eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم صلوات امروز به نیت: 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🌹🍃 در سال 1331 در شهرستان همدان ديده به جهان گشود. تحصيلات را تا اخذ ديپلم در همان شهرستان تمام كرد و در سال 1353 در هوانيروز استخدام شد. 🌹🍃 با گذراندن دوره‌هاي آموزش نظامي و يادگيري زبان انگليسي جهت گذراندن تخصص فني هوايي به مركز آموزش هوانيروز اصفهان منتقل شد. با سپري كردن دوره‌هاي مختلف تعميرات بالگرد با تخصص سرمتخصص و درجه‌ همافر سومي در پايگاه هوانيروز پشتيباني اصفهان به انجام وظيفه مشغول شد. در ميان نيروهاي متخصص هوانيروز در طول درگيري غرب و 8 سال دفاع مقدس، متخصصين مهمات و سلاح بيشترين مأموريت و بالاترين مسئوليت را به‌عهده داشتند.  🌹🍃 همافر خياميان نيز از اين قشر و با اين تخصص پيوسته در جبهه بود و فعاليت داشت. او از نيروهاي فني هوايي هوانيروز بود كه در كنار نيروهاي هوانيروز جانفشاني مي‌كرد. همافر خياميان داراي شخصيتي اجتماعي، آگاه به تخصص حرفه‌اي و انساني باخدا بود. آخرين مأموريت اين سرمتخصص فداكار هوانيروز در تاريخ 21/3/1360 مي‌باشد. او در اين مأموريت كه در جبهه غرب به سر مي‌برد پس از پايان مأموريت همراه با 6 نفر از نيروهاي هوانيروز با يك فروند هواپيماي توربوكماند عازم بازگشت مي‌شوند كه هواپيما با كوه‌هاي زنجان برخورد و همه سرنشينان به شهادت مي‌رسند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرغ دلم راهی قم میشود در حرم امن تو گم میشود عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک کوثر نوری به کویر قمی نور دل دیده این مردمی عمه سادات بگو کیستی فاطمه یا زینب ثانیستی از سفر کرببلا آمدی یا که به دیدار رضا آمدی عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک ✍️شاعر حبیب الله چایچیان (حسام) 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم صلوات امروز به نیت: 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹مرتضی در ۱۳۴۴/۱/۲۰ در روستای جمسی در خانواده مذهبی و مومن از توابع بخش مرکزی داراب چشم به جهان گشود. وی فرزند اول خانواده بود که موجب خوشحالی خانواده و فامیل شد وی توانست مقطع ابتدایی در روستای جمسی و مقاطع راهنمایی و دبیرستان را در شهر داراب بگذراند. در سال ۶۲ به خدمت سربازی اعزام شد و طی دیدن دوره آموزش نظامی در شهرستان جهرم به اسلام آباد غرب اعزام شد وی در ژاندارمری یا نیروی انتظامی در پاسگاه مشغول خدمت شد. 🍃🌹در مدت ۴ ماه مانده به پایان خدمت سربازی در بازگشت در مناطق جنگی در اثر واژگون شدن وسیله نقلیه ارتش که بالغ بر ۱۶ نفر بودند بر اثر شدت جراحات به درجه رفیع شهادت نائل می گردد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
 به کی رای بدیم؟ هرموقع در مناطق جنگی راه | روگم کردید، نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را میکوبد همان جبهه خودی است. شهید همت خواستید رای بدیدنگاه کنید دشمن کی رو داره میکوبه، به همون رای بدید. ۱۴۰۰ نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رو به همه دختران سرزمینم تبریک عرض می کنم، مخصوصا دختران شهدای مدافع حرم و علی الخصوص این دختر شهید که بعد از این دیگه باباش رو ندید! *شهید جاوید الاثر سید مصطفی صادقی* 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
♦️شهیدی ڪہ مادرش را با شالی از ڪربلا شفا داد♦️ شهید_محمد_معماریان مادر شهید می گفت : نزدیڪ محرم بود ڪہ پای من شڪست و در خانہ افتاده بودم و دڪتر ها گفتند ڪہ بہ سختی خوب می شہ ... *یڪ روز دلم شڪست و گفتم : خدایا من بہ مسجد می رفتم سبزی پاڪ می ڪردم ، فرش ها را جارو می زدم و ڪارهای هیئت را انجام می دادم ... اما الان خونہ نشین شدم .... *شب بہ شهید خودم متوسل شدم و خوابم برد ... درعالم خواب دیدم ڪہ محمدم با عده ای از رفقای خودش ڪہ شهید شده اند اومد و یڪ شال سبز هم بہ گردنش بود ... *گفتم : مادر ڪجا بودی ؟ *گفت : ما از ڪربلا می آییم ... *گفتم : مادر مگر نمی بینی من بہ چہ وضعی در خونہ افتاده ام ... *گفت : اتفاقا شفایت را از اباعبداللہ(ع) گرفتم ... و بعد شال را از گردنش برداشت و روی پای من انداخت و گفت مادر شڪستگی پایت خوب شده ... این دردی ڪہ داری بخاطر گرفتگی عضلات است ... *گفت : مادر برو ڪارهای مسجد رو انجام بده ... 🌸صبح از خواب بیدار شدم و دیدم ڪہ می تونم راه برم ... دخترم دوید و گفت : مادر بنشین ، پای شما شڪستہ ... *گفتم : نہ ، پام خوب شده ... *خواهر شهید تعریف می ڪند : یڪ دفعہ دیدم در اتاق بوی عطر عجیبی پیچیده ، گفتم مادر چه خبره ؟ این شال چیہ ؟... *ماجرا را ڪہ برامون تعریف ڪرد باور نمی ڪردیم ... گفتیم بریم نزد آیت الله گلپایگانی .. .. *شال را خدمت آیت الله گلپایگانی بردیم ، هنوز صحبتی نڪرده بودیم ڪہ ایشان شال را گرفتند ، بوییدند و بوسیدند و شروع ڪردند بہ گریہ ڪردن ... *گفتیم: آقا چی شده شما چی می دونید ؟ *عرض ڪردند : این شال بوی امام حسین(ع) را می ده ... *گفتیم : چطور؟ گفتند : ما از اجداد ساداتمان از مقتل سیدالشهدا یڪ تربت ناب داریم ... این شال سبز بوی تربت اباعبدالله (ع) را می ده ... و بعد فرمودند : یڪ قطعه از این شال را بہ من بدید وقتی من از دنیا رفتم در قبر و ڪفنم بگذارید و من هم در عوض آن تربت نابی ڪہ در اخیار ماست را بہ شما می دهم .... 📚 منبع : ڪتاب ۵۴۰ داستان از معجزات و ڪرامات امام حسین (علیه السلام) ✅آیه ای زیبا در وصف این داستان وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ و هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مرده اند ، بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. سوره آل عمران آیه169 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ کِی خزانم میشود مولا بهار؟ کِی کناره میرود گرد و غبار؟ یک سؤال از طعمِ بغض واَشک و آه کِی به پایان میرسد این انتظار؟ 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم صلوات امروز به نیت: 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹شهید مدافع وطن «روح‌الله سلطانی» مسئول عملیات لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا در منطقه «سردشت» در درگیری با گروهک «پژاک» به قافله شهدای کربلا پیوست.   🍃🌹دیدار روح الله با حضرت آقا حضرت آقا (مقام معظم رهبری) به گنبد آمده بودند و آقا روح‌الله محافظ ایشان بودند. ظهر بود و سفره ناهار پهن شد. آقا روح‌الله آن‌قدر محو ابهت حضرت آقا شدند، طوری که ایشان به آقا روح‌الله اشاره کردند و گفتند: «جوان به این رعنایی چرا غذا نمی‌خوری؟» بعد گفتند که «بیا و کنار من بنشین». آقا روح‌الله رفت و کنار حضرت آقا نشست و ایشان از آقا روح‌الله پرسید «بچه کجایی؟» آقا روح‌الله گفت: «من آملی هستم و از مازندران». حضرت آقا هم گفتند «دانه بلند مازندران». وقتی به خانه برگشت آن‌قدر که محو جمال حضرت آقا بود که می‌گفت: «خدا قسمتت کند یک‌بار حضرت آقا را ببینی». خیلی دوست دارم یک‌بار از نزدیک به دیدار آقا بروم و بچه‌هایم او را ببیند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○•🌹 💚سلام امام زمانم💚 هر صبح، به شوق عهد دوباره با شما چشمم را باز میکنم🌿 ، هر روز که می‌گذرد، عاشقانه تر از قبل چشم به راهتان باشم...🧡 ✨السَّلاَمُ عليكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذِى ضَمِنَهُ✨ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم صلوات امروز به نیت: 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹زندگینامه سرباز شهید صفر اکبرزاده گماری🌹🍃 🍃🌹شهید اکبرزاده در سال ۱۳۴۰ در یک خانواده زحمتکش در روستای «گمار علیا» از توابع شهرستان دزفول به دنیا آمد. در هفت سالگی وارد دبستان شد و پس از گذراندن دوره ابتدایی برای ادامه تحصیل به اندیمشک رفت. 🍃🌹وی تحصیلات خود را تا پایان مقطع ابتدایی سپری نمود. سیمایش دلنشین و خوش رفتار بود. اهل مردم دوستی، آزادگی، فضیلت طلبی و تقواپیشگی بود و به دو یادگار هدایتی الهی قرآن کریم و خاندان شریف نبوی از بن جان مهر می ورزید و در مسیر بهره‌وری از تعالیم و رهنمودهای حیات بخش آن با جدیت تمام می کوشید. از دلباختگان حقیقی منزلت شهادت بود و سودایی جز وصال در سر نمی پروراند. 🍃🌹 در دوران دبیرستان با الهام از مکتب انسان ساز اسلام و دستورات عالیه قرآن مجید، اخلاق اسلامی را فرا گرفت و روح تواضع و اخلاص و ایثار را در وجودش بارور ساخت. پیوسته در آیات و نشانه های خدا تفکر می کرد تا با ایمانی استوار خالق هستی را دریابد. با خشم و غضب بیگانه بود و هیچگاه نشد که انسانی را از خود آزرده سازد. 🍃🌹 کمتر حرف می زد و بیشتر عمل می نمود، چرا که آموخته بود که منافقان بسیار سخن می گویند و کمتر عمل می نمایند. در اوج گیری انقلاب شکوهمند اسلامی و فریادهای الله اکبر مردم مسلمان ایران، همچون پرنده ای تیزپرواز به این ندای الهی لبیک گفت و خود را آماده مبارزه با رژیم ظالم پهلوی نمود. او با روحی سرشار از ایمان به خدا، مردم را از جنایات رژیم پهلوی آگاه می ساخت و در این راه از هیچ تلاشی کوتاهی نمی نمود. 🍃🌹پس از پیروزی انقلاب با همکاری یاران متعهدش، انجمن اسلامی روستای «گمار علیا» را بنیان نهاد تا روستاییان مستضعف، فرهنگ استعماری نظام گذشته را درهم کوبند. وی در سال ۱۳۵۹ با اینکه هنوز به سن قانونی نرسیده بود، داوطلبانه به خدمت سربازی رفت تا از انقلاب و میهن اسلامی حراست و پاسداری کند. آنگاه که صدام، این مهره کثیف ابرجنایتکاران، با هدف شکست انقلاب اسلامی ایران، به این سرزمین شهیدپرور تجاوز کرد، او نیز مانند هزاران رزمنده آماده «شهادت» به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت تا با یاری سربازان روح الله از سقوط بستان جلوگیری کند، اما به علت کمبود تجهیزات نظامی این شهر سقوط کرد و صفر بلافاصله عازم سوسنگرد شد تا با کمک همرزمانش با رشادت هرچه تمام‌تر به دشمنان اسلام ثابت کند جانبازان ایران درس جهاد و شهادت را در مکتب خونین حسین (ع) آموخته اند. 🍃🌹 صفر پس از مدتی به جبهه دارخوین اعزام شد و در تاریخ ۲۴/۳/۱۳۶۰ در عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا شرکت جست و پس از دلاوری های زیاد و یورش های پی در پی بر مزدوران بعثی، مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و روح مطهرش به ملکوت اعلی پیوست. یادش گرامی🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا