eitaa logo
إستٍیٖـღـڪٍْرٍٖعًڪْٖٓღًـڛْ ݒٌٍـღـږُ ـۅٌفْـღٍـآيٖـღـݪٍْ
4.1هزار دنبال‌کننده
46.4هزار عکس
28هزار ویدیو
176 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر👇 @Hossein_Hajivand تبلیغات در۱۶کانال ما👇 https://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو مال خودمی...😉 ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃ ▹•🎈•◃ 〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗 •════⊰💓⊱════•❦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقانه♥️🌿 ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃ ▹•🎈•◃ 〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗 •════⊰💓⊱════•❦
هدایت شده از پزشک ایرانی
278928_755 (1)1616952007.mp3
8.92M
○•🌱 ✨بک یا الله، بک یا الله، منم فدایی بقیه‌الله💖 🎤 ⬇️ سخنانی ازجنس نور 💜 ♡ـزےبانـ♡ـو ↬ 💛 ░҉⃟🧚🏼‍♀₯↬ @AshpaziBano ↶🌸⃝⃡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌼 ‍ ‍ 🌹خوشا روزى ڪه مولا بازگردد🌹 🌷انا المهدى طنين انداز گردد🌷 🌹به حق مادرش زهراى اطهر🌹 🌷به حق فرق اڪبر، حلق اصغر🌷 🌹خداوندا ظهورش دير گرديد🌹 🌷بسى عاشق در اين ره پير گرديد🌷 🌹مهيا ڪن تو اسباب ظهورش🌹 🌷منور ڪن تو گيتى را ز نورش🌷 💚 يا رب الحسين(ع) 💚بحق الحسين(ع) 💚 اشف صدر الحسين(ع) 💚 بظهور الحجة(عج) ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃ ▹•🎈•◃ 〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗 •════⊰💓⊱════•❦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹متولد 9 فروردین تولدت مبارڪ🌹 💚نهال عمر تو اے دوست همیشه رعنا باد 💛بهار حسن تو بے آفت از خران باد ❤همواره شمع وجود تو روشنایے بخش 💜همیشه روشنیت گرم و محفل آرا باد 🌹تولدت مبارک باد دوست من🌹 ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃ ▹•🎈•◃ 〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗 •════⊰💓⊱════•❦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکـوفـه دادنـم را میبینـی؟🌸 «تــو» بهــاری ♥️ مـن همان درخـت پر از شکوفـه هر بار که می آیی شکـوفــه میدهـم! ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃ ▹•🎈•◃ 〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗 •════⊰💓⊱════•❦
هدایت شده از کانال تایم تب ها
شبانه خالیم ⁉️😳 @Ajaieb_Jahan ‼️ شبانه خالیم پیوی گروه نمی خونم همگانی
هدایت شده از پزشک ایرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت امام زمان عج... مبارک ❤️❤️❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‍‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌⁦✔️🎦 📶 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳🆗 @Ajaieb_Jahan
هدایت شده از پزشک ایرانی
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه ✍در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!! 🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری ‌‌ ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃ ▹•🎈•◃ 〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗 •════⊰💓⊱════•❦