eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مدافع حرم #ستار اورنگ #اعجوبه ی تیر اندازی به اهداف متحرک
🍃🌹شهید سال‌ها به عنوان مربی و فرمانده آموزشی در پادگان آموزشی تیپ ۴۸ فتح و به عنوان فرمانده ای لایق در رده‌های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول خدمت بود و در آموزش‌های تخصصی و هدف گیری یک رزمنده‌ای فوق العاده بود. 🍃🌹در زمان جنگ جانشین فرماندهی معاونت آموزش تیپ مستقل ۴۸ فتح و آخرین مسئولیتش فرماندهی تیپ سوم دانشگاه امام حسین(علیه السلام) بود و به عنوان فرمانده نمونه از دست مقام عظمای ولایت جایزه گرفته بود. 🍃🌹در مهارتی عجیب داشت و هنگام بروز مشکلات، صبور، خوش اخلاق و مهربان بود. همیشه لبخندی بر لب داشت. هیچ گاه رفتاری تند و ناراحت کننده ای از ایشان مشاهده نشد. جالب اینجاست که لبخند شهید در تمامی لحظات از قبیل استراحت، مشکلات، آرامش یا حتی در زمان آموزش های سخت و طاقت فرسایی که پیش از نبردها می دادند، از چهره اش محو نمی شد. همیشه چهره ی خندان و آرامی داشت که باعث می شد طرف مقابل نیز آن آرامش و متانت را حس کرده و به خوب و خوشایندی دست پیدا کند. 🍃🌹یکی از خصلت های شهید این بود که لحن و زبانی صریح و قاطع داشت و ایشان بسیار آرام، لطیف، مهربان و دریای از لطف، صبر و استقامت بودند. 🍃🌹سردار عظیمی فر ⬇️ شهید اورنگ علاوه بر اینکه بر بیشتر سلاح های سازمانی و غیر سازمانی اشراف اطلاعاتی کاملی داشتند،یکی از چابک ترین نیروهای دوران جنگ بود به گونه ای که به ملقب شده بود. 🍃🌹پیمان اورنگ فرزند شهید ⬇️ معمولا در مناسبتهای مختلف لباس پدر را برتن دارد و یک پاسدار محسوب می شود میگوید: به پدرم قول دادم که تا قوای جسمانی در بدن دارم لباس و پوتین وی را بیرون نخواهم آورد و تا جان دربدن دارم راهش را ادامه خواهم داد.
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷شهید مدافع حرم 🍃 ولادت: ۶۱/۵/۷ 🍂 شهادت: ۹۴/۱۱/۲۳ 🕊 محل شهادت: سوریه، 🍁 نحوه شهادت: 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید مدافع حرم # محمد تقی اربابی 🌹 وقتی که میخواست برود .......
🍃🌹پدر در منزل حضور نداشت اما به‌محض ورود به منزل و دیدن چهره‌های اندوهگین اعضای خانواده از آنان پرسید مگر چه خبر شده؟ اگر محمدتقی زخمی شده باشد نه از مجروحیتش ترسی دارم و نه از شهید شدنش چون یقین داشتم و می‌دانستم که محمدتقی شهید می‌شود. حاج حسین اربابی سپس دست‌های خود را رو به آسمان دراز کرد و بارها کلمات الحمدالله و سبحان‌الله را تکرار کرد. پدر شهید محمدتقی اربابی از جانبازان دوران دفاع مقدس است که دست چپ خود را از ناحیه مچ از دست داده است. 🍃🌹به گفته مادرش، از هشت سالگی روزه می‌گرفت و نماز می‌خواند. اهل مسجد و بسیجی بود. ✨ از زبان همسر شهید ⬇️ 🍃🌹در همیشه نفر اول بود و فوتسال هم می‌رفت. استعداد بالایی داشت در هر کاری که وارد می‌شد انگار در آن کار مسلط بود. معتقد بود باید علم روز را یاد گرفت. خیلی فعال بود. خانه را خودش سیم‌کشی کرد. البته مداحی هم می‌کرد. در طول هفته قرائت ادعیه را منظم داشت. گاهی با او همراه می‌شدم و گاهی هم فرصت دست نمی‌داد. پنج شنبه‌ها و دوشنبه‌ها زیارت عاشورا می‌خواند و سه‌شنبه‌ها آخر شب در تاریکی دعای توسل را زمزمه می‌کرد. دعای کمیل و ندبه‌اش هم به راه بود. 🍃🌹نظم خاصی داشت. مادرش هم همیشه می‌گوید بچه‌ بسیار منظمی بود. من این نظمی که در زندگی دارم را از ایشان یاد گرفته‌ام. ماموریت که می‌رفت ما می‌رفتیم «درق» و وقتی که برمی‌گشت قبل از این ‌که ما برگردیم همه لباس‌ها را می‌شست اتو می‌کرد و می‌گفت: شما همین که دوری ما را تحمل می‌کنید کافی‌است دیگر زحمت این کارها با شما نباشد. 🍃🌹به بحث خیلی اهمیت می‌داد و هفته‌ای یک بار حتی برای 10دقیقه به منزل اقوام سر می‌زدیم. می‌گفتم زنگ بزن. می‌گفت: نه، شاید بخواهند جایی بروند و از راه بمانند و یا تدارک پذیرایی ببینند. می‌رویم اگر بودند یک چایی می‌خوریم و اگر نبودند برمی‌گردیم. خیلی ساده‌زیست بود. مرتب‌ترین لباس‌ها را می‌پوشید و برای من هم می‌خرید. به تولد هم خیلی اهمیت می‌داد. حتی در حد یک شاخه گل. با این‌که حقوق مان زیاد نبود اما برکت داشت. به بچه‌ها هم خیلی علاقه داشت. برای آن‌ها شعر می‌خواند، شعر می‌سرود. در نگاه اول که کسی او را می‌دیدفکر می‌کرد آدم خیلی جدی است اما شوخ‌طبع و با‌ اخلاق بود. خیلی مهربان و اهل خانواده بود. واقعا کنار من بود.
وقتی که می‌خواست برود٬ از زیر قرآن که رد شد گریه‌ام گرفت. گفتم می‌روی و برنمی گردی. می‌گفت واقعا؟ برای من دعا کن تا شهادت نصیبم بشود. قول می‌دهم  تو را شفاعت کنم.  گفتم خودت می‌روی جای خوب را می‌‌گیری. خندید و گفت: نه٬ واقعا من کمکت می‌کنم.واقعا هم محافظت می‌کند. کوچک‌ترین اشتباهی که بخواهم انجام بدهم٬ احساس می‌کنم من را می‌بیند و خجالت می‌کشم. وقتی سوار ماشین شد٬ گفت: به دنبالم آب نریختی. گفتم: من اعتقادی به آب ریختن ندارم. با اتوبوس که رفتید پشت سرت آب می‌گیرم. گفت حالا نریختی اگر در دلت نماند! و واقعا در دلم ماند.
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷شهید مدافع وطن 🍃 ولادت: ۷۳/۸/۱ 🍂 شهادت: ۹۸/۲/۲۵ 🕊 محل شهادت: کلانتری ۲۲ مجاهد اهواز 🍁 نحوه شهادت: در درگیری با اشرار گروهک تروریستی داعش به همراه همکارش علی بخش حسنوند به شهادت رسیدند 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید مدافع وطن #‌عزیز الله بهمنی 🌹
🌹🍃 استواردوم عزیزالله بهمنی در اول آبان 73 در باغملک استان خوزستان در خانواده‌ای پرجمعیت متولد شد. هشت برادر و دو خواهر داشت که وی فرزند پنجم خانواده بود. 🌹🍃 پدرش فردی کشاورز و بسیار زحمتکش و مادرش در خانه به تعلیم و تربیت فرزندان مشغول بود. 🌹🍃وی دوران کودکی خود را با درس خواندن، عضویت در بسیج و هلال احمر و کار کردن در مزرعه پدری گذراند 🌹🍃پس از اخذ دیپلم در مهرماه 93 به استخدام نیروی انتظامی در آمد و جهت خدمت به کلانتری 22 مجاهد اهواز منتقل شد. 🌹🍃 او در تیرماه 95 با دختر دایی خود ازدواج کرد و حاصل این ازدواج فرزند دختری یک‌ساله به‌نام نیایش شد. 🌹🍃 شاید شوخی‌های شهادت‌گونه در صحبت‌هایش او را تا معراج بالا برد. همسرش می‌گوید: در جمعی بودیم که همسرم به‌شوخی گفت: «اگر من شهید شوم، اولین شهید شهرمان هستم». 🌹🍃 سرانجام در بیست و پنجم اردیبهشت امسال گروهی از اشرار وابسته به گروهک تروریستی داعش با حمله به کلانتری 22 مجاهد اهواز, او و ستواندوم علی‌بخش حسنوند را به شهادت رساندند.
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷شهید کر و لالی که هر روز با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف) صحبت میکرد 🍃 ولادت: ۴۳/۳/۳ 🍂 شهادت: ۶۶/۱/۱۹ 🕊 محل شهادت: ، عملیات کربلای ۸ 🍁 نحوه شهادت: 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹عبد المطلب به همه، من و شما نشان داده که هیچ چیز نمی‌تواند مانع رشد و کمال معنوی انسان شود. او از نعمت گویایی و شنوایی محروم بود. نه می شنید،‌ نه می توانست حرف بزند. مردم با شخصی با این ویژگی چگونه برخورد می کنند؟ اما این پسر هوش و استعداد فوق العاده داشت. با بچه‌های هم سن و سال خود مدرسه رفت. آن قدر تیزهوش بود که تا کلاس پنجم درس خواند. بعد به سراغ بنایی رفت. یک استاد کار ماهر در بنایی شد. تقریباً همه خانه‌های روستا یادگار اوست. هرکس احتیاج به تعمیر خانه داشت عبدالمطلب را خبر می‌کرد. 🍃🌹در لوله کشی و کارهای خدماتی هم استاد بود. خلاصه یک آدم با استعداد و دوست داشتنی که از نعمت تکلم و شنوایی محروم بود. انقلاب که پیروز شد به بسیج پیوست. دوستی داشت که ارتباط آن‌ها مانند مرید و مراد بود. دوست او، شعبان علی اکبری، مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند. 🍃🌹عبدالمطلب با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سخت‌ترین کارها را قبول می‌کرد. او شده بود. در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدف‌گیری می‌کرد. 🍃🌹دوستانش از عبدالمطلب چیزهای عجیبی می‌گفتند. یکی می‌گفت عجیب است؛ عبدالمطلب ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک می‌شود او زودتر از همه خیز برمی‌دارد. دیگری می گفت بارها با هم توی خط بودیم عبدالمطلب بسیار به مقید بود. ما شنوایی داشتیم،ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت. اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت وآماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد. ✨🌹شهید نظام دانشور ⬇️ اگر خدا بخواهد به خودش بنازههمین یک نفر آدم بس است. اگه بخواد به دسته ما لطفی کند بخاطر همین یه نفره چون با تمام وجود بنده خداست نه اهل غیبت نه اهل دروغ و نه هزار گناه که توسط همین زبان وگوش می شه! زمانی که نوبت خادم الحسینی اش باشه تمام چادر رو زیرو رو می کنه و تمام وسایل و پتو رو خانه تکانی می کنه، سفره منظم، و رسیدگی به بچه ها رو مثل یه مادر انجام میده. وقتی نوبت عبدالمطلب باشه همه لذت میبرن خدا حقشو گردن ما حلال کنه! 🍃🌹نامه ای با دست خط خود شهید ⬇️ یک عمر هر چی گفتم به من خندیدند. یک عمر هر چی خواستم به مردم محبت کنم فکر کردند من آدم نیستم و مسخره ام کردند. یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند. یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم. اما مردم، حالا که ما رفتیم بدونید، ‌هر روز با آقام حرف می زدم. آقا به من گفتند:‌ «تو شهید می شی. جای قبرم رو هم بهم نشون دادند. این را هم گفتم اما باور نکردید.»
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷شهید 🌻 ولادت: ۶۲/۵/۱ 🍂 شهادت: ۸۲/۱/۱۷ 🕊 محل شهادت: دشت لوط نزدیکی رود شور 🍁 نحوه شهادت: در دوره سربازی با مسئولیت تک تیرانداز، در درگیری با اشرار و قاچاقچی ها بر اثر اصابت تیر آسمانی شد. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹اخلاق خوب شهيد در محله و خانواده زبان زد همه بود. چون بسيار کم حرف، کم رو و سر به زير بود و اهل محله هر کس کاری داشت دريغ نمی کرد. 🍃🌹پس از چند سال کار به دليل علاقه ای که به سربازی داشت داوطلبانه شش ماه زودتر از موعد سربازی به خدمت رفت. با وجود اینکه برادر بزرگ تر از خودش هم سرباز بود تا زودتر سربازی را به اتمام برساند و کمک به خانواده بدهد. 🍃🌹دوران آموزشی را مشهد گذراند و ادامه خدمت را در گروهان سلمان ادامه داد و پس از يک سال و چند ماهی که از خدمت وی گذشته بود به مرخصی آمد که خبر شهادت يکی از بهترين دوستانش به نام «شهرام محمدی» را شنيد و پس از مراسم تشييع جنازه شهيد محمدی عزم انتقام از دشمنان به محل خدمت شتافت. در درگیری با اشرار و قاچاقچیان پس از زخمی شدن يکی از دوستانش به نام علی اصغر گرائی به کمک وی شتافت که طی درگيری به شهادت رسيد.
شهید #ایمان قهرمانی🌹
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷سرداری که سرش بالای نیزه رفت، سردار جاویدالاثر شهید، 🍃 ولادت: 🍂 شهادت: ۹۳/۳/۳ 🕊 محل شهادت: سوریه، 🍁 نحوه شهادت: توسط تک تیرانداز آسمانی شد. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
✨ از زبان همسر شهید ⬇️ 🍃🌹شهید خیلی با خانواده شهدا و جانبازان مأنوس شده بود تا آنجا که می‌توانست در رفع مشکلات و مسائل آنها کوشش می‌کرد. صبر، خوشرویی و متانت ایشان زبانزد بود خیلی تحمل داشت. 🍃🌹در همان تماس آخر به من گفت تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند! گفت اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛ «تصدقت شوم برایم دعا کن.» ✨از زبان فرزند شهید⬇️ 🍃🌹بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبت‌هایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینه‌ای بتوانیم پیکر پدر را باز پس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که می‌خواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیت‌المال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا داده‌ایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیت‌المال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب می‌شود. ✨ از زبان سردار سلامی، جانشين فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ⬇️ 🍃🌹به تمام مقامات، درجات و مسئوليت های دنيوی كاملا بی اعتنا بود، دل دريايی، روح آسمانی و صفای باطن داشت؛ گاه رئيس ستاد تيپ بود و گاهی راننده تيپ؛ ايشان دوبار از مسئوليت عالی در تيپ 46 كناره گرفت و در خط مقدم راننده لودر و بولدزر شد. .
شهید جاویدالاثر #عبدالله اسکندری 🌹 سردار شهیدی که سرش بالای نیزه رفت😔
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷شهید مدافع حرم، سردار 🍃 ولادت: ۴۸/۵/۱ 🍂 شهادت: ۹۴/۱۱/۲۸ 🕊 محل شهادت: واقع در جنوب سوریه 🍁 نحوه شهادت: اول تیر به پایش می خورد و بعد بر اثر انفجار خمپاره آسمانی میشود. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید مدافع حرم #حمیدرضا انصاری 🌹
✨ از زبان همسر شهید ⬇️ 🍃🌹 زمانی که حمیدرضا به خواستگاری‌ام آمد مسئول کانون فرهنگی مسجد محله‌شان بود و خیلی پافشاری داشت که برای فعالیت در مسجد همراهی‌اش کنم. خیلی جالب بود که در همان اوایل آشنایی چنین شرطی داشت. 🍃🌹شهادت خواسته قلبی‌اش بود  یکی از خواسته‌های قلبی همسرم شهادت بود. شهادت فقط در ظاهر خواستن نیست. کسی که جویای شهادت باشد تلاش هم می‌کند. حمیدرضا هم تلاش می‌کرد تا به شهادت برسد. در رفتار، در گفتار و حتی روزی‌ای که به خانه می‌آورد. یا در مردم‌داری و... همیشه سعی می‌کرد به شهادت نزدیک شود. همیشه آماده‌باش بود. به خط ولایت فقیه اعتقاد داشت، جاناً و مالاً در این راه کار می‌کرد و قدم برمی‌داشت. حمیدرضا کارشناسی ارشد مطالعات استراتژیک داشت. تلاش می‌کرد جوان‌ها را به سمت مسجد بکشاند و از آنها نیروهای جهادی و رزمنده بسازد و آرزویش دفاع از اسلام بود.  🍃🌹بعد از دوران جنگ وی وارد سپاه شد و در کنار انجام کار در سپاه، فعالیت فرهنگی و مذهبی در مسجد را هم آغاز کرد و هدف اصلیش تربیت، کودکان و نوجوانان بود تا آنان را افراد انقلابی و سرباز امام زمان(عج) تربیت کند. 🍃🌹وی فردی و بیشتر مرد عمل بود. بسیار پایبند به و حضور در مسجد بود و و زحمت کشیدن برای کسب درآمد و ساده زیستی برای وی بسیار مهم و ملاک بود. از طرفی پایبند به ارزشهای انقلابی و اسلامی و حفظ اسلام و انقلاب بود و بسیار قاطع نسبت به ولایت فقیه تعصب داشت و پیرو ولایت فقیه بود. از دیگر ویژگی های اخلاقی شهید انصاری این بود که در هدفها بسیار ثابت قدم و مصر به انجام بود، یعنی اگر برای کاری تصیمی می گرفت،حتما به نتیجه می رساند. 🍃🌹شهید انصاری ارتباط بسیار خوبی با مادرشان داشت و نسبت به فرزندان هم بسیار مهربان بود، با وجود مشغله کاری زیادی که داشت و روزها مشغول به کار در سپاه و برخی مواقع در ماموریت های کاری و یا در مسجد و کانون فرهنگی هنری مشغول فعالیت های فرهنگی بود، اما رسیدگی به پدر و مادر یکی از اولویت های وی بود. 🍃🌹شهیدانصاری در قطعه۱۰، ردیف۸، شماره ۱۳ گلزار شهدای اراک در جوار قبر مطهر برادر شهید خود (از شهدای انقلاب اسلامی) به خاک سپرده شده است.
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷شهید مدافع حرم، 🍃 ولادت: ۶۴/۴/۱۴ 🍂 شهادت: ۹۴/۷/۲۷ 🕊 محل شهادت: سوریه، 🍁 نحوه شهادت: 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
✨ از زبان همسر شهید ⬇️ 🍃🌹ازدواجمان کاملا به صورت سنتی بود، مادر محمد در غیاب فرزندش از من خواستگاری کرد و پس از بازگشت محمد از ماموریت ارومیه جلسه رسمی خواستگاری انجام شد. محمد در جلسه خواستگاری آنقدر سر به زیر بود که من گفتم تمام گل‌های قالی را شمرده است. محمد سر به زیر جلسه خواستگاری پس از ازدواج احساسات و محبتش را به راحتی بروز می‌ داد و من را «عاشقانه من» خطاب می کرد. نام مرا در تلفن همراهش «عاشقانه من» سیو کرده بود، 🍃🌹ساده‌زیستی، کمک کردن به دیگران، حساس بودن نسبت به غیبت و خمس دادن از ویژگی‌های بارز محمد بود. «هر زمان که سال خمسی می‌رسید. من به محمد می‌گفتم ما که چیزی اضافه نداریم که خمس بدهیم اما محمد حتی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب می‌کرد و خمس مالش را پرداخت می‌کرد».  🍃🌹محمد را همیشه لایق شهادت می‌دانستم و برایش آرزو می‌کردم که شهید شود اما « هرگز گمان نمی‌کردم که به این زودی شهید شود و به همین دلیل هر وقت محمد صحبت از این می‌کرد که همسر شهید می‌شوی. می‌گفتم این چه حرفیه! من نمی‌خواهم همسر شهید شوم».  🍃🌹از زبان خود شهید ⬇️ اگر به لطف خدا توفیق شهادت پیدا کردم با لباس رزمی که شهید شدم کفنم کنید و هر کجا همسر عزیزم گفت مرا دفن کنید.
شهید #محمد استحکامی 🌹
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷شهید مدافع حرم، سرگرد پاسدار 🍃 ولادت: ۱۳۵۸ 🍂 شهادت: ۹۵/۳/۲۰ 🕊 محل شهادت: سوریه، 🍁 نحوه شهادت: اصابت خمپاره به ماشینشان. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA