهت را بشنوم....چون هر آنکه نوای تو را بشنود...با خویشتن و دنیا به آرامش می رسد. ➖➖➖💠➖➖➖ 👇 📢رسانه‌ فرهنگیان و دانش آموزان شهرستان بم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/85917738C0fa597a6c5
🛑📸 تلاوت روزانه قرآن کریم 📖صفحه ۵۱۲ ➖➖➖💠➖➖➖ 👇 📢رسانه‌ فرهنگیان و دانش آموزان شهرستان بم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/85917738C0fa597a6c5