صوت16:
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سِکندری داند
نه هر که طَرْفِ کُلَه کج نهاد و تُند نشست
کلاهداری و آیینِ سروری داند
تو بندگی چو گدایان به شرطِ مزد مکن
که دوست خود روشِ بندهپروری داند
غلامِ همّتِ آن رندِ عافیتسوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
بباختم دلِ دیوانه و ندانستم
که آدمیبچهای، شیوهٔ پری داند
هزار نکتهٔ باریکتر ز مو اینجاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
مدارِ نقطهٔ بینش ز خالِ توست مرا
که قدرِ گوهرِ یکدانه جوهری داند
به قَدّ و چهره هر آنکس که شاهِ خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
ز شعرِ دلکَشِ حافظ کسی بُوَد آگاه
که لطفِ طبع و سخن گفتنِ دَری داند
حافظ
🔻تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۲/۲۵
صوت17:
هر که شد مَحرمِ دل در حرمِ یار بِمانْد
وان که این کار ندانست در انکار بِمانْد
اگر از پرده برون شد دلِ من عیب مکن
شُکرِ ایزد که نه در پردهٔ پندار بِمانْد
صوفیان واسِتَدَنْد از گروِ مِی همه رَخْت
دلقِ ما بود که در خانهٔ خَمّار بِمانْد
محتسب شیخ شد و فِسقِ خود از یاد بِبُرد
قصّهٔ ماست که در هر سرِ بازار بِمانْد
هر مِیِ لعل کز آن دستِ بلورین سِتَدیم
آبِ حسرت شد و در چشمِ گهربار بِمانْد
جز دلِ من کز ازل تا به ابد عاشق رفت
جاودان کس نشنیدیم که در کار بِمانْد
گشت بیمار که چون چشمِ تو گردد نرگس
شیوهٔ تو نَشُدَش حاصل و بیمار بِمانْد
از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد
داشتم دلقی و صد عیبِ مرا میپوشید
خرقه رهنِ مِی و مطرب شد و زُنّار بِمانْد
بر جمالِ تو چنان صورتِ چین حیران شد
که حدیثش همهجا در در و دیوار بِمانْد
به تماشاگَهِ زلفش دلِ حافظ روزی
شد که بازآید و جاوید گرفتار بِمانْد
حافظ
🔻تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۲/۲۵
صوت18:
رسید مژده که ایّامِ غم نخواهد ماند✨
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظرِ یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پردهدار به شمشیر میزند همه را
کسی مُقیمِ حریمِ حَرَم نخواهد ماند
چه جایِ شُکر و شکایت ز نقشِ نیک و بد است؟
چو بر صحیفهٔ هستی رقم نخواهد ماند
سرودِ مجلسِ جمشید گفتهاند این بود
که جامِ باده بیاور که جم نخواهد ماند
غنیمتی شِمُر ای شمع وصلِ پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
توانگرا دلِ درویشِ خود به دست آور
که مخزنِ زَر و گنجِ دِرَم نخواهد ماند
بدین رَواقِ زَبَرجَد نوشتهاند به زر
که جز نکوییِ اهلِ کرم نخواهد ماند
ز مهربانیِ جانان طمع مَبُر حافظ
که نقشِ جور و نشانِ ستم نخواهد ماند
حافظ
🔻تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۲/۲۵
صوت19:
ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس
بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس
منزلِ سَلمی که بادَش هر دَم از ما صد سلام
پُر صدایِ ساربانان بینی و بانگِ جرس
مَحمِلِ جانان ببوس، آنگه به زاری عرضه دار
کز فِراقت سوختم ای مهربان فریاد رس
من که قولِ ناصحان را خواندَمی قولِ رَباب
گوشمالی دیدم از هجران که اینم پند بس
عشرتِ شبگیر کن، مِی نوش کاندر راهِ عشق
شَبرُوان را آشناییهاست با میرِ عَسَس
عشقبازی کارِ بازی نیست ای دل، سر بِباز
زان که گویِ عشق نَتْوان زد به چوگانِ هوس
دل به رَغبت میسپارد جان به چشمِ مستِ یار
گرچه هشیاران ندادند اختیارِ خود به کس
طوطیان در شِکَّرِستان کامرانی میکنند
و از تَحَسُّر دست بر سر میزند مسکین مگس
نامِ حافظ گر برآید بر زبانِ کِلکِ دوست
از جنابِ حضرتِ شاهم بس است این مُلتَمَس
حافظ
🔻تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۲/۲۸
صوت20:
وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ
کجا میخوای فرار کنی؟
وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ
کِی میخوای فرار کنی؟!
تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ
به کي میخوای پناه ببری؟!
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ
پارتیت کیه؟!
مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ
حسابِ کارِت با کیه؟
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
🔻تاریخ: ۱۴۰۳/۳/۱۳
صوت21:
به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم
بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم
الا ای همنشینِ دل که یارانت بِرَفت از یاد
مرا روزی مباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم
جهان پیر است و بیبنیاد از این فرهادکُش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جانِ شیرینم
ز تابِ آتش دوری شدم غرقِ عرق چون گُل
بیار ای بادِ شبگیری نسیمی زان عرقچینم
جهانِ فانی و باقی فدایِ شاهد و ساقی
که سلطانیِّ عالَم را طُفیلِ عشق میبینم
صَباحَ الخیر زد بلبل، کجایی ساقیا؟ برخیز
که غوغا میکند در سر خیالِ خوابِ دوشینم
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مُشکینش چه خون افتاد در دلها
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کِی مانَد آن رازی کَزو سازند مَحفِلها؟
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
مَتٰی ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا و اَهْمِلْها
حافظ
سوره مزمل؛
یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاأَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ
قــــــم الّیلَ الّا قلیلاٰ
أو زدْ علیه و رتِّل القرآنَ ترتیلا
سوره قیامة ؛
لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ
وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ
بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ
🔻تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۴/۱
صوت22:
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مُشکینش چه خون افتاد در دلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مُشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه اَمنِ عیش، چون هر دَم
جَرَس فریاد میدارد که بَربندید مَحمِلها
به مِی سجّاده رنگین کُن گَرَت پیرِ مُغان گوید
که سالِک بیخبر نَبْوَد ز راه و رسمِ منزلها
شبِ تاریک و بیمِ موج و گِردابی چنین هایل
کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحلها؟
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کِی مانَد آن رازی کَزو سازند مَحفِلها؟
حافظ
🔻تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۴/۱
صوت 23:
دَمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
به می بفروش دلقِ ما کز این بهتر نمیارزد
به کویِ می فروشانش به جامی بر نمیگیرند
زهی سجادهٔ تقوا که یک ساغر نمیارزد
شرابِ تلخ میخواهم که مردافکن بُوَد زورش
که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
سِماطِ دَهرِ دونپرور ندارد شهدِ آسایش
مَذاقِ حرص و آز ای دل، بشو از تلخ و از شورَش
بیاور مِی که نَتْوان شد ز مکرِ آسمان ایمن
به لَعبِ زهرهٔ چنگیّ و مرّیخِ سلحشورش
کمندِ صیدِ بهرامی بیفکن، جامِ جم بردار
که من پیمودم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش
حافظ
🔻تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۴/۱
صوت24:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
سعدی
🔻تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۳/۲۰
دستان عباس بن علی قطع شده بود که
آن ملعون توانست گرز بر سر او بکوبد.
اما تا دستان ظاهر بریده نشود،
بال های بهشتی نخواهد رست.🌱
اگر آسمان دنیا بهشت است،
آسمان بهشت کجاست که عباس بن علی
پرنده آن آسمان باشد؟✨
فرشتگان عقل به تماشاگه راز آمده اند و
مبهوت از تجلیات علم لدنّی انسان،
به سجده در افتاده اند تا آسمان ها و زمین،
کران تا کران،
به تسخیر انسان کامل درآید و
رشته اختیار دهر به او سپرده شود؛
اما انسان تا کامل نشود،
در نخواهد یافت که دهر،
بر همین شیوه که می چرخد، احسن است.❕
_فتح خون؛)❤️🩹
#محرم
#فتح_خون
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
@AVIN_MEDIA
هرگُلیزیباست..
امایاسچیزِدیگریست؛
درمیانِسنگها..
الـماسچیزِدیگریست؛
مـا،میانِعمرِخـود
خیلیبــرادردیـدهایم!
دروفاداریولی
عباس(ع)چیزِدیگریست❤️🔥!!
ألسَّلاَمُعَلَیکَــیَــاأباالفَضلالعَبّــاس🌙
#حضرت_عباس(ع)💔
#محرم #شعر🖤
@AVIN_MEDIA
#شهید_مصطفی_صدرزاده تاسوعای سال ۹۴ به شهادت رسیدن..
شادیِ روحشون صلواتی بفرستیم انشاءالله که دست مارو هم بگیرن:)❤️
#سرباز_روز_نهم
#شهدایی
#تاسوعا
@AVIN_MEDIA
این جاذبه عشق است كه او
را با عنان توكل به خورشید بسته است
و خورشید نیز در طواف شمسی دیگر است
و آن شمس نیز در طواف شمسی دیگر و همه در
طواف شمس الشموس عشق،
حسین بن علی (ع)،
مگرنه اینكه او خود مسافر این
سفینه اجل است؟ یاران !
اینجا حیرتكده عقل است و تا خود باقی است،
این حیرت باقی است.
پس كار را باید به مِی واگذاشت؛
آن مِی كه تو را از خویش می رهاند و
من و ما را درمسلخ او به قتل می رساند.
آه!
ان الله شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلاً
_کتاب فتح خون؛)❤️🩹
#عاشورا
#محرم
#فتح_خون
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
@AVIN_MEDIA
هدایت شده از 𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«قافلۀ عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرمودهاند: كُلُّ یَوْمٍ عاشورا و كُلُّ اَرْضٍ كربلا... این سخنی است كه پشت شیطان را میلرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار میسازد.
... و تو، ای آن كه در سال شصتویكم هجری هنوز در ذخایرِ تقدیر نهفته بودهای و اكنون، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبۀ بشریت، پای به سیارۀ زمین نهادهای، نومید مشو، كه تو را نیز عاشورایی است و كربلایی كه تشنۀ خون توست و انتظار میكشد تا تو زنجیر خاك از پای ارادهات بگشایی و از خود و دلبستگیهایش هجرت كنی و به كهف حَصینِ لازَمان و لامَكانِ ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مكان، خود را به قافلۀ سال شصتویكم هجری برسانی و در ركاب امام عشق به شهادت رسی...
یاران! شتاب كنید، قافله در راه است. میگویند كه گناهكاران را نمیپذیرند؟ آری، گناهكاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را میپذیرند. آدم نیز در این قافله ملازم ركاب حسین است، كه او سرسلسلۀ خیل پشیمانان است، و اگر نبود باب توبهای كه خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، آدم نیز دهشتزده و رها شده و سرگردان، در این برهوت گمگشتگی وا میماند.»
_شهیدسیدمرتضیٰآوینی-فتحِخون❤️
#ارسالی_اعضا
@AVIN_MEDIA
سلام
دوستان دوتا ویس اقای زمانی در توضیح تفأل حذف شد و یه توضیح کامل تر ارسال کردن لطفا اگر دوتا ویس قبلی رو ذخیره کردین یا جایی ارسال کردین حذف کنید
◾️این وویس جدید با توضیح کامل تر هست که آقای زمانی صحبت کردن درباره تفأل ها که میفرستم 👇
خلاصهٔ همهٔ مبانی محور مقاومت تا آخر الزمان :
«انی احامی ابداً عن دینی...»
(هرگز از یاری دینم دست برنخواهم داشت)
استاد: حضرت علمدار ...
والسلام.
@AVIN_MEDIA