✨ از زبان همسر شهید ⬇️
🍃🌹 زمانی که حمیدرضا به خواستگاریام آمد مسئول کانون فرهنگی مسجد محلهشان بود و خیلی پافشاری داشت که برای فعالیت در مسجد همراهیاش کنم. خیلی جالب بود که در همان اوایل آشنایی چنین شرطی داشت.
🍃🌹شهادت خواسته قلبیاش بود یکی از خواستههای قلبی همسرم شهادت بود. شهادت فقط در ظاهر خواستن نیست. کسی که جویای شهادت باشد تلاش هم میکند. حمیدرضا هم تلاش میکرد تا به شهادت برسد. در رفتار، در گفتار و حتی روزیای که به خانه میآورد. یا در مردمداری و... همیشه سعی میکرد به شهادت نزدیک شود. همیشه آمادهباش بود. به خط ولایت فقیه اعتقاد داشت، جاناً و مالاً در این راه کار میکرد و قدم برمیداشت. حمیدرضا کارشناسی ارشد مطالعات استراتژیک داشت. تلاش میکرد جوانها را به سمت مسجد بکشاند و از آنها نیروهای جهادی و رزمنده بسازد و آرزویش دفاع از اسلام بود.
🍃🌹بعد از دوران جنگ وی وارد سپاه شد و در کنار انجام کار در سپاه، فعالیت فرهنگی و مذهبی در مسجد را هم آغاز کرد و هدف اصلیش تربیت، کودکان و نوجوانان بود تا آنان را افراد انقلابی و سرباز امام زمان(عج) تربیت کند.
🍃🌹وی فردی #کم_حرف و بیشتر مرد عمل بود. بسیار پایبند به #نماز_اول_وقت و حضور در مسجد بود و #کسب_روزی_حلال و زحمت کشیدن برای کسب درآمد و ساده زیستی برای وی بسیار مهم و ملاک بود. از طرفی پایبند به ارزشهای انقلابی و اسلامی و حفظ اسلام و انقلاب بود و بسیار قاطع نسبت به ولایت فقیه تعصب داشت و پیرو ولایت فقیه بود. از دیگر ویژگی های اخلاقی شهید انصاری این بود که در هدفها بسیار ثابت قدم و مصر به انجام بود، یعنی اگر برای کاری تصیمی می گرفت،حتما به نتیجه می رساند.
🍃🌹شهید انصاری ارتباط بسیار خوبی با مادرشان داشت و نسبت به فرزندان هم بسیار مهربان بود، با وجود مشغله کاری زیادی که داشت و روزها مشغول به کار در سپاه و برخی مواقع در ماموریت های کاری و یا در مسجد و کانون فرهنگی هنری مشغول فعالیت های فرهنگی بود، اما رسیدگی به پدر و مادر یکی از اولویت های وی بود.
🍃🌹شهیدانصاری در قطعه۱۰، ردیف۸، شماره ۱۳ گلزار شهدای اراک در جوار قبر مطهر برادر شهید خود (از شهدای انقلاب اسلامی) به خاک سپرده شده است.
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷شهید مدافع حرم، #محمد_استحکامی_جهرمی
🍃 ولادت: ۶۴/۴/۱۴
🍂 شهادت: ۹۴/۷/۲۷
🕊 محل شهادت: سوریه، #حلب
🍁 نحوه شهادت:
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
✨ از زبان همسر شهید ⬇️
🍃🌹ازدواجمان کاملا به صورت سنتی بود، مادر محمد در غیاب فرزندش از من خواستگاری کرد و پس از بازگشت محمد از ماموریت ارومیه جلسه رسمی خواستگاری انجام شد. محمد در جلسه خواستگاری آنقدر سر به زیر بود که من گفتم تمام گلهای قالی را شمرده است. محمد سر به زیر جلسه خواستگاری پس از ازدواج احساسات و محبتش را به راحتی بروز می داد و من را «عاشقانه من» خطاب می کرد. نام مرا در تلفن همراهش «عاشقانه من» سیو کرده بود،
🍃🌹سادهزیستی، کمک کردن به دیگران، حساس بودن نسبت به غیبت و خمس دادن از ویژگیهای بارز محمد بود. «هر زمان که سال خمسی میرسید. من به محمد میگفتم ما که چیزی اضافه نداریم که خمس بدهیم اما محمد حتی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب میکرد و خمس مالش را پرداخت میکرد».
🍃🌹محمد را همیشه لایق شهادت میدانستم و برایش آرزو میکردم که شهید شود اما « هرگز گمان نمیکردم که به این زودی شهید شود و به همین دلیل هر وقت محمد صحبت از این میکرد که همسر شهید میشوی. میگفتم این چه حرفیه! من نمیخواهم همسر شهید شوم».
🍃🌹از زبان خود شهید ⬇️
اگر به لطف خدا توفیق شهادت پیدا کردم با لباس رزمی که شهید شدم کفنم کنید و هر کجا همسر عزیزم گفت مرا دفن کنید.
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷شهید مدافع حرم، سرگرد پاسدار #مهدی_اسحاقیان
🍃 ولادت: ۱۳۵۸
🍂 شهادت: ۹۵/۳/۲۰
🕊 محل شهادت: سوریه، #حلب
🍁 نحوه شهادت: اصابت خمپاره به ماشینشان.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
✨ از زبان همسر شهید ⬇️
🍃🌹ایشان روز خواستگاری خیلی ساکت بود و بیشتر من حرف میزدم. آقا مهدی فقط گاهی میگفت من هم با این حرف موافق هستم! اما بیشتر تأکیدش روی مسئله #حجاب بود و میگفت دوست ندارم کسی که به عنوان شریک زندگی قرار میدهم، شلوار جین و کفش سفید پایش کند و روی اینطور مسائل خیلی حساس بود.
🍃🌹من هر روز حدیثهایی در مورد جهاد برایش جمعآوری میکردم و میخواندم تا به او نشان بدهم که از رفتنش به سوریه ناراحت نمیشوم.
🍃🌹ما خیلی عاشقانه با هم زندگی میکردیم و در مدت این شش سالی که با هم بودیم هر روز احساس میکردیم روز اول زندگیمان است و آقا مهدی خیلی محبت به خانواده داشت. با همه عشقمان موقعی که به سوریه میرفت آنقدر سریع رفت که حتی پشت سرش را نگاه نکرد. طوری که خودم هم تعجب کردم.
🍃🌹قبل از رفتنش حرف عجیبی به من زد، پشت گردنش را نشان داد و گفت قرار است ترکش از همین جا رد شود. وقتی که پیکر آقا مهدی را آوردند نگاهش کردم دیدم واقعا تیر از همانجا رد شده است و نصفی از پشت سرش رفته بود.
🍃🌹آقا مهدی به تبعیت از #ولایت_فقیه خیلی تأکید داشت و چون حضرت آقا به دفاع از مردم سوریه، یمن و عراق توصیه داشتند، او هم دوست داشت جزو کسانی باشد که حرف رهبر را اطاعت کردهاند. میگفت دوست دارم با رفتن به جنگ، آلسعود عصبانی شوند. شهید به #نماز_اول_وقت خیلی اهمیت میداد و هر جا به مسافرت میرفتیم تا صدای اذان را میشنید توقف میکرد و در مسجد همان محله نماز میخواند و بعد ادامه مسیر میداد. به رعایت حجاب هم توجه و تأکید بسیاری داشت. قبل از اعزامش با هم به کربلا رفتیم، به هر کدام از حرمهای مطهر که میرفتیم، گریه میکرد و میگفت من آمدهام تا امضای قبولی شهادتم را از اهل بیت (علیه السلام) بگیرم.
🍃🌹از کارهای شاخص شهید خدمت به خانواده شهدا بود و با رسیدگی و سرزدن به خانواده شهدا از حال آنها جویا میشد و خاطرات شهدا را جمعآوری میکرد.
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷شهید مدافع حرم #ابوالفضل_راه_چمنی
🌻 ولادت: ۶۴/۱۲/۲
🍂 شهادت: ۹۵/۱/۱۸
🕊 محل شهادت: سوریه، #العیس جنوب غرب حلب
🍁 نحوه شهادت: با عنوان یکی از فرماندهان لشکر زینبیون بر اثر اصابت ترکش خمپاره آسمانی شد
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹 از زبان پدر محترم شهید ⬇️
🌷پسرم خیلی مهربان بود. هر زمان از سر کار برمیگشت فرقی نمیکرد که چه ساعتی از شبانهروز باشد، ابتدا میآمد من و مادرش را میدید و به دستهای مادرش بوسه میزد بعد به خانهاش میرفت.
🌷همیشه میگفت: میخواهم سرباز واقعی آقا امام زمان(عج) باشم. الحمدلله موفق هم شد. در سپاه آموزشهای سنگینی داشت. تاکتیکهای نظامی خیلی سخت بود. من نگران بودم که ابوالفضل نتواند آموزشهای سپاه را تحمل کند، اما از آنجا که ورزشکار بود و کشتیگیر، بدن آمادهای داشت و موفق شد تاکتیکهای نظامی زیادی را یاد بگیرد و در فنون نظامی و رزمی تبحر خاصی پیدا کرد.
🌷ابوالفضل ارادت خاصی به شهید #ابراهیم_هادی داشت. ماهی دو بار با همسرش به بهشت زهرا(س) میرفت و در همین رفتوآمدها بود که همسرشان را برای شهادتش آماده میکرد. آنجا به زیارت شهدا میرفتند و با خواندن نماز و ادعیه بازمیگشتند.
🍃🌹 از زبان همسر محترمه شهید ⬇️
🌷بعد از عقد از اعتقاداتش گفت و از صحبت کردنش مشخص بود که خیلی طرفدار سرسخت #آقاست. شدیداً نسبت به حضرت آقا غیرتی بود. همه میگفتند: «آقا ابوالفضل اصلاً ناراحت نمیشود.» واقعاً کسی ناراحتی آقا ابوالفضل را ندیده بود، اما روی مسائل رهبری خیلی حساس بود و ناراحت میشد. در باره با مسائل دیگر خیلی آرام بود و اصلاً ناراحت و عصبانی نمی شد.
🌷آقا ابوالفضل خیلی دوست داشت آن رشتههایی که خودش تجربه کرده بود، من هم تجربه کنم مثل کوهنوردی. برایم کفش مخصوص خریده بود، باهم دربند میرفتیم. خودش "راپل" کار میکرد. یک روز خانه پدرشوهرم بنایی بود. آقا ابوالفضل به من گفت: «بیا بریم بالا پشت بام.» گفتم: «برا چی؟» گفت: «توبیا.» با هم رفتیم بالا. دیدم یک طناب از آن جا وصل کرده و به من یاد داد تا با طناب پایین بیام. خودش، غریق نجات، شنا، راپل، صخره نوردی، چتر بازی، جودو... ولی از بین اینها، شنا را به من توصیه میکرد. حتی در خانه روی فرش به من مراحل شنا را یاد داد که بعداً همه تعجب میکردند که من چطور یاد گرفتم.
🌷همیشه از شهادت میگفت: «دعا کن شهید بشوم.»
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷اولین شهید مدافع استان بوشهر، شهید مدافع حرم، #محمد_احمدی_جوان
🌺 ولادت: ۶۸/۱۲/۵ (شب مبعث)
🍂 شهادت: ۹۴/۹/۱۳ (روز معراج پیامبر اکرم،ص،)
🕊 محل شهادت: سوریه، #حومه_شهر_حلب
🍁 نحوه شهادت: مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و درحالی که دو چشم خود را از دست داده بود مجروح شده و پس از ۴۳ روز بستری شدن و تحمل درد های ناشی از جراحت های میدان نبرد در یکی از بیمارستان های تهران آسمانی شد.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA