3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی از انتقام ایران از اسرائیل در روزهای آینده منتشر شده و با زبان عبری وایرال شده است.
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
🔷 شهید آوینی: ««آزادی اگر نتواند بستر رجعت انسان را به حقیقت ازلیِ وجود خویش فراهم کند به بن بست می انجامد و به امری متضاد با خویش یعنی اسارت مُبَدَّل می شود.
🔹روی آوردن هنر و فلسفه به ابسورد (تئاتر بدون محتوا) نشانه آن است که حیات فردی و اجتماعی بشر جدید خود را در برابر بن بستی کور می یابد.»
🔸منبع: کتاب «آغازی بر یک پایان»، مقاله «تجدید و تجدد»
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
🔷 شهید آوینی: «قصه هبوط، حکایت هجران و غربت انسان است و این خطاب اِهبِطوُا مِنها جَمیعاً، نگاشته بر لوح ازلی فطرت، باقی است تا ابدالآباد که توبه آدم مقبول افتد و از این ارض هبوط به دارالقرار بازگردد؛ از این مَهبطِ عقل به جمع سلسله داران مقیم کوی عشق.
🔹پس همه راز آنجاست که این ارض مهبط (فرودآوردنده) آدمی است نه خانه قرار او و از همین است بی قراری عاشق و غم غربتی که سینه اش را تنگ می دارد. اینجا دیار دلگیر هبوط آدم است! در اینجا آینه نیز غبار می گیرد و رسول نیز لَیُغانُ عَلی قَلبی (گاه قلبم را غباری میگیرد) می گوید!»
🔸منبع: کتاب «پیرامون شعر»، مقاله «یاد بهشت و نوحه انسان در فراق»
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 شهید آوینی و وعده آزادی قدس...
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
🔷 از آن شب تاکنون، به امید آن روز زندهام!
🔸ایران منکر حضور نظامیان خود در سوریه بود. نام شهیدان مصطفی صدرزاده، محمودرضا بیضایی، حاج حسین همدانی و دیگر شهدای جبهه مقاومت لحظه ای از ذهنم بیرون نمیرفت.
🔸شب و روز نداشتم. باید خود را به صف مدافعان حرم در سوریه میرساندم. از برخی اشخاص مؤثر درخواست اعزام میکردم اما همه میگفتند: «باید خود حضرت زینب (س) شما را بطلبد!»
🔸نهایتاً چند ماه بعد خدا کمک کرد و مقدمات اعزام جور شد. آنگونه که سردار میگفت مأموریت سختی در پیش داشتیم. روحش شاد، سردار حقبین فرمانده لشکر قدس گیلان را میگویم. هنوز لهجه گیلانی اش در گوشم میپیچد: «انشاالله چشم شما بچههای منطقه رئیسعلی دلواری به چشم بچههای مظلوم فوعه و کفریا در سوریه می افتد.» منظورش این بود که در عملیات آزادسازی این دو شهر شیعه نشین حضور خواهیم داشت. همه آنقدر بلند شعار «لبیک یا زینب» را گفتیم که دیوارهای سالن لرزید. (یادش بخیر)
🔸اعزام نزدیک بود. خبرها حکایت از حمله اسرائیل به برخی مواضع جبهه مقاومت داشت. مأموریت برخی استانهای دیگر با تأخیر روبرو و یا به کلی کنسل شده بود.
🔸برخیها بچه ها خود را به سرداران جبهه مقاومت رسانده و برای اعزامشان تضمینی اخلاقی می خواستند و بعضی دیگر که زرنگ تر بوده و راه و چاه را بلد بودند، از طریق دیگر استانها اقدام کرده و اعزام شدند.
🔸بالاخره ایام منتهی به اعزام رسید. مشکلی پیش آمده بود که ظاهراً حکایت از عدم امکان اعزام من داشت. بسیار مأیوس و عصبی بودم و آرام و قرار نداشتم. هنوز هم فکر آن روزها جنون و عشق را با هم در میآمیزد و...
🔸شبی مثل همیشه با غم و اندوه فراوان در نیمه شب خوابم برد. خداوند مرا به آرزویم رسانده بود. خودش بود، شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده! همانی که حاج قاسم هم مجذوبش شده و با نام افغانستانی به سوریه رفته بود!
🔸یک سربند آبی رنگ با شعار «لبیک یا زینب» بر سر داشت و کلاشینکف در دستش! من هم به تقلید از او یک سربند «لبیک یا زینب» بستم اما کلاشینکف از قبل در دستم بود. هر دو پشت خاکریز نشسته بودیم. درگیری سختی بود. از خوشحالی فقط اشک میریختم. خود را پیروز زندگی میدانستم. در سوریه بودیم.
🔸با خودم گفتم: چگونه من توانستم به اینجا بیایم؟ خداوند عجب لطف بزرگی به من کرده است! ناگهان آسمان سوریه پر از موشکهایی شد که به سمت هدفی میرفتند! موشکهایی زیاد و همانند قطرات باران! هنوز غرش آنها در گوشم میپیچد!
🔸نگاهم به سمت مصطفی رفت و گفتم: این موشکها به سمت اسرائیل میروند؟ در حالی که در خط صدای تیراندازی شدیدی می آمد پاسخ داد: بله، پایان ظلم را در جهان تصور کردم و دیگر هیچ غم و اندوهی برایم باقی نمانده بود. با تمام وجود و با شوقی الهی فریاد زدم «لبیک یا زینب» و از خاکریز بلند شدم تا به سمت اسرائیل بروم.
🔸اما هیچ کس مثل من مزه تلخی را با قلبش نچشیده! مصطفی دستم را گرفت و با آرامشی خاص از خاکریز پایین آورد. مجذوب نگاهش شده بودم و گویی هدف از این خواب این بود که فقط شنونده پیامش باشم تا برخلاف روزهای قبل، پس از بیداری کمی آرام بمانم.
🔸صحبت های آمرانه اش این بود که: «تو حالا نباید به جنگ بیایی! باید بمانی و از دور تماشا کنی! باید منتظر آن روز بزرگ بمانی!» پرسیدم آن روز چه روزی است؟ گفت: روز نبرد نهایی با اسرائیل! اختیار مخالفت نداشتم و نتوانستم تکان بخورم. در حالی که میدانستم که در عالم رویا هستم، متوجه شدم که کار اعزامم درست نخواهد شد و مصطفی آب پاکی را روی دستم ریخته است!
🔸با خوشحالی به موشکها نگاه میکردم و با اندوه به جوازی که برای حضورم صادر نشده بود میاندیشیدم. تحمل بیدار شدن و جهنم پیش رو را نداشتم. باز هم مثل همیشه ناکام مانده بودم! باز هم بالش خیس شد و زنده بودنی از مرگ بدتر...
🔸چند لحظه بعد خواستم با سرچ در یکی از مرورگرهای اینترنتی ساعت دقیق اذان صبح را ببینم. قبل از اینکه چیزی بنویسم یکی از پربازدیدترین تیترهای پیش فرض گوگل در جلوی رویم نمایان شد. خبرگزاری BBC حامل خبری فوری بود: «تبادل آتش مستقیم میان ایران و اسرائیل! ایران برای اولین بار از سوریه بیش از ۴۰ موشک را به منطقه جولان اسرائیل شلیک کرد!» ساعت درج خبر هم مربوط به ۶ دقیقه قبل بود.
🔸بله، درست همان زمانی که در عالم رویا با شهید صدرزاده در سوریه موشکهای شلیک شده به اسرائیل را میدیدیم، سربازان حاج قاسم هم موشکها را از سوریه به سمت جولان اشغالی شلیک می کردند و این در تاریخ اولین مرتبهای بود که ایران رسماً و علناً با اسرائیل درگیر شده می شد!
🔸النهایه به خاطر همان مشکل کار اعزامم درست نشد و مصطفی هم در آن شب مرا به صبر دعوت کرده بود. از آن شب تاکنون منتظر آن روز بزرگ هستم. روزی که انتقام مصطفی های تاریخ را از کودک کشها بگیریم. شادی روح همه شهدای تاریخ صلوات.
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
16.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید آوینی:
راه قـدس مرد جنگ میخواهد
و مرد جنگ نیز کربلایی است
و کربلایی مرد میدان عشق است.
👤 #فیلم_کوتاه «در آغوش پاییز»
تولید و تدوین شده توسط گروه رسانهای اهلبیت مدیا تقدیم نگاهتان
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧شما صدای سید مرتضی #آوینی را میشنوید...
⭕️اگر ما هم بترسیم،
دیگر از ایمانمان هیچ کاری ساخته نیست!
#طلیعه_آزادی_قدس
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمرمان رفت.....😔
🍃موعظه ایی نافذ از شهید مطهری🍃
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
شهید تفحص مجید پازوکی🌷
سال ۷۷ از طرف دانشگاه برای یک دوره ۱۵ روزهی تفحص رفته بودیم طلاییه، دیدیم شهید پازوکی اومد مقر (همونجایی که الان شده یادمان، یک مقر بود با دالهای بتنی و چند تا کانکس)
خلاصه، یهویی دیدیم بچههای قدیمی مقر ریختن سرش و کلی ماچ و بوسه و ....
گفتیم چی شده؟ گفتن پریشب مجید یه خوابی میبینه و توی خواب بهش میگن که فلان جای شلمچه شهید هست. (یه جایی بین سه راه شهادت و میدان امام رضا علیهالسلام که پر از مین بود)
گروه تفحص هم به سختی وارد اون منطقه میشن و چند شهید کشف میشه
برای همین بود که اون شب بچههای مقر، یه لحظه ولش نمیکردن
آخرای شب که دورش خلوت شد، توی معراج شهدا و کنار پیکر مطهر چند شهید، شروع کرد به درد دل که وقتی اینجا هستیم، دلمون به زن و بچه است. وقتی توی شهر میریم، حالمون از وضعیت شهر بهم میخوره، دیگه خسته شدم.
و سرانجام مجید پازوکی در راه کشف پیکر مطهر دوستان شهیدش آسمانی شد.
روحش شاد
شادی روح بلندش صلوات و فاتحهای هدیه کنیم.
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
🌺خداوند تبارک و تعالی می فرماید:بیا خالص شو و همه کارها را برای من انجام بده من بیشتر برای تو مرید، درست می کنم ...
#حاج_قاسم
#شهید_زاهدی
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
📸تصویری از سردار شهید محمدرضا زاهدی چند هفته پیش از شهادت
🔹 پیکر مطهر این سردار عالیقدر امروز دقیقا در همان جایی که ایستاده به خاک سپرده شد.
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com
2.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خوابی که برادر شهید تهرانی مقدم دید
🔻 شهید به من گفت حکمی گرفتهام به عنوان فرمانده عملیات برای اون واقعه بزرگ که قراره اتفاق بیوفته
🔻 دوست شهید تهرانی مقدم سه بار گفت باید آماده باشید
🔻 این فیلم برای ۱۰ سال پیشه
#مسجد_جامع_شهر_گلستان
🔷 کانال شهید سید مرتضی آوینی
🆔@aviny_com