🍃🌹همزمان با آغاز جنگ سوریه، همواره دل نگرانی به شیعیان مستضعف و علاقمند انقلاب اسلامی داشتند و در بیست و پنجم آبانماه 1394برای دفاع از حرم های آل الله(ع)و یاری جبهه ی مقاومت با اختیار خود و آگاهانه عازم سوریه شدند.
🍃🌹و سرانجام در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار در حلب سوریه(خانطومان)با همرزم دیرینه ی خود شهید محمدرضا علیخانی در اثراصابت موشک مستقیم دشمن به فیض عظیم شهادت که آرزوی دیرینه اش بود نائل آمدند.
🍃🌹ایشان همواره از سوریه به عنوان خط مقدم نبرد حق علیه باطل یاد می نموده اند و معتقد بودندکه تمام کفار، صهیونیست ها، مدعیان اسلام آمریکایی و وهابیون آدمکش جبهه ی واحدی را تشکیل داده اند، که هدفشان شکست اسلام حقیقی ناب محمدی(ص)است که اگر خدای نکرده این اتفاق بیفتد، سال ها و شاید صد ها سال دیگرشیعه باید خون دل بخورد تا تحقق وعده ی الهی یعنی ظهور حضرت مهدی موعود(عج) را از نزدیک ببیند .
#طنز_جبهه
اکبر کاراته از تو خرابههای آبادان یه الاغ پیدا کرده بود؛ اسمش رو هم گذاشته بود: «سوپرطلا»! الاغ همیشهی خدا مریض بود و آب بینیش چند سانت آویزون.
یه روز که اکبر کاراته برای بچهها سطلسطل شربت میبرد، الاغه سرشو کرده بود توی سطل شربت و نصف شربتا رو خورده بود.
حالا اکبر کاراته هی شربتا رو لیوان میکرد و میداد بچهها و میگفت: بخورید که شفاست. کمکم بچهها به اکبر کاراته شک کردند و فهمیدند که الاغِ اکبر کاراته سرشو کرده داخل سطل شربت و نصفشو خورده. همه به آب آویزون شدهی بینی الاغ نگاه کردند و عق زدند. دست و پای اکبر کاراته رو گرفتند و انداختندش توی رودخونهی بهمنشیر.
اکبر کاراته که داشت خفه میشد، داد میزد و میگفت: ای الاغ خر! اگه مُردم، اگه خفه شدم توی اون دنیا جلوتو میگیرم؛ حالا میبینی! او جیغوداد میکرد و بچهها از خنده ریسه رفته بودند.😂
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA